نمایش نسخه قابل چاپ
سلام زونیام جان
1- مسافرت با خانواده یا با دوستان؟
2- پرسپولیسی هستی؟ آفرین. از اینکه برنده ی صندلی داغ شدی چه احساسی داری؟ اگه پرسپولیسی نیستی سوال زیر رو جواب بده
2-الارمای اکسترنال رک itmc روی چه بوردی تعریف میشه؟ با رسم شکل توضیح بده
3- اگه قدرتش رو داشتی دوست داشتی به چند سال قبل برگردی؟ با این توضیح که زندگیت عین قبل تکرار خواهد شد. هیچ تغییری توش نمیتونی بدی
4- تعریفت از خوشبختی چیه؟
5- وایر شمع ماشین با چه کابلی بسازیم بهترین جوابو میده؟
سلام دوباره کراینقل قول:
نوشته اصلی توسط C-R-Y
بابا این نقاشیش اسونه، بزار یه دونه میکشم برات میزارم
۱)
داستان
نزدیکای غروب بود که زونیام دوباره میخواست مثل همیشه بره پیاده روی، تا دوباره مثل اکثر اوقات روزش رو شب کنه، احساس کسی رو داشت که تنها در شب در جنگل گم شده بود اما این احساس اینقدرم غریب نبود دیگه هم به فکر این نبود که از اسارت گذشته آزاد بشه، به گذشته ی خودش فکر میکرد به کارهای نکرده و کرده ش.
به کسایی که خیلی دوستشون داشت اما نتونسته بود از سر سادگیش گرگ بودنشون رو تشخیص بده دقیقا مثل شنگول و منگول، فریب ظاهر رو خورده بود.
شب مثل همیشه فرا رسیده بود و اون اروم اروم دوباره مثل همیشه دراز کشیده که بخوابه و به این فکر میکرد که زندگی چقدر میتونه زجر آور باشه...
که یه دفعه کرای و ام واز با لگد زدند و زونیام رو از خواب بیدار کردن گفتند جورابای ما رو کجا گذاشتی، ما باید بریم سر کار...
۲) دوست داشتم فرد باخدایی بودم
۳) یادمه منو پسر عموم هر دو یه مدرسه بودیم و من شیطون تر بودم ولی پسر عموم زیر پوستی خیلی شیطون بود، و این پسرعموی ما یه دفعه موقع بالا اومدن سر زنگ تفریح یه صندلی رو از طبقه دوم انداخت توی راهرو و همکلاسیاش گفتن آقااااا فلانی بود بعد منم سر کلاس بودم ناظم اومد حسابی ما رو کتک زد، منم مثل مهران مدیری توی دوربین خدا نگاه کردم که چراااااااا؟
۴) عکس رو توی پست بعدی میزارم
۵) حضرت علی(ع): گوهر مردان در سختی های روزگار مشخص میشه
سلام اسکارفیسنقل قول:
نوشته اصلی توسط scarface
از الپاچینو چه خبر؟
۱) با دوستان
۲) اره پرسپولیسی هستم، اگه برنده شدم جایزه م کو؟
۲) not found dude
۳) زندگی ملالی اوری خواهد بود خب اگه بدونم ترجیح میدم برنگردم، اگه ندونم هم که فرقی نداره برام.
۴) ریاضیت مندی از زندگی
۵) اصلا نمیدونم، اطلاعات ندارم اصلا.
- - - Updated - - -
اینم حسم با عکسنقل قول:
نوشته اصلی توسط C-R-Y
سلام مجدد آقای زونیام
سؤال من :
یه انسان باید چه مهارت ها و قابلیت هایی داشته باشه تا یه جورایی خاص بنظر برسه ؟ ( چند تا مهارت کاربردی توی زندگی رو بگین )
دوست دارین چه مهارت هایی بلد باشین ؟
برنامه ی کامل یه روز که در خانه هستین را برامون بگین ( آن کادر نباشه لطفا )
دیدگاهتون نسبت به رشته ی روانشناسی و روانشناسان چیه ؟
یه روانشناس چگونه آدمی باید باشه ؟
کراااای بیا اینم نقاشیتنقل قول:
نوشته اصلی توسط C-R-Y
زونیاااام.
سلام سون بانونقل قول:
نوشته اصلی توسط « 7 »
ببیند میخوام حال خودمو بگم، به نظرم نیاز نیست واسه دیگران خاص باشیم، خدا به ما یه سری استعداد داده و اگر بتونیم همون استعدادها رو شکوفا کنیم خیلی خوب میشیم. از طرفی آدم ها نیاز نیست با کارها و هنرها خاص بشه،، به نظرم اگه بتونیم انسان خوبی باشیم به اندازه کافی خاص میشیم، لغو حرف نزنیم، حسادت و خودبینی نداشته باشیم، خوشرو و مهربون باشیم اما ساده لوح نباشیم، زبونم رو کنترل کنیم و... اینها خیلی خوبه و خیلی خاص هست، ادم برای خودش خاص باشه بهتره تا دیگران.
من تلاش میکنم اینجوری بشم، در ضمن همه اینها مهارته و خیلی ها بی بهره هستند ازش.
دیدم گفتین خوش خط هستین و این خیلی خوبه و احتمالا به هنر هم علاقه مند هستید، بشینید مثلا نوشتن رو امتحان کنید و دلنوشته های حرفه ای بنویسید، مثل کتاب "حق با افتاب گردانهاست"، نقاشی هم خوبه اگه دوست دارین میتونید کلاس برید، یا کلاس موسیقی هم خوبه.
بازم میگم بسته به علاقه تون داره و چون حس کردم روحیه هنری دارین اینا رو گفتم.
۲) همین مهارتهای که بالا گفتم،
۳) خب معمولا اینطور که تعطیل باشم ساعت نه و‌نیم بیدار میشم(چون شب دیر میخوابم)، صبحونه میخورم و شروع میکنم یه سری مقاله خوندن،، کنارش مثلا یوتیوب رو میزنم گاهی اهنگی، زندگی نامه ی عارفی و یا قسمتهای از فیلم رو می بینم.
بعدش کمی استراحت میکنم و دوباره چندتا کتاب فلسفی دارم میشینم اونها رو گوش میدم
و با یه کمی استراحت همراه با صوتهای فلسفی گوش دادن.
و شاید بعضی اوقات با دوستام چت کنم تلگرام.
بعدش نزدیک عصر میشه حوصله م سر میره
و دوست دارم بیرون و بچرخم.
شبا نه و نیم ده میام خونه
و اینستا و اینا رو چک میکنم
اگه حالش باشه درس میخونم
و اگه نباشه ریاضی و یا فلسفه
و شب میشه یه کم تلویزیون میبینم(معمولا خیلی کم میبینم و شبا ساعت یازده به بعد).
و بعدش شب میشه کارهای مختلفی میکنم
گاهی با دوستام چت میکنم گاهی شعر میخونم گاهی با بی خداها توی تلگرام بحث میکنم و گاهی هم اهنگ گوش میدم
تا دو و سه نصف شب
اخرشم کم کم میخوابم.
۴) به نظرم لازمه روانشناسها،، چون مطالعات میدانی دارن و ادمهای زیادی پیششون میرن و دید از بالا دارن، و میتونن کمکمون کنن ولی نه همه شون و فقط بعضیا. البته من نمیرم پیششون:18:
۵) باید مبانی کار خودشو بلد باشه، مطالعه داشته باشه، خوشرو باشه، و راز دار باشه.
سلام
زونیام نقاشی خوبی داری افرین.
کلا پسر با استعدادی هستی قدر خودت رو بدون.
اخرین سوال( این سوال به تنهایی 15 نمره داره و جز درس های عملی سه واحدیه)
چرا اگر نقاشی که کرای بهت گفته بود رو میکشیدی بهتر بود؟
سلام ام وازنقل قول:
نوشته اصلی توسط Mvaz
چطوری پسر؟
عه، چه سوال سختی؟
چون ممکنه منو بشناسی با اون نقاشی؟
چون عکس دختر بود؟
جوابش رو حتما بهم بگو.
راستی ام واز فامیلی تو واعضی نیست؟:18:
سلام آقای زونیام وقتتون بخیر ؛
بنظرتون آدم های سالم چگونه زندگی میکنن ؟
جوونی کردن یعنی چطوری زندگی کردن ؟
از نحوه ی زندگیتون راضی هستین ؟
اگر برای بار اول با یه آدم دیدار کنید چگنه متوجه خوب بودن و دوست داشتنی بودن اون طرف میشین ؟
توصیه ای برای آدمای تنبل؟
نامه ای به خدا ؟
سلام سون بانونقل قول:
نوشته اصلی توسط « 7 »
۱) خب منظورتون سالم جسمی هست یا سالم روحی؟
اگه جسمی باشه که خب اسونه، خیلی هم سخت نیست، ادم باید جلو پر خوری رو بگیره، چیزهای خوشمزه ی مضر رو نخوره مثل چیپس و پیتزا و سوسیس و... ولی سخته، من میخورم البته گاهی، ولی شما نخورین :18:
دیگه اگه وقتش اجازه میده ورزش کنه، یا حتی پیاده روی
ولی اگه روحی منظورتونه، به نظرم ادم باید ببینه اخر همه ی ماجراها خداست، حسادت نداشته باشه، مقایسه ی الکی نکنه، خودشو پایین نیاره و سعی کنه اون چیزهای که به کزامت انسانی مربوط هست رو تقویت کنه،، این سبکی دیگه.
۲) جوونی کردن، اممم سخته چون بستگی به دیدگاه ادما داره،، ولی مثلا بعضیا سفر کردن و خارج رفتن و خوشگذروندن رو جوونی کردن میدونن در حالی که برای من اینا اهمیت ندارن.
به طور کلی یه سری چیزها هست که بد نیستن اما یه فرد بنا به دلایلی اونها رو انجام نمیده و بعدن میگه من جوونی نکردم،، ادم به ادمم فرق داره که اون چیزها چی هستن. بعضیا خوش گذرونی های یه سری ادمها رو میبینن و میگن ما جوونی نکردیم و...
۳) نه راضی نیستم، دوست داشتم به لحاظ معنوی و علمی بهتر بودم.
۴) خب از صحبت اولیه میفهمم معمولا، ولی بعضیا رو خوب بودن رو طول کشیده بفهمم بچه های باحالین. بعضیا هم اولش حس خوبی نداشتم ولی بعدن دوست صمیمی من شدند.
فرمول واحدی وجود نداره.
۴) تنبل نباشید تنبلا، به منم بگو سون بانو اگه فهمیدی.
۵) مخلصم یه دونه باشی(هست ) من رو فراموش نکن روز قیامت هر چند تو رو فراموش کردم بیشتر اوقات.