RE: اختلاف بین من و شوهرم
به نظر من منظور "نقاب" از جمله ي "خود جزئی از خانواده آنان بحساب آیید" اين نيست كه در "رازهاي" آنها شريك باشيد. همين كه در خنده و اندوه آنها شريك باشيد، در خودتان احساس بردگي نكنيد و وقتي خدمتي به خانواده همسرتان مي كنيد، فكر كنيد كه "دختر" آن خانواده هستيد؛ كم كم جزئي از آن خانواده مي شويد. كم كم مي بينيد از همه ي رازهاي زندگي آنها هم خبر داريد.
نمي دانم اين "رازهاي نگفته" واقعا چه ارزشي دارند؟ خانم من هم (:43:) دائم دنبال اين جور رازها مي گردد! :311:
RE: اختلاف بین من و شوهرم
شما را به خدا قسم کمکم کنید
امشب دوباره با همسرم بحثم شد و دوباره تهدید به طلاق
و شب نخوابی من
و این بار اولین باری نیست که همسرم این مساله را مطرح می کند
ولی من خسته ام با این تن خسته چه کار کنم
من توان مبارزه را ندارم
من توان حفظ زندگی ام را ندارم
کمکم کنید تا خلاص شوم
از همگی عاجزانه تقاضا می کنم
یکی از دوستان در جایی نوشته است
تو هم حق انتخاب داری . طلاق خواستی بگیر نخواستی مبارزه کن . بگو طلاق نمی گیرم دندت نرم خرج من و بچه هام را باید بدهی و من سر جای خودم نشسته ام تو هم برو هر کاری دلت خواست بکن و...
ولی من توی این زندگی حق انتخاب ندارم این همسرم است که انتخاب می کند زندگی کند یا نه
من هم می خواهم حق انتخاب داشته باشم
پس لطفا کمکم کنید
RE: اختلاف بین من و شوهرم
شما هنوز نگفتيد سر چه مسايلي بگو مگو مي كنيد كه نهايتش كار به تهديد به طلاق ميرسه؟
1. اصلا شروع كننده ي بحث كيه؟ كار با بهانه گيري همسرتون شروع ميشه يا با شما. (مثلا اون از اوضاع خونه شكايت ميكنه يا شما از نداشتن بعضي از امكانات؟)
2. آيا محتواي گفتگوهايي كه توي دعواي شما رد و بدل ميشه، تكراريه و روي موضوع خاصي تكيه داره، يا اينكه جنبه ي بهانه گيري داره و هر دفعه موضوع متفاوتي داره؟
3. دعوا اغلب كجا شروع ميشه؟ سر سفره؟ موقع استراحت كردن آقا؟ توي خيابون يا توي ماشين؟ يا موقع خواب؟
4. آيا اصلا همسرتون الان مشكل شغلي يا مشكلي كه ايشون رو درگير خودش كرده باشه داره؟
در خاتمه صحبتهام ميخوام كه اين داستان زيبا رو هم مطالعه كنيد و حتما هم روش فكر كنيد:
http://www.hamdardi.net/thread-10874.html
RE: اختلاف بین من و شوهرم
عزیزم به نظر من شما نباید روی این کلمه حساسیت نشون بدی، نه روی این کلمه و نه روی خانواده همسرتون .
من احساس می کنم همسر شما از این کلمه به عنوان ضربه آخر استفاده می کنن تا شما دست از مشاجره بردارین. در واقع نقطه ضعف شما رو پیدا کردن و میخوان از طریق اون بحث رو تموم کنن.
شاید مثال درستی نباشه اما بعضی وقتها ما انسانها خودمون کاری می کنیم که باهامون مثل یه بچه برخورد بشه، مثلا فرض کنید که شما می دونید که فرزندتون خیلی دوست داره اون رو پارک ببرین برای همین هر وقت میخواین که فرزندتون کاری رو نکنه کو یا اونو تنبیه کنید بهش می گید که دیگه پارک نمی برمت، چون با شنیدن این جمله فرزندتون دست از اون کار بر می داره..
به جز این مواقع همسرتون چه برخوردی باهاتون داره؟
:72:
RE: اختلاف بین من و شوهرم
خیلی متشکرم mustafun محترم از پاسخ تون
من در مورد خودم و مشکلم خیلی فکر کردم اساس ناراحتی من از اینه که چرا خانواده همسرم مسائلی را که برای دختر خودشان می پسندد برای من نمی پسندد ( البته توی پرانتز عنوان کنم که من اصلا و ابدا قصد تعریف و تمجید از خودم و شرایطم را ندارم ولی چون شما من را نمی شناسید پس می تونم بگم شرایط من ابدا قابل مقایسه با خواهر شوهرهام نیست با این حال اونها حتی حقوقی در حد دختران خودشان برای من قائل نیستند . اونها به نادیده نگاه داشتن حقوق من اکتفا نکردند و همواره سعی در تحقیر من داشته اند )
و مسائلی که در مورد من رعایت نمی شه مسائل کوچکی نیستند و حتی به هویت من حمله شده است
حتی به نحوه غذا خوردن من !!!!!!!
