RE: دانشگاه، آغاز صعود یا سقوط
سلام و درود
فارغ از عقاید من، و اینکه هیچ اشاره ای به آنها نکرده ام که آیا دینم یا عقایدم بهترین و کامل ترین است یا نه، سوال اینجاست که چرا او به همه از بالا مینگرد؟
بنده تغییرات در عقاید رو بد نمیدونم، به بیراهه رفتن رو بد میدونم. کبر و غرور رو بد میدونم. اندیشه و افکار خود پسندی رو بد میدونم. تفسیر به رای رو بد میدونم. اگر اشتباه باشد، واقعا به نظر شما، با یکبار شانس زندگی، اتفاق خرسندی است؟
او چه کرده است که دیگری نکرده است؟ جالب این است که طبق شنیده هایم، در هیچ جای مطرح دنیا، مانند کرنل و ییل و استنفورد و امثالهم، دانشجویانش کبر و غرور برخی از محصلین اینجا را ندارند!
برخورد اندیشه ها، اتفاق میمون و مناسبی است. به شرطی که فرد ظرفیتش را داشته باشد. خودش را نبازد. چیزی در چنته برای عرضه کردن داشته باشد. و اگرنه اگر افکارش بی هویت باشد، شخصیتش فرو ریخته و روش و منش زندگیش تغییر میابد. فکرش دگرگون میشود. بی هدف میشود. خودش را گم میکند.
به قول شما با اندیشه به این مرحله رسیده، اما باید روش اندیشیدنش را به چالش کشید.
تفکر برای کسی است که آزاد و رها بیندیشد، نه کسی که با تعصب و کبر به قضاوت میرود.
یادمان نرود:
در زندگی شانس اشتباه نیست!