RE: با شوهر بچه ننه ام چه کنم؟؟؟
سلام به همه دوستای خوب و نازنینم و مدیریت محترم سایت
راستش امروز خیلی شارجم
راهنماییهاتون رو به کار بستم واقعا خدا رو شکر میکنم که دوستای خوبی مثل شما دارم. ممنونم که با حرفای مفید و ارزندتون کمکم کردین.
راستش با کمک شما عزیزان رابطم با همسر م خوب شده. یعنی دست از لجبازی برداشته. وقتی دید من حساسیتم نسبت به خونه مادرش رفتن کم شده اونم حالا کمتر میره. راستش 1 جلسه توجیهی هم واسش گذاشتم و صادقانه بهش حالی کردم که من هدفم از گفتن اینکه نرو خونه مامانت دورکردنش از اونا نیست بلکه سر و سامان دادن به زندگیه . و خدا رو شکر اونم اینو فهمید. میره اونجا اما نه زیاد. منم بی تفاوت شدم. دیگه اذیت نمیشم.خودمم هم باهاش رفتم خونه مامانش . اوضاع کلا خوبه (امیدوارم همینطور باقی بمونه) . یه برنامه هم ریختم واسه عادی سازی روابط : پختن آش نذری خونه مامانش.
RE: با شوهر بچه ننه ام چه کنم؟؟؟
RE: با شوهر بچه ننه ام چه کنم؟؟؟
سلام به gh.sana عزیز
آره گلم خوندم. بسیار مفید و ارزنده بود.نکاتی که توی این تاپیکها بود آدم رو به فکر فرو میبرد. البته همه اینها درست.ولی توی زندگی واقعی همه شرایط با هم یکجا و 100% نمیتونه جمع بشه تا آدم یه تصمصم رو بگیره. ولی بهتره که تا جایی که میشه این شرایط رو فراهم ساخت .خود من 80 درصد شرایط رو دارا هستم.به خصوص که با شناختی که از همسرم دارم میدونم وقتی بچه دار بشیم 50 درصد کارها رو میشه بهش سپرد