-
RE: رقابت نادرست
اين كارا نميتونه كار يه دانش اموز به تنهايي باشه...اگه از كادر اموزشي هم صرف نظر كنيم به احتمال قوي يكي از دانش اموز ها با كمك اولياش داره اين دسته گل ها رو به اب ميده.....:163:
سارا جون نميخوام بترسونم ها اما كسي كه ميتونه المپياد شيمي رو بهم بريزه قطعا ميتونه براي امتحان نهايي هم فكري بكنه!!!بهتره تا دير نشده به هزينه خودتون(كه منتي هم نداشته باشه)دوربين مخفي توي كلاس بذارين طوري كه جز مدير مدرسه هيچ كس خبر دار نشه حتي ناظم و .....
جدي جدي موضوع داره پليسي ميشه....باورم نميشه يه نفر به اين حد كينه اي باشه!!!!
-
RE: رقابت نادرست
با سلام... دوستان راهنمایی جامع و کاملی انجام دادند و جای بحثی نیست.
اما گاهی صورت مسئله ما را از تحلیل خود مسئله بدور می سازد.. البته گاهی.
دوستان موارد بی شماری را اشاره کردند که البته کاملا صحیح بود. ولی به این نکته ریز هم توجه داشته باشید.
گاهی فردی برای جلب توجه و حمایت دوباره(تشویق بیشتر و اهمیت قائل شدن) و برای فرار از یک نواختی شخصیتی و موقعیتی(همیشه خوب بودن) می تواند خود دست به اعمالی بزند برای جلب توجه.
البته این موردی به من گفتم شاید شامل خواهر شما نشود (با توجه به توضیحاتی که دادید)... ولی جایی بررسی نیز دارد.
موفق باشید سارا عزیز
-
RE: رقابت نادرست
سلام دوستان:104::
گرفتیــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــمش.... ........
هــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــور ا......
:227::227:
ممنونم از همراهی دوستان..
خواهر من مشغول انجام کارهایی بود که من به کمک شما بهش گفتم که امروز:
با بچه های کلاس قرار می ذارند و نمی گذارند کسی از کلاس دیگری وارد شود و همه دم در جمع می شن و بحث داغی راه می ندازن که اصلا حواسشون به کیف خواهر من نبوده...
بحث تمام میشه بر می گردن سر جاشون خواهر من نگاه می کنه می بینه باز دفتر شیمیش نیست!!!!!
نماینده در کلاسو می بنده می گه ما همه حواسمون بوده و کسی از بیرون نیامد داخل پس بین خودمونه باید همه کیف ها رو بگردیم...
شروع می کنند گشتن کیف ها که یک دفعه یکی از دخترها ناشی گری می کنه و می گه ا........صبر کنید شاید تو کیف من باشه!!!!!!!!
معلوم نیست دختری که آنقدر حواسش بوده چرا یک هو همچین واکنشی داده..گویا ترسیده بوده و دفتر از تو کیفش در میاد..گویا دختر خوبی هم هست و شاگرد دوم کلاس و زرنگ هم هست...همه بچه هاشون متعجب شدند و دختره هم بهانه می کنه حالم بده و بدون یک کلمه حرف میره خونشون!!!
و بچه ها هم داستانو برای مدیر مدرسه گفتند..
خلاصه گویا مقصر اصلی پیدا شده..
ولی خیلی اذیت کرد..
خواهر من می گه دوستم بوده و دختر زرنگی هستش و همه دوسش دارن اصلا نمی فهمم چرا این کارو کرده!!!
به هر حال خدا رو شکر همه چیز ختم به خیر شد..
ولی من ماندم تعجب از این انسان دو پا که چه کارها که نمی کند....
سارا:72: