خوشحالم بلوم جان
اینطوری آرش با آرامش بیشتری میتونه کارا رو درست کنه
نمایش نسخه قابل چاپ
خوشحالم بلوم جان
اینطوری آرش با آرامش بیشتری میتونه کارا رو درست کنه
مرسی الینای عزیزم
سلام بلوم عزیزم
من تمام تاپیکها تو خوندم و متاثر شدم که چرا یه عده انقدر بد هستن و خود خواه . به نظر من تو اگه 4 سال پیش 1% هم احتمال میدادی که شاید ممکنه به آرش نرسی انقدر بهش وابسته نمی شدی و انقدر خودت رو عذاب نمی دادی . یا همون 4 سال پیش باید خانوادت از اونا میخواستن شما تو عقد بمونید تا سربازی اون اقا تموم بشه و کارو کاسبیش راه بی افته . تو 4 سال از بهتریت سالهای زندگیتو صرف نگرانی و استرس کردی حالا وقتشه که بهترین و اصولی ترین تصمیم زندگیتو بگیری مگه ما ادمها عمر نوح رو داریم که بذاریم همینطور عمرمون صرف بشه . عزیزم تصمیم اخرتو بگیر و ارش رو هم مطلع کن از تصمیمت چون این بلا تکیفیتون می خواد تا کی ادامه داشته باشه . من نمی دونم که شما چند ساله تونه ولی اینو بدون که 10سال دیگه با این فشاری که تو به اعصاب میاری می شی یه ادم افسرده از همه جا نا امید . و اول جوونیت با یدمشت مشت قرص اعصاب بخوری . یه کم به فکر خودت باش زندگیتو تغییر بده از یه دیده دیگه به زندگیت نگاه کن به قول سهراب : چشمهارا باید شست طور دیگر باید دید . بذار ارش برای به دست اوردنت تلاش بکنه چون اونوقت قدر تورو میدونه . میدونه که تو اسون بدست نیومدی . در ضمن انقدر هم حمایت مالیش نکن مردها خیلی پر توقع هستن .در ضمن خانوادش هنوز شما عروسشون نشدین اینطوری دارن رفتار میکن وای به روزی که شما عروسشون هم بشید . باز هم میگم عزیزم تصمیم زندگیتو بگیر نزار بیشتر از این عذاب بکشی .
همای عزیزم ممنون از پیامت
خانومی من هزار بار به همه ی حرفایی که زدی فکر کردم برای من اصلا دیگه مهم نیست خانوادش می خوان چی کار کنن نظرشونم برام مهم نیست
من فقط حضورشونو می خوام اونم به اصرار پدرم در مورد آرش هم رو راست بگم نمی خوام خیلی راحت یه دختر دیگه بیاد صاحب چیزا هایی بشه که من واسشون مردمو زنده شدم
آرش که از اول اینجوری نبود از صفر شروع کرد منو آرش خونمونو با هم انتخاب کردیم من نمی تونم اونو دست یکی دیگه بدم ما با هم رنگ ما شینمونو پسند کردیم من برای سربازی آررش 2 سال صبر کردم
حالا نمی خوام به هیچی برسم خانومی از نظر همه کاره من اشتباه می دونم ولی چیزایی که من تو تاپیک گفتم یک دهم سختی هایی بود که کشیدم
من می دونم که خانواده ی آرش بعد از ازدواج با من رابطه ی خوبی نخواهند داشت ولی تحملش خیلی بهتر از دوری و ازدست دادنه آرشه
باور کن من غرق احساسات نشدم یا اینکه فکر کنی عشق چشمامو بسته نه من همه ی مشکلاتو می بینم و حاضرم با هاشون روبه رو بشم
آرش همه ی زندگیه منه از من نخواین بخاطر خواستگارام بهش بگم دیگه نمی خوام من هیچ منتی بابت این 4 سال نمی تونم سر آرش بزار م
چون خودم خواستم اونم بخاطره من خیلی کارا کرده اونم 4 سال خودشو وقفه من کرده اونم با مشکلات من ساخته و هرزگاهی تیکه های خانواده منو تحمل کرده
نمی دونم اشتباه می کنم یا نه ولی از اینکه نظرتو گفتی خیلی ممنونم و حاضرم هر سرزنشی رو قبول کنم
خودت داری می گی اون هرزگاهی تیکه های خانواده منو تحمل کرد ولی تو چی ؟؟؟؟؟؟؟
عزیزم آرش خودشو وقفه تو کرده ولی الان همه چی ماله اونه و اگه تو یک روز نباشی همه چیز برای اون می مونه!!!
بلوم خوبم باور کن من تمام این روزها رو گذروندم و کاملا می فهممت. عزیزم تو بهش مدت بده و ببین چه کار می کنه.
آرش اگه بدونه تو رو واقعا از دست می ده باز هم ازت می خواد صبر کنی ؟؟؟ یا لبخند می زنه می گه من نمی خوام زندگیتو خراب کنم یا مرد و مردونه همه چیز رو به جون می خره و کار رو تمام می کنه ؟
جدا بلوم جان چه کار می کنه؟؟؟ ( بدون توجیه جواب بده. سرش شلوغه- کار داره- فشار خانواده روشه و ....)
می دونم چی می گی نازنین جون
اون روز بهش گفتم برنامت چیه می خوای چی کار کنی بالاخره که چی
گفت اگه مشکل کارم درست بشه تا قبل از عید تمومش می کنم
بعد بهم گفت فقط انقدر هی نپرس کی؟ من خودم هر روز دارم به این قضیه فکر می کنم تو دیگه منو آشفته تر نکن
بخدا این دقیقا حرفی بود که بهم زد نازنین جون
منم دیگه پیگیرش نشدم واقعا نمی دونم کارم درسته هست یا نه
باور کنین من از حرفای شما ناراحت نمی شم ولی دیگه مغزم برای فکر کردن جایی نداره
نازنین جون یه موقع به خودم می گم مگه من چند سالمه که باید این همه داغون بشم
همه بهم می گن چرا انقدر لاغر شدی جوری که خود آرش منو مجبور کرده برم یه آزمایش بدم همه فکر می کنن من مشکلی بیماری گرفتم که در عرض یکسال 12 کیلو وزن کم کردم
ولی دیگه نمی دونن که دارم از تو مشکنم
مامانم یه جور منو سوال جواب می کنه خواهرم یه جور خانواده آرش یجور مسخره بازی در می آرن منم به آرش مدام فشار می یارم
آرش فقط به من می گه صبر کن درست می شه این دقیقا جوابه که من می گیرم
صبر کن بزار روی روال عادی پیش بره اگه خانواد ی من به زور بیان از ترک دیوار خونتونم ایراد می گیرن ولی کم کم دارن با خودشون کنار می یان
بزار خودشون بگن
اینا حرفایی که می زنه رو راسته رو راست
خب اگه نخوای صبر کنی چی ؟؟؟ اونوقت چه کار می کنه ؟؟؟
سلام بلوم جان. به نظر من همين راهي رو كه در پيش گرفتي ادامه بده. يعني صبر كن. بذار كار آرش درست بشه بعد روش فشار بيار. اون موقع ديگه كوتاه نيا. ولي در حال حاضر صبر كن. تو كه 4 سال صبر كردي 2 ماه هم روش. اميد به خدا داشته باش، خودش كارهايت رو درست مي كنه. باور كن.
بلوم عزیزم من شما رو سر زنش نمی کنم . چون خود شما تمام شرایط رو پذیرفتی و داری باهاش می جنگی تا با چنگ و دندون نگهش داری . من میگم دیگه بیشتر ازاین خودتو عذاب نده . من با نظر نازنین موافقم . محکم بایست و بهش بگو تا تکلیفت رو روشن کنه .تو الان باید از زندگیت لذت ببری . بهش یه وقت بده و بگو این اخرین زمانی هست که بهش میدی . مردا اگه چیزی رو بخان برای به دست اوردنش قله اورست رو هم فتح میکنن. بهش یه تاریخ بگو .بگو دیگه نمی تونی این وضع رو تحمل کنی . یه کم نسبت بهش بی رحم شو. یه کم نسبت بهش با سردی جواب بده . بزار بفهمه که توهم دیگه خسته شدی از این وضع تو هم انسانی و میخوای زندگی کنی . 4 سال عمر کمی نیست . توهم باید تصمیم خودتو بگیری .یه تصمیم عاقلانه بگیر .
بلوم جان منم میگم شما این مدت که آرش گفته یعنی تا عیدم صبر کن بعد هر جور که به صلاحته تصمیم بگیر ولی به آرشم بگو این آخرین دفعه است که بهش وقت میدی.
امیدوارم اوضاع بر وفق مرادت بشه دوسته مهربونم .