و اینقدر این گونه مسائل زیاد رخ داده که به نظر من حل مساله غیر ممکن شده
در پاسخ شاد محترم
شاد عزیز به فرض اینکه همسرم بخواهد مشاجره ها را تمام کند و بداند که من نقطه ضعف دارم و دوست ندارم طلاق بگیرم
ایا باید با من اینگونه برخورد کند پیش خودش فکر نمی کند با این حرف چقدر قلب مرا می شکند
با خودش فکر نمی کند سکوت من در مواقعی که حتی من مقصر نسیتم باعث یه خشم سرکوب شده می شود
در مواقع دیگر رفتار شوهرم با من خوبه و من ازش راضی ام
RE: اختلاف بین من و شوهرم
عزیزم، در هنگام مشاجره، کسی به طرف مقابلش فکر نمی کنه، یک مثل هست که می گن « توی دعوا حلوا خیرات نمیکنن» .. شخص اونقدر روش فشار هست که میخواد به هر طریقی شده به مشاجره پایان بده، فکر می کنید برای چی بعضی از آقایون هنگام مشاجره دست روی همسرشون بلند می کنن؟ برای اینکه احساس می کنن با این کار می تونن اون رو ساکت یا مطیع کنن، فکر می کنید اون لحظه می دونن که دارن چه آسیبهای هم به جسم و هم به روح اون شخص وارد می کنن؟
البته مسئله دیگه ای هم هست، اگه شما روی این کلمه حساسیت نشون ندین، امکان داره همسرتون دست به عمل دیگه ای برای پایان دادن مشاجره بزنه، مثلا حرفی بزنه که شما رو ناراحت تر کنه و یا خدایی نکرده دست روتون بلند کنه، به نظر من بهترین کار اینه که قبل از رسیدن به این مراحل بحث رو تموم کنید و در وقتی مناسب، وقتی که میتونید با آرامش با هم صحبت کنید در مورد مسئله ای که بینتون پیش اومده حرف بزنید..
:72:
RE: اختلاف بین من و شوهرم
دختر خوب میشه به ما بگی که شما کنار خانواده ی همسرتون زندگی میکنید یا نزدیک محل زندگی خانواده همسرتون یا اینکه در هفته یا حتی در ماه چندین بار خانواده ی همسرتون رو می بینید و به چه مدت اونجا هستید؟
و اصلا چند سال هست که ازدواج کردید؟ و رابطه همسرتون با خانواده ی شما به چه شکل هست؟
آیا همسرتون هم دائم به دنبال این هستند که از رفتارهای خانواده ی شما ایراد بگیرند؟ یا همسرتون زیادی از خواهرشون و خانواده شون پیش شما تعریف می کنن؟
لطفا فکر کنید و با دقت پاسخ بدید. ممنونم
RE: اختلاف بین من و شوهرم
شاد عزیز
شما پیشنهاد دادید که من قبل از اینکه این بحث خیلی جدی بشه مشاجره رو تموم کنم
چشم این کارو می کنم می دونم که خیلی سخته ولی همین جا قول می دم که تمرین صبوری کنم
برام دعا کنید:323:
دل عزیز اگه اجازه بدی زمان دیگری به سوالات شما پاسخ بدم:72:
RE: اختلاف بین من و شوهرم
نمی دانم چرا اینجوری شدم
یه روز تصمیم می گیرم که برای حفظ زندگی ام تلاش کنم یک روز به خودم می گم این زندگی ارزش حفظ کردن نداره
اگه به فرض 5 سال دیگه هم تلاش کردم و به نتیجه نرسیدم چی ؟ الان جدا بشم بهتره تا 5 سال دیگه
از طرفی دلم برای بچه هایم می سوزد نمی دانم اخر عاقبت انها به چه صورت خواهد شد
شدیدا بی خواب و بی قرار شده ام و نمی توانم امور روزانه ام را انجام بدم
احساس می کنم زندگی ام و سرنوشتم به بازیچه گرفته شده
خسته ام
RE: اختلاف بین من و شوهرم
گرداب عزیز
نیاز هست که تحت نظر مشاور قرار بگیری و ابدا به طلاق فکر نکن .
هنر در این است که زمینه های پیشرفت را در این زندگی پیدا کنی و به ارامش و امنیت برسی .
طلاق گرفتن هنر نیست و برای طلاق گرفتن هم هیچگاه دیر نیست .
افسرده شده ای .
قابلیت و توانایی های خودت و زندگی ات را نادیده گرفته ای در حالی که زندگی تو قابلیت این را دارد که به بهترین زندگی تبدیل شود باید زندگی ات را مزرعه ای فرض کنی که نیاز به رسیدگی دارد تا محصولی خوب در آن به عمل بیاید یادت باشد که کار نیکو کردن از پر کردن است .
راه حل مشگل تو کنار دست همان مشگل است کافی است که خوب و با دقت شناسایی کنی و برایش راه چاره ای بیندیشی .
کارهر مرد نیست خرمن کوفتن گاو نر می خواهد مرد هنر .
پس پر توان باش عزیزم .
نباید بیدی باشی که به هر بادی بلرزی.
مقاوم باش .
فرض کن طلاق هم گرفتی از این زندگی که بیرون بیایی تازه اول مشگلاتی است که هیچ شناختی از آن نداری و به نوعی دیگر باید پوست کرگدن داشته باشی تا از پسش بر بیایی .
نه اینکه طلاق گرفتن بد باشد . نه. به هیچ عنوان. اما راه حل مشگل زندگی تو طلاق نیست .در نتیجه فکر کردن به طلاق اشتباه ترین کاری است که در حق خودت و فرزندانت نسبت به شرایط زندگی می توانی انجام دهی .
موفق باشی و دکتر روانپزشک بالینی را فراموش نکن .