RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
ببين اناهيتاي عزيز....يه وقتاي عروسي كه وارد خانواده ميشه به دلايل مختلف ::بي تجربه بودن....با هدف بدست اوردن دل خانواده شوهر ....ترس از شوهر و....و.....بيش از حد نياز به خانواده همسر سرويس ميده....همين سرويس بيش از حد نياز ايجاد توقع ميكنه چه طور؟
مثلا شما تازه عروسي رو در نظر بگير كه براي خوشحال كردن همسرش هر سال نزديك عيد نوروز براي خونه تكاني به خونه مادر شوهر جان ميره و كمك ميكنه (اين حالت رو چنان در نظر بگير كه خود عروس از ته دل راضي به اين كار نبوده و نيست و فقط و فقط براي خوشايند ديگران اين كارو ميكنه خب؟)حالا اين خانم دو ساله بعد وقتي يه اتفاقي ميفته و از اين خانواده دلخور ميشه ديگه پا توي خونشون نميذاره....
حالا خانواده شوهر منتظر هستن كه طبق معمول هر سال عروس بياد به كمكشون اما نمياد...اينجا كسي جز عروس مقصر نيست چون علي رغم ميل باطنيش نقش يه عروس مهربون رو بازي كرده اما حالا ديگه خسته شده و بريده.....
نه مادر شوهر مقصر هست نه شوهر....
فكر كن ببين توي زندگيت چه سرويس هاي اضافه بر سازماني به خانواده همسرت دادي كه ايجاد توقع و انتظار كرده؟.....كسي تورو مجبور به قبول اين نقش ها كرده يا خودت بنا به دلايلي نقش رو ايفا كردي؟؟
RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
متشکرم آنی عزیز و محترم از توضیحات مفید و ارائه تجربه هاتون
بزرگ ترین اشتباه من این بود که می خواستم کاری کنم که خانواده همسرم یک سری اصول اولیه را در برخورد با من رعایت کنند و اجازه ندهم به حریم خصوصی من وارد شوند
ان زمان من فکر می کردم اینها توقعات بسیار ناچیزی است و به خاطر به دست اوردنشان خیلی تلاش کردم
ولی این کار من باعث شد همسرم از من فاصله بگیرد
ولی خیلی وقته به این نتیجه رسیدم نمی شه چون من عروس ام و اونها خانواده همسرم و بنا بر عرف کسی که باید کوتاه بیاید و گذشت کند من هستم و اگه کوتاه نمی امدم الان بالای سر فرزندانم نبودم
شما می فرمایید هر سازشی باید درست و ریشه دار باشد ولی من راه حلی جز سازش نداشتم
الان بعد از 12 سال به تن رنجور خودم نگاه می کنم می بینم که من چه زخم های عمیقی دارم شما درست می فرمایید تجربه من نسبت به 12 سال گذشته خیلی خیلی بیشتر شده ولی به چه قیمت ؟
ولی تجربه های بدست امده من در قبال چیزهایی که من از دست دادم ارزشی ندارند چون تجربه های من فقط در مورد خانواده همسرم و همسرم به من کمک می کند
ولی در اجتماع نه تنها به من کمکی نمی کند بلکه باعث شده کارایی من در مسائل مختلف پایین بیاد
ی
RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
ببخشید gh.sana عزیز
شما درست می فرمایید خیلی از مشکلات از نداشتن تجربه دخترخانم ها ناشی می شه
ولی من دوست دارم یه جور دیگه به موضوع نگاه کنم البته اگه اجازه داشته باشم فقط در عالم تفکرات خودم نه در دنیای واقعی
سرویس به مادر شوهر و خواهر شوهر چه معنا دارد ؟ به واسطه اینکه انها صاحبان نقش مادر شوهر و پدر شوهر هستند باید سرویس بگیرند
من می گویم نه و برای این نه خودم هم دلیل منطقی دارم
من به عنوان عروس انسانم خانم های اون ور قضیه هم انسان هستند نباید این سرویس دادن لطمه ای به انسانیت ما بزنه بلکه باید اولا دو طرفه باشه ثانیا وظیفه تلقی نشه فقط وسیله ای شناخته بشه برای ابراز محبت و افزایش آن
من مخالف کمک کردن عروس در خانواده همسرش نیستم ابدا ولی با شرطی و شروطی ها
البته یاداوری می کنم صحبت های من جنبه عملی ممکن است پیدا نکند فقط نقطه نظرات من است
دوباره حرف دارم خوشحال می شم اگه من رو توی بحث تنها نگذارید:72:
یه توضیح کوچولو
منظورم از دوطرفه بودن هم به این معنی نیست که بنده خدا مادر شوهر من به ازای یه باری که من برایش ظرف شسته ام او نیز برای من ظرف بشوره منظورم از دو طرفه بودن اینه که هر کس بر حسب توانایی های خودش سعی داشته باشه کاری برای طرف مقابل انجام بده تا او را خوشحال کنه
منظورم از دو طرفه بودن رابطه اینه که خواهر شوهر و مادر شوهرم من به واسطه نقش های که دارن و به خاطر عرف جامعه نتوانند به راحتی و اطمینان خاطر به عروس شان متلک بگویند و اب از اب هم تکان نخورد ولی امان از روزی که عروس به خودش جسارت همچین کاری را دهد
من به عنوان خواهر شوهر خودم ممکن است نقش عروس را در خانواده دیگری بازی کنم و چون اونجا زورم به خواهر شوهرم و مادر شوهر م نمی رسه بیام دق و دلی ام رو سر عروس خانواده خودم در اورم
این می شود سیکل معیوب
یکی از اشنا ها می گفت شب خوابیده بودم یهو با کشیده خواهر شوهرم از خواب پریدم که تا نیم ساعت زبانم بند امده بود بعد جالبه که عکس العمل خواهر شوهر را بدانید گفته بود ببخشید دستم به صورتت خورد :311:
چرا ؟ من جواب این سوالات را نمی دانم ؟ چرا نقش ها در جامعه ما به صورت پیش فرض با خودش یه سری وظایف و توقعات اشتباه می اورد :302:
RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
آناهیتای عزیز:
بنظر من سرویسهایی که خودمون بصورت اضافی می دیم (که بعضا هم از روی ندانم کاری است) این بلا را سرمون میاره من الان با خانواده شوهرم قطع رابطه کرده ام اما زمانی که رفت و آمد داشتم مادرم که همیشه محافظه کار است از من می خواست که همیشه به ازای هر وعده غذایی ظرفها را بشویم.من هم اطاعت کرده و تمامی ظرفها را می شستم (حتی زمان نامزدی ام) اما بعد از مدتی دیدم خواهر شوهرم که 2 سال از من کوچکتر است بعد از خوردن غذا سریعا میره سر کامپیوتر با فلان پسر چت میکنه:311:اما وظیفه من شده بود که همش ظرفها را بشویم:302: هیچ کس هم ازش انتظار نداشت:163: تا اینکه یکبار خانه عمه شوهرم مثلا منو مهمانی عروس کرده بودند منم از یکطرف مریض بودم از طرف دیگه هم لزومی ندیدم تا اونها هستند برم پای ظرفشویی (ناسلامتی من عروس بودم) اما بعدش مادر شوهرم به شوهرم شکایت کرده بود که چرا من برای شستن نرفتم. ببین انگار دلسوزی بیجای من تبدیل به وظیفه شده بود.
این فقط یک مثال بود تا بهت بگم انتظاراتی که به نظر ما نابجا هم هست دلیلش خودمون هستیم نه اونها.بقول آنی عزیز:305:: لطف زیاد حکم وظیفه رو پیدا می کنه. شما هم باید فکر کنید ببینیسد در نهایت متوجه می شید که خودتونو باید اصلاح کنید. البته به مرور نه یکروزه.
RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
ویونا عزیز خیلی متشکر از مثالی که زدی
بله شما هم مانند gh.sana به نکته خیلی مهمی اشاره کردید و اون اینه که در هیچ کاری نباید افراط و تفریط بشه
و این اگه از ابتدا باشه کمتر دلخوری پیش می اد
من هم با این مساله صد در صد موافق ام
صحبت من از یه جهت دیگه بود از این جهت که چرا یه نفر در مقام خواهر شوهر و مادر شوهر باید به خودش اجازه بده هر نوع حرکتی بکنه و اب از اب تکون نخوره ولی اگه همون حرکت رو عروس انجام بده واویلا می شه
اون مثالی که من زدم رو دقت کردی که خواهر شوهر به عروس کشیده می زنه حالا شما تصور کن که عروس به خواهر شوهر کشیده می زد ؟
سوال من اینه که چرا یک عمل یکشان دو نتیجه و دو اثر مختلف داره ؟
اگر خواهر شوهر به عروس کشیده بزنه عروس باید یه لبخند تحویلش بده
ولی اگر عروس به خواهر شوهر کشیده بزنه حساب عروس با کرام الکاتبین است
مگه هر دو یه انسان نیستند مگه هر دو حرمت ندارن
پس این تفاوت ها از چی ناشی می شه ؟
از این دسته تفاوت های دردناک زیادن این مثالی که من زدم تازه برای دست گرمی ه ( به قول معروف)
از این درناک تر هم دارم:302:
RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
اين كه اگه عروس كاري بكنه اب از اب تكون ميخوره يا نه بستگي به خود افراد داره....اتفاقا من ديدم خانواده هايي كه مادر شوهر نمونه بوده اما امان از عروس نانجيب!!!
كلا همه چي بستگي به خوده طرفين داره....هر دو طرف بايد در كمال همكاري و كمك و ...احترام و محبت اجازه سو استفاده ندن....
هنر همينه كه بتوني در عين احترام و رفت و امد و ....كاري كني كه احترامتو نگه دارن زور هم بهت نگن....
RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آناهیتا
چرا نقش ها در جامعه ما به صورت پیش فرض با خودش یه سری وظایف و توقعات اشتباه می اورد :302:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آناهیتا
اگر خواهر شوهر به عروس کشیده بزنه عروس باید یه لبخند تحویلش بده
سلام
این پیش فرض ها رو خود ما می سازیم ، میشه از بین بردش . این خود عروس ها هستند که باعث میشن نقش مادشوهر روز به روز مادر شوهرتر و نقش خواهر شوهر روز به روز خواهرشوهرتر بشه .
تعادل تو روابط خانوادگی و حفظ حریم ها یک اصل اساسی است . این رو همیشه باید مد نظر داشت که خانواده همسر ،خانواده همسر هستند نه خانواده خود آدم . صمیمیت بی جا ، سکوت بی جا ، صبر و تحمل بی جا باعث سرخوردگی هایی در دراز مدت میشه ، مثل الان شما که خودتون رو قربانی میدونی . شما اگر امروز قربانی شدی به خاطر اینه که تو این سالها خودت رو نادیده گرفتی ، صبر و گذشت کردی . حتی در مقابل همسر هم نباید تا این حد خود رو نادیده گرفت چون بار هم همین نتیجه رو داره چه برسه به خانواده همسر .
روابط با خانواده همسر باید محترمانه و معمولی باشه ، صمیمیت بیش از حد و اونها رو مثل خانواده خود دیدن صحیح نیست ، باید همیشه یک حریم خاصی بین شما باشه .
این سکوت ها یعنی این که شما باید خواهر شوهر و مادر شوهر باشید و حق هر کاری رو دارید.
شما از ظرف شستن برای مادر شوهرتون گفتید . من نمونش رو دیدم ، عروسی که برای مادر شوهرش کاری انجام نمی داد ، جز یک سری تعارفات و احترام های زبانی ، هر جا هم ناراحت میشد غیر مستقیم یا با واسطه به گوش مادرشوهر می رسوند ...... در مقابل برای این مادر شوهر این عروس انقدر عزیز و دوست داشتنی بود و اون رو یک عروس خوب می دونه .
اما برا ی همین مادر شوهر عروس دیگری که هم احترام داره هم کارهای مادرشوهرش رو بی منت انجام میده و اون رو مثل مادر خودش میدونه ، اگر هم ناراحتی داشت بیان نمی کنه مگر با همسر خودش اون هم در حد درد و دل و اتفاقا از همسرش هم می خواد که هوای مادرش رو داشته باشه ، برای این مادر شوهر این عروس که انقدر باهاش صمیمی شده عزیز نیست و اتفاقا توقعات بی جایی از این عروس داره اما از اون یکی هیچ توقعی نداره . عروس دومی امروز از این صمیمیت که باعث توقعات بی جا شده خسته شده ........
این ما هستیم که به دیگران یاد میدیم که چطور با ما رفتار کنند .
RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
باران كاملا شفاف و روشن توضيح داد:104:
ببين اين پيش فرض ها مختص به روابط عروس و مادرشوهر نميشه....حتي ممكنه شامل روابط دوستانه هم بشه چه طور؟خب تو وقتي نتوني حد و حدود افراد و خطوط قرمز رو در روابطشون با تو تعيين كني حتي از دوستت هم ضربه ميخوري....
تو نقش مادر شوهر رو توي ذهنت پررنگ كردي....
خودت ناخواسته بهش ابهت دادي....
مادر شوهر كيه؟از كره ديگه اومده؟نه...اونم يه ادم معمولي.....چرا فكر ميكني با اعتراض به مادر شوهر كارت با كرام الكاتبينه؟كي اين قانون رو تعيين كرده؟
اين قانونگذاري دقيقا كار خودت بوده....خودت از روز اول قبول كردي كه طبق عرف رفتار كني...ناخوداگاه خودتو از خانواده شوهر ترسوندي...مبادا بهشون جواب بدم؟مبادا ناراحتشون كنم؟حالا هم كه انرژي ات تموم شده ميبيني هميشه از خودت گذشتي به خاطر اونها....
تغيير ناگهاني رفتارت با خانواده شوهر هم بعد از 12 سال كمي سخت ميشه اما بايد كم كم از زير بار اين ترس و وحشت و ...بياي بيرون...
به جاي شوهر ندادن دخترات هم سعي كن بهشون ياد بدي كه نبايد هر خواسته اي رو جواب بدن و از مادر شوهر بترسن و به خاطر ترسشون همه امورات اونها رو رديف كنن....
ياد بده كه زندگي خودشون رو بدون فكر كردن به ابهت(عرفي)خانواده شوهر بسازن ....نميگم محل نذارن بهشون اما ياد بده چه طور تعادل بين احترام به ديگران و احترام به خودشون رو رعايت كنن....
RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
باران عزیز متشکرم از توضیحاتت :72:
ولی من و امثال من در دنیای ایده الی زندگی نمی کنیم و برخی از نظراتی که صد در صد درست است در دنیای واقعی نمی توان ان را عملی کرد . درد من هم از همین جاست مطالبی که می دانم درست است را نمی توانم انجام دهم
بهتره یه جور دیگه سوالم را بپرسم
فرض کنید خواهر شوهر شما به شما توهین کرده باشه و شخصیت شما رو لگد مال کرده باشه شما چه کار می کنید ؟ مقابله به مثل ؟ سکوت ؟
RE: چند نسل دیگه باید قربانی فرهنگ های اشتباه بشه ؟
آناهیتای عزیزم
مقابله به مثل کار اشتباهیه. می دونی چرا؟ چون علاوه بر اینکه ارزش شخصیتی آدمو پائین میاره باعث می شه اونها دوباره عکس العملهای بدتری انجام بدهند و اونوقت نه تنها مشکلتون حل نمی شه بلکه چندین برابرم می شه. پس سکوت کن. گاهی سکوت بهتر از هر معنایی به ما کمک می کند. سکوت تو در برابر بی حرمتی های اونها باعث می شه تا اطرافیانت بفهمند که تو انسان با شعور و با ادبی هستی. بهتره یک سر هم به تاپیک من بزنی خانم آنی و آقای نقاب راهنمایی های زیبایی به من که موردم تقریبا مشابه شما بود کردند و من امروز از راهکارهایی که اونها بهم دادند کاملا راضی ام.
اینهم بدون که اگه هم توهینی بهت بکنند در واقع به خودشون کردند. بذار هر چی می خواهند بگویند اما مواظب باش رابطه با همسرت مکدر نشه.
توهین و پایمال کردن حقتو به خدا واگذار کن اون خیلی خوب جوابتو میده. خودت دست بکار مقابله به مثل نشو