-
RE: حس
سلام
به خاطر مادر شدنت بهت تبریک میگم. باید سعی کنی مشکلاتت رو مدیریت کنی. به نظر می رسه دیگه گله و شکایت پیش همسرت نتیجه ای نداشته باشه. در مورد این که بچه شما مادربزرگشو چی صدا کنه بد هم نیست نظر خودشونو بپرسی اما بگو که مثلا شما دوست ندارید فرزندتون شما رو به اسم کوچیک صدا کنه و باید به شما مامان بگه. به مادربزرگش اسامی جدیدی پیشنهاد بدید مثل : مامانی، عزیز، و ...
شاید بد نباشه پیش همسر و مادرشوهرتون بگین : سعی دارم همین قدر که مادر شما به پسرش توجه داره منم مامان خوبی واسه فرزندم باشم و بهش توجه داشته باشم!
-
RE: حس
سلام خدمت همه دوست های خوبم می خواستم بدونم شما مشاور یا روانشناسی که من بهش مراجعه کنم را نمی شناسید ؟ لطفا آدرس و تلفنش را برام بذارید. ممنونم.
دوست های خوبم ما هر جا بخواهیم بریم باید گزارش بدیم البته من خیلی رو نمی دم . یک بار داشت جلوی من با یکی حرف می زد می گفت ما اون موقع ها می خواستیم آب بخوریم از مادرشوهرمون اجازه می گرفتیم منم عصبانی شدم گفتم من خونه بابام از مامانم اجازه نمی گرفتم خبر می دادم الان هم که شوهر کردم هم همین طور . چه برسه به مادر شوهر . فکر کنید که این آدم .... است یا من حساسم .؟
دهمین روز زایمانم که می خواستم برم حموم رفت با مادرش بیرون ظهر اومد من رفته بودم حمام و آمده بودم گفت تو شهر ما احترام می ذارند دعوت می کنند و زاهو را می برند حمام . منم اه سنگینی کشیدم از اتاق رفتم بیرون . انقدر از این حرف ها هست که به در می گه دیوار بشنوه شما می گید چه جوری با هاش رفتار کنم؟
-
RE: حس
دوست عزیز
در مواردی که احساساتت جریحه دار نمی شه ، با دل مادر شوهرتون راه بیا. (وقتی که می خواد کارهای بچه تونو انجام بده ، لاستیکیش رو عوض کنه و.... ، مانعش نشو و با ذوق کردن اون تو هم ذوق کن. ) چرا جبهه می گیری ؟؟. اون که بچه ت رو دوس داره . نگران بعدا نباش که ممکنه و اگرو .....
در این شرایطه که می تونی وقتی یه کاری رو انجام می ده که باب میلت نیست خیلی قاطعانه بگی که این کار رو نکنن .( مثل لیسیدن بچه !! اه اه) بعضیا که پسته و بادوم رو میجون و وقتی خوب با بذاق دهنشون قاطی شد تو دهن بچه میکنن، نمی گن اون زبون بسته خیلی زود مریض میشه
سعی کن مادر شوهرت رو بفهمی ، نه از زاویه دید خودت کارهای اونو نقد کنی.
.
-
RE: حس
سلام baby عزیز ممنونم از راهنماییت ولی وقتی احساس کنی که یکی می خواد با این کار هاش حرص تو را در بیاره نه ذوق بچه را چه جوری رفتار می کنی ؟منظور این جملاتت را واضح تر می گی لطفا ( در این شرایطه که می تونی وقتی یه کاری رو انجام می ده که باب میلت نیست خیلی قاطعانه بگی که این کار رو نکنن .( مثل لیسیدن بچه !! اه اه) بعضیا که پسته و بادوم رو میجون و وقتی خوب با بذاق دهنشون قاطی شد تو دهن بچه میکنن، نمی گن اون زبون بسته خیلی زود مریض میشه):325:
دوست داشتن حد واندازه ای نداره همیشه دوست داشتن زیاد باعث درد سر می شه . اون شوهر منو خیلی زیاد دوست داره و من از این مسئله اصلا ناراحت نیستم ولی بابت اینکه احساس کنه بچه منم باید اونو بیشتر از من دوست داشته باشه نمی تونم تحمل کنم . به نظر من تو سریال جراحت هم دوست داشتن زیاد باعث اون همه مشکلاتشون شد که مادر امیر حافظ پسرش را زیاد دوست داره و دوست داره که نوه دار بشه . موافق نیستی ؟
بین وقتی بچه نا آرامی می کنه و صداش میره پائین میاد از بغلم بگیردش و من که دارم بچه را آرام می کنم می گم صبر کن با یک لحنی می گه اگه تو مامانشی من مامان بزرگشما.. البته بعضی از کار هاش از سر لجبازی است و به قول یک بنده خدایی باید دلم به حالش بسوزه و بر خلاف میلم رفتار کنم که این کار سختیه و نمی تونم وقتی ناراحتم خودمو خوشحال نشون بدم . از راه دور همه می فهمند که یه چیزیم هست.