-
RE: شروع دوباره؟
به نظر من درست نیست که قهر کنید اگر همسرتان مقابل خانواده اش ایستاده این یک امتیاز مثبت حساب می شه سعی کنید در کمال آرامش با همسرتان صحبت کنید محیط آرامی را فراهم کنید فکر کنم که همسرتان هم در وضعیت مناسبی الان نداره به همسرتان کمک کنید تا بتونه تصمیم درستی را بگیره
-
RE: شروع دوباره؟
ضرورت داره که تا پیش از عروسی با هم نزد مشاور بروید و دقیقتر یکدیگر را بشناسید و مسائل احتمالی آینده را پیش بینی کنید و با توجه به اطلاعات به دست آمده برای ادامه یا عدم ادامه تصمیم منطقی بگیرید .
-
RE: شروع دوباره؟
ممنونم از راهنماییتون. مشاوره هم رفتیم .فکر میکنم مادرش در تغییر روحیات همسرم و احساسش نسبت به من خیلی تاثیر میذاره و همسرم وابستگی زیادی به مادرش داره . طوریکه مادرش یکه تاز میدان طلاق شده بود و بجای ما در مورد زندگیمون تصمیم گیری میکنه.بعد از این همه جریانات مادرش بازم میخواد تو زندگی ما دخالت کنه نمیدونم باید چیکار کنم؟
-
RE: شروع دوباره؟
به نظر من باید کاری کنی که موضوع طلاق رو جدی بگیره و بفهمه الکی نیست .وگرنه فردا هم سر هر موضوعی بحث طلاق رو پیش میکشه.شاید اگر من باشم یه قهر حسابی میکنم اونقدر منت کشی کنه تا بفهمه آسون به دست نمیای.
البته شاید هم اشتباه کنم.
نظر بقیه دوستان هم محترمه
-
RE: شروع دوباره؟
سلام عزیزم
به نظر من با مشاور صحبت کنید و این موضوع رو جدی بگیرید چون الان بهترین موقعیت برای تصمصیم درست است. 2 تا کار باید انجام بدهید 1- اینکه شوهرتون قدر شما را بداند و بفهمد که طلاق دادن به این راحتی نیست 2- اینکه اگر خانواده ایشان باعث این اقدام ایشون شدند دیگه این کار رو نکنند و در زندگی تون دخالت نکنند . موفق باشید
-
RE: شروع دوباره؟
دوستان عزیزم از راهنماییتون ممنونم.مهریه ام خیلی کمه وفکر کنم همین قضیه باعث شد طلاق به نظرشون خیلی ساده بیاد !! من همیشه اعتقاد داشتم همسرم باید منو بخاطر خودم بخواد نه اینکه بخاطر مهریه سنگین مجبور به تحمل باشه ولی با این اقدامشون اونم اول زندگیمون!باعث شدن دچار تردید بشم و از آینده بترسم
-
RE: شروع دوباره؟
سلام دوست من
من همیشه فکر میکردم که چرا اینقدر مهریه ی خانم هارو بالا میگیرن ، اما الآن دارم به این فکر میکنم که وقتی تو جامعه ایی هستی که به همین راحتی تمام روابط انسانی زیر پا گذاشته میشه ، تمام حرمت ها شکسته میشه ، پدری با داشتن فرزند و بعد از 22 سال زندگی و در طول 22 سال زندگی به همسر و فرزندانش خیانت میکنه و هیچکس نمیتونه از نظر قانونی پدر رو بازخواست کنه ، در جامعه ایی که مرد بعد از طلاق به راحتی ازدواج میکنه و زندگی جدیدی رو شروع میکنه ، اما زن ، تنها به دلیل زن بودنش باید حجم وسیعی از نگاه های کثیف و هرزه ی نامردان به اصطلاح مرد رو در اطرافش تحمل کنه و به سختی شروع به ادامه ی زندگی کنه ، باید وسیله ایی باشه تا بشه از حق این جنس ( نوع بشری ) لطیف ، زیبا ، مهربان و ظریف دفاع کرد ، کاش کمی مهریه ی خودت رو سنگین تر میگرفتی ، نمیخوام در مورد گذشته صحبت کنیم که نه زمانش هست و نه در حوصله ی دوستان میگنجه ، اما مساله ی اصلی آینده هست ، تقریبا همه ی ما در یک اصل همدردیم ، و اون ناسپاسیه طرف مقابل ما هست که ما رو به این سایت کشونده تا مشکلات خودمون رو بیان کنیم ، ای کاش نمیفهمیدیم خیلی از مسائل رو که همین فهمیدن باعث آزارو بدبختیه انسانه ، بشر هرچه میکشه از فهمیدن میکشه ...
دوست من ، فراموش نکن شما تنها نمیخوای با همسرت وصلت کنی ، شما با خونواده ی ایشون نیز وصلت میکنی ، مطمئن باش که این رفتار مادر شوهر شما میتونه در زندگی آینده تاثیر مستقیم و سویی داشته باشه ، البته این مهمه که همسر شما چقدر انسان قاطعی باشه و بتونه از شما حمایت کنه و اجازه نده حرمت شما جلوی مادر و خونواده ی ایشو شکسته شه ، که با توجه به سخن شما که گفتی به مادرش وابسته هست ، من احساس میکنم کمی شرایط پیچیده میشه ، به هر حال دوست عزیز من ، دوران نامزدی و عقد دوران پارک رفتن و پیتزا خوردن و از این دسته کارها نیست ، این دوران بهترین زمان برای شناخت بیشتر طرفین هستش ، سعی کن خوب بشناسش ، مطمئنا جلوی ضرر رو از هرجا بگیری سوده ، پس خواهش میکنم سریع تصمیم به ازدواج نگیر ، کمی تامل کن تا شناختت بیشتر شه ، امیدوارم مشکلت حل شه و بتونی طعم واقعی خوشبختی رو بچشی ، برای من هم دعا کن ، همه ی ما شرایط سختی رو سپری میکنیم ، منتظر پاسخت هستیم .
خدانگهدارت
-
RE: شروع دوباره؟
دوستان عزیزم لطفا راهنماییم کنید چه تدابیری تو زندگیم داشته باشم که دخالت اطرافیان کمتر بشه یا اینکه کمترین تاثیرو داشته باشه.آیا با این تجربه تلخی که داشتم باید در مورد مهریه ام تجدید نظر کنم :325:
-
RE: شروع دوباره؟
من که فکر میکنم تجدید نظر در مهریه شکل قشنگی نداشته باشه... به هر حال قراره بعد از مدتی برین سر خونه و زندگی تون و اون موقع تا بحث کوچیکی پیش بیاد شوهرتون این مورد رو به عنوان یه پوان منفی به رخ تون میکشه...
منم با نظر pashiman عزیز موافقم... تو فقط با شوهرت وصلت نمیکنی بلکه صحبت از یک خانواده در میونه... منم اوایل فکر میکردم مهم فقط شوهرمه و خانواده اش اصلا مهم نیس ولی بعدها دیدم این موضوع سرچشمه ی بسیاری از بحث های دونفره ما بوده... سعی کن روابطت با خانواده شو بهتر کنی...
-
RE: شروع دوباره؟
به نظرمن شوهر شما آدم عاقلی نیست. چون در سن 30 سالگی تحت تاثیر حرف دیگران قرار می گیره . آدم ناسازگاریه. رفتارش منطقی و قابل پیش بینی نیست و نمی تونه برات پشتوانه باشه . اگه زن کاملا مستقلی هستی و می تونی بدون نیاز به پشتوانه سرکنی زنش شو . اگه نه بعدا تازه چشمات باز میشه و به این نتیجه می رسی که شوهرت یه آدم بیخود و بی مسولیت و دمدمی مزاجیه . خب باهاش عروسی نکن .بهش هم بگو .از حق و حقوق قانونی خودت هم نگذر . تا بفهمه که زندگی مشترک شوخی نیست.