RE: در زندگی فهمیده ام که ...
فهمیده ام گاهی بعضی از انسانها حتی به خاطرات و انتخابهای خود احترام نمی گذارند در نتیجه این افراد قادر نیستند که به دیگران احترام بگذارند .
فهمیده ام یک آدم گنده هم می تواند به قاعده ی یک کودک نادان و بی تجربه عملکرد داشته باشد !!
فهمیده ام تخریب شخصیت نشان ضعف آدمی است که حرفی برای گفتن ندارد و به این وسیله می خواهد خودش را اثبات کند !!!!!!
فهمیده ام هر کسی می تواند ما را به نوعی تفسیر کند . کریه یا زیبا .
فهمیده ام نه از زیبایی کلام تحسین کسی خوشحال بشوم و بال در بیاورم و اوج بگیرم و پرواز کنم و نه از کراهت کلام کسی به قعر چاه سقوط کنم .
فهمیده ام باید یاد بگیرم فقط به نظر دیگران احترام بگذارم حتی اگر از چشم اندازها خوشمان نیاید !!!
فهمیده ام هیچ انسانی قابل تغییر نیست مگر اینکه انگیزه ی جوشش درونی تغییر در خود فرد وجود داشته باشد .
RE: در زندگی فهمیده ام که ...
در زندگی واقعاً فهمیده ام که :
نه خوشی و شادمانی تا آخر ماندگار است و نه غم و اندوه...
پس شایسته است که نه با خوشی مغرور بشم و نه با غم و اندوه مایوس و نا امید
RE: در زندگی فهمیده ام که ...
در زندگی همواره بیشتر از پیش فهمیدم که
پشت هر اتفاق به ظاهر بدی حکمت شیرینی از سوی پروردگارم نهفته .
در زندگی همواره بیش از پیش فهمیدم که
باید از تعلقات دل کند و وابسته به هیچ چیز و هیچ کس نبود .
:310::310::310:
RE: در زندگی فهمیده ام که ...
پائولو کوئیلو هم این را فهمیده
انسان ها به شیوه ی هندیان بر سطح زمین راه می روند.
با یک سبد در جلو ویک سبد در پشت.
در سبد جلو ,صفات نیک خود را می گذاریم .در سبد پشتی ,عیبهای خود را
نگه می داریم . به همین دلیل در طول روزهای زندگی خود ,چشمان خود را بر
صفات نیک خود می دوزیم و فشارها را درسینه مان حبس می کنیم . در همین
زمان بیرحمانه , در پشت سر همسفرمان که پیش روی ما حرکت میکند,تمامی عیوب او را می بینیم .
بدین گونه است که در باره ی خود بهتر از او داوری می کنیم ,بی آنکه بدانیم کسی که پشت سر ما راه می رود به ما با همین شیوه می اندیشد.
RE: در زندگی فهمیده ام که ...
در زندگی فهمیده ام که ....
تفکرات من - احساسات من - اعمال من - صاحب انرژی هستند و صاحب کارما هستند .
مواظب کارماهایی که خودمان برای خود ایجاد می کنیم باشیم .
RE: در زندگی فهمیده ام که ...
درر زندگی فهمیده ام که...
خیلی از درس ها ارزش تکرار شدن رو دارند...
دوستان واقعی کسانی هستند که تظاهر به دوستی نمی کنند بلکه معنای واقعی دوستی رو می دونند. صادقانه و عاشقانه دوستی می کنند.
هنوز هم آدم های مهربان هستند حتی تو این دنیای پر از دورنگی..
RE: در زندگی فهمیده ام که ...
فهمیده ام که هر لحظه می شود از نو ساخت ، فقط همتی باید تا برخواست.
RE: در زندگی فهمیده ام که ...
فهمیده ام یکی از روش های التیام بعضی از دردها سپردن درد به دست زمان است .
فهمیده ام گاهی با این چشمان ریز باید چه چیزهای درشتی را شاهد بود !
با تار و پود وجودم فهمیده ام در زندگی داوری کافری است.
در زندگی فهمیده ام قدر داشته هایم را بدانم که هر داشته ای به کمتر از ثانیه قابلیت نداشتن و از دست رفتن را دارد
RE: در زندگی فهمیده ام که ...
فهمیده ام که مرگ خبر نمی کند،
پیر و جوان نمی شناسد،
متاهل و مجرد نمی شناسد،
فقیر و ثروتمند نمی شناسد،
فقط خداست که می داند کی مرگ می آید...
و فهمیده ام که این فانی بودن و ناپایداری در ذات این دنیاست.
نه بهار می ماند و نه پاییز،
نه غم ماندگار است و نه شادی،
حتی نزدیک ترین کسانت هم روزی می روند و یا تو می روی، دیر دیرش با مرگ...
بیا! که قصر اَمَل سخت سُست بنیادست | *** | بیار باده! که بُنیاد عمر بر بادست |
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود | *** | ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست |
نشان عهد و وفا نیست در تَبَسُّم گل | *** | بِنال بلبل بیدل، که جای فریادست! |
رضا به داده بده، وز جبین گره بُگشای | *** | که بر من و تو دَرِ اختیار نَگْشادست |
|
RE: در زندگی فهمیده ام که ...
در زندگی فهمیده ام که به مالت نناز به شبی بنده
به حسنت نناز به تبی بنده
فهمیده ام با هر دست بدهی بلاخره با همون دست یه روز پس میگیری
فهمیده ام هیچ چیز مطلقی وجود نداره...هر لحظه امکان هست ورق برگرده
فهمیده ام هر چی سنگه مال پای لنگه
فهمیده ام قدیمیها یه چیزی میدونستن که اینا رو گفتن
فهمیده ام خشن ترین ادمها درونشون کودکی دارن
فهمیده ام واقعا ادم پیر میشه بچه میشه
فهمیده ام قضاوت از روی ظاهر خیلی اشتباهه
فهمیده ام اگه نصف مقداری که از دیگران توقع کمک داری از خودت بخوای موفقتری