RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
به شخصه اگه خدايي نكرده روزي چنين زن يا دختري سر راهم سبز بشن بدون هيچ عذاب وجداني از روي كره زمين محوش ميكنم طوري كه انگار اصلا وجود نداشته!!!!!:324:
غزاله جان یعنی شما اونقدر شوهرتو خدایی نکرده زبونم لال فاقد اختیار و قوه تعقل و شعور و درک و... میدونی! یعنی اونقدر این آقا شیرین عقل میزنه که شما برای خطاهاش مقصر نمیدونیش و خانمهای مربوطه را صرفا مقصر میدانی؟
حالا من اگر باشم و علیرغم زن کامل بودن برای همسرم ( نه توهم کامل بودن بلکه در واقعیت) و داشتن زندگی عشقولانه ببینم همسرم به خاطر تنوع طلبی همچین کاری رو کرده بدون معطلی جدا میشم. خون و خون ریزی هم راه نمیندازم پای هیچکس دیگری را هم وسط نمیکشم!
من خانمی را میشناختم که از همسرش خواسته بود که کاری به کارش نداشته باشد و نیاز جنسی خود را از هر طریقی که میخواهد در بیرون رفع کند آقا هم خیلی سر این قضیه با خانمش بحث داشت و حتی کسانی را هم واسطه کرد که خانمش قدری به فکر این آقا و زندگیش باشد اما خانوم در نهایت به همسرش چراغ سبز نشان داد که میتواند بیرون از خانه کارش را راه بیاندازد و در اصل فقط پولش را به منزل بیاورد حالا میخواهد برود بمیرد هم برود! و به بهانه فرزندان و برای حفظ آبرو یا نمیدانم چه چیز احمقانه دیگری آقا به زندگی سگی بااین خانوم ادامه میدهد و بیرون هم به دفعات زن صیغه میکند و از آنجا که زن صیغه ای ها هم چیزهای جالبی از آب درنیامده بودند رهایشان میکند تا در نهایت عاشق خانمی میشود و او را به عنوان همسر دوم عقد دائم میکند. حالا اگر بدانید همسر اول وقتی فهمید چه سر و صدایی راه انداخت و چه آبرویی از همسرش برد و پشت سر اینها چه طبل رسوایی برایشان راه انداخت که بیا و ببین. الان هم خیلی دلش میخواهد هر کجا که می نشیند ادای زن مظلوم ها را در بیاورد و شوهرش را هم بدتر از قبل ذله کرده تا اونجا که بارها شوهر این خانوم بهش گفته شما که اینقدر از من بیزاری و به هیچ صراطی مستقیم نیستیو این زندگی را عذاب میدونی بریم جدا شیم ولی این خانوم تازه بچه ها را میندازه جلو که ببینید باباتون به خاطر خانوم عزیزه اش میخواد همه ما رو بندازه از زندگیمون بیرون!
نمیدونم! فقط خوبه که براحتی قالب بندی نکنیم و قضاوتهای اینچنینی در مورد افراد نکنیم.
RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
اما بد نیست قضیه رو از یه زاویه دیگه هم بررسی کنیم و اون قانونی و شرعی بودن این مساله برای آقایون است.
باید قبول کنیم که انسانها چندین دسته هستند و هر کدام با توجیهات مختلف به سراغ این معضل میروند:
1- مردان به ظاهر معتقد و مذهبی که وقتی چند تا حدیث می بینند و از ثواب و امثالهم قضیه مطلع می شوند، با وجدانی آسوده به ارضای نفس و خرد کردن غرور و اعتماد همسر و بنیان خانواده تن می دهند. برای این دسته اگر توجیه شرعی از بین برود، توان کنترل نفس را دارند.
2- افردانی که دوست ندارند کار غیر قانونی انجام دهند و از اینکه سر و کارشان با قانون بیفتد، ناراحت هستند. این دسته افراد مادامی که بدانند ارتباط با زن دیگر با وجود داشتن همسر، غیر قانونی است، سراغ آن نمیروند.
3- دسته ای که مریض هستند و مانند دزدان با علم به خلاف بودن کارشان، بدنبال آن می روند که خوشبختانه تعدادشان زیاد نیست.
دسته سوم که تکلیفشان روشن است، ولی دسته اول و دوم افرادی هستند که به دلایل ذکر شده، سراغ تخلیه خود خارج از محیط منزل نمی روند. حال چه بسا هنگام بروز مساله در خانه، خود این آقایان هم تلاش بیشتری برای پیدا کردن مشکل، ریشه یابی و حل آن بکنند. بجای اینکه مشکل را حل نشده رها کنند و بروند سراغ زن دیگر و همسر بدبخت هم با وجود ظلم به او، باید هر ترفندی پیاده کند تا همسرش برگردد.
و با وجود احساس نفرت، تحقیر و ... محکوم به حفظ شوهرش باشد.
نمی دانم کاش خانمها احساسشان را نسبت به این مساله عنوان کنند و کاش گذر مسئولین هم به اینجا بیفتد و اقدامی در جهت ترمیم و نوسازی برخی قوانین کهنه و بدوی کنند.
یک زن سرخورده هرگز یک مادر خوب برای فرزندانش نخواهد بود.
RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
من فقط بخش مجازات اون خانم رو گفتن بي دل جونم مجازات همسرم رو كه نگفتم...اين بخش از مجازات به جهت تغييرات احساسي و فكري بنده در طول سالها متغير خواهد بود و همون موقع كه ايشالله صد سال ديگه هم نميرسه خودم اخذ تصميم مينمايم:311:
اسمان ابي عزيز(اسمتو ترجمه كردن كه فارسي را پاسيده دارم)
من اصلا بحث زن صيغه اي رو نميكنم بابا صد رحمت به اونها...اون يه بحث ديگه است اما موضوعي كه جديدا زياد ميشنوم و خدارو شكر هم مثل ساير موارد داره به شدت رواج پيدا ميكنه...دوستي با مردان متاهل هست..كاري كه حقيقتا نميتونم اسمي براش بذارم ...
يه روز دانشجوي دختري كه شيفته استاد متاهلش ميشه ...استاد بيچاره براش توضيح ميده كه من زن دارم بچه دارم تو هم سن دختر مني بيخيال شو...اما نتيجه اينكه خانم دانشجو با بكار گرفتن تمام شيوه هاي مديريت زنانه(گاهي شيطاني)مخ طرف رو تيليت ميكنه و حالا به جاي خانم بزرگ كه حالا طلاق گرفته و رفته داره با شوشوي هم سن باباش زندگي ميكنه!!!
من اگه قاضي باشم ولله حكم اعدام براي اين دخترهاي خونه خراب كن صادر ميكنم...قسم ميخورم ...
RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
ببین غزاله جان در واقع من هم بابت همین چنین دسته بندی کردم.
صیغه در واقع همان شرعی کردن رفاقت است. حالا طرف مذهبی است، با چندتا جمله همان کاری را می کند که یک فرد غیر مذهبی با طرح ریزی رفاقت آنرا انجام می دهد.
من منظورم این بود که با دسته بندی افراد به گروهای مختلف باید ترفندی ریشه ای پیاده کرد تا در حد ممکن این معضل را ریشه کن کرد.
در حال حاضر دوستی یک خانم با یک آقای متاهل خلاف قانون و شرع نیست، هرچند فعلا خلاف عرف است.
کافیست کسی آنها را ببیند و بگویند که ما صیغه کرده ایم. هیچ قانون و شرعی نمی تواند ایرادی از آنها بگیرد.
بی دل جان مورد شما بسیار استثناست و شاید هم توجیهاتی باشد که شوهر و همسر دوم این خانم بیچاره برای کار خودشان ساخته اند.
RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
بی دل جان مورد شما بسیار استثناست و شاید هم توجیهاتی باشد که شوهر و همسر دوم این خانم بیچاره برای کار خودشان ساخته اند.
نه عزیزم! وقتی زنی توان همسرداری به هرشکلی را ندارد، از طرفی طلاق میشود یک تابو! نتیجه اش میشود این که بنده عرض کردم. اصطلاح زن سلیطه تا حالا به گوشت نخورده؟ از قدیم گفته اند از 3 چیز پرهیز کن: 1. زن سلیطه 2. دیوار شکسته 3. سگ درنده
حالا بنده چهارمی را اینطوری اضافه میکنم: 4. مرد بی عرضه!
خواهشادوستان اگر قصدشان ارزیابی مسئله خیانت است، با استدلالات درست و علمی یا تجربی به قضیه بپردازند.
اما اگر این تاپیک برای تخلیه هیجانات و احساسات علیه مسئله خیانت است خوب اونوقت هر چه دل تنگتان میخواهد بریزید بیرون.
RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
براي روشن شدن جهت تاپيك و نظرات دوستان...
اين تاپيك رو براي اين شروع كردم(يعني جناب مدير با پست من شروع كردن) كه به يه نتيجه اي برسيم كه اين مطالب ميتونه محور مباحث باشه...
اولا من به عنوان يه خانم متاهل كه زندگيمو دوست دارم بايد چي كار كنم يا چي كار نكنم كه همسرم جذب يه خانم ديگه نشه؟(فاز پيشگيري)
دوما بعد از مشخص شدن اينكه همسرمون با كسي ارتباط دوستي(صيغه و عقد و زن دوم مد نظر نيست) شروع كرده چه برخوردي مناسبه؟(فاز درمان)
اصولا به غير از كم و كاستي هاي درون خانواده چه چيزهايي باعث ميشه كه دختر ها و خانم ها حريم خانوادگي ديگران رو محترم نميدونن و به قول خودمون مخ مرداي متاهل رو ميزنن؟؟(جنبه جامعه شناختي)
البته فاز دوم بيشتر مد نظر خودمه...
RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
نظر من اینه که اول از هرچیزی باید مردت رو بشناسی که چقدر وفادار و پاک دامنه .
وظایف همسریت رو هم به درستی انجام بدی و هیچ جای بهانه ای برای مردت نذاری .
حالا اینکه نگران مرد زندگیت باشی برمیگرده به همون شناختی که از مردت داری و چقدر بهش اطمینان داری .
کاری به دختر مردم یا به قول غزاله خونه خراب کن ها نداریم . یک مرد چرا باید تعهداتش رو زیر پا بذاره .
اصلا نصف دخترای جامعه ما خراب مرد چرا نباید قدرت اراده و اختیار داشته باشه ؟ کسی تا خودش نخواد خراب نمیشه حالا هرچقدر جامعه اش خراب باشه . پس یک مرد با اراده و اختیار خودش خیانت میکنه بنابراین متهم ردیف اول خودشه نه اون دختره . نمیدونم چرا اینجا فقط دخترا مورد خطاب هستند
RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
ای ول گل گفتی باران جان
به نظر من گناه مرده بیشتر هست ،چون اول از همه اون در مقابل حریم خصوصی زندگی خودش مسوله ؛نه اون دختر خانمی که باهاش دوست میشه ،ولی عادت جامعه ایران هست که همه کاسه کوزه هارو سر دخترخانمای بدبخت می شکونند ، حالا اگر زن شوهر دار با یه نفر دوست بشه ،همه میگن وای وای چه زن ........ ،هیچ وقت نمی گن چرا اون پسره با یه زن شوهر دار دوست میشه ،میگن اون پسره دیگه
RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
نگرش من به اين مشكل با نگرش شما كاكلا متفاوته...من با تمام ايمان و اعتمادي كه به همسرم دارم نميتونم نگران نباشم...هر انساني جايز الخطا ست...جامعه نبايد زمينه خطا رو فراهم كنه...اين صرفا يه شعاره كه اگه طرف پاك باشه فلان نميشه و بهمان ميشه...
مردان متدين و مومني رو ديدم كه فريب دختركان ترگل ورگل رو خوردن...مردان ما كه پيامبر و معصوم نيستن!!
من ديگه هيچ علاقه اي به ادامه بحث ندارم چون كم كم دوستان دارن شخصيت و اخلاق همسر منو زير سوال ميبرن...ايا واقعا بحث سر همسر منه؟؟اين همه زشتي و ناپاكي مردان و زنان رو نميبينيد كه نگراني منو به شوخي ميگيريد؟؟واقعا عجيبه...البته افراد مجرد تالار قطعا نميتونن اين نگراني رو درك كنن...
RE: حال بد از مشاهده خيانت ها
سلام
gh.sana عزيز
احساس من اين رو ميگه، حالا شايد درست باشه و شايد غلط؛اصلا" شايد برداشت من اشتباه باشه،
اما سعي كن از اين افكاري دور بشي، چون تا حدودي حس بدبيني رو برات به ارمغان مياره، نه اينكه خداي ناكرده نسبت به همسرت بدبين بشي،بلكه ديد كلي شما نسبت به زندگي و اينكه مدام دلهره داشته باشي
يادمه دو سال پيش همچين سوالي رو از يه دوست متأهلم پرسيدم و اون در جواب گفت من به همسرم اعتماد دارم،