RE: اگر از تعدادی ازمعیارهام بگذرم پشیمون نمیشم؟
سلام یاس سپید عزیز
من اون اوایل با فرض اینکه تفکرات خانواده همسرم مثل ماهاست و همینطور از روی احساسات(جو گیر شده بودم:311:)اشتباهات زیادی کردم.الان که متوجه شدم میگم کاش زمان به عقب برمیگشت.
بقول انگلیسیها The first impression is the most important one یعنی احساسی که تو اولین برخورد تو طرف مقابلت ایجاد میکنی مهمترینه.اگه آدم اوایل اشتباه کنه تا آخر با اون ذهنیت منفی بهت نگاه میکنن.میشه یه جور پیش زمینه.هر چی هم بعدش خوبی کنی باز اون پیش زمینه هست.
من اوایل فقط خودمو میدیدم.حتی نامزدم رو هم فقط واسه خود خودم میخواستم.نمیذاشتم زیاد بره خونشون مخصوصا بدون من.حتی اگه باباش از دستش دلخور میشد من از لجبازی و خودخواهی دست برنمیداشتم.
اینم بگم قبلا اصلا فکر نمیکردم همچین روحیه ای داشته باشم.تقریبا یه ماه بعد از عقد اینطوری شدم وتا این اواخر هم ادامه داشت.ناراحت میشدم دور از چشم من بهشون زنگ بزنه(مخصوصا درمورد مامانش حسود بودم)
غافل از اینکه اونا خانواده به شدت مردسالاری هستن و این رفتار من تو بلند مدت مشکل ساز خواهد بود.(حتی اگه مردسالار هم نبودن به احتمال زیاد ناراحت میشدن.چه برسه به اینکه اینطور باشن!!!)نذاشتم رفتارهای دوران مجردیشو که با خانواده ش داشت به تدریج عوض کنه(مثل خرید خونه.بردن به گردش ...)و همه رو یهو قطع کردم که اینم یه اشتباه بود و به ضرر خود من.من الان دارم نتیجه همین اشتباهاتمو تو خانواده ش میبینم.درسته مشکل بزرگی نداریم.اما به دل هم نمیشینیم.الان اونا نسبت به من ذهنیت منفی دارن و منم دارم سعی میکنم اونو از ذهنشون پاک کنم واین کار آسونی نیست و زمان میبره.کلی هم بابت دلخوریهاشون اعصابم خرد میشه.با اینکه این منظورو نداشتم اونا فکر میکنن من میخوام پسرشونو از اونا جدا کنم.جبرانش سخته.باید الان اعتمادشونو جلب کنم.
خلاصه یاس خوبم این یه مثال بود درمورد اشتباهات اولیه من در زندگی مشترک.اینم بگم خیلی از زوجها شاید اغراق نباشه اگه بگم 90%اونا حداقل شبیه این مشکلو دارن.
:305::305::305:خانم نسبت به همسرش روحیه انحصار طلبی داره و میخواد تمام و کمال در خدمت خودش باشه و مادر شوهر وقتی دوهزاریش میفته میگه غریبه از راه رسید پسرمو ازم گرفت و شروع میکنن به رقابت سر این بنده خدا!!!
حواست باشه این سوتفاهمای اولیه رو خوب مدیریت کنی.با این حال شایدنتونی 100% جلوشو بگیری اما میتونی شدتشو کم کنی.
دومین حرفم اینه که بهشون محبت کن اما تا جاییکه تبدیل به وظیفه نشه.که اگه یه روز به هر دلیلی کم گذاشتی ازت دلخور شن.تازه عروسها افراط یا تفریط میکنن.یا اونقدر کم میکنن که خانواده شوهر از دوری کردنش دلخور میشن میگن افاده ایه.یا به منظور جلب محبت اونقدر میکنن که خانواده شوهرشون پررو میشه و به دید وظیفه به کمکاشون و محبتشون نگاه میکنن.
نمیدونم با این مثالها تونستم منظورمو از "ناشی گری" برسونم یا نه.
اما اینکه خواستگارتون یهو میره پیداش نمیشه چند روزی
اولا من نمیدونم شما تا چه حد با خواستگارتون صمیمی هستین تا بدون این انتظار بجاییه یا نه.اگه میشه بیشتر توضیح بدین.
دوما اینکه شاید این از حواسپرتی ایشون باشه یا هر مسئله عادی دیگه.در هر حال ایشون فعلا در مقام خواستگار با شما رابطه دارن و شاید اینا عادی باشه.باز خودتون بهتر میدونین این رفتارشون طبیعیه یا نه.اگه نه بهتره بفهمین دلیلش چیه.
اما اینکه شما اس ام اس بدین یا تماس بگیرین.بنظرم درست نیست.مخصوصا در این مورد اخیر که گفتین.
در مورد معیارهاییکه گفتین در ایشون نمیبینین.با خودتون فکر کنید وببینید این معیارها چقدر براتون مهمن.و طرف مقابلتون چقدر با این معیارها فاصله دارن.چند درصد دلخواه شما هستن.مخصوصا در معیارهای اصلی ازدواج از جمله عقاید و رفتارها.
موفق باشین:72::72::72:
RE: اگر از تعدادی ازمعیارهام بگذرم پشیمون نمیشم؟
مرسی خانم مهربون، من هنوز خیلی زیاد اونا رو ندیدم و نمی شناسم همچین برخوردایی هم بینمون خب پیش تیومده اما مرسی که واضح و روشن گفتی:46: سعی می کنم حواسم بهشون باشه...
راستش من بهش اس ام اس دادم و اونم خیلی عزرخواهی کرد که چرا به موقع خبر نداده، البته نگرانیم به حا بود و مامانش حالش بد بود. من و اون از نظر عقاید شباهت زیادی دارم و اون در مجموع از من مذهبی تره البته باید توی همین مدت آشنایی بفهمم که این ویژگی خدای نکرده به محدود شدن من منجر نشه که وافعا برای آدمی مث من اذیت کننده است.
امروز با هم بیرون رفتیم و اون یه مشکلی رو مطرح کرد که خیلی باعث درگیری فکری من شد...شغلی که می خواست برای خودش راه بندازه فعلا جور نشده و ما تا 2-3 سال دیگه که درسش تموم شه باید به درآمد حداقل فعلیش بسنده کنیم..از من خواست شزایط رو دوباره بررسی کنم و بی تعارف بهش بگم می پذیرم یا نه! اون گفت تمام سعیش رو برای اینکه کسب و کاری راه بندازه انجام میده و قول میده از هیچ کوشش که مشکلات مالی رو از زندگیمون دور بکنه دریغ نکنه اما نمیتونه آینده رو پیش بینی کنه و من هم شرایط فعلی رو ببینم و قول بدم با کم و کاستش بسازم! :302: البته من دلداریش دادم که ایشالا درست میشه اما از اون طرف هم ازش خواستم همینا رو به خانواده ام هم بگه که اونا هم قبول کنن...قرار شد بیاد با بابام صحبت کنه.
از خدا میخوام کمکم کنه این باز تصمیم درستی بگیرم....قبلا که تو همچین شزایطی قرار می گرفتم همیشه یه جواب میدادم اما این بار انگار همه چیز متفاوت شده برام....یه جوری شده که آروم هستم و بر آشفته نمیشم...هرچند امروز خیلی برای آینده نگران شدم اما در مجموع خونسرد بودم....دوستای گلم برام دعا کنید و راهنماییم کنید...نمی خوام بعدا پشیمون بشم...:72:
RE: اگر از تعدادی ازمعیارهام بگذرم پشیمون نمیشم؟
سلام دوست خوبم
چه خبر؟
با شرایط جدیدی که پیش اومده میشه ویژگیهای اون اقا و معیارهای خودتو دوباره دسته بندی کنی یجا بگی؟
RE: اگر از تعدادی ازمعیارهام بگذرم پشیمون نمیشم؟
سلام دوست خوبم مرسی از لطفت:72:
چند روزه که میخواستم بیام و خبرامون رو بهتون بدم، اما فرصت نمی شد
بعد از اون که من شرایط مالیش رو قبول کردم رابطه ما وارد مرحله جدیدی شد و همه چیز خیلی سریع پیش زفت!
فردا شب اون به همراه خانواده اش میان منزل ما برای خواستگاری...
دسته بندی کردن معیارهام الان کمی برام سخته ...فقط این رو بهتون بگم که من الان اون رو با تمام خصوصیات مثبت و منفی که ازش دیدم و شناختم پذیرفتم و دوسش دارم:310:
من در اولین فرصت میام اینجا و همه چیز رو براتون توضیح میدم
از همه دوستای گلی که توی این تالار ندیده و نشناخته به من چیزهایی یاد دادند و کمکم کردند ممنونم
برای همه تون طلب خیر و شادی دارم:72::72::72::72::72:..
RE: اگر از تعدادی ازمعیارهام بگذرم پشیمون نمیشم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasesepid
فقط این رو بهتون بگم که من الان اون رو با تمام خصوصیات مثبت و منفی که ازش دیدم و شناختم پذیرفتم و دوسش دارم:310:
سلام یاس گلم
خیلی خوشحال شدم و تا اینجای کار بهت تبریک میگم خانمی:104:
ان شاا.. به سلامتی عزیزم
جای ما خالی.چایی رو نریزی رو آقا داماد (عین تو فیلما)
من که نریختم اما اون بیچاره از هولش چاییشو داغ داغ خورد وسوخت:311:
مطمئن باش خاطره امروزت هرگز از یادت نمیره
بهتره یادداشتش کنی تو دفتر خاطراتت
دوستت دارم:72:
RE: اگر از تعدادی ازمعیارهام بگذرم پشیمون نمیشم؟
سلام یاس مهربونم
چی شد خانمی؟
انگار سرت خیلی شلوغه
آماده باشیم؟؟؟
:123::73::R
:72:
RE: اگر از تعدادی ازمعیارهام بگذرم پشیمون نمیشم؟
سلام دوست خوبم،:46::72:
ما 12 ام خرداد با هم نامزد شدیم و از اون موقع به شدت درگیر نامزدبازیامون هستیم!:227::324:
همسر آینده ام از اون چیزی که فکر میکردم خیلی خیلی بهتره و الان تردیدهام تقریبا کامل برطرف شده، خدا رو شکر می کنم که از اون معیارهای فرعی گذشتم و تونستم ذات نجیب و مهربون اون رو بدون هیچ نقابی ببینم! :43::323:
دلبندم یه روح بی نظیر و بزرگ داره و الان هر کی ما رو میبینه میگه انگار سالهاست در کنار هم بودید، مث یه روح در دو بدن از هم جدا!!!! ;)
خانواده اش هم منو خیلی دوست دارند و رابطه محبت آمیزی رو با هم شروع کردیم، حتی مادرش هم مدام ابراز محبت می کنه و خودش هم که ماشالا عشقولانه اش تمومی نداره!!!
تنها چیزی که الان کمی ذهن من رو نسبت به آینده دچار ناراحتی می کنه شغل اونه! هم از نطر میزان درآمد و هم از نظر نوع کار و عدم ثبات و نامشخص بودن موفقیت ش . این مورد من رو کمی - منظورم از کم واقعا کمه- مضطرب می کنه و اون هم نه به خاطر اصل شغلش بلکه نامشخص بودن وضعیت شغلیش تو این سن و ساله!
به هر حال توی این یکی دو ماهی که تا عقدمون مونده سعی می کنم شناختم رو نسبت بهش 100 درصد کنم و پایه درستی رو برای آینده ام بریزم! از همه دوستایی که توی این تالار به من انرژی مثبت دادند ممنون، برای همه آرزوی شادی و خوشبختی دارم:46::46::46: