RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
من برای انسانها وقدرت استفاده از آزادی آنها در اعمال و رفتارهایشان سقف بالایی در نظر می گیرم و به آزادی عمل اهمیت زیادی می دهم اما وقتی پای زذالت به میان می اید و سواستفاده از آزادی در عمل واقعا رنج می کشم .
مشکل من این است که سقف هر چیزی که شما از آن نام می برید در من بالاست صبر - سعه صدر - آزادی عمل در گفتار و کردار و اعمال اما وقتی از سقف درک و فهم خارج و بالا تر می رود . آنجا که زذالت به بی نهایت متمایل می شود گیر می کنم . می شکنم . دلشکسته می شود . مغزم می خواهد منفجر شود . نفسم بند می اید . به نظرم زذالت همیشه باید حدی داشته باشد .
RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
این یه نگرش و یه مدل زندگیه ، بعضیا (عمدتا من نوابغ رو دیدم اینجورین) ویا اونائی که بهره هوشی وعقلیشون زیاده ، تزشون اینه.
عاقل بکنار آب تا ره می جست
دیوانه ٔ پابرهنه از آب گذشت
RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
baby چطور باید دیوانه بود ؟!
RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
به نظرم رذالت همیشه باید حدی داشته باشد .
سلام
نظرت به طور ذهنی درست هست، لیکن واژه همیشه باید در واقعیت به خاطر آزادی که آدمی دارد کنار گذاشته می شود، لذا در واقعیت رذالت هم حدی ندارد.
یا باید مبارزه کنی، یا فرار کنی، یا تسلیم شوی یا سایر مهارتهایت را به کار بگیری.
اما می توان گفت تغییر کامل کسانی که برای رذالت حدی ندارند تقریبا غیر ممکن است.
حتی خدا هم در قرآن چنین افرادی را به خودشان واگذار می کند و گوش و چشم آنها را بسته به حقایق توصیف می کند. و به پیامبرش خطاب می کند آنها را چه بترسانی، چه بشارت دهی فرقی نمی کنند و خودت را برای این دسته از افراد خسته نکن.
--------------------
پاورقی:
ما فرض را بر این گرفته ایم که رذالت این دسته از افراد که در مثال ذکر می کنید قطعی هست و به برداشت دگرگونه ما ربطی ندارد.
چون تعریف از رذالت هم فرق می کند.
---------------------
یادم می آید یک روز ایمیلی دریافت کردم که نوشته بود شما بسیار فرد پست و رذیلی هستید، چون برای افراد دردمند جامعه کیسه دوخته اید.
حالا ممکن است من خودم را فرد رذلی ندانم. معمولا کلماتی که بار ارزشی داره نیاز به دقت زیادتری برای استعمال دارند.
RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
به نظر من دو دو تا هیچوقت ۴ تا نمیشه، چون هیچ ۲ کاملی در دنیا وجود نداره...
انسانها موجودات غیر خطی هستند...
ممکنه ما چیزی رو به عنوانه ۲ در نظر بگیریم، اما هیچوقت با این همه دقت نمیتونیم بگیم این ۲ هست...
شاید ابزار اندازه گیری ما دقتش پایینه که چیزی رو ۲ در نظر میگیریم....
در دنیای واقعی ۲ وجود نداره، شاید اگر کمی دقت ابزار اندازه گیریمون رو بالا ببریم، ارقام اعشاری کنار ۲ رو هم ببینیم،
هیچ ۲ کاملی در دنیا وجود نداره، شاید هم وجود داشته باشه اما ابزار اندازه گیری ما اون رو از ۲های دیگه نتونه تمایز بده...
شاید چیزی که من ۲ میبینم، با ابزار اندازه گیری من ۲ به نظر برسه اما با ابزار اندازه گیری شما ۲.۱، لابد چون دقت شما بیشتره...
پس برای من ۲*۲=۴ میشه و برای شما همون چیزی که من اندازه میگیرم میشه ۴.۴۱...
این دقیقا تفاوت ما آدمهاست...
فکر میکنم برا همین هست که سهراب میگه...
چشم ها را باید شست , جور دیگر باید دید :72:
کامران
RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
کیوان به نکته خوبی اشاره کردی چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید .
اما
گاهی چشمها را که می شوری و جوری دیگر می بینی اتفاقا فقط رذالت و زشتی می بینی و لاغیر . آن وقت چه باید کرد ؟!!!
من هم از قضا اسیر همان ممیزهایی ده صدمی و .........هستم که به آن اشاره کرده ای .
اما باز هم به 4 نزدیک هستند و مثلا عدد صفر و یک و دو و سه و پنج و ... جواب تو نیست . تو از واقعیت عدد چهار خیلی دور نمی شوی .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
به نظرم رذالت همیشه باید حدی داشته باشد .
یا باید مبارزه کنی، یا فرار کنی، یا تسلیم شوی یا سایر مهارتهایت را به کار بگیری.
اما می توان گفت تغییر کامل کسانی که برای رذالت حدی ندارند تقریبا غیر ممکن است.
حتی خدا هم در قرآن چنین افرادی را به خودشان واگذار می کند و گوش و چشم آنها را بسته به حقایق توصیف می کند. و به پیامبرش خطاب می کند آنها را چه بترسانی، چه بشارت دهی فرقی نمی کنند و خودت را برای این دسته از افراد خسته نکن.
قرآن را بوسیدم و به درگاه خداوند سجده کردم . عجب نقل قولی آوردید . ممنون . :72:
اما با رنج حاصل از عملکردها و عدم بی تفاوتی خود نسبت به اتفاقات پیرامون چه باید کرد ؟!من رها کنم . آیا در اصل ماجرا و حضور این گروه فرقی دارد . آنها کار خودشان را می کنند و من اثر تخریبی عملکردها و تفکرات را مشاهده می کنم و از رنج انسانها رنج می برم در حالی که انسان خوب بودن ابدا کار سختی نیست .
منظور من اشتباهات پیش پا افتاده ی در درک مفاهیم انسانی و اخلاقی نیست بلکه منظور من آن دسته از افرادی است که با توجه به صبوری و سعه صدر و آزادی دست به سو استفاده و تخریب های وحشتناک انسانی و اخلاقی می زنند و به هیچ صراطی مستقیم نمی شوند و به تفسیری هیچ چراغ قرمزی برایشان منعی ایجاد نمی کند .
آقای سنگ تراشان شما درست می گویید
متاسفانه رذالت نه در جبهه حقانیت و نه در جبهه واقعیت حد ومرز ندارد . عامل درد در همین است که با گزینه ی حقانیت و واقعیت نمی شود بازی کرد.
قبل تر ها در جبهه ی حق بودم و به حق و ناحق خیلی توجه می کردم و رنج بسیاری می کشیدم از ناحق بودنها و حق بودنها.
شاید حدود ده - دوازده سال پیش اسباب کشی کردم و آمدم و وارد جبهه ی واقعیت شدم تاشاید اگر واقعیتی با حق رو به رو نبود رنج نبرم و مسائل واقعی را همانگونه که هست ببینم و قبول کنم . اما اینجا هم ...
هر چه جلوتر رفتم دیدم اینجا هم نمی شود با نگاه واقعی مسائل را حل و فصل کرد و رنج نکشید .
RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
بله به ۴ نزدیک هستند،
و زیبایی زندگی همین است...
من فکر میکنم، اون ۴ لازمه زندگی هست تا ما زیباییها رو هم ببینیم...۴ یعنی واقعیت تلخ زندگی که به شیرینیها و قشنگیهای زندگی معنی میده...
اما اون اعشار، مهمتر از خود ۴ هست...۴ زشتی هارو نشون میده...اما اعشار کنار عدد ۴، امید ما به خدا رو نشون میده، به پروردگاری که بزرگترین گناه نا امیدی از لطف اون هست....
امیدی که پروردگار در کنار زشتیها قرار داده تا شاید روزی به زیبایی بدل بشن...تا اختیار رو در انسان معنا کنه، و حجت رو بر انسان تموم کنه...
کامران
RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
baby چطور باید دیوانه بود ؟!
آنی عزیز
تو ارسالهای بعدیتون متوجه شدم موضوعی رو که من مطرح کردم با موضوعی که شما مطرح کردید ، زاویه داره. من منظور شما رو خوب نگرفتم و اما مطلبی رو که مطرح کردم خلاصه ش اینه:
از ابزارهای دیگه ، بجز صرف عقل در تجزیه وتحلیل پدیده ها ودر تصمیم گیریها استفاده کنیم.:72:
من دیوانگی رو به یه تعبیر ، آخر (end)عاقلی می دونم. تا عاقل نباشی نمی تونی دیوونه بشی.
RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
چه ابزارهایی ؟! خواهش می کنم روشن تر عنوان کنید .
به واقع در جایی هستم که فرق نمی کند واژه ها چی باشند یعنی فرق نمی کند گوسفند - دیوانه - دودوتا چهارتا و... یا هر اصطلاح دیگری .
RE: راه حلی برای اینکه دودوتا چهارتا نشود.
سلام آنی :72:
مطلب خوب و آموزنده ای را انتخاب کردی!
اتفاقا یکی از مشغولیت های ذهنی من و داده ای ست جدید که لازم به پردازش زیاد دارد همین بحث مورد نظر تو دوست خوبم می باشد .که مدتی ست عکس العمل های مراتغییر داده است .
نقل قول:
مدیر نوشته :
سلام
به خیلی ها می گوییم حرکت کن، تدبیر کن، دست و پا بزن.....
به بعضی ها هم باید بگوییم. لختی آرام.
لختی استراحت....
گاهی نتیجه تند دویدن فقط کفش پاره کردن هست.
گاهی ذهن از فعالیت های تکراری دچار فرسایش می شه، مخصوصا اگر در دور باطلی افتاده باشه.
به خودت ، به ذهنت و ...، یه مدت بیشتری استراحت بده....
سعی نکن بخواهی همه چیز را عوض کنی.
.
به نظرم اگر زیادی در چاله های مسیر (دو دوتا چهارتا)نیفتیم , شاید چشممون به بی نهایت اعداد بعدی بیفته و از "دو" و "دو "وحتی"چهار"رها و آزاد بشیم .دیگه پله های اعداد و می بینیم و.........
2+2=4همین فضا رو بهمون می ده و بس!
یه روزی یک دوست مهربون مچ من رو توی همین فاکتور دو دوتا چهارتا ( من اسمش رو گذاشتم چاله های زندگی که باید از روشون عبور کرد اگر غافل بشی و پا تو بگذاری وسط چاله حتما گلی میشه و شاید همون جا مدت ها گیرت بندازه و کلی از مسیری که باید بری واگذاردت.)گرفت و گفت خیلی باید روی این بعدت کار کنی !گویی متوجه انرژی زیادی که برای حل فاکتورهام می کردم شده بود .
دیدید ماشینی که چرخ هاش به سرعت داره می چرخه .یه دفعه ترمز بکشی چه صدایی می ده .توی درونم چنین صدایی رو احساس کردم .برگشتم دیدم وااای چه قدر فاکتور برای خودم صادر کردم که بعض هاشون حاصلش شده 4 بعضی هاشون هم 4 نشده .و چه قدر بیشتر برای اطرافیانم این فاکتورها رو صادر کردم که با کلی صرف انرژی حاصل بعضی هاشون شده 4 بعضی هاشون هم نشده و درست همین نتیجه "4" شده فضای ذهنم .
توی زندگیم یه موقع شد که کلی از این فاکتورهای دو دوتا می شود چندتا ؟!افتاد جلوی راهم و بستگی به من و عملکرد هام داشت.خب من هم دوست داشتم اون هارو درست و دقیق حل کنم .یعنی جوری حل کنم که حتما بشه چهارتا .و سخت مشغول و کلی برنامه و هدف و انرژی و.....
برای من:
2*2=4برابر بود با
زندگی*مشکلات=موفقیت
یک فاکتور منطقی(زندگی حقیقتی ست که جریان داره و مشکلات جز لاینفک اون و آمیخته با اون موفقیت هم یک امیدو آرزوی منطقی و معقول)
تا اینکه یه روز برای به دست آوردن موفقیت هرچه بیشتر و بررسی درست و غلط تصمیم هام و مسیر راهم با یه متخصص و کسی که اهل فن و علم بود مشورت کردم و قصد داشتم بعد از این که مطمئن شدم با سرعت 300 کیلومتر نه ! بیشتر ! حرکت کنم .
می دونید بهم چی گفت :
گفت خیلی لازم نیست موفق بشی ! حالا اگر موفق نشی چی می شه !(یعنی:2*2=4نشه)
وااای چنان صدای ترمزی درونم احساس کردم که نگو!
زندگی رو که نمی تونستم حذف کنم . مشکلات رو هم که با هاش دست و پنجه نرم می کردم و امید بسیار زیادو صددر صدی برای موفقیت داشتم اما اینکه نتیجه موفقیت صد در صد نشه واقعا جا خوردم .
اون کسی که من باهاش مشورت کردم چیزهای زیادی برام گفت .
ومن فهمیدم .....
نقل قول:
کامران نوشته :
نظر من دو دو تا هیچوقت ۴ تا نمیشه، چون هیچ ۲ کاملی در دنیا وجود نداره...
انسانها موجودات غیر خطی هستند...
[[b]2اول زندگی :
زندگی بالا و پایین های زیادی داره مثل جاده ای می مونه که گاهی کویره ,گاهی کوه و دشت و جنگل گاهی هموار و صاف گاهی کوره راه و ناهموار.پس باید یادم بماند که زندگی با اعشارهای غم و شادی -کم و زیاد - بالا و پایین معنا داره و هر کدوم اینها متغییری که خواسته و نخواسته در محاسبات من تاثیر می گذارند حال به من بستگی دارد این هارا در نظر بگیرم یا نگیرم .اگر این ها را لحاظ کنم آمادگی و آرامش دارم و خیلی به نتیجه دقیق آن آلرژی ندارم .
ممکنه ما چیزی رو به عنوانه ۲ در نظر بگیریم، اما هیچوقت با این همه دقت نمیتونیم بگیم این ۲ هست...
شاید ابزار اندازه گیری ما دقتش پایینه که چیزی رو ۲ در نظر میگیریم....
در دنیای واقعی ۲ وجود نداره،
بله در دنیای واقعی چیزی به عنوان مشکل و نشد وجود نداره !هرمشکلی یه راه حلی داره .و این بستگی به قدرت درک و تجزیه و تحلیل هر کدوم از ما برمی گرده که باز در محاسبه و نتیجه موثر خواهد بود
شاید اگر کمی دقت ابزار اندازه گیریمون رو بالا ببریم، ارقام اعشاری کنار ۲ رو هم ببینیم
2دوم :مشکلات
اساسا وقتی درون و بطن یک مشکل گیر می افتیم واکنش ها و پردازش هامون نسبت به اون متفاوته .بستگی به ما و اعداد اعشاری که کنار این مشکلمون می گیریم داره و باز روی محاسبه حتما تاثیر خواهد گذاشت
مشکل +اعشارش(بزرگ ,بی اهمیت ,خیلی مهم , قابل حل ,غیر قابل حل ,سازنده ,.....)هیچ ۲ کاملی در دنیا وجود نداره، شاید هم وجود داشته باشه اما ابزار اندازه گیری ما اون رو از ۲های دیگه نتونه تمایز بده...
شاید چیزی که من ۲ میبینم، با ابزار اندازه گیری من ۲ به نظر برسه اما با ابزار اندازه گیری شما ۲.۱، لابد چون دقت شما بیشتره...
پس بایدبه قول کامران :
چشم ها را باید شست , جور دیگر باید دید