RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
با سلام به دوستان
به نظر من ما گاهی این دو مقوله رو با هم اشتباه می گیریم .صداقت با گفتن گذشته پر از تجربیات خوب و بد خیلی فرق میکنه و شاید کاملا دو مسئله متفاوته ولی همیشه به عنوان صداقت عنوان میشه و به نظر من کاملا غلطه .
صداقت یعنی گفتن مسائلی که به استحکام و پایداری یک رابطه می انجامد و گفتن ریز و کوچک کردن مسائل برای کامل ترین انسانها هم هضمش سخته ..براتون یه مثال می زنم ببینید وقتی شما برای شوهر خود غذا درست میکنید و سر سفره میارید و نوش جان میکنید در حین خوردن غذا اگر از زحمات و سختی های کار بگید و از اینکه این غذا رو درست کردید بسیار مشقت کشیدید 100 % بار منفی به طرف مقابل می دهید این هم یعنی صداقت .
؟؟؟؟؟
و اما وقتی غذا رو میل کردین و سر صحبت از طرف مقابل باز شد و کار و فعالیت روزمره شما سوال شد می توانید تمام سختی های حین درست شدن غذا رو با اضافه کردن پیاز داغ بسیار به طرف مقابل بفرمائید که با روی باز از شما استقبال خواهد کرد و عکس مورد قبلی اشاره شده است .
پس گاهی اوقات گفتن یکسری مسائل با توجه به شناختی که از طرف مقابل و شرایط حاضر روحی و روانی کارسازه و زمان گفتن مسائل بسیار مهمه ..
و در مورد مسائل گذشته نیز در موارد نیاز به گفتن است که طرف آماده شنیدن این مورد باشد و این آمادگی رو می توان از خود طرف با بیان وسوال از شما می پرسد فهمید .. و این نکته ضروری است که خواهشنا به ریز مسائل نپردازید چون هم حیای شما زیر سوال خواهد رفت و همچنین طرف می خواهد بیشتر بداند که آسیب این به ظاهر صداقت خیلی بیشتر از گفتن دروغ است (که سعدی دروغ مصلحتی را باب نمود) که نگفتن مسئله شما را از یکسری ابهامات دور خواهد نمود ...
به هر حال نگرش ها در انسانها متفاوت است و باید با توجه به دید و سطح فکر آنها به بیان مسائلی که اشتباه خوانده می شود پرداخت .
RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
حنان عزیز
بنظر من گفتن همه چیز به سایرین بمعنای صداقت نیست ، صداقت بمعنای راست گوئیه نه بیان هرآنچه واقعیت داره. اعتراف به گناه هم در مکتب ما امری ناپسنده مگر نزد معبود بی همتا.
- برخی مسائل هست که چه پرسیده شود و چه نپرسند باید بیان شود ، مثلا اگه فردی به یه بیماری لا علاج مبتلاست این حق طرف مقابله که قبل بسته شدن این پیمان از آن مطلع گردد.
- همانطور که سایر صفات اخلاقی که افراد دارند قابل بیان نیست ، مثلا در جلسات خواستگاری کسی نمی گوید که من دزد ، دروغگو، و.... هستم. موردی هم که ذهن شما رو درگیر کرده بیان کردنی نیست.(مثال جهت تقریب ذهنه)
- در بازگو کردن نیازها ، فاکتورهای مهم و .....و شناسائی و اصول مهم زندگی خودمو ن به طرف مقابل دو طرف به یه سری مسائلی اشاره می کنن و همین میشه اون شناخت اولیه.
- اگه فردی براش داشتن رابطه قبل از ازدواج خیلی مهم باشه خب می پرسه ، در هنگامی که ازتون سوال میشه قطعا نباید خلاف واقع رو بگید.
اما من کلا این مد نظرم هست که انسان اونی رو بدست میاره که دنبالش باشه ، و ما دنبال کسی / چیزی می ریم که بهش اعتقاد داشته باشیم. قاعدتا افراد بدنبال هم کفو خودشون میگردن و اساسا تناسبی بین یه خانواده اهل پارتی و رقص و ...با یه خانواده مقید و مذهبی و اهل دعا و.... وجود نداره. بنابراین شاید برا یه پسری که قبل از ازدواج رابطه نامشروع داشته مهم نباشه که یه دختر هم قبل از ازدواج این جور رابطه داشته باشه در حالیکه صرف داشتن دوست پسر برا یه دختر یه فاکتور بسیار مهم برا یه پسر با تقیدات مذهبی باشه که به خواستگاری میاد.
بنابراین از اونجا که "کافر همه را به کیش خود پندارد" ، از نظر من در صورت پرسیدن از پیشینه شخص باید در تصمیم گیری برای ارائه پاسخ مثبت تامل نمود.
اما خانواده و ظاهر افراد ، با چاشنی قدرت تشخیص خوب می تونه خیلی مسائل رو از ابتدا روشن کنه.
موفق باشی.:72:
RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گل مریم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط تارا 87
من فکر می کنم روابط گذشته آدم ها زیاد ربطی به ازدواجشون نداره.
اون چه که هستیم و خواهیم شد مهمه.
اگر من جای شما باشم مساله رو این طور مطرح می کنم:
به نظر من آینده آدما مهم تر از گذشته شونه.انسان جایزالخطاست.اگر شما قبل از خواستگاری کردن از من رابطه ای داشتی من خیلی دلم نمی خواد چیزی ازش بدونم.فقط می خوام بدونم که حالا چه اخلاقیاتی رو توی زندگیت پذیرفتی.
البته هرکسی خط قرمز هایی هم داره.مثلا شما ممکنه صرف این که طرفت دوست دختری داشته که باهاش قدم می زده رو نتونی بپذیری.
یکی دیگه ممکنه رابطه فیزیکی توی کتش نره.
می تونی همه این ها رو بگی بدون این که تجسسی توی زندگی شخصی و گذشته خواستگار داشته باشی.
بعدش هم خیلی رک و راست ازش بخوای نظر خودشو در مورد گذشته همسر آینده اش بگه.
اگه دلش خواست حتما بدونه که بگو .اگرم دلش نخواست نگو.
عزیزم دنیا پر از ادماییه با عشق اولشون ازدواج نکردن.این نه شرم آوره و نه محکوم کننده.
من خودم عموما با خواستگاری که صحبت می کنم ازش می خوام در مورد روابط گذشته اش اگر دوست داره بگه.
این مساله برام بیشتر جالبه تا این که بخواد تاثیری تو تصمیمم داشته باشه.ادم تو دوره نوجوانی احساساتی با همه چی برخورد می کنه
خوب اگه اون ادم خوب بود خواستگار من با اون ازدواج می کرد.
اگر نکرده و اومده سراغ من لابد محاسنی رو توی من تشخیص داده.یا این که پی به اشتباه بودن انتخابش برده.
شاید هم بر عکس بوده،یعنی این اقا لیاقتش رو نداشته ،که به ازدواج منجر نشده
سعی کن اینطوری به رابطه قبلیت نگاه کنی و اونو چیزی تو مایه های خیانت به ازدواجت ندونی.
برای اینکه دیگران بهت اعتماد داشته باشن باید اول خودت بی چون و چرا به خودت اعتماد داشته باشی.
موفق باشی
به نظر من ،گذشته هر فردی ،تا حدی شخصیت وتلاش اون فرد رو برای پیشرفت نشون میده
پس خیلی مهمه گذشته فرد رو مورد بررسی قرار دهیم
پس طرف مقابل هم در مورد ما چنین حقی داره
سلام
بله خیلی مهمه که گذشته فرد رو بررسی کنیم.
من که منکر این نیستم.
ولی راهش این نیست که توی روابط خصوصی و گذشته اش تجسس کنیم.کلی راه دیگه وجود داره.
من یک عالمه آدم می شناسم که قبلا دوست دختر داشتن ولی حالا به زندگی خانوادگیشون کاملا پایبندن.لازم به گفتن نیست که برعکس هم صادقه.
دلیلش شاید اینه که دوره و زمانه عوض شده.
آدم ها ممکنه با تعدادی آدم دیگه به قصد ازدواج آشنا بشن.خب این که جرم نیست؟
منم دوست ندارم بدونم طرفم قبلا با چند نفر آشنا شده و بینشون چی گذشته!
بعدش هم یک سری چیزها توی شخصیت افراد هست که در ازدواجشون شکل می گیره.
مثلا کسی که قبلا سابقه رابطه نداشته و به یک شکل کاملا سنتی هم ازدواج کرده و ذاتش هم درست و پاکه ممکنه توی ازدواج انقدر از طرف همسرش بی محبتی ببینه یا هزار مشکل دیگه پیش بیاد که بره رابطه خارج از ازدواج برقرار کنه.
شما می خوای آینده ادما رو چجور بررسی کنی؟
پس بهتره که تلاش خودت رو بکنی و باقی رو بذاری به عهده خداوند و توکلت.
ازدواج های سنتی مطمئن تر هستند.ولی شرایط جامعه الان فرق کرده.بهتره ایده آل هامونو با شرایط امروز تطبیق بدیم.
موفق باشید
RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط تارا 87
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گل مریم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط تارا 87
من فکر می کنم روابط گذشته آدم ها زیاد ربطی به ازدواجشون نداره.
اون چه که هستیم و خواهیم شد مهمه.
اگر من جای شما باشم مساله رو این طور مطرح می کنم:
به نظر من آینده آدما مهم تر از گذشته شونه.انسان جایزالخطاست.اگر شما قبل از خواستگاری کردن از من رابطه ای داشتی من خیلی دلم نمی خواد چیزی ازش بدونم.فقط می خوام بدونم که حالا چه اخلاقیاتی رو توی زندگیت پذیرفتی.
البته هرکسی خط قرمز هایی هم داره.مثلا شما ممکنه صرف این که طرفت دوست دختری داشته که باهاش قدم می زده رو نتونی بپذیری.
یکی دیگه ممکنه رابطه فیزیکی توی کتش نره.
می تونی همه این ها رو بگی بدون این که تجسسی توی زندگی شخصی و گذشته خواستگار داشته باشی.
بعدش هم خیلی رک و راست ازش بخوای نظر خودشو در مورد گذشته همسر آینده اش بگه.
اگه دلش خواست حتما بدونه که بگو .اگرم دلش نخواست نگو.
عزیزم دنیا پر از ادماییه با عشق اولشون ازدواج نکردن.این نه شرم آوره و نه محکوم کننده.
من خودم عموما با خواستگاری که صحبت می کنم ازش می خوام در مورد روابط گذشته اش اگر دوست داره بگه.
این مساله برام بیشتر جالبه تا این که بخواد تاثیری تو تصمیمم داشته باشه.ادم تو دوره نوجوانی احساساتی با همه چی برخورد می کنه
خوب اگه اون ادم خوب بود خواستگار من با اون ازدواج می کرد.
اگر نکرده و اومده سراغ من لابد محاسنی رو توی من تشخیص داده.یا این که پی به اشتباه بودن انتخابش برده.
شاید هم بر عکس بوده،یعنی این اقا لیاقتش رو نداشته ،که به ازدواج منجر نشده
سعی کن اینطوری به رابطه قبلیت نگاه کنی و اونو چیزی تو مایه های خیانت به ازدواجت ندونی.
برای اینکه دیگران بهت اعتماد داشته باشن باید اول خودت بی چون و چرا به خودت اعتماد داشته باشی.
موفق باشی
به نظر من ،گذشته هر فردی ،تا حدی شخصیت وتلاش اون فرد رو برای پیشرفت نشون میده
پس خیلی مهمه گذشته فرد رو مورد بررسی قرار دهیم
پس طرف مقابل هم در مورد ما چنین حقی داره
سلام
بله خیلی مهمه که گذشته فرد رو بررسی کنیم.
من که منکر این نیستم.
ولی راهش این نیست که توی روابط خصوصی و گذشته اش تجسس کنیم.کلی راه دیگه وجود داره.
من یک عالمه آدم می شناسم که قبلا دوست دختر داشتن ولی حالا به زندگی خانوادگیشون کاملا پایبندن.لازم به گفتن نیست که برعکس هم صادقه.
دلیلش شاید اینه که دوره و زمانه عوض شده.
آدم ها ممکنه با تعدادی آدم دیگه به قصد ازدواج آشنا بشن.خب این که جرم نیست؟
منم دوست ندارم بدونم طرفم قبلا با چند نفر آشنا شده و بینشون چی گذشته!
بعدش هم یک سری چیزها توی شخصیت افراد هست که در ازدواجشون شکل می گیره.
مثلا کسی که قبلا سابقه رابطه نداشته و به یک شکل کاملا سنتی هم ازدواج کرده و ذاتش هم درست و پاکه ممکنه توی ازدواج انقدر از طرف همسرش بی محبتی ببینه یا هزار مشکل دیگه پیش بیاد که بره رابطه خارج از ازدواج برقرار کنه.
شما می خوای آینده ادما رو چجور بررسی کنی؟
پس بهتره که تلاش خودت رو بکنی و باقی رو بذاری به عهده خداوند و توکلت.
ازدواج های سنتی مطمئن تر هستند.ولی شرایط جامعه الان فرق کرده.بهتره ایده آل هامونو با شرایط امروز تطبیق بدیم.
موفق باشید
ایه قران می فرماید
زنان پاک شایسته مردان پاک وزنان نا پاک شایسته مردان ناپاک هستند
من منظورم این نیست که شخص مورد نظر حق نداشته با هیچ کس صحبت کنه ،چون اصولا
باید با طرف مقابل اشنا شد تا به شناخت رسید ،ولی این شناخت باید تو چاچوب باشد
فرق هست بین کسی که هر روز با یکی بوده وکسی که فقط با چند نفر اونم اشنایی جهت ازدواج و تو چارچوب رابطه داشته
ایا کسی که هرروز با یه نفر س ک س داشته شایسته کسی هست که چا رچوب ها رو تو زندگی رعایت کرده؟
RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
تا وقتي كه افراد جامعه ما به دليل ناتوانايي ها و بي اطلاعي ها و رشد ناقص علوم انساني و ....قدرت درك ارزش صداقت رو ندارن صادقانه با كسي برخورد كردن حماقت هست....
نمونه اخيرش هم ميشه تاپيك مشروب عامل تعيين كننده....
اخه همين كارارو ميكنيم كه ديگه هيچ كس حرف راست نميزنه ديگه...بابا اگه من تو مادرت خاله ات عمو و دايي و....اين عادت رو رواج بديم خب همه چي درست ميشه ديگه كسي به اتهام صداقت...دختر مورد علاقه اش (و البته بي جنبه) رو از دست نميده...
بنده به شخصه اگه پسر بودم نه تنها يه كلمه حرف راست نميزدم بلكه دخترايي با اين افكار راديكالي رو حسابي سر كار ميذاشتم...
بابا يه ليست نوشته از عادات و رفتار همسر ايندش....حالا اين پسر بيچاره همه رو داره ها چون از سادگي و خامي اومده گفته مثلا 10 سالم بود يه بار سيگار كشيدم ديگه تمومه ديگه همه چي بهم ميخوره....
از نظر من چنين دختري لياقت همسر من بودن رو نداره(البته وقتي پسر بودم ها:311:)
RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
خيلي ممنون از دوستاي خوبم :72:
سريتاي عزيز با نظر شما موافقم ، همون مسئله شناخت طرف مقابله ديگه !! اينكه چه طور قضيه رو باهاش مطرح كني و از عكس العملش هم نترسي ، بعضي افراد كه به ظاهر منطقي ميان ، يه موقع ميبيني كه در برابر يه سري از مسائل خيلي غير منطقي رفتار ميكنن جوري كه آدم تعجب ميكنه !!!!!
baby :72:جان حرفت از يه لحاظ درسته ولي قبول داري كه بعضي ها هستن كه ببخشيد هر غلطي كه دلشون ميخواد ميكنن ، بعد واسه ي ازدواج دنبال دختري ميگردن كه آفتاب مهتاب نديده باشنش !! من كه خيلي ميشنوم ...
اولا كه بروز نميدن اگه رابطه اي هم قبلا داشتن ، بعد اگرم كسي بفهمه ميگن خوب من مردم !! شما زنين !!! براي مرد ايرادي نداره .... ( البته ببينين خوب خانواده ها روي دختر ها حساسيت بيشتري دارن... مثلا اگه پسره با صد تا دختر دوست باشه ،ميگن ايرادي نداره چون پسره ، ولي اگه دختره با يه نفرم دوست باشه ، ميگن اي واي ،تو آبرومونو ميبري و دختر اگه با كسي دوست بشه نجابتش زير سوال ميره و ازين جور چرت و پرت ها ، نميگن حالا اين پسرشون كه 100 تا دوست دختر داره ، داره نجابت صد تا دختر رو زير سوال ميبره ، اين مهم نيست ؟؟؟؟ )( اينم فرهنگ غلط ما ايراني هاست ديگه ، اگه يه چيزي بده واسه هر دو جنس بده ، چرا واسه دخترا بد ميدونين ولي براي پسرها اينطور نيست ؟؟؟)
ولي خوب منم نظرم همينه كه لازم نيست جزئيات رو بگي ، ولي خوب اگه طرف مقابل ريز بشه آدم نميدونه بايد چه جوري جوابش رو بده ، اگرم آدم بخواد از جواب دادن سوالش طفره بره بد تره ، طرف فكر ميكنه كه حتما خيلي بده و به همين خاطر جوابش رو نميدي ....
تارا و گل مريم عزيز ....ببينين هميشه دليل نميشه كه اگه طرف در گذشته اش مرتكب يه اشتباه شده بعدا هم مرتكب بشه .... ولي مسئله اينه كه ما واقعا نميتونيم بفهميم كه اين طرف اشتباه كرده يا اينكه جزو خصلتشه
براي مثال ميگم يه موقع ميبيني طرفت ميگه كه من ميخوام بدونم با فلاني تا كجا پيش رفتي و رابطتون در چه حد بوده ، تو هم ميخواي صادق بازي در بياري به طرفت ميگي كه آره مثلا يه بار فلاني منو بوسيد ... بعد طرفت فكر ميكنه كه حتما خودتم ميخواستي يا اينكه خيلي بي حيا هستي ... به هر حال فكر بد ميكنه ... در حالي كه شايد يه اشتباه بوده يا نا خواسته بوده ... آيا مثلا بايد به خاطر يه بوسه اينجوري باهات رفتار بشه ؟؟؟؟
يا حالا هر اتفاقي ممكنه افتاده باشه ، ولي دليلي نداره كه اين اتفاق توي آينده هم بيوفته يا اينكه شخصيت و نجابت طرف رو زير سوال ببره !!!!
ببين حالت هاي ممكن اينها هستن : ( منظورم از رابطه توي جمله هاي پايين صرف دوستي با طرف مقابل نيست بلكه مثلا يه رابطه ي فيزيكي هستش كه ميتونه از دست همو گرفتن و بوسه شروع بشه تا ....)
1) طرف يه رابطه اي رو از قبل داشته ولي به خواستگارش نميگه ، چون فكر ميكنه كه اون يه اشتباه بوده و ديگه تكرار نميشه و نگفتنش هم روي زندگيشون تاثير نميذاره
2) طرف يه رابطه اي رو از قبل داشته ولي به خواستگارش نميگه چون براش مهم نيست و دلش نميخواد خواستگارش رو از دست بده و البته اگه در آينده هم فرصتي پيش بياد دوباره اشتباهش رو تكرار ميكنه
3) طرف هيچ رابطه اي رو از قبل نداشته چون در محدوديت بوده و فرصتش رو نداشته ،ولي از اون آدمهاست كه آب نديده ولي شناگر قابليه .... ممكنه اگه توي زندگيش در آينده همچين موقعيتي پيش بياد اين كار رو انجام بده ....
خوب ببينين هميشه نميشه به خواستگار حق داد و فرد خاطي رو بي حق دونست ، همونطور كه نميشه عكس اين رو گفت ....
نميدونم چي بايد بگم ؟؟
ولي به نظرم حرف خيلي از دوستان درسته كه نبايد وارد جزئيات بشي ....فقط اينكه طرفت بدونه قبلا با يكي رابطه داشتي يا نه كافيه !!! ديگه بقيه پاي خودش ، اگه ميتونه بپذيره كه بمونه اگرم نه كه بره !!!! اجباري نيست كه از جزئيات بپرسه ...
شايد خيلي ها تون حرف منو قبول نداشته باشين .... ولي من نميدونم به نظرم مورد به مورد فرق ميكنه ....
ولي من قبلا با يكي رابطه داشتم كه قصدم ازدواج بود ولي طرف يه دروغگو از آب در اومد و رابطه مون تموم شد ، خيلي دوستش داشتم و عاشقش بودم ( عشقم عشق بچگي و بدون شناخت و همراه با وابستگي بود )و اينكه دستش رو ميگرفتم ( با اكراه ، ولي چون فكر ميكردم اگه دستش رو نگيرم ناراحت ميشه و خودش خيلي اصرار ميكرد ، دستش رو مجبوري ميگرفتم )
خوب حالا تكليف من چيه ؟
اگه خواستگار از ريز جزئيات پرسيد بايد چي جوابش رو بدم ؟ دلم نميخواد بهش همچين چيزهايي رو بگم چون به نظرم اين يه چيز شخصيه و به اون هم هيچ ربطي پيدا نميكنه !!!!! و توي زندگي آينده هم هيچ تاثيري نداره و من ميل نداشتم كه دستش رو بگيرم و هر دفعه عذاب وجدان داشتم ولي خوب اون موقع شرايط اين بود و شايدم افكار من اشتباه بود كه فكر ميكردم اگه بهش نه بگم ، اون ناراحت ميشه و رابطمون به هم ميريزه ... خوب اينها افكار بچه گي من بوده كه خيلي هم اشتباه بوده ، اون موقع كه ميخواسته دستم رو بگيره بايد قاطعانه بهش نه ميگفتم و بهش ميگفتم ميخواي بخواه ، نميخواي نخواه ولي اين كار رو نكردم چون ميترسيدم از دستش بدم .... يا
من اينها رو اشتباهات بچه گي و خطا ميدونم ... لزومي نداره كه به خاطر اين چيزها خودم رو اذيت كنم ... شايد خواستگارم از اين بدترش رو مرتكب شده باشه ولي اصلا به منم نگه !!!! همونطور كه خيلي هاي ديگه نميگن .....
والا به يكي گفتم قبلا عاشق يكي بودم ، همچين سرد شد !!!! حالا فكر كنين اگه بهش ميگفتم دست طرف رو ميگرفتم ديگه چه عكس العملي ميخواست نشون بده ؟؟؟؟؟ گفتم اصلا به جهنم آدم به كسي نگه راحت تره و زندگي بهتري داره .... چون به نظرم قضاوت هاي ديگران اشتباهه... و هر حرفي گفتن نداره
خوب فقط من نه !! خيلي هاي ديگه همچين تجربه هايي رو داشتن ، نميگم اينا خوبه !!! ولي خوب آدم جايزالخطاست .... خيلي خطاها هميشه بين خود آدم و خدا ميمونه و هيچ كس خبر دار نميشه .... به نظرم آدم لازم نيست كه همه چيز رو بگه چون به نظرم واقعا ربط پيدا نميكنه به كسي و در ضمن گفتنش نه تنها كمكي نميكنه بلكه باعث قضاوت اشتباه ميشه
پس با توجه به نتيجه گيري كه من از صحبت هاي اكثريت كردم ، تصميم ميگيرم كه فقط بگم با يكي رابطه داشتم قبلا و وارد جزئيات نميشم ....اگه ميتونه همينجوري قبول كنه كه كنه
اگرم نكنه كه نكنه .... ترجيح ميدم ول كنه بره تا اينكه بخواد از مسائل خصوصي ام كه ربطي هم به اون پيدا نميكنه بپرسه ، واسه اينكه موذب ميشم اين حرفها كه جزئ شخصي ترين مسائلمه واسه يكي كه تصميم داره كه شايد بخواد بقيه ي زندگيشو با من باشه بازگو كنم .....
از همه ي شما دوستاي گلم ممنون كه كمكم كردين و نظرتون رو گفتين:72:
gh.sana جان شما هم حق دارين ، به نظر من هم بعضي ها شورش رو در ميارن !!!!!!!
به خاطر همين مسائله كه آدم ميترسه كه حتي ساده ترين مسائل رو به طرفش بگه ، از ترس از عكس العملش
منم به خاطر ديدن اين تاپيك و يه تاپيك ديگه ،اين تاپيك خودم رو باز كردم
بازم ممنون:72:
RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
من منظورم از اون حرفا این نیست که انسان جایز الخطا نیست
من اون حرفا رو درقبال اون دوستی نوشته بودم که متنشون طوری بود که من این برداشتو کردم که انگار ادم می تونه بگه بی خیال ،من قبل ازدواج عشق وحالم رو بکنم ،بعدا هم که یه همسر خوب پیدا کردم ،اون که نمی تو نه متوجه بشه
اونوقت هر دو طرف قضیه رو میتونم داشته باشم
ایا شما هم اینو قبول دارین؟مطمئنم که نه
RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
تا وقتي كه افراد جامعه ما به دليل ناتوانايي ها و بي اطلاعي ها و رشد ناقص علوم انساني و ....قدرت درك ارزش صداقت رو ندارن صادقانه با كسي برخورد كردن حماقت هست....
نمونه اخيرش هم ميشه تاپيك مشروب عامل تعيين كننده....
اخه همين كارارو ميكنيم كه ديگه هيچ كس حرف راست نميزنه ديگه...بابا اگه من تو مادرت خاله ات عمو و دايي و....اين عادت رو رواج بديم خب همه چي درست ميشه ديگه كسي به اتهام صداقت...دختر مورد علاقه اش (و البته بي جنبه) رو از دست نميده...
بنده به شخصه اگه پسر بودم نه تنها يه كلمه حرف راست نميزدم بلكه دخترايي با اين افكار راديكالي رو حسابي سر كار ميذاشتم...
بابا يه ليست نوشته از عادات و رفتار همسر ايندش....حالا اين پسر بيچاره همه رو داره ها چون از سادگي و خامي اومده گفته مثلا 10 سالم بود يه بار سيگار كشيدم ديگه تمومه ديگه همه چي بهم ميخوره....
از نظر من چنين دختري لياقت همسر من بودن رو نداره(البته وقتي پسر بودم ها:311:)
سلام،
من فکر میکنم، صداقت داشتن ربطی به این چیزها نداره، اگر کسی صادق هست و صداقت براش مهم هست باید پایه صداقتش بایسته و البته بهایش رو هم بپردازه...که گاهی اوقات میتونه بهای سنگینی هم باشه...
فردی که صادق هست، و مثلا در مورد گذشتش، روابطش، سیگار، مشروب یا ...صحبت میکنه،
صداقتش با ارزش هست اما این به این معنی نیست که این صداقت براش انتظار پذیرش بدون چون و چرا رو به وجود بیاره...
اگر کاری در گذشته انجام دادیم که بهش افتخار میکنیم و برامون تجربه شده، با افتخار از تجربمون بگیم و اگر هم اشتباهی کردیم بپذیریم...بدون ترس...و این یعنی صداقت...
اما این دلیل نمیشه که ما صداقت رو با مسائل دیگه قاطی کنیم، راه حلی که شما ارائه میدین، معنیش این میشه که ما آزادیم هر کاری دوست داشتیم انجام بدیم و بعد به اسم صداقت اشتباهاتمون رو بگیم، و تنها بخاطر صداقت خود انتظار بخشش و پذیرش داشته باشیم...
صداقت یه امر درونی هست، نه امری که با عامل خارجی تغییر بکنه، آدم صادق براش مهم نیست چه اتفاقی بیفته...در همه حال صداقت و راستگویی داره...و به باور من، صداقت به همین دلیل یک ارزش انسانی شده...چرا که هر کسی شجاعت پرداخت هزینش رو نداره..،
K
RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
كامران جوابتو يه طووومار نوشته بودم متاسفانه پريد ....
به همين دليل هم ديگه حوصله دوباره نوشتن ندارم ... و ترجيح ميدم جوابتو ندم چون خارج از بحث تاپيك خواهيم شد....
من نظرمو گفتم شما هم بگرد دنبال خانمي كه بعد از تيك زدن يه ليست از مشخصات مرد ايده الش به پاكي گذشته كه رسيد جواب مثبت رو بهت بده...
دل خوشي داري...
خوش باشي....
RE: صداقت به چه قيمت ؟ آيا صداقت هميشه خوبه ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
[b]كامران جوابتو يه طووومار نوشته بودم متاسفانه پريد ....چه خوب :227:
به همين دليل هم ديگه حوصله دوباره نوشتن ندارم ... و ترجيح ميدم جوابتو ندم چون خارج از بحث تاپيك خواهيم شد....موافقم منم همین کار رو میکنم
:304:
من نظرمو گفتم شما هم بگرد دنبال خانمي كه بعد از تيك زدن يه ليست از مشخصات مرد ايده الش به پاكي گذشته كه رسيد جواب مثبت رو بهت بده...
---------
قصد ازدواج دارم اما فعلا موقعیتش رو ندارم...
به موقعش حتما به توصیه شما عمل میکنم، اگرچه تعریف گذشته پاک هم برای افراد مختلف متفاوته، و من هیچوقت در این مورد ادعا ندارم و نداشتم..
بارها این رو گفتم که به شخصه اولین معیار انتخابم صداقت خواهد بود...چیزی که امروز گوهری گرانبها شده که به ندرت گیر میاد...البته منظورم از نوع واقعیش هست، یعنی از همینا که درونیه و نه به شرطها و شروطها...
ضمنا، من ربط این جمله شما رو به پاسخ خودم به این تاپیک متوجه نمیشم، چون من فقط تعریف خودم از صداقت رو بیان کردم...اصولاً هیچوقت بحث رو شخصی نکردم...
دل خوشي داري...[color=#4682B4]ای کاش داشتم[/color/]
:47::47::47:
خوش باشي....
ممنون، شما هم همینطور
:82::82::82: