RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
با نظر meral موافقم
انسان آزاد به دنيا اومده آزاد انتخاب ميكنه حتي اگه اشتباه كنه و شكست بخوره و دوباره تجربه كنه. متاسفانه در فرهنگ ما هنوز استقلال فرزند نيست و اين يكي از مشكلات ماست... انسان بايد اول براي خودش و عقايدش ارزش و احترام قائل باشه وقتي خودت براي نظرت احترام قائل نيستي و اجازه ميدي ديگران برايت تصميم بگيرن پس از ديگران نبايد اين انتظار رو داشته باشي كه به نظرت احترام بذارن حتي پدر و مادر
پدر و مادر حق بزرگي بر گردن ما دارن اونا ميتونن مارو در ازدواج راهنمايي كنن كه بهتر بتونيم تصميم بگيريم و انتخاب كنيم ولي دخالت اصلا !!!!!!!
به نظر من از همين الان حد و مرز و استقلال خودت رو پيدا كني. اگه صرفا هر چي مادرت گفت گوش بدي تا آخر زندگيت هم اين وضعيت ادامه داره و مادرت همش در حال دخالت كردنه حتي با فردي كه خودشم انتخاب كرده باشه تنها فرقش اينه كه ممكنه دخالتش از زماني كه خودت فردي انتخابي ميكني كمتر باشه و گرنه دخالت هست. پس بهتره فردي كه تو انتخاب ميكني باشه
بهتره از يه مشاور يا اقوامي كه ميدوني روي مادرت تأثير دارن كمك بگيري. اگه فكر ميكني از اين مسائل هم خوشش نمياد سعي كن فيلم ها و برنامه هايي كه در مورد اين موضوعه و ميتونه اين مطلب رو بهش نشون بده استفاده كن كه غير مستقيم و با يكم زمان روش تأثير بذاره.
RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
بابک عزیز به نظر من بشین با ماردت صحبت کن و از معیارهات بگو وبخواه که ایشونم از ملاکاشون واسه انتخاب عروس بگن
خب درسته ماردشما هرچی باشه با تجربه تره وممکنه توی صحبتاشون نکاتی باشه که خیلی هم خوب وبه درد بخور باشه...سعی کن اون چیزایی که به نظرت منطقی میاد رو شما هم درنظر بگیری ...چیزایی که توی زندگی واقعا مهم باشن...اصل تفاهم شما باهمسرتونه نه اینکه همسر آیندت چندتا خواهر برادر داشته باشه خوبه؟؟؟اینا دیگه به قول معروف ایراد بنی اسرائلیه
مطمئن باش خود مادرشما هم نمیتونه عروسی صدردرصد مطابق ملاکهاشون پیدا کنن...اگه واقعا نظر مادرت راجع به خصوصیات همسر آینده شما اینه امکان نداره چنین عروسی رو پیدا کنن باید براشون بسازن!
بابک جان شاید شما به اندازه مادرتون تجربه نداشته باشی اما شما 30سالته ودیگه یه پسر کم وسن وسال وتوی اوج احساسات که نیستی؟؟؟؟من واقعا تعجب میکنم که مادرشما میرن خواستگاری اما بدون شما!!!ازمادرت بخواه شما هم به همراه اونا به خواستگاری بری تا بتونی شما هم اون خانواده رو با ملاکهای خودتون ومادرتون مقایسه کنید
RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
بابک عزیز:72:
درنهایت و با هر روشی که میدانی سعی کن حتما حتما تائید مادرت رو داشته باشی . نه به خاطر جلب حمایتهای مادی ایشون ، بخاطر جذب محبت و دل ایشون. سعی نکن شما با ایشون سماجت کنی و به قیمت شکسته شدن دلشون به ازدواج برسی ، با هاش همراه شو و روی تشابهات فکریتون وقت بذار و اونا رو بطور غیر مستقیم به مادرت نسبت بده.
با ظرافت بهشون بفهمون که تصمیم گیرنده خودت هستی اما با کمک از نظرات مشورتی او
من با اطمینان بهتون میگم که با بدست آوردن دل مادر قطعا و حتما خیر خواهی دید.
RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
سلام
ببین بابک به عقیده من بیشتر مشکلات شما از این ناشی میشه که شما داری در زندگیت به شدت منفعل عمل میکنی .هم شما و هم پدر شما.و مادرسالاری که در خانواده شما است به شدت ممکنه روی زندگی شما در اینده وحتی درصورتی که انتخاب مادرت هم باشه تاثیر سوء بذاره.
به عقیده من مشکل تو این نیست که مادرت ممکنه تو رو محروم کنه مشکلت این هست که چون تمام عمرت تو و پدرت در مقابل حرفهای مادرت کوتاه اومدین حالا هم قدرت این رو نداری که حرف خودت رو بزنی و نظر خودت رو ابراز کنی.ببین همیشه یه جوری به ما تلقین کردن که انگار اقتدار یعنی تو روی هم وایسادن این رو بدون که اقتدار یعنی با اعتماد به نفس حرفت ر وبزنی و روش بمونی و ازش دفاع کنی و در کنارش همیشه احترام مادرت رو حفظ کنی حتی اگه نظرتون کاملا با هم فرق داشته باشه .در کنارش این رو بدون که تو خودت شخصیت داری نظر داری و این حق رو داری که با همونی که دوست داری زندگی کنی و هیچکس نمیتونه این حق رو ازت بگیره.
یه نکته دیگه که به ذهنم میرسه این هست که تو تا به حال چون رابطه پدر و مادرت رو دیدی و با توجه به اینکه مادرسالاری هست در خانوادت ایا در حال حاظر میتونی مسئولیت یه زندگی رو به عهده بگیری .ببین توی تمام زندگی ها اکثرا روال بر این هست که خوب مرد باید یه مقدار اقتدار لازم رو داشته باشه(نه زورگویی) و همینطور بتونه نقش یه تکیه گاه رو برای زن داشته باشه.یعنی یه جورایی پناه یه زن باشه.ایا به نظرت تو این توانایی ها رو داری که بتونی مسئولیت یه زندگی رو قبول کنی .منظورم این هست که بعد ها پسرت نیاد یه جایی و مثه خودت بگه خوب من روی پدرم زیاد حساب نمیکنم !!!!!باید این توانایی رو در خودت زیاد کنی مگر اینکه خودت هم دوست داشته باشی که همسرت رئیس بشه و تو نقشی در تصمیم گیری ها و درزندگیت نداشته باشی و بخواهی در مقابل تمام حرفهای زنت موافقت کنی ...
این رو هم بدون همه ما در زندگی انواع راها روپیش رو داریم و دست و پامون رو کسی نبسته .این حرفی که زدی هیچوقت منطقی نیست گفتی: من میخوام دیگه آخرین اتمام حجتم رو با مادرم انجام بدم با نظر کامران هم موافقم اگر دیگه بازم اشکال گرفت هر گناهی بکنم دیگه پای مادرم هست چون من همه حرفم رو می خواهم باهاش بزنم
یعنی چی که هر گناهی بکنم پای مادرم هست تو عقل داری و قدرت داری فکر کردی فقط بری اتمام حجت کنی و مادرت هم بگه من حرفت رو قبول ندارم بعدش از فرداش بری دنبال دوست دختر این یعنی نهایت سعیت رو کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببین این یعنی در زندگی تا به حال هم منفعل عمل کردی یعنی هیچوقت با اقتدار زندگی نکردی و یعنی ممکنه بعدش هم به خاطر همین رفتارت با هر همسری که داشته باشی دچار مشکل بشی....
این دختری م که انتخاب کردی اگه فاصله شهرتون کم باشه که هیچ مشکلی نیست اگه هم زیاد باشه اگه مشکل فرهنگی و اداب رسومی نباشه مشکلی نیست حالا من نمیدونم چقدر میشناسیسش ایا فقط از روی خانوادش که دوستتون بودن یا اینکه باهاش یه راه ارتباطی هم داری و باهاش در تماس بودی و با معیارهاش اشنا هستی؟اما به هر صورت هیچوقت سر اجبار با کسی که هیچ سنخیتی باهاش نداری و جذبش نمیشی ازدواج نکن چون هم زندگی خودت و هم زندگی اون بنده خدا رو نابود میکنی و سعی کن مقتدر تر باشی .:72:
[/color]
RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
خيلي آقا محمد عالي گفتن
شما بايد يه جايي ديگه مستقل شدنتون رو كامل شون بدين و اينم بدونين هر كي مسيول عمل خوووووووووووووودشه و هيچ عذري مثل اينكه چون مادرم باهام راه نيومد مطلقا ممنوعه بازم تاكيد مي كنم مطقاااااااااا:305:
به نظرم شما خودتون مورد هاي كمي رو برا انتخاب در نظر گرفتين حتي همين خانم رو هم خوب نميدونين كه بهم مي خورين يا نه و شايد اين دليل اينه كه قاطع تر عمل نمي كنين
به نظرم اول خودتون چند نفري رو كه مي پسندين را بر حسب الويت به مادرتون معرفي كنين حتما ايشاله موردي پيدا خواهد شد كه هم نظر شما رو تامين كنه و هم مادرتون رو
مطمين باشين
RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
واقعا ممنون از همتون "mohammad,negar,baby,setare,نعمت یعنی ما"
الان یه خبر جالب بهتون بگم و اون اینکه همون دختری که مامانم میگفت خیلی خوبن و این دیگه از همه بهتره بعد از اینکه خواستگاری رفتن البته بدون من،گفت که نپسندیده
واقعا جالبه میدونستم که نمیتونه انتخاب کنه چون من مادرم رو میشناسم و میدونم چقدر مغروره
امشب من با مادرم یکم صحبت کردم و بهش گفتم میخوام تحقیقات رو در مورد اون دختری که میخوام شروع کنم،اولش خیلی جا خورد اما فکر میکنه من الکی میگم و زیاد جدی نگرفت
اما من واقعا میخواهم این کار رو انجام بدم همه حرفهایی رو که زدید خوندم و میخوام کمی به خودم استقلال رای بدم،باید امتحان کنم ببینم چی میشه و میدونم بسیار هم سخته
مخصوصا برای من که تا حالا اینجوری رفتار نکردم
RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
سخته ولي حتماااااااااااااااا مي تونين(البته با دعاهاي ما:))
RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
تشکر
آره همتون واسم دعا کنید موفق بشم ولی حتما نتیجش رو براتون می نویسم
فکر کنم تجربه خوبی باشه
RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
خوشبختي يك مقصد نيست كه در جستجوي آن باشيم بلكه يك مسير است
ممكن است در اين مسير باشيم پس نه حسرت ديروز و نه در انتظار فردا(فقططططططططططط براي امروز)
اميدوارم با تصميم به استقلالي كه گرفتين هر چه زودتر مسيرتون هموارتر بشه انشاالله
RE: دارم به گناه میفتم چکار کنم؟راهنماییم کنید
دوست خوب پس زودتر نتيجش رو بنويس
ما همه منتظريم
موفق باشيييييييييييي:104: