RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط وهم
...........................................
چرا اين همه ظاهر بيني؟
چرا وقتي يكي مياد و عميقا مطالعه مي كنه تاپيك رو يا تجربه اي مشخص داره وقتي يكي بنا به مسائلي مشابه كه در زندگي خودش يا نزديكانش هست مي فهمه كه ايراد اساسي تر از اونه كه بشه با حرف زدن درستش كرد همه بهش حمله ور مي شيم .
من چند تا نظر دادم از همون ابتدا به وهم عزيز هشدار دادم كه اين آقاي محترم مشكلي دارند كه ممكنه با گذر زمان به سادگي حل نشه ، چه دليلي داره به خاطر يك اشتباه يك عمر بسوزي و بسازي من از طلاق متنفرم از جدايي بيزارم و هميشه از راه سوم يعني مصالحه و حرف زدن در زندگي شخصي استفاده كرده ام اما مشكلاتي كه وهم بر مي شمرد مشخصات يك زندگي بيمار بود
آيااگر همسر ايشون با راهنايي هايي كه دوستان دادن درست رفتار مي كردن وهم به جدايي مي انديشيد اما امروز كه خود به اين نتيجه رسيده شما من يا فروزش رو مقصر مي دونيد
دوستان ، من و ما در هيچ كجاي زندگي وهم تأثير واقعي نداريم . آنچه زندگي امروز وهم رو به اين سو كشانده فقط و فقط مسائل حاد فرهنگي و مسائل رواني است
شايد روزي كسي جمله اي گفته باشد و در زندگي تأثير مثبتي بگذارد اما دگر گوني زندگي بسنده كردن به يك تاپيك يا حتي چندين جلسه مشاوره حضوري نيست .
من عاشقانه انسان ها رو دوست دارم و روزي كه عضو سرزمين همدردي شدم با خود عهد كردم ناسنجيده سخني نگويم و نادانسته باعث دلخوري انساني نگردم اما امروز وظيفه خودم مي دونم كه به اين خانم دل ساده و دل مهربان توصيه كنم زندگي يك خم و يك باريكه نيست كه به آساني بگذري
زندگي تو هستي و همه هستي تو پس بكوش عاقلانه ترين تصميم را بگيري
بهترين تصميم در خلوت و انديشيدن به تمامي جوانب است و بس بدون حضور حتي نفسي عميق كه تمركز ذهنت رو بهم بريزد وقتي تصميم درست گرفتي براي آگاهي از اين تصميم با كسي كه قبولش داري و مي داني با احساس و دل سخن نميگويد سخنت را در ميان بگذار خواهي ديد كه زندگي برايت معجزه ها مي كند.
وهم عزيز من هم مثل ديگر دوستان معتقدم به قول معروف زود گرم و سرد مي شي اما در اين بين ممكن است بيمار شوي پس حد رو نگه دار
اما بكوش از انسانيت به دور نشي
در ضمن اين درست نيست كه شما تصميم بگيري و اون رو منتسب كني به كسي كه بنا به گفتهاي خودت نظري مي ده
من دلم نمي خواد بي جهت انرژي مثبت بدم . گاهي نور در پس همين تاريكي هاست كه ما بهش مي گيم انرژي منفي .
RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
من شديداً از دوستاني كه سعي كردند به بن بست رسيدن وهم را در اين لحظه به من نسبت بدن گلايه دارم زيرا اين سايت را به عنوان سايتي با انسان هايي فرهيخته و با افكاري آزاد مي دانستم و البته هنوز هم.
دوستان بگذاريم نظرات مخالف و موافق بدون رودربايستي داده شوند و نظر گيرنده خود تشخيص دهد كه كدامين راه است و كدامين ميان بري براي رسيدن به هدف و در اين بين نظراتي هم هستند كه مي تواند از آن چشم پوشي كند
دوستان عزيز بهتر نيست هر كدام سعي در تخريب ديگري نداشته باشيم . وقتي دوست خوبم سورنا مي گويد با اين كه براي دلناز احترام قائلم....
اين به من مي رساند كه بايد سكوت مي كردي و احترامت را از دست داده اي يا ...
روز هاي هم من تاپيك گذاشتم دوستاني كه نظري داده بودند مخالف يا موافق اينك در ذهن من جاي دارند من هميشه مديون لطف و وقت گذاري شان هستم .. ختم كلام به خود اجازه ندهيم در نظرات ديگران دست ببريم و اين را فقط بر عهده صاحب تاپيك بگذاريم مگر اينكه شخصي قصد اهانت داشته باشد. دوستت دارم دلناز
RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
وهم جان واقعاً شوكه شدم. آخه چرا؟ شما كه روابطتون داشت بهتر مي شد؟ چرا يكدفعه همچين تصميمي گرفتي؟ مشكلي دوباره پيش اومده بود؟ مي شه كامل توضيح بدي. من خيلي ناراحتم. منتظر جوابت هستم.
RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
خانم وهم من از تصمیم عجولانه ای که گرفته اید متاسفم. همسر شما فرد بسیار مغروری است ولی این دلیل نمیشود که دوستتان نداشته باشد. مساله ای که باعث تعجب من شده است که چرا اکثر کسانی که در زندگی اجتماعی و از لحاظ شخصی قابل تقدیر هستند، اینگونه در زندگی شخصی خود دچار مشکل هستند. دخترانی با شخصیت مستقل، با پشتکار و تلاشگر و فعال که کمتر مردی همتای آنها پیدا میشود، براستی چرا به جای آنکه همسرانشان به آنها افتخار نماید باعث آزار و اذیتشان میشود؟ باور کنید خانم وهم از اینکه گفته اید هم تحصیل مینمایید و هم کار میکنید و درآمدی عالی دارید، نزد خود شما را تحسین کردم. به هر حال موضوعی که نظر مرا جلب نمود اینست که خانمهای این سایت تقریبا در یک چیز مشترک هستند و همچنین همسرانشان هم در یک چیز. خانم وهم، نازنین، مهات، دلناز و... همگی زنانی فعال و زبردست میباشند، درآمدشان از همسرانشان بیشتراست ولی همسرانشان همانند آنها نیست.به هر حال وهم کوشا آرامش کسب نموده و پس از بررسی همه جوانب دست به کار شوید.
گوهر خود را مزن بر هر سنگ ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی ...
RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
من تاپیک شما را دنبال کرده ام. امروز که فهمیدم تصمیم به جدایی گرفته اید برایم جای سئوال داشت. چون در چند پست قبل همه چیز روبه راه بود و جهش شما نامشخص بود. خیلی خوب است که خانواده تان حمایتتان می کنند. تصمیمتان عوض شده یا هنوز بر همان منوال قبل اصرار به جدایی دارید؟
یک سئوال دیگر اگر همسرتان در جواب مادرتان میگفت که قادر به جدایی نیست، تصمیم شما چه بود؟
RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
از برادرش شنیده بود که استادم رفته خارج و برای چند هفته کلاس تشکیل نمیشه ازم پرسید که کلاس نداشتی کجا رفته بودی؟ اون روز تو دانشگاه هم برادرم ندیدتت.... منم به ناچار گفتم رفتم پیش مشاور مشکلیه؟ آنچنان قشقرقی به راه انداخت که اون سرش ناپیدا بعدشم در اتاقم رو محکم بست و رفت .... مامانینا شوکه شدن که این چه رفتاریه! هر کاری کردم نتونستم ماست مالی کنم و همه چیز رو بهشون گفتم
باعث این اتفاق نامزدمه نه کس دیگری حتی خودم! اگر اسم بعضی ها رو بردم برای این بود که پیشنهادشون درست بود! مثل همون موقع هایی که تشکر می کردم! خیلی وقتا بهم انرژی منفی داده شده ولی من با عقلم پیش میرم نه احساسات گذرا!
پدرم یه نظامیه! هر حرفی بزنه باید انجام بشه!(تقریبا هیچ وقت دخالت نمیکنه ولی وقتی که دخالت بکنه باید انجام بشه!)
من نمی تونم حرفی بزنم اگرم شاید امکان داشت جلو پدرم و حرفش وایسم با حرفی که نامزدم زده همه چیز غیرممکن شده
مشکل من اینکه نامزدم منو نمی خواد زندگی با من رو نمی خواد اون خودش رو می خواد زنی رو می خواد که با هاش عروسک بازی کنه نه زندگی!
RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
وهم عزیز، میتوانم بپرسم مقطع و رشته تحصیلی و شغلتان چیست؟ ممنون.
RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
دانشجو ارشد رشته حسابداری دانشگاه تهران-پردیس (دانشگاه سراسری) و توی یه شرکت مهندسی زیر نظر سپاه کار می کنم اونجا مسئول آتلیه معماری هستم (کارشناسی معماری از دانشگاه بین المللی قزوین دارم) توی اوقات بیکاریمم ویرایش کتاب می کنم یا تدریس خصوصی (کاردانی ریاضی از دانشگاه تربیت معلم دارم)
RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
حالا واقعا خانوادتون تصمیم به جدایی گرفتن . نمیخان قبلش با شوهرت حرف بزنن؟
شوهرت از این موضوع خبردار شده؟عکس العملش چی بود؟
RE: زندگی برای من چرا شده یه وهم؟!!!!!
ارسال 175 رو بخون توضیح دادم