RE: همسرم مثل بچه با من رفتار میکنه و حرفهاشو بهش نمیگه
نقل قول:
در ضمن بگو ببينم جو خونه مامانت چه جوريه؟ساكت و ارووم؟؟هر كي توي كار خودش ؟؟يا نه همه خانواده دور هم هستن و بگو و بخند و ...؟؟
يه نكته: احتمالا همسرت توي خانواده پر جمعيت بزرگ شده؟شايد واقعا دو نفر رو خانواده نميدونه و خانواده در نظرش مثلا به 5 يا 6 نفر رو ميدونه!؟؟
مامان بابام خونه تنهان و جو شلوغی نیست ولی بابام خوش صحبته و نظراتش هم برای شوهرم خیلی مهمه . مامانم هم مهربونه و ضمنا خونه مامانم اینا همیشه چای یا هندونه و یا حوردنی اینچیزا به راهه.ضمن اینکه خونشون بزرگ و دلبازه بر خلاف خونه ما که تقریبا کوچیکه و متاسفانه رنگ مبلمانون هم طوسی مشکیه و رنگ خونه رو خیلی سرد و بی روح کرده . البته نمیدونم اینا تاثیری داره یا نه.
شوهرم تو خانواده ایی بزرگ شده که در زمان بچگی به خاطر مشکلات زیاد فامیلی زیادبهش نرسیدن و جو خونشونو دوست نداشت(در کودکی بابابزرگش میمیره و بابای شوهرم مجبور میشه عمو ها و عمه های مجرد و مادر بزرگ شوهرم رو تو خونه خودش بیاره و اونا رو سر و سامون بده و به گفته شوهرم دیگه مامانش فرصتی نداشته به بچه هاش از لخاظ عاطفی حیلی رسیدگی کنه و فقط باید مواظب می بود که اختلاف پیش نیاد و ....)
نقل قول:
شما شوهر خوبی دارید این مشکلاتی که می گین واقعا ایرادی از شوهرتون نمی بینم، لطفاً اینقدر اذیتش نکنید که تو زندگیتون مشکل ایجاد بشه، به نظر من باید بیشتر در رفتارای خودتون تجدید نظر کنید.
ممنون دوست عزیز حرفات خیلی بهم دلگرمی داد.من اصلا اذیتش نمیکنم و سعی میکنم خلا عاطفی شو همیشه پر کنم ولی تو دلم گاهی خودمو میخورم.مثلا هی از حودم میپرسم چرا خونه رو دوست نداره ، چرا حتما باید خونه مامانم اینا بریم. یا چرا وقتی اونجاییم یه عالمه حرف میزنه و خبر های داغ رو میده ولی به من چیزی معمولا نمیگه.نکنه رفتارم بچگانست ؟؟ یا ....
وقتی خونه مامانم اینا خبری رو میگه اکثرا میگم پس چرا به من نگفته بودی میگه حب الان گفتم شنیدی دیگه.
ویا گاهی که با بابام حرف میزنه میگم چرا اتفاق به این مهمی رو به من نگفته بودی میگه به درد تو نمیخوره که.
میخوای چیکار بدونی:163:
راستی شوهرم بیرون رفتنی هم هیچ موقع دقیق نمیگه کجا میره و فقط میگه میرم بیرون.بیرون هم باسه بهش زنگ میزنم میپرسم کجایی میگه بیرون.انگار زیاد از اطلاعات دادن خوشش نمیاد.
اوایل خیلی ناراخت میشدم و به دلم بد میومد ولی از اونجایی که ما تو شهر کوچیکی هستیم چند بار که گفته بود بیرون و نگفته بود کجا دیده بودمش که مثلا محل کارشه یا شرکت همکارشه و ...
فکر کنم نظر دوستمون MOHAMMAD تا حدی درست باشه که گفته بودن :
نقل قول:
از اون مردهایی هست که کلا معتقده زن رو نباید وارد مسائل اینگونه زندگی کرد
درسته شوهرم عقاید خاصی داره مثلا اینکه با من هیچ موقع خرید نمیاد و میگه یمی از همکارام میبینه بد میشه البته اینو واضح نگفته و من از حرفاش فهمیدم.
RE: همسرم مثل بچه با من رفتار میکنه و حرفهاشو بهش نمیگه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهسان-م
شوهرم تو خانواده ایی بزرگ شده که در زمان بچگی به خاطر مشکلات زیاد فامیلی زیادبهش نرسیدن و جو خونشونو دوست نداشت(در کودکی بابابزرگش میمیره و بابای شوهرم مجبور میشه عمو ها و عمه های مجرد و مادر بزرگ شوهرم رو تو خونه خودش بیاره و اونا رو سر و سامون بده و به گفته شوهرم دیگه مامانش فرصتی نداشته به بچه هاش از لخاظ عاطفی حیلی رسیدگی کنه و فقط باید مواظب می بود که اختلاف پیش نیاد و ....)
خب به نظرم حدسم درست بوده و همسرت توي خانواده تقريبا پر جمعيتي بزرگ شده...الان هم عادت داره به دونفر بودن...و اين مورد هم كه دوست نداره ازش بازپرسي بشه احتمالا به دليل اينه كه مادرش از اول وقت سوال و جواب و اينا نداشته و شوهر بيچاره تو هم عادت نداره به اين حالت كه هر جا رفت و هر كار كرد به كسي بگه...عزيزم تو زيادي داري بهش گير ميدي...زندگي رو داري به خودت تلخ ميكني و سخت ميگيري...هيچ ادمي رو نميشه بعد از 25 سال تغيير داد پس خودتو خسته نكن...
و اما در مورد جو خونه مادرت كه ميگي اونجا هميشه چاي و ميوه و ... به راهه واقعا تعجب كردم...خب چرا خودت اين كارو توي خونه انجام نميدي؟؟ميدونم اين مسائل خيلي كوچيك و بي اهميت هستن اما با همين تغييرات كوچيك و پيش پا افتاده متوني همسرت رو به جو خونه خودتون عادت بدي...
سعي كن جو سرد و بي روح خونه رو با استفاده از نظرات و پيشنهادات همسرت عوض كني...مثلا يه نمونش ميتونه تغيير دكوراسيون باشه ازش بپرس كه دوست داري فلان چيز كجاي خونه باشه؟
مورد بعدي اينكه سعي كن از دوستاي خانوادگي تون استفاده كني و مثلا هفته اي يكبار يكي رو دعوت كني شام بياد خونتون...
از خانواده خودت و همسرت هم همينطور...
خريدات رو با همسرت انجام بده...خريد كردن كلي وقت دو نفره لازم داره:310: اگه هم گفت خودت برو خريد كن يا با مادرت برو...بگو ميخوام با تو خريد كنم چون نظرت برام مهمه...
راستشو بخواي من مشكل خاصي توي اين زندگي نميبينم جز حساس شدن و كليد كردن تو
بيشتر خودتو سرگرم كن و كمتر به اون بنده خدا گير بده:46:
################################################## ######
راستي ميشه يه كم راجع به اخلاق و رفتار خودت بهم بگي؟
اين كه مثلا ساكت و ارومي؟يا پرحرف و شر و شور؟؟
كارمندي يا خانه دار؟
RE: همسرم مثل بچه با من رفتار میکنه و حرفهاشو بهش نمیگه
مهسان عزیز
در مورد حالات و رفتارهای ، والد ، بالغ ، کودک ، سعی کن مطالعه کنی و دریابی که اگر در موقعیتی که لازمه بالغ رفتار کنی و یا والد ، کودک رفتار کنی ( رفتارها در جایگاه خودش نباشه ) چه عوارضی داره ، کتابهای تامس هریس در این زمینه کمک خوبی میتونه باشه اگر چه ممکنه متنش کمی ثقیل باشه .
اما در مورد این که همسرت چیزی به شما نمیگه ، اساساً چه اصراری هست که شما از جیک و پوک کارش سر در بیاری؟؟؟!!!! ، آیا مهم این نیست که ایشون آدم درست کاری باشه و به زندگیش هم برسه ؟؟ ، شما کنجکاوی نکن که چه کار می کنه این کنجکاویها بدتر مرد رو گریزون می کنه ، ضمن این که شما از رابطه بین خودتون و عشق وعلاقه و حرفهای محبت آمیز و برنامه های زندگی مشترکتون و موضوعات متفرقه فکری و ... می توانید حرف بزنید و اصرار نکنی بگه چه می کنه کجا میره و.... اینها یعنی بی اعتمادی .
در واقع شاید نیاز شما هم صحبتی با همسره که به این شکل بروز میدهی و با کنجکاوی کردن می خواهی بهش برسی . با کسب مهارتهای گفتگو و گوش کردن میتونی این نیاز رو در حد ضرورت برطرف کنی .
حساسیت در مورد کمک کردنهای وی وقتی ایشون برای شما و زندگیش کم نمیگذاره نابجاست .
کلاً شما حساس و احساسی محور با همسرت رفتار می کنی و همین هم فضای خونه را برای ایشون سرد و خسته کننده و تنگ می کنه و لذا پناه به منزل مادر شما میاره . کمی دقت در رفتارهای مادرت کن ببین چطوری با ایشون یا پدرت رفتار می کنه که همسر شما جذب شده ؟
در نهایت عزیزم ، شما باید رو خودت زوم کنی ، به قول آنی سر دوربین رو به طرف خودت بچرخون ، ببین اشکالاتت کجاست ، جای خالی چه مهارتهایی رو حس می کنی و ... با کمک یک مشاور رو خودت کار کن و همسرت و زوم روی اونو رها کن که مشکلی را حل نمی کنه هیچ ، دغدغه و رنجت رو زیادتر هم می کنه .
شما روند رفتاری صحیح رو متناسب با ویژگیهای همسرت در پیش بگیر ... خواهی دید که همین روی اون اثر خواهد داشت ، البته نباید هدفت از تغییر خودت این باشه که اون تغییر کنه چون این یک انگیزه اشتباه و نامطمئن است .
موفق باشی .
RE: همسرم مثل بچه با من رفتار میکنه و حرفهاشو بهش نمیگه
[gh.sana جان داغ دلم رو تازه کردی
نقل قول:
خريدات رو با همسرت انجام بده...خريد كردن كلي وقت دو نفره لازم داره اگه هم گفت خودت برو خريد كن يا با مادرت برو...بگو ميخوام با تو خريد كنم چون نظرت برام مهمه...
هر کاری کنم باهام نمیاد.تو موفع نامزدی خیلی باهاش بحث داشتم ولی نتونستم راضیش کنم.حتی 5 دقیقه هم خاضر نیست باهام بیاد مغازه!!!حتی حلقه نامزدیمو با مامانم انتخاب کردم و خریدم.
مثلا اگه بگم نطرت برام مهمه میگه نظری ندارم بلد نیستم....
واقعا نمیدونم از چه راهی وارد شم.حسرت خرید دونفره رو دارم.ولی هر چی بخوام پولشو میده تا بخرم اما خودش نمیاد
نقل قول:
مورد بعدي اينكه سعي كن از دوستاي خانوادگي تون استفاده كني و مثلا هفته اي يكبار يكي رو دعوت كني شام بياد خونتون...
از خانواده خودت و همسرت هم همينطور...
متاسفانه هیچ آشنای خانوادگی نداریم چون شوهرم زیاد معشرتی نیست!!هر جی سعی کردم با شوهر های دوستام ارتباط برقرار کنه موفق نشدم.یکی دوتا دوست داره که اونام اینجا نیستن و تو شهر خودشونن.خیلی دلم میخواد با بعضی همکاراش رفت آمد داشته باشیم ولی خوشش نمیاد.حتی همکار خیلی صمیمیش داره بچه اش به دنیا میاد هر چی میگم کادو بگیریم بریم خوونشون میگه کادو میگیرم تو با مامانت برو !!!مامانم اصلا اونا رو نمیشناسه وقتی اینو بهش میگم میگه پس کادوشو تو محل کار بهش میدم!!
شما بودین شاخ در نمیاوردین
در دوران نامزدی با این اخلاقای عجیبش خیلی مشکل داشتم ولی الان عادت کردم . توقعمو کم کردم ولی خیلی دوست دارم تو این زمینه فکرشو عوض کنم(البته با راهنمایی های شما دوستان
نقل قول:
ازش بپرس كه دوست داري فلان چيز كجاي خونه باشه؟
ای بابا شوهرم حال این حرفها رو نداره و اگه صد بارم بپرسم میگه هر جور میلته من تخصصی ندارم یا نظری ندارم.
نقل قول:
اين كه مثلا ساكت و ارومي؟يا پرحرف و شر و شور؟؟
از شوهرم خیلی سرحال ترم و هیجانم بیشتره . شور و شوق و انرژی بیشتری دارم
نقل قول:
كارمندي يا خانه دار؟
فعلا تقریبا خانه دارم.
RE: همسرم مثل بچه با من رفتار میکنه و حرفهاشو بهش نمیگه
سلام عزیزم
به نظر منم شوهر خوبی داری وا ینها که میگی مشکل نیست به نظر من باید ببینی شوهرت به چه چیزی علاقه داره یا چه کاری دوست داره انجام بده. همون کار رو با هم انجام بدید تا شوهرت علاقه ای به نشستن تو خونه داشته باشه. حرف زدن برای شوهرت در مورد مسائل روزمره به نظر ش جالب نمیاد .قدر شوهرت بدون.
RE: همسرم مثل بچه با من رفتار میکنه و حرفهاشو بهش نمیگه
سلام مهسان عزیز.
از این جا هم یه سلام میکنم به دوستای قدیمی م که مدتیه کمتر میام.با یه نام کاربری دیگه ای هم عضوم که بیشتر با اون میام و استفاده میکنم.
مهسان جان منم معتقدم شوهر خوبی داری و اینایی که میگی در واقع مشکل نیست و یه سری اخلاق خاصه شوهرته.این که مرتب میره خونه ی خانواده ی تو و باهاشون رابطه ی خوب داره به نظر من یکی که به خاطر شوهرم با خانواده ام اصلا رابطه ندارم بزرگترین حسنه و مطمئن باش الان قدرشو نمیدونی ولی اگه مثلا شوهرت میگفت از خانواده ات خوشش نمیاد و دوست نداره باهاشون رفت و امد داشته باشی دیگه مطمئنا به این چیزای کوچیکش گیر نمیدادی.مهسان جون اینکه شوهرت آرومه و اذیتت نمیکنه اینم یه حسن دیگه اس.اینکه از کارات ایردا الکی نمیگیره بازم یکی از خوبی های شوهرته...به نظر من حالا که نمیتونی رفتار و اخلاق شوهرت رو تغییر بدی سعی کن به نقاط قوتش نیگا کنی و فقط اونایی که باب میل خودت نیست رو نبین.
گلم منم شوهرم به جز خرید عید باهام نمیاد خرید و یک سال هم از تو کوچیک ترم اما همیشه تنهایی میرم خرید و پذیرفتم که شوهرم به خرید کردن علاقه ای نداری و هرازگاهی هم که به اصرار خودم بردمش خرید فقط دیدم داره عذاب میکشه و اذیت میشه،پس ترجیح دادم بپذیرم که اینم یکی از رفتارهای شوهرمه که اگه بهش احترام بذارم و قبول کنم اون راحتره.
دوست خوبم مهسان جان حالا که شوهرت کلا کم حرفه وقتایی که میاد خونه بعد از اینکه یه چای خورد و یکم استراحت کرد تو واسه اش تعریف کن.تو سر صحبت رو باز کن،از کارای روزمره ات بگو,از خبر جدیدی که شنیدی بگو...من کلا از این راهکار نتیجه گرفتم,گاهی مثلا یه مطلبی تو نت میبینم و به نظرم جالب میاد,شب که شوهرم میاد خونه مستقیم میره پای کامپیوتر و به بقیه ی کاراش میرسه من میرم پیشش میشینم و شروع میکنم اون موضوع رو تعریف کردن و سر صحبت رو من باز میکنم و اونم در جواب حرفای من صحبتی میکنه و سر صحبت باز میشه و ناخوداگاه اونم مابین صحبت هاش از کارای روزمره اش میگه.البته همیشه این موضوعات تو یک سال اول زندگی مشترک حساسیت داره و کم کم این مسائل که به چشم تو یه مشکله بعدا به مرور زمان حل میشه خانومم.
قدر شوهرت و زندگی آرومت رو بدون عزیزم.
RE: همسرم مثل بچه با من رفتار میکنه و حرفهاشو بهش نمیگه
dorsa-tanha جان واقعا ممنون از آرامشی که بهم دادی
شوهر من هم یکی دو بار که به زور بردمش خرید اونقدر تو عذاب بود که نگو.درست عین اینکه یه آدم یهو خودشو با زیر شلواری وسط خیابون ببینه چطور میخواد زوذ برسه خونه که شلوار ببوشه !!!! اونم همینطور بود.رفتارش هم خیلی جدی میشه بیرون.امکان نداره ختی یه لحظه بذاره دستشو بگیرم:163:
RE: همسرم مثل بچه با من رفتار میکنه و حرفهاشو بهش نمیگه
خب مهسان جان حالا وقته مرور ويژگي هاي مثبت همسرت هست...اگه دلت خواست ميتوني توي اين تاپيك هم خصوصيات مثبت همسرت رو بنويسي:::
خصوصيات مثبت شوهرم