تنها اميدي هم كه به اينجا و راهنمايي شما داشتم رو هم از دست دادم ...
ولي همين كه سعي كرديد راهنماييم كنيد ممنونم ....
نمایش نسخه قابل چاپ
تنها اميدي هم كه به اينجا و راهنمايي شما داشتم رو هم از دست دادم ...
ولي همين كه سعي كرديد راهنماييم كنيد ممنونم ....
پایان شب سیه سپید هست :310:نقل قول:
نوشته اصلی توسط Lonely girl
سلام
دخترم باید خیلی در فشار باشی، پس خوب توجه کن:
گاهی ما فراموش می کنیم که یک اشتباه ما به طور متوالی می تواند یکسری مشکلات را ایجاد کند.
حالا این اشتباه چه از طرف شما باشد یا پدرتون.
مشکل پدرتون که کاملا مشخص هست و همه دوستان هم نظراتشون را دادند.
اما بحث من روی شخص شما و مشکلی که ایجاد کردی هم برای خودت و هم احتمالا برای خانواده ات.
تجسس در خانواده همیشه مشکل آفرین هست.
شما نباید کنجکاوی می کردید. حالا هم که این کار را کردید باید تاوان اذیت شدنش را بپردازید. و تحمل کنید.
اما اگر با پدرتون صمیمی هستید محترمانه به او بگویید: «پدر با عرض معذرت من اشتباهی انجام دادم و از اشتباه بزرگتری که شما کردید مطلع شدم و هم اکنون نگرانم، لطفا کمکم کنید. ترجیحا با فیصله دادن به این ارتباط»
لطفا بی خیال شماره تلفن آن خانم شو و مداخله نکن.
و غیر از پدرت هم با هیجکس در میان نگذار.
اگر با پدرت نتوانستی در میان بگذاری. این مسئله را پیش خود ببلع و از این به بعد کنجکاوی بیشتر نکن تا بتوانی این مسئله را فراموش کنی.
حالا هم از زندگی خانوادگی ات لذت ببر.
Lonely girl دختر عزیزم
تو دختر بزرگی هستی و چون مسائل را خوب درک می کنی می خواهم از مباحثی با تو حرف بزنم که تنها با یک دختر خانم محترم و بزرگ می توان در میان گذاشت .
این مسئله که پدر و مادر ما چگونه فکر - احساس - عمل می کنند به ما ربطی ندارد . همه ی ما چنین تجربیاتی را داریم که مامان و بابا به گونه ای رفتار کرده اند که خوش آیند ما نبوده ولی مسئله این است که همه ی آدم ها کاری را می کنند که خودشان دوست دارند و تو هم در مورد بابا به آن اشاره کردی .
حال در این میان من و تو به جای اینکه به مامان و بابا نمره ی خوب یا بد بدهیم بهتر است بالغانه فکر کنیم و متوجه باشیم که باید در حدی که به ما مربوط است در مسائل مامان و بابا ها دخالت کنیم و مطمئن باشیم که آنها همیشه ما را عاشقانه دوست دارند و فکر - احساس - عملکرد ی که داشته باشند از عشق آنها نسبت به ما کم نمی کند .
مسئله اصلی که دلم می خواهد به تو بگویم این است که تو ظاهر روابط مامان و بابا را می بینی و آن این است که مامان و بابا روابط خوبی با هم دارند اما واقعیت این است که هیچ کسی نمی تواند نمره ی خوب و بد به ظاهر یک زندگی و رابطه بدهد .
مشکلات مامان و بابا ها می دانی کجا مشخص می شود ؟!
قدیمی ها ، بابا بزرگ ها و مامان بزرگهای ما اینجوری می گفتند که هر وقت که آنها در اتاق خواب خودشان را بستند و در حریم خصوصی خود تنها شدند .
اگر من و تو توانستیم مثل یک شبح وارد حریم خصوصی آنها بشویم خواهیم دید که دنیایی که ما از رابطه آن ها داشته ایم کاملا اشتباه است .
و تو در مقام یک دختر خوب و شایسته ، عزیزم نمی توانی برای این بعد از زندگی مامان و بابا کاری بکنی همانطور که هیچ کس دیگری در جایگاه فرزند نتوانسته انجام بدهد . و در صورت درست دیدن و دقت و درک کردن از بابا و مامان تشکر می کردی که با وجود این همه مشگل روابط ظاهری خوبی داشته اند و تو امنیت خاطر داشته ای .
پس به بابا نمره ی بد نده . به مامان هم نمره ی بد نده . به آن خانم هم نمره ی بد نده . به هیچ کس نمره ی بد نده .
همیشه یک سری مسائل هست که بهتر است محترم و مخفی باقی بماند تا رابطه قشنگ تو و باباهمینطور باقی بماند . رابطه بابا با آن خانم مطمئن باش به تو آسیب نمی زند . بابا کاملا حواسش به تو هست و کاری نمی کند که تو اذیت بشوی پس خودت هم سعی نکن خودت را ناراحت کنی .
موفق باشی و زندگی خودت را درست بساز و فکر نکن تو مسئولیت خاصی نسبت به حفظ زندگی مامان و بابا داری . تو باید به مامان و بابا جداگانه عشق بدهی و احترام بگذاری و در حد مسئولیتهایی که برای تو و یا هر فرزند دیگری تعریف دارد عمل کنی و نه بیشتر از آن .