RE: دوستان ؛ چشم انتظار کمکتون هستم
سلام نظر آقاي wintersun77 به نظر من خيلي خوب بود
به نظر من بايد حواستون به خانوادتون هم باشه و از اون طرف هم مطمئن بشيد
دلیل اصلی علاقه ی من برخلاف اکثر جوونا و دوستام واطرافیانم نه زیباییه نه چشم و ابرو و نه پول و... بلکه اخلاق خوب و حجاب قابل قبول ایشونه
فقط همين ؟؟؟؟ مي گم فقط نه اينكه اين مسائل مهم نيست كه خيلي هم مهمه اما زندگي شمارو فقط اخلاق خوب و حجاب مي سازه ؟؟؟ اين خيلي خصوصيت خوبيه ولي شايد ديد ايشون به زندگيش و هدفاش با شما متفاوت باشه. و بخش بزرگي از تصويري كه از ايشون تو ذهنتون داريد نتيجه افكارتون باشه و با واقعيت مطابقت نداشته باشه
چون واقعا از ایشون جز اسمشون اطلاعاتی ندارم!
در مورد رباتيك حرف زدن نه به اون شدت ولي عاشقانه حرف نزدن به نظر من كه خوبه . حداقل تو نظرش شبيه اين پسراي ....... نمياين
وابستگي : اگه ميبينين خودتون يا طرفتون قادر به كنترل احساسات تو رابطه اي كه صرفا براي شناخت طرفينه و لا غير نيستين ارتباط گسترده برقرار نكردن خيلي بهتره
اگر جو خانوادگي شما و فرد مقابل جوري هست كه الان نامزد باشيد تا يه مدت بعد كه شرايط درست شد ازدواج كنيد بد نيست . حداقل ترس از دست دادن ايشون يا ورود به يه رابطه نادرست رو نداريد
ولي اگر انتخاب درستي نكرده باشيد رابطه به اين صورت بدتره.
و اينكه به نظر پدر و مادرتون هم اهميت بدين . اونها مارو بزرگ مي كنن و به عقايد ما آشنا ترن و جز خيرمون چيز ديگه اي نمي خوان. هشدارهاي والدين در مورد انتخابهايي كه توي اين سنين انجام ميشه مي تونه خيلي راهگشا باشه
RE: دوستان ؛ چشم انتظار کمکتون هستم
سلام
خانم mahtab66 از شما بابت پاسختون ممنونم:72:
همین اول میگم که پاسختون رو کاملاً قبول دارم اما چندتا نکته برای توضیح می مونه که عرض میکنم:
نقل قول:
فقط همين ؟؟؟؟ مي گم فقط نه اينكه اين مسائل مهم نيست كه خيلي هم مهمه اما زندگي شمارو فقط اخلاق خوب و حجاب مي سازه ؟؟؟ اين خيلي خصوصيت خوبيه ولي شايد ديد ايشون به زندگيش و هدفاش با شما متفاوت باشه. و بخش بزرگي از تصويري كه از ايشون تو ذهنتون داريد نتيجه افكارتون باشه و با واقعيت مطابقت نداشته باشه
چون واقعا از ایشون جز اسمشون اطلاعاتی ندارم!
فقط همین نیست ، ضمن اینکه فکر میکنم با شرایط من همین هم خیلیه!
زندگی منو فقط اخلاق خوب و حجاب نمی سازه
شما بگین ، من چه اطلاعاتی میتونم یا میتونستم داشته باشم و کم کاری کردم؟
من چطور میتونستم با ایشون آشنا بشم و نظر و طرز فکر و اخلاق واقعیشون رو بدونم؟
وقتی حتی به هم سلام نمیکنیم چطور میتونستم؟
مگه همه ی آدما که با هم آشنا هستند یه روزی با هم غریبه نبودن؟
من که عرض کردم : قصدم از صحبت مستقیم ایجاد فرصتی برای آشناییه ، من از خانواده ی ایشون و شرایط زندگی ایشون چیزی نمیدونم ، چیزی که حداقل بتونم برای معرفی ایشون به خانوادم استفاده کنم
گذشته از این ، این رو هم درک میکنم که ایشونم از من شناختی ندارند ، چه طور میتونن به کسی دل ببندند که نمیشناسن؟
نقل قول:
در مورد رباتيك حرف زدن نه به اون شدت ولي عاشقانه حرف نزدن به نظر من كه خوبه . حداقل تو نظرش شبيه اين پسراي ....... نمياين
وابستگي : اگه ميبينين خودتون يا طرفتون قادر به كنترل احساسات تو رابطه اي كه صرفا براي شناخت طرفينه و لا غير نيستين ارتباط گسترده برقرار نكردن خيلي بهتره
باز هم بابت راهنمایی تون ممنون ؛ خیلی مشتاقم بدونم بالاخره چه جوری باید صحبت کنم ، با صحبتای شما دارم یواش یواش از حالت50-50 درمیام و به سمت عاشقانه حرف نزدن ترغیب میشم:303:
در مورد وابستگی حق با شماست ؛ من نمیدونم در آینده چه خواهد شد؟ وابستگی رو هم تا قبل خوندن این فروم ها به عنوان یه تهدید نمی شناختم! اخلاقم اخلاق خشکیه و به پیشروی سنتی مراحل ازدواج معتقدم و فکر نمی کنم وابستگی پیش بیاد و هر موقع خودم و یا ایشون رو مناسب این ازدواج ندونم دیگه ادامه نمیدم
نقل قول:
اگر جو خانوادگي شما و فرد مقابل جوري هست كه الان نامزد باشيد تا يه مدت بعد كه شرايط درست شد ازدواج كنيد بد نيست . حداقل ترس از دست دادن ايشون يا ورود به يه رابطه نادرست رو نداريد
ولي اگر انتخاب درستي نكرده باشيد رابطه به اين صورت بدتره.
و اينكه به نظر پدر و مادرتون هم اهميت بدين . اونها مارو بزرگ مي كنن و به عقايد ما آشنا ترن و جز خيرمون چيز ديگه اي نمي خوان. هشدارهاي والدين در مورد انتخابهايي كه توي اين سنين انجام ميشه مي تونه خيلي راهگشا باشه
نامزدی و نظارت والدین بر رابطه در دوران تحصیل ، توی رشته ی ما(با توجه به آینده ی کاری تقریباً مشخص!) خیلی شایع هست و مثال های زیادی در اطرافم هست ؛ اما خانواده از این موضوع اطلاعی ندارند خانواده ی طرف مقابل رو نمیدونم ، ضمن اینکه فکر نمی کنم که خانواده ی من در این مورد با من همراهی کنند:302:
"ترس از دست دادن ایشون" بزرگترین دغدغه ی من همینه ، تمام مدتی که می بایست صرف خوندن درسهام بشه صرف این ترس میشه
در مورد اهمیت نظر والدین با شما موافقم
میخوام به یه تصمیم خوب برسم که اشتباهی توش نباشه ، اما چرا هیشکی کمکم نمی کنه ؟!
من ظرف این چند روزه باید با ایشون مستقیماً صحبت کنم و قبل از تعطیلات تکلیفم رو بدونم ؛ نمیخوام اشتباهی داشته باشم پس لطفاً خیلی اورژانسی کمکم کنید ، خواهش میکنم هر چی که میدونید دریغ نکنین
منتظرم . . . ممنون
(تا الآن 280 تا بازدید و فقط 5 نفر کمکم کردن ؛ چقدر بی تفاوت از کنار مشکلم رد میشن :( )
RE: دوستان ؛ چشم انتظار کمکتون هستم
اطلاعات بدست آوردن برا پسرا كاري نداره . بعضي از همكلاسياتون احتمالا در اين زمينه PHD دارن :311:و استفاده ازشون هم بد نيست ( با توجه به خصوصياتي كه از خودتون گفتيد به نظر مياد خودتون از پسش بر نيايد )
نقل قول:
من ظرف این چند روزه باید با ایشون مستقیماً صحبت کنم و قبل از تعطیلات تکلیفم رو بدونم ؛ نمیخوام اشتباهی داشته باشم پس لطفاً خیلی اورژانسی کمکم کنید
چرا انقدر شتاب زده ؟؟؟؟؟ مي ترسين تو عيد از دست بره ؟؟؟؟
يه سري مسائل رو هم بايد مدنظر داشته باشيد
1- تو زمان صحبت كردن دستپاچه ، عجول ، تند و... به نظر نيايد كه خيلي تاثير داره
2- عين يه يخچال هم بر و بر نگاهش كنيد و خيلي از خود راضي بگيد مي خواستم بيشتر آشنا بشيم . مي گن محكم ولي ديگه نه انقد متعادل باشيد
3- سن شما يه تصور رو ايجاد ميكنه كه يه پسر ناپخته يا حتي بچه باشيد تو برخوردتون سعي كنيد بهش ثابت كنيد اينجور نيست
4- سعي كنيد وقتي اطلاعاتي ازش بدست آورديد كم كم خانوادتون رو هم وارد جريان كنيد
موفق باشيد
دوستان ؛ چشم انتظار کمکتون هستم
سلام دوستان:310:
نقل قول:
چرا انقدر شتاب زده ؟؟؟؟؟ مي ترسين تو عيد از دست بره ؟؟؟؟
شتاب زده نیست ؛ 2 ســــــــــــــالــــــــ ـــــــــه!!! ولی خب تا شروع تعطیلات فقط چند روز مونده!!!!:302:
نمی ترسم تو عید از دست بره!!!:311: می ترسم خودم از دست برم!!!:302:
نمیدونم یه جورایی به دیدنش عادت کردم
الآن یه مشکلی دارم ، میخوام برم و حرف دلمو بزنم اما یکی از دوستاش همیشه باهاشه و به هیچ وجه ازش جدا نمیشه ، تمام مدت به دنبال یه فرصتم که دوستش نباشه اما نمیشه که نمیشه ، به هیچ وجه ازش جدا نمیشه ، اون دوستش گریه ام رو در آورده:302:
مهتاب خانم بابت 4 مورد راهنماییتون ممنون:72:
(تا الآن 360تا بازدید و باز هم فقط 5 نفر کمکم کردن ؛ چقدر بی تفاوت از کنار مشکلم رد میشن :( )
RE: دوستان ؛ چشم انتظار کمکتون هستم
خواهش مي كنم
شما الان تمام اين موارد رو براي خودتون حل كرديد كه مي خوايد باهاش صحبت كنيد:
1- توانايي وارد شدن به يه رابطه 2 نفره رو داريد؟
2- در آينده با خانوادتون سر انتخابتون مشكل درست نميشه يا اونا انتخاب شمارو مناسب ميدونن؟
3- فكر اين رو كرديد كه الان فقط خودتون هستيد و با مطرح كردنش مسئوليت احساسات اون و نتيجه كار گردن شماست؟
و هزاران هزار مسئله ديگه . اگه اينارو حل كردين باهاش حرف بزنيد. بيان اين مسئله هم با قصد شما براتون مسئوليت مياره.
در مورد دوستش هم بايد گفت از همون عناصر با تجربه استفاده كنين . برنامه ريزي كنين يكي از دوستاتون رو بفرستيد جلو كه مثلا تنهايي يه سوالي از دوستش بپرسه يا ...... ( يه آدمي كه اگه مث چسب دو قلو هم بهم چسبيده بودن از پسش بر بياد ) بعد خوب تنها ميشه و .......
RE: دوستان ؛ چشم انتظار کمکتون هستم
ممنون:72:
بله من متوجه تمامی مسئولیت هاش هستم
راهکاری که گفتین خیلی حرفه ای بود اما فکر میکنم که این دوست عزیز حرفه ای تر هستن:302:
تا حالا در مورد این دوست عزیز چیزی نگفته بودم اما واقعاً این دوستش کلافه ام کرده ، دریغ از یک ثانیه!
تجربه ام میگه وقتی میخوای با کسی صحبت کنی و کمین میکنی وقتی موقعش برسه خراب میکنی!:302:
RE: دوستان ؛ چشم انتظار کمکتون هستم
سلام به همه ی دوستان
امروز رفتم و حرفامو بهش گفتم:82:
RE: دوستان ؛ چشم انتظار کمکتون هستم
الآن نمیتونم کل اتفاقات رو شرح بدم ؛ ایشالا فرصتی دیگه
خلاصه میگم / خب امروز با اندکی خوش شانسی تونستم دوستشون رو برای چند لحظه (تازه اونم نصفه و نیمه!) از ایشون جدا کنم ؛ رفتم و گفتم
بنده خدا خیلی شوکه شده بود ، خیلی خشک و سرد گفت: بایستی فکر کنم
دوستان از اینکه همچنان جویای قضیه ی بنده هستین خیلی خیلی ممنونم:72:
RE: دوستان ؛ چشم انتظار کمکتون هستم
سلام
خوب حد اقل اينجوري يه جورايي سبك شدي، حد اقل ميدوني كه ميدونه .... راستي زيادم منتظر جواب نباش ،معمولا اين جور جوابها زمان ميبره ...
راستي از اين به بعد هم زياد تابلو بازي در نياريا !!!چون احتمالا خيلي بيشتر از زمانهاي ديگه مد نظرت داره و حركاتت رو ميسنجه ( زياد بهش نگاه نكن ، عادي باش )
ديگه بقيه اش رو هم بسپار به خدا
موفق باشي :72: