RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ekia
blue sky دوست من
چقدر زود آدم رو ناامید میکنی؟
ekia ی عزیر انگار سوء تفاهم شده. من اصلا قصد نا امید کردن شما را نداشتم، فقط می خواستم مطمئن شوم که بیرون رفتن برایتان مضر است یا بی خطر!
من خودم هیچ مشکلی ندارم ولی از بیرون رفتن متنفرم و ترجیح می دهم خانه باشم و تمامی کارهایم را در خانه انجام دهم.
و فقط برای تفریح به پارک یا هر فضای سبزی بروم. الان اگر به لحاظ مالی مشکلم حل شود، آرزویم اینست که در دانشگاه مجازی ادامه تحصیل دهم.
خوشبختانه تکنولژی و علم هم به سمت این طرز تفکر می رود و تمام امیدم به روزی است که بتوانم در داخل منزل کار کنم و نیازی به حضور در شرکت نداشته باشم (home office).
بنظرم اگر بجای شما من دچار این بیماری بودم، خیلی راحت با قضیه کنار می آمدم.
همین الان دست بکار شوید، از طریق تلفن در این زمینه اطلاعات کسب کنید که چقدر می توانید کلاسهایتان را غیرحضوری بردارید و یا انتقال به دانشگاه مجازی با معادل سازی واحدهای گذرانده تان امکانپذیر است یا نه. شما پرونده پزشکی دارید و اگر امکانش باشد، حتما با شما حداکثر همکاری را می کنند.
همین که با هدف شروع به کار کنید، فکرتان متوجه هدفتان می شود و از قضیه تپش قلب منحرف می شود. در ضمن اینکه به خودتان فشار نیاورید و از کارهایی که به قلبتان فشار می آورد اکیدا خودداری کنید.
آنچه من بیسواد می دانم، فعالیت مغزی اصلا به قلب آسیبی نمی رساند.
موفق باشید و امیدوار
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
در مورد این که شما ترس از بیرون رفتن دارین و ممکن هست دچار تپش قلب شوید ممکن به خاطر این موردی که میخوام مطرح کنم باشه
طبق تجربیاتی که خودم کسب کردم ممکن شما دچار بیماری اختلال هراس شدین.من ۳ سال پیش احساس کردم دچار حمله قلبی شدم و دارم میمیرم بعد از اون موقع مدام اضطراب و طپش قلب داشتم که مبادا اون اتفاق بفته و من تنها باشم و کسی نباشه که بهم کمک کنه و از تنهایی به شدت میترسیدم و بیرون هم نمیتونستم برم .من حتا تا ۱ سال نمیتونستم دکتر برم. خیلی دوران بدی بود ولی بالاخره رفتم نزد روانپزشک و ۹ ماه دارو مصرف کردم و خدا رو شکر خوب شدم . .به نظرم شما هم یه سر پیش روانپزشک برید .
در مورد بیماری قلبیتون هم مرکز قلب تهران خیلی دکترهایی خوبی داره .
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
بیبن دوست عزیز
اگه از این می ترسین که این اتفاق دوباره براتون بیوفته، باید بگم امکان داره این اتفاق همین الانم که توی خونه نشستین هم براتون بیوفته و هیچ کس توی خونه نباشه، پس باید همیشه چسبیده به یکی باشین؟؟؟؟؟
تا کی می خواین عمرتون رو الکی هدر بدین؟ یه نگاه به عقب بندازین، چقدر می تونستین پیشرفت کنین، الآن درستون تموم شده بود و شاغل بودین.
ببین، بالاتر از سیاهی رنگی نیست، بشین حساب کن بدترین اتفاقی که خدایی نکرده امکان داره رخ بده چیه؟ مرگه که دیر یا زود سراغ هر کسی می یاد و اونم وقتش دست خداست.
توکل کن به خدا، بگو خدا من سپردم دست خودت، این قدر با این حرف روحیه می گیری.
من یه بار، توی یه رودخونه غرق شدم، یعنی یه دفعه عمیق شد و شدت آب زیاد بود و منو با خودش برد، من دیگه چیزی متوجه نشدم، فقط می دونم برادرم نجاتم داد. از اون به بعد به شدت از آب می ترسیدم. می رفتم استخر، تا آب رو می دیدم به شدت پاهام می لرزید و از استرس گریم می گرفت، دوستم ناجی بود، می گفت بیا با هم بریم، بازم من بش اعتماد نمی کردم. تا اینکه یه بار گفتم یعنی من این قدر ضعیفم که نمی تونم این ترس رو از خودم دور کنم! نهایتش این بود که من دوباره غرق می شدم، تازه زیادم بد نبود، چون بعد از ماجرای غرق تا مدت خیلی زیادی مرگ رو احساس می کردم و زندگیم رو سر و سامون دادم، بالاخره ما رفتیم تو آب. مرگ یه بار، شیون یه بار.
شما هم از کم شروع کن، روزه اول برین یه خرید کوچیک انجام بدین، روز بعد یه مقدار مدت بیرون رفتنتون رو بیشتر کنید، روز بعدش برین پارک شهید رجائی رو یه سر بزنین، همین طور ادامه بدین، می بینین اصلاً ترس نداره.
منم براتون دعا می کنم.
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
blue sky
تو رو خدا این حرف رو نزن دیگه :324:
نقل قول:
آنچه من بیسواد می دانم، فعالیت مغزی اصلا به قلب آسیبی نمی رساند.
مطالبت رو تو موضوعات دیگه خوندم اگه نظرت برام مهم نبود که این رو نمیگفتم ازت ممنونم.
دانشگاه مجازی که گفتین هم آخرش یه سری درس عملی داره.
pardis81
ممنون میشم اگه بیشتر راهنماییم کنی.
IVI195
میدونی دوست عزیز من همه اینارو میدونم اما عملیم ضعیفه (یاد دانشگاه بخیر.)
راستش من 70 واحد گذروندم معدلم 15.6
عاشق کامپیوترم
این اواخر (یک روز قبل از اتفاق) من کامپیوتر درس میدادم 12 تا شاگرد داشتم یه باشگاهی رو تاسیس کردیم با 3 تا از دوستام به نام باشگاه کامپیوتر.....
من خیلی فعال بودم اونقدر بیرون میرفتم که چند بار بابام بهم تذکر داد
اما حالا از خداشه که من برم بیرون واقعا که دنیا همه چیش برعکسه.
احساس میکنم بازم به راهنماییتون نیاز دارم ...
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ekia
IVI195
میدونی دوست عزیز من همه اینارو میدونم اما عملیم ضعیفه (یاد دانشگاه بخیر.)
راستش من 70 واحد گذروندم معدلم 15.6
عاشق کامپیوترم
این اواخر (یک روز قبل از اتفاق) من کامپیوتر درس میدادم 12 تا شاگرد داشتم یه باشگاهی رو تاسیس کردیم با 3 تا از دوستام به نام باشگاه کامپیوتر.....
من خیلی فعال بودم اونقدر بیرون میرفتم که چند بار بابام بهم تذکر داد
اما حالا از خداشه که من برم بیرون واقعا که دنیا همه چیش برعکسه.
احساس میکنم بازم به راهنماییتون نیاز دارم ...
باید سعی کنین تئوریاتون رو عملی کنین. آروم و پیوسته. رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آروم و پیوسته رود.
در حال حاضر، با دوستاتون در ارتباطین یا نه؟
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
من هم با نظر دوستان موافقم شما حتماً باید به یک روانشناس خوب مراجعه کنید .
اصلاً نگران این مسئله که دیر شده و ... نباشید چه بسا اگه شما به خودتون کمک کنید و به حال سابقتون برگردید زندگی براتون ارزشش خیلی بیشتر از مثلاً پسری به سن شما که ممکنه درسش تموم شده باشه و سربازی رفته باشه سرکارم هم بره و زنم گرفته باشه بشود و نگاهتون به زندگی خیلی قشنگت تر بشه .
نگران ازدواجتون هم نباشید وقتی دکترتون گفتند مشکلی وجود نداره خوب حتماً نداره برای دلخوشی تون هم نگفتند این افکار منفی را از ذهنتون بیرون کنید ،خیلی ها هستند بیماری های بدتر از شما دارند و ازدواج هم کردند فقط کافیه اعتماد به نفستون را بالا ببرید.
آقای ekia این دنیا یه فرصته که یه بار در اختیار ما قرار داده میشه تا خودمون را پرورش بدیم و رشد پیدا کنیم برای زندگی جاویدان پس زیاد سخت نگیرید .
موفق باشید.:72:
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
IVI195 جان
فقط با sms.
آخه دوست صمیمیم ازدواج کرد.
حالا چطوری برم چیش روانپزشک؟؟؟
من که تا میاد برم پیشش سکته زدم ....
خدایا من شجاعت قبلم رو میخوام
گاهی فکر میکنم هر چی شجاعت داشتم بصورت فشرده خرج کردم و حالا تموم شده...
:323:
parvaz2010
میدونی دوست من عادتی که تو 4 سال شکل گرفته فکر نکنم به این سادگی رفع بشه.
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
سلام
یه راهکار،
اگه مشکلت تر از بیرون رفته، اول گروهی با دوستات برو، یا با خونوادت، برید برا تفریح، اصفهانم که ماشالله جای دیدنی و تفریحی داره. بالاخره با یکی/چند نفر دیگه برو. هدفتم گشت و گذار و خوش گذرونی.
الآن چطوری میری دکتر؟
کم کم که با اونا که رفتی ترست میریزه. می فهمی خبری نیست. بعدش خودت میری.
شاید هم کمی غم و غصت زیاده، اصلا آدم شاد و سر حالی هستی یا نه؟
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
دوست عزیز :
باید به خودت کمک کنی .من هم مثل شما بودم گفتم که نمیتونستم برم بیرون ولی باید بری باور کن همین که دارو مصرف کنی و با دکتر مشاوره کنی خودت میتونی ببی که بهتر شدی .من خودم باور نمیکردم که بتونم یه روز به حالت عادّی برگردم
قبل از اینکه کسی بهتون کمک کنه، اول باید خودت به خودت کمک کنی باور کنید خوب میشید :323:
RE: مشکل در رفتن به بیرون از منزل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ekia
parvaz2010
میدونی دوست من عادتی که تو 4 سال شکل گرفته فکر نکنم به این سادگی رفع بشه.
همین قدر می دونم که هیچ عادتی نیست که قابل ترک نباشه درسته شاید ترکش خیلی سخت باشه و همونطور که خدا کمک می کنه که اون عادت را ترک بکنیم در مقابلش شیطان به طریقه مختلف وسوسه می کنه و نهایت تلاشش را می کنه تا آدم به همون عادتش بر گرده.
برادر خوبم شرایطتون را درک می کنم اما باید بخواهید تا بشود،سخته ولی شدنیه.
یه سوال!
چرا نمی تونید به روانشناس مراجعه کنید پس چطور به پزشک قلبتون مراجعه می کنید ؟
موفق باشید:72: