به این بخش از سخنان مدیر محترم توجه کنیدکه جواب دقیق این پست شماست .نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
نمایش نسخه قابل چاپ
به این بخش از سخنان مدیر محترم توجه کنیدکه جواب دقیق این پست شماست .نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
از همتون ممنونم که دارید با من هم فکری می کنید اما من به دلیل مسایلی که عنوان کردم و خیلی مسایل دیگه اصلا دوست ندارم فامیل شوهرمو ببینم دیگه ازشون بدم چطوری با هاشون روبرو بشم اومده از لحاظ روحی و اعتماد به نفس از زمانی که عضو این سایت شدم خیلی بهتر شدم همون طوری که مدیر محترم همدردی و فرشته مهربون عزیزم گفتن الان دیگه خیلی از کارهارو دوست ندارم انجام بدم و دیگه بهشون اعتقادی ندارم نمونش این که دیگه نمی خوام فداکاری احمقانه بکنم لطفا به من بگید از چه راهی وارد بشم و چی کنم تا شوهرم هم متوجه این مسایل کنم که ازم دفاع کنه که که بین حق و وظیفم تفاوت قایل بشه :72:
اگر تو با بیشتر از دو الی سه نفر در محیط زندگی مشکل داشته باشی باید یک فکری برای خودت بکنی و از یک دکتر روانشناس بالینی کمک بگیری . چرا که تعداد افراد خانواده ی همسرت بیش از این تعداد است .
مشکل داشتن افراد با دو سه نفر عادی است اما تعداد بیشتر نه .
این حالت تو ، یک زنگ خطر و اخطار است . این نمی شود که همه ی اعضا خانواده همسرت بد باشند و دوست داشتنی نباشند .
سلام
این چند روز سعی کردم کمی به اعصابم مسلط تر باشم کتاب زنان شیفته رو خریدم و مشغول خوندن اون هستم تا حدودی ناراحتی هایی که با خانواده همسرم داشتم رو با شوهرم در میون گذاشتم و متاسفانه شوهرم هم با مادرش صحبت کرده و کمی از رفتار اونها انتقاد کرده و این باعث شد اوضاع بدتر بشه و از من کینه به دل بگیرن شب قبل که من اونها رو برای شام دعوت کردم هیچ کدوم دست به سیاه و سفید نزدن و خواهرشوهرام وجاریم کلا به غیر از سلام و خداحافظ چیزی با من نگفتن و هر از چند گاهی بکی از خواهر شوهرام نگاه معنی داری به جاریم می انداخت که احساس می کردم با هم هماهنگی کردنو باز باعث شد نه به اندازه همیشه و تا حدودی اعصابم به هم بریزه
گیتانوش عزیز
این طبیعیه که وقتی مستقیم به اونها گفته بشه اونها هم جبهه بگیرن. در تغییر رفتار مداومت و آرام حرکت کردن رو باید سرلوحه قرار داد یعنی نباید سریعا تغییر رویه داد و تابلو بازی در اورد.
وقتی آرام آرام تغییر رویه میدهی اونها هم به مرور این می فهمن و این تغییر رو هضم میکنن. اما اگه سریع باشه معمولا با سوء تفاهم و جبهه گیری توام میشه و نتیجه مورد نظر رو بدنبال نداره.
اما بهر صورت میشه روابط رو از نو ساخت. یه کم دوری و بعد روابطی سنجیده ، نه افراط و نه تفریط در خودمونی شدن، آسیب کمتری بدنبال خواهد داشت.:72:
عزیزم من بالاخره بعد از چند سال به این نتیجه رسیدم لطف زیاد موجب وظیفه میشه این تنها درباره خانواده شوهر نیست در مورد خانواده خودتم همینجورییه از وقتی که یادمه همیشه برای این و اون دلسوزوندم و سعی کردم که همه نظرشون نسبت بهم مثبت باشه ولی الان تنها چیزی که نصیبم شده توقع بیش از حد اطرافیان بدون در نظر گرفتن شرایط و مشکلات زندگیمه و تنها راه درست کردنش کم کردن ارتباط و رسمی برخورد کردن اما نه با حالت قیافه بلکه با مهربونی