همونطور که آقای مدیر بالا اشاره کردن برین پیش روانشناس بالینی
به ما هم خبر بدین از نتیجه ش
موفق باشین
نمایش نسخه قابل چاپ
همونطور که آقای مدیر بالا اشاره کردن برین پیش روانشناس بالینی
به ما هم خبر بدین از نتیجه ش
موفق باشین
با سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط alireza_bm
باید بسیار آزرده باشید. مطمئنا در حال شرایط سخت و پر فشاری هستید. اما به نظرم شما باید خیلی قوی باشید. چون می بینم به جای اینکه از روش های ناصحیح مثل آسیب زدن به خودتون استفاده کنید، کاملا منطقی و مسلط در حال بررسی بهترین راهها هستید. شما را به خاطر ا ین تدبیر و قوت تحسین می کنم. مطمئن هستم ، سایر اعضاء هم از اینکه شما با این همه فشار ، چنین تصمیم گرفته اید، شما را تحسین خواهند کرد.:104: :104: :104:
شما و آن خانم اکنون دچار PTSD یعنی اختلال استرس پس از سانحه يا ضربه عاطفی شده اید.
به طور خلاصه:
اینجا می توانید کلیک کنید و اطلاعات بیشتری در مورد PTSD یا اختلال استرس پس از حادثه یا ضربه عاطفی را در مورد مسئله تان کسب کنید.نقل قول:
اختلال استرس پس از ضربه عاطفيPTSD
اختلال استرس پس از ضربه(PTSD) يك عارضه رواني است كه در آن فرد پس از قرار گرفتن در معرض حادثهاي بسيار دردناك يا تكان دهنده مرتبا آن را در دهن خود دوباره تجربه ميكنند.
PTSD همان اختلالي است كه سربازان در جبهههاي جنگ پس از حوداث وحشت آور مانند بمبارانهاي شديد به آن دچار ميشوند و در افواه به آن موجگرفتگي ميگويند.
حادثه دردناك مرتبا در ذهن مبتلايان تكرار ميشود. اين بيماران كه ممكن است در هر سني باشند دچار حالت فلاش بك، يادآوري خاطرات دردناك، يا كابوس درباره رويدادي ميشوند كه آنها را به وحشت انداخته بود.
انجمن ملي بهداشت رواني آمريكا ميگويد اين دورههاي تجربه ذهني مجدد حادثه ممكن است ماهها و سالها پس از حادثه تكرار شود. ساير علائم PTSD ممكن است شامل افسردگي، اضطراب، اشكال در به خواب رفتن، فقدان هيجانات، تحريكپذيري و عصبانيت باشد.
حوادث آغازكننده PTSD ممكن است مورد سوءاستفاده قرار گرفتن، تجاوز، پيكارهاي نظامي، فجايع طبيعي يا مصنوعي و سوانح باشد.
بسياري از مبتلايان به PTSD دورههايي را تجربه ميكنند كه در آن شخص يا شيئي از آن حادثه تكاندهنده را دوباره به ياد ميآورند يا خود را دوباره در معرض آن ميبينند. اين دورهها ممكن است با احتمال بيشتري د رحول و حوش سالگرد حادثه بروز كند.
اما چند کار به طور همزمان می تواند به شما کمک کند:
یکم:
چون شما عقد رسمی نبوده اید و تعهد رسمی، شرعی وعرفی نسبت به هم نداشته اید، نمی توانید قانونا مستقیما وارد عمل شوید. اما به نظرم با یک از خودگذشتگی می توانید کمک زیادی بکنید.
چطور؟
شما باید از آن خانم بخواهید ، این حادثه را نپوشاند و از طریق خانواده اش و وکیل یا ... از طریق شکایت و راهکارهای قانونی دنبال کند. به او بگویید در همه مراحل در کنارش هستید و خود را عقب نمی کشید.
نکته1: چرا گفتم شما باید از خودگذشتگی داشته باشید؟
چون ممکن است رابطه شما مخفیانه باشد، و تصور کنید در مراحل قانونی پای شما میان بیاید. شما باید به خاطر رسیدن به نتیجه از خود بگذرید و پیگیری لازم را در تمام مراحل قانونی بکنید. (دقت می کنید، شماباید همه اقدامات خود را بکنید ومسلم هست ممکن است تبعاتی هم برای شما و آن خانم داشته باشد، اما خوشحالید که اقدامات مقابله ای صحیح را انجام داده اید. چون راه حل آسیب راساندن به خودتان اصلا آن تجاوز کاران را ناراحت نمی کند، بلکه خوشحال می شوند که هر وقت برای کسی مشکلی پیش بیاورند، آنها کاری بهشون ندارند و فقط به خودشون آسیب می رسانند.)
نکته 2 : سریعتر باید او به خانواده اش بگوید و پرونده را تشکیل دهید، باید معاینات پزشک قانونی صورت گیرد و نباید بگذارید زمان بخورد. (به نظر می رسد با توضیحی که دادید احتمالا آنها را بشناسید. یا بتوانید با توضیحاتتون در مراحل قانونی به یافتن آنها کمک کنید.)
دوم:
در مرحله دوم شما نیاز به مهارتهای سازگارانه دارید به نحوی که بتوانید زندگی را به مسیر اصلی برگردانید و از زندگی لذت ببرید.
به این منظور شما هر دو نفر باید به روانشناس بالینی مراجعه کنید. (البته اگر خیلی اوضاع را شدید می بینید، به نحوی که انرژی انجام هیچ کاری را ندارید یا وسوسه اسیب به خود را دارید ، نخست باید به روانپزشک بالینی مراجعه کنید و دارو مصرف کنید. تا کمی از شدت آن کاسته شود و سپس به روانشناس بالینی مراجع کنید)
شما در خلال جلسات حضوری با روانشناس بالینی به اتفاق تمرین ها و تکالیفی را به کار می گیرید و با رواندرمانی می توانید به درمان PTSD اقدام کنید.
قوی باشید و راهنمایی هایم را جدی بگیرید، مطمئنا با درایتی که از خود نشان می دهید، می توانید کشتی طوفان زده خود را از این موج هم به سلامت بگذرانید. انشاء الله:72:
ممنون از راهنمایی همتون از ته دل واستون آرزو میکنم هیچ وقت این اتفاق ها واستون نیافته خیلی سخته خیلی کاش این همه اشک و ناله آروممون میکرد اما نه من نه اون هر چی خودمونو اینطوری خالی میکنیم بدتر میشیم که بهتر نمیشیم واسمون دعا کنید بچه ها بد شرایطی داریم خیلی بد ....
سلام ..خیلی متاسف شدم از این ماجرا ...شما میتونید غیر از کمک گرفتن از روانشناس ...از تکنیک کنترل ذهن استفاده کنید به این صورت که هر وقت اون فکرا به ذهنتون آمد بهش بگید خاموش ...همینطور تکرار کنید ..خاموش ...خاموش ......خاموش.......به مرور زمان میبینید که که میتونید ذهنتونو مدیریت کنید ....و نگذارید به اون افکار شاخ و برگ بده ..و یا خاطره ی بذ رو مرور کنه .......خاموش ...و باز هم خاموش...........براتون صثر و موفقیت ارزو میکنم ...........شاد باشید ....و به یاد داشته باشید .این نیز بگذرد ..........:323:
دوست عزيز لطفاً نذار دو تا حيوون زندگيتون رو از هم بپاشونن... تنها راه شما اينه كه سعي در فراموش كردن قضيه از طريق راهكارهاي يك روانشناس مجرب داشته باشيد... حتماً رفتن پيش روانشناس رو جدي بگيريد و نذاريد چيزي باعث اخلال در اين امر بشه.
از اين به بعد هم با خودتون سلاح سرد مثل اسپري يا چاقو و مواد مخصوص حمل كنيد... شايد كسي از اين توصيه ي من خوشش نياد اما جامعه وضعش بد شده و اگر كسي خداي نكرده اين بلا سرش بياد مي فهمه كه بعضي وقتها انسان مجبوره علي رغم ميل باطنيش و دفاع از خودش به خشونت متوسل بشه و گريزي نيست.
براي شما و نامزدتون آرزوي خوشبختي و سعادت دارم... فقط اينو بدون هيچ گناهي از جانب هيچ كدام از شما رخ نداده و نامزد شما همانقدر پاك هست كه قبل از اين مسئله بوده و اين اتفاق براي هر كسي مي تونست بيافته پي خودتون رو سزاوار سرزنش ندونيد يه وقت.
این مسائله اینقدر تاثیر گذار بوده و همه چیز تحت تاثیر قرار داده که من و اون که همچین رابطه ی عاشقانه ی و محکمی داشتیم الان جفتمون برای ادامه این رابطه مرددیم نمیدونیم با هم بودن واسمون بهتره یا جدا شدن شما بگین چیکار کنیم لطفا با استدلال و دلیل بگین و راهنماییمون کنید
دوست خوبم،
درک میکنم که شرایط بسیار سختی رو دارین تجربه میکنین،
اما رابطه عاشقانه شما نباید به خاطر این مشکل، از بین بره...
چرا اینطور فکر نمیکنین این مشکل، محکی هست برای عشق و دوست داشتن شما دو نفر؟
دو انسان پلید، کاری کرده اند، کاری بسیار پلید که پاسخ سختی چه در دنیا و چه در اخرت برایش خواهند داد...
اما گناه نامزد شما چیست؟ گناه شما چیست؟
به نظر شما، از بین رفتن این رابطه عاشقانه، ضربه بزرگتری از مسالهای که براتون رخ داده نیست؟
من میفهمم، خیلی سخت هست،
شخصاً در شرایطی چنین دشوار، این افکار رو فیلتر میکنم، البته کار سختی هست و زمان میبرد تا بتوانید این کار را بکنید..،
اما وقتی فکری به ذهنتان میاید، اجازه ندهید ادامه پیدا کند، به چیز دیگری فکر کنین، البته این مهارت میخواهد و با تمرین به دست میاید...
الان، وقت شانهٔ خالی کردن نیست، این دختر خانوم عاشقانه شما را دوست دارد و داشته، الان وقتش نیست که تنها تکیه گاهش یعنی شما را هم از دست بدهد...
شما نباید تنهایش بگذارید، این دختر، یک دختر پاک و نجیب است، اتفاقی که برای او افتاده هرچند تلخ هست، اما او مقصرش نیست،
و بیش از این نباید برایش گران تمام شود،
با هم به مشاور مراجعه کنین،
و در کلّ بگویم، اگر جای شما بودم، به جای اینکه حالا به این بخواهم فکر کنم که تنهایش بگذارم، مثل یک مرد کنارش میایستادم و به او آرامش میدادم...
چون شما در حال حاضر، تنها کسی هستید که میتوانید به او تسلی خاطر بدهید...
از خداوند برای هر دو شما آرامش قلبی میخواهم:72:
کامران
زندگي غمکده ي پيش نبود / بهر ما جز غم و تشويش نبود / به کدام خاطره ش خوش باشم / که کدام خاطره اش نيش نبود
آقای عليرضا!!!....خوووووااااااااا شا به حرف مدير گوش بديد...یه کاری کنید اون دو نفر مجازات شن...انقدر این بار رو دوتایی به دوش نکشید...حق اون نامردا رو کف دستشون بذارید.این یه امتحانه...
توی شرکت ما یه شبی یه نامرد از توی لپ تاپم که توی کمد شخصی ام (به علت وزن زیادش گذاشته بودم) توی شیفت شب عکسهای خصوصی من و همکارامو دزدید و تو موبایلش ریخت. چند روز بعد یکی از همکارا لو داد که داره عکس خانمها تو شرکت پخش می شه...:302:
بماند چقدر گریه کردم ولی خیلی پيگيری کردم که اون آدمو تنبیه کنم. حتی به حراست کل توی تهران هم مراجعه کردم و یه پرونده سنگین برای اون آدم درست کردم. اخراج نشد ولی از همه جا بریده شد و غیر از اینکه آبروش رفت کمترین مزایا همیشه به این آقا داده می شه. حالا عکسهای ما که در مقابل اونچه که برای شما پیش اومده هیچی نیست. ولی خداییش ادبشون کنید تا جرات نکنن دفعه دیگه از این غلطا بکنن و به حریم خصوصی دیگران تجاوز کنن...
من که همه چیز سپردم به خدا، خدا به حسابشون میرسه . تو این دنیا که کاری نمیتونم انجام بدم جز نفرین اما اون دنیا باید جواب پس بدن نمیگذرم ازشون نمیگذرم الان دارم میرم حرم پیش امام رضا اونجا هم پیش آقا شکایتشون میکنم میگم چه بلایی سر ما آوردن و تو این دنیا اون دنیا به سزای اعملاشون برسونه .