RE: هرموقع قراره برای من خواستگار بیاد...
بهتره اسم این تایپیک عوض بشه چون دیگه خواستگاری قرار نیست بیاد:311:
نمی دونم بدبینی خودم بود یا تجربه قبلی بود که ترس خاتمه قبل از شروع را داشتم اونم
برای دومین بار هردو از آشنا حالا باید خداراشکر کنم که نسبت به دومی مسئله عاشق
شدن و دوسال خود خوری که اگه نشه همون بهتر که بمیرم و از این حرف ها نبود فقط....
دلم خیلی گرفته عجب دنیای نامردیه ،کاش خد ا اختیار زندگی کردن را بهمون داده بود تا
هرموقع کم می آوردیم خداحافظی می کردیم یا کاش می تونستم برم یه جایی تنهای تنها
برای خودم زندگی می کردم تا این مدت زندگی هم بگذره خیلی سخته بخواهید نشون
بدی ناراحت نیستی،از کنار مردم بودن خسته شدم.نمی دونم اینها هم امتحان الهی
حساب میشه یا یه جور عذاب الهی انگار خدا قبلاً با بنده هاش مهربون تر بود ، خدا که
می دونه من چقدر حساس هستم می دونه به خاطر شناختی که از روحیه خودم داشتم
هیچ وقت دوران دانشگاهیم اجازه نمی دادم یه پسر بهم نزدیک بشه و سریع خودم را کنار
می کشیدم حالا وضعیت طوری شده که باید خدا خدا کنم یکی لطف کنه منت بذاره با من
ازدواج کنه نمی دونم شاید اگه قبلاً شیطونی می کردم خدا زودتر سر و سامونم می داد
تا گناه نکنم ، اعتماد به نفسم بریده .
مرا ببخشید بیشتر دلم می خواست با خدا حرف بزنم اما چون خیلی وقته دست از نامه نوشتن براش برداشته بودم ناراحتی هام را اینجا تخلیه کردم.
RE: هرموقع قراره برای من خواستگار بیاد...
میگند قرآن بخونید تا توی موقعیتهای تاریک براتون روشنایی باشه اما من فکر می کنم تا حالا دعا و نماز و قرآن خوندم هیچ کدوم برای خدا ارزشی نداشته که توی یه همچین موقعیتی اعتقادم را به حکمت قسمت و امید و ... از دست ندم . اونقدر برام این دنیا ارزش نداشت می دونستم دنیا یه فرصت برای خودشناسی و خداشناسی اما نمی دونم چرا دیگه نمی تونم کم آوردم .
بدجوری با خدا قهر کردم مسخره است ولی بیشتر از اینکه از دست بنده هاش ناراحت باشم از دست خودش ناراحتم . کاش می تونست یکم خودش را جای بنده هاش بذاره ببینه چقدر سخته جلوی بنده های دیگش خوردشد .
کاش قطار زندگی بک لحظه می ایستادتا مسافرینی که توان ادامه سفر ندارند پیدا بشند.
RE: هرموقع قراره برای من خواستگار بیاد...
عزیزم باید اعتماد به نفست رو بالا ببری و به خودت مسلط باشی یک خواستگار فقط خواستگار هست
پس یه خودت متکی باش و راهت رو درست انتخاب کن و عواملی که باعث افزایش اعتمادبه نفست میشه بهره ببر
برای من که عادی شده و وقتی قراره خواستگار بیاد خیلی عادی هست و بیشتر عزمم رو جزم می کنم راه درست انتخاب کنم و فقط این برام مهم هست حتی برام مهم نیست که بعضی موارد من رو نپسنده یا از بعضی اخلاقام خوشش نیاد چون هیچ کس بی عیب نیست پس ارزش این همه استرس رو نداره و هدفت این باشه که راه درست انتخاب کنی و ایته الکرسی بخوانو از خدا کمک بخواه
چیکار کنم به زندگی برگردم؟؟؟؟
شکست عشقی اولین بار خیلی توی روحیه ام اثر منفی گذاشت و اعتماد به نفس را ازم
گرفت وچند ماه زمان برد تا به حالت کمی عادی برگردم ولی رابطه ام را با خدا قطع نکرده
بودم بلکه بیشتر هم شده بود اما این بار دیگه به کلی اعتماد به نفسم را از دست دادم و
همین طور امیدم را دیگه نماز را هم کنار گذاشتم خیلی عذاب می کشم آخه می دونم که
هیچ بدی از طرف خدا نیست اما با این حال خیلی دلم ازش گرفته .
می خواهم کمک کنید دیگه برای همیشه فکر ازدواج را از سرم بیرون کنم ،
دوست دارم بدونم چطور بعضی ها تا آخر عمر ازدواج نکردند اما از زندگی لذت بردند رابطه
شون با خدا خوب بود ه.خواهشاً نگید همه چی ازدواج نیست و از این حرف ها.
دوست دارم بدونم چطور بعضی ها خواهرهای کوچکترشون قبل از خودشون ازدواج کردند
اما اونقدر ها اذیت نشدند من اصلاً نمی تونم با این موضوع کنار بیام ترس این موضوع داره من را می کشه.
شاید اونها روحیه قوی تر داشتند یا این که صبور تر بودند یا ایمانشون قوی تر بوده .
به این سوالم حتماً جواب بدید:324:
مگه خدا نگفته ما همه شما را جفت آفریدیم پس چرا خیلی ها تا آخر عمر مجرد می مانند آیا خودشان نخواسته اند یا این آیه خدا استثنائ هم داره من نمی دونم ؟؟؟؟؟؟
RE: هرموقع قراره برای من خواستگار بیاد...
عزیزم چند سال داری ؟
و یک نکته مهم این که سعی کن ذهن خودت را فایل بندی کنی و همه ی مسائل را در یک دیگ نریزی .
به خدا چه ارتباطی دارد که تو در عشق شکست خورده ای ؟!مگر لقمه حاضر و آماده می خواهی
باید تلاش کنی و اشتباهات و یا مسیر درست خودت را پیدا کنی .
من با کل این سیستم سئوال مشکل دارم . هر جا که کم می آوریم ، چرا پای خدای نازنین را وسط می کشیم ؟!
جفت تو در زمین هست و وجود دارد .
و کسی که تا پایان عمر مجرد می ماند خودش این راه را برای خودش انتخاب کرده است . خواهشا پای خدا را وسط نکشیم .
ضمن اینکه مسئله اعتماد به نفس هیچ ربطی به مسائل بیرونی ندارد و باید در درون تو به حد کفایت وجود داشته باشد .
تو آسیب می بینی و یا قبل از اینکه خبری شود دچار حساب و کتاب و رویا پردازی می شوی چون به دنبال این هستی تا به خودت و دیگران ثابت کنی تو هم دوست داشتنی هستی و بالاخره انتخاب شده ای !!پس دوست داشتنی هستی !!
به نظر من این نوع تفکر و عملکرد و احساس و نتیجه گیری اشتباه است .
میل به انتخاب شدن یک دیدگاه است تو دوست داری انتخاب شوی ولی مثلا فردی مثل من تلاش می کند تا انتخاب کند و....
چرا که قویا باور دارم دوست داشتنی هستم و نیازی ندارم که دوست داشتنی بودنم را به کسی ثابت کنم و.....
باید برای این بعد فکر و کاری بکنی جدی .
باید روی خودت متمرکز باشی و ببینی اشتباه تو در کجاست که رابطه هایت سرانجامی مشترک پیدا می کنند .
RE: هرموقع قراره برای من خواستگار بیاد...
درسته من اعتماد به نفسم خیلی کمه و خیلی هم حساس هستم. می خوام اعتماد به نفسم را بالا ببرم باید چیکار کنم.راهکار عملی چیه؟
مشکل بعدی خواهرم هست می ترسم اگه قبل از من ازدواج کنه روحیه مواجه شدن با این قضیه را نداشته باشم همین الانش با اینکه سنش خیلی کمه اما خواستگار داره من هر بار که می شنوم خیلی ناراحت میشم.
.من 25-26 سالمه
نمی تونم خودم را راضی کنم که خدا توی مسئله ازدواج کاره ای نیست . چون ازدواج مسئله ای نیست که من تلاش کنم یا خودم برم دنبالش. این که عذابم میده.
خیلی هم کمالگرا نیستم که توقعم زیاد باشه و می دونم که همه اینها دست خداست .
RE: هرموقع قراره برای من خواستگار بیاد...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط parvaz2010
درسته من اعتماد به نفسم خیلی کمه و خیلی هم حساس هستم. می خوام اعتماد به نفسم را بالا ببرم باید چیکار کنم.راهکار عملی چیه؟
مشکل بعدی خواهرم هست می ترسم اگه قبل از من ازدواج کنه روحیه مواجه شدن با این قضیه را نداشته باشم همین الانش با اینکه سنش خیلی کمه اما خواستگار داره من هر بار که می شنوم خیلی ناراحت میشم.
.من 25-26 سالمه
نمی تونم خودم را راضی کنم که خدا توی مسئله ازدواج کاره ای نیست . چون ازدواج مسئله ای نیست که من تلاش کنم یا خودم برم دنبالش. این که عذابم میده.
خیلی هم کمالگرا نیستم که توقعم زیاد باشه و می دونم که همه اینها دست خداست .
مطمئن باش از این مشکلها برای خیلیها هست چه دختر چه پسر فرقی نداره تو این دنیا همه امتحان میشن و باید سعی کنیم سربلند بیرون بیایم .... امروز یکی از کسانی که من میشناختم و اتفاقا آدم بسیار دوستداشتنی هم بود و به خیلیها هم کمک میکرد تو سن 35 سالگی به علت سکته مغزی فوت شد در حالی که پدر یه دختر بچه هفت ساله هم بود ..... چه سرنوشتی در انتظار اون دختر بچه هست؟؟الان تو اولین شب یتیمیش به نظرتون چه حسی داره؟؟؟؟ ......ماهایی که بعضی موقع ها به خودمون حق میدیم از خدا گله کنیم تا حالا چند بار خدا رو به خاطر دادن نعمتهاش(داشتن پدر و مادر .سلامتی و خیلی چیزای دیگه)شکر کردیم؟؟؟
خواهر من منم با این که پسرم ولی به هزار و یک دلیل شرایط ازدواج رو ندارم و حسی که دارید رو منم حس میکنم یعنی میخوام بگم که درکتون میکنم ولی حیفه به خدا که به جای اینکه قدر نعمتاش رو بدونیم بخوایم ازش گله کنیم ..اینو همیشه به خاطر داشته باش خدا تو رو حتی از خودت بیشتر دوست داره نامردیه اگه بگی خدا درکت نمیکنه . مطمئن باش خدا میدونه تو دلت چی میگذره فقط سعی کن صیور باشی.
RE: هرموقع قراره برای من خواستگار بیاد...
با سلام به همه دوستان همدردی
این آخرین پست من هست که فقط خواستم از خداتشکر کنم که دوباره آرامش را به من برگرداند احساس می کنم هر ناراحتی و سختی صبر و معرفت آدم را زیاد می کنه و همین طور مقاوم تر می کنه .:72::72::72:
از مدیر همدردی تشکر می کنم به خاطر این فضایی که برای ما ایجاد کردید .:104:
و از همه ی دوستان هم تشکر می کنم چون صحبت هاتون تسکینم می داد.:43:
سلامتی جسمی و روحی برای همه عزیزان از خداوند می خواهم.:323:
ودر آخر می خواستم بگم : خدایا خیلی دوستت دارم.
RE: هرموقع قراره برای من خواستگار بیاد...
الان 6 ماه گذشته كاش يه غيب گو پيدا مي كردم مي گفت آخرش چي ميشه بعضي وقتها واقعاً ديگه كم ميارم هر چي مي خوام به اين موضوع فكر نكنم هرچي مي خوام خودم را بي خيال نشون بدم اما نميشه منظورم همون مورديه كه 6 ماه پيش در موردم صحبت كرده بودند و چند سال پيش هم خودش غير مستقي به گوشم رسوند نمي دونم چي مانع شده كه بياد نظرش عوض شده يا اينكه احتمال مي ده جواب منفي بشنوه يا اينكه مشكل كارشه
دائم به اين موضوعات فكر مي كنم . توي اين مدت باز هم خواستگار داشتم اما شرايط سنيمون بهم نمي خورده. ديگه كلافه شدم . من دختر دل كوچولو و عجول بودم اين چند سال چه قدر اذيت شدم .
RE: هرموقع قراره برای من خواستگار بیاد...
ببین پرواز عزیز ...
یه همدردی باهات میکنم که بدونی میدونم چقدر شرایطتت سخته ...
بعد یه همدر دردی برات میکم که مطمن باش بالای ۷۰ درصد دختر خانوما این مشکلو دارند ...البته به شخصه خودم این رو یه مشکل نمیدونم ..ولی در
هر صورت جون یه استرس خاصی داره میگن مشکل به این قضیه ...
پرواز عزیز چرا همه چیز رو رها کردی و چسبیدی به این مساله ....زندگی خیلی فرازو نشیب داره و شما چسبیدی به این مساله اقا وو...
بخدا خیلی ها هستند که میانو میرند ..اگه اون آقای مورد نظر که کمو بیش پیگیر شما بوده حالا شل کرده و ادامه نداره ...موضوع این نیست که شما خدای نکرده مشکل دارید و یا چیز دیگه ایی ..نه اینطور نیست ..بالاخره اون فرد هزار دلیل داره و احتمال زیاد بیشترشم به خودش مربوطه ...
پس شما چرا اینقدر روحیه خودتو باختی ....بهتره به ایندت فکر کنی که چطور زمانی که رسیدش چطوری دوره اشنایی رو به بهترین شکل بگذرونی ...چطور بهم دیگه شناخت بدید و اینطوری جلو ببرید ..حتی احتمال اینکه در اون زمان باز بهم نخورید هم هست واون جدا شدن به معنای ضربه خوردن و شکست روحی نیست ...
این خودش یه نوع روال زندگیه ...
حالا تو که خودتو خوب شناختی و میدونی ادم حساسی هستی پس چرا اینطوری به خودت ضربه میزنی .....ریلکس باش و زیاد زوم نکن به خواهرت که داره زود ازدواج میکنه ...همیشه همه جوانب رو در نظر بگیر و بدون بالاخره بخت تو هم باز میشه ...به کسی که شاید اصلا فکرشو نمیکنی ...
ok
ناراحت نباش ...