ضمن تشكر از كليه دوستان در پايان به عرض مي رسونم اگه كسي خواب باشه به راحتي ميشه بيدارش كرد ولي اگه خودشو به خواب زده باشه هرگز/:305:
در همينجا براي همگي شما دوستاني كه نظر داديد در اين پست آرزوي سعادت وخوشبختي مي كنم .:43::72::203:
نمایش نسخه قابل چاپ
ضمن تشكر از كليه دوستان در پايان به عرض مي رسونم اگه كسي خواب باشه به راحتي ميشه بيدارش كرد ولي اگه خودشو به خواب زده باشه هرگز/:305:
در همينجا براي همگي شما دوستاني كه نظر داديد در اين پست آرزوي سعادت وخوشبختي مي كنم .:43::72::203:
بار دومی است که این دشنام را پذیرا می شوم.البته بدان افتخار هم می کنم.زیرا که خواب زده ها،مسخ شده ها و . . . . را
هنگامی که به باورهای آنان با ابزار خرد تلنگری می زنی،تب کرده و لاجرم هذیان زیاد می گویند.
سلام
اولین سخن خداوند با مسلمانان و اولین کلام او چه بوده؟ ...به نام خداوند بخشنده و مهربان ...
چه ظالمانه است روایاتی را منسوب به امامان کنیم که با جهالت بخواهیم عقده خود را اثبات کنیم.
آویزان کردن زنان از موی سر...... براستی خداوند و رفتار او با انسان به این شکل میباشد؟
در مجلسی روزی سخنران میخواست کرامت و بزرگی حضرت رسول را بیان کند( که صد البته نیازی به این گزافه گوییها نیست و وجود ایشان نیاز به اثبات جاهلانه این افراد ندارد.....) گفت که حضرت آنجنان بدن لطیفی داشتند که سایه نداشتند در آفتاب که راه میرفتند سایه نداشتند !!!!!! درنگی در این سخنان جهالت عمیق سازندگان آن را میرساند پس دانی عزیز کمی دقت کن که چه سخنان بی پایه ای را برای اثبات سخنانت کمک میگیری؟
آیا در قرآن به چادر اشاره شده؟
آیا رنگ مشکی در دین ما مکروه نیست؟
آیا با این سختگیریها و عقیده های شخصی جوانان را از دین زده نکرده ایم؟
آیا در مدراس دخترانه غیر عقاید خشک و اسلام گریز که نتیجه آن انزجار و بیزاری جوانان را به دنبال دارد چیز دیگری نمیتوان گفت؟
چرا مسلمانان و بزرگان در رفتار و کردار چنان نکردند که جوانان عاشقانه به رفتارهای دین بپیوندند؟که امروز مجبور باشیم چادر را بکشیم روی همه نا بسامانیهای رفتاری بعضی به ظاهر مسلمانان؟ همه کار بکنیم همه پولی به جیب بزیم همه رفتاری کنیم بعد برای اسلامی شدن جامعه چادر سر جوانان کنیم . این ساخت جامعه اسلامی است؟
حضرت علی که جامعه اسلامی ساخت شمع بیت المال را خاموش نمیکرد و به امور شخصی برسد؟امروز هم همانطور رفتار میشود که از جوانان انتظار رفتار حضرت فاطمه (س) را داریم؟ به فرض همه چادر سر کنند گوشه مویی از کسی بیرون نباشد بعد اسلام پیاده شده؟
به نظر من رفتار بزرگان جامعه بزرگان اجتماع .......تا رفتار مدیران و معلامان مدارس باید آنچنان باشد که جوانان شیفته اسلام شوند اگر آن اتفاق افتد و چادر و حجاب کامل گرفتند آن روز معنای حجاب معنای توصیه در قران میشود و شیرینی آن
بر کسی پوشیده نیست.
سلام
باز هم همه دوستان را به سعه صدر و تحمل بیشتر و ادبیات محترمانه تری دعوت می کنم.
خواهش می کنم همه دوستان به این مسئله توجه داشته باشند و به هیچ وجه روی سخنم با یک فرد خاصی ابدا نیست. حتی از شما انتظار دارم، اگر جایی نوع به کارگیری کلمات خودم هم بوی غیر مهربانانه یا خدایی نکرده بی ادبانه داشت، تذکر دهید.
بدون تذکر شما دوستان همیشه همین خواهم ماند و رشدی را تجربه نخواهم کرد.
وقتی شخص ثالثی این متون را بخواند، از روی ادبیات شما جذب یا دفع می شود. و صرفا محتوای کلام حتی اگر صحیح باشد ممکن است مورد توجه واقع نشود.
پس لطفا عطر پذیرش و محبت را فراموش نکنیم...
أبو هريره روايت ميكند كه رسول الله فرمودند: ((صنفان من أهل النار لم أرهما: قوم معهم سياط كأذناب البقر يضربون بها الناس، ونساء كاسيات عاريات مميلات مائلات رؤوسهن كأسنمة البخت المائلة، لا يدخلن الجنة ولا يجدن ريحها، وإنَّ ريحها ليوجد من مسيرة كذا وكذا)) ([41]).
دو صنف از اهل آتش اند كه آنها را نديده ام، مردمانى هستند كه تازيانه دارند مانند دم گاو، با آن به مردم ميزنند،
و زنانى هستند برهنه و عريان كه لباسهاى تنگ و شفاف و كوتاه بر تن مىكنند، و از طاعت و فرمان خدا منحرف اند، و زنان ديگر را بطرف خود كشانده فاسد مىكنند، و (موى) سرشان مانند سنام و كوهان شتر است كه به اينطرف و آنطرف مىرود، اينها به بهشت داخل نميشوند، و بوى بهشت هم به مشامشان نميرسد، در حاليكه بوى بهشت از مسافت چنين و چنان به مشام ميرسد([42]).
در ايران باستان هميشه مقام زن و مرد برابر و در كنار هم ذكرشده است، حتي گروهي از ايزدان مانند آناهيتا زن هستندو در ميان امشاسپندان ، امرداد و خرداد و سپندارمذ ، كه صفات اهورامزدا است زن ميباشند.
وآنچه در اوستا آمده است همه نشانه اي از همسنگي زن و مرد است، در فروردين يشت چنين آورده شده : اينك فروهر همه مردان و زنان پاك را مي ستائيم آنان كه روان هايشان در خور ستايش و فروهر هايشان شايسته است اينك فروهر همه مردان و زنان پاكدين را مي ستائيم.
در زمان شاهنشاهي هخامنشيان ، براساس لوح هاي گلي تخت جمشيد زنان هم دوش مردان در ساختن كاخ هاي شاهان هخامنشي دست داشتند و دستمزد برابر دريافت مي نمودند، پيشه بيشتر زنان در دوره هخامنشيان صيقل دادن نهائي سنگ نگاره ها و همچنين دوخت و دوز و خياطي بوده است. بنابراين در شاهنشاهي بزرگ هخامنشي با برابري و تساوي خقوق زنان با مردان سر و كار داريم.
بايد خاطرنشان كرد كه زنان در زمان بارداري و با بدنيا آوردن كودكي براي مدتي از كار معاف ميشدند ، اما از حداقل خقوق براي گذران زندگي برخوردار مي گشتند و علاوه بر آن اضافه خقوقي بصورت مواد مصرفي ضروري زندگي دريافت مي نمودند، همچنين در گل نوشته هاي تخت جمشيد شاهد آن هستيم كه در كارگاههاي خياطي ، زنان بعنوان سرپرست و مدير بودند و گاه مردان زيردست زنان قرار مي گرفتند.
اما زنان خاندان شاهي از موقعيت ديگري برخوردار بودند ، آنان مي توانستند به املاك بزرگ سركشي كنند و كارگاه هاي عظيم را با همه كاركنانش اداره و مديريت مي كردند و درآمدهاي بسيار زياد داشتند ، اما بايد خاطرنشان كرد كه حسابرسي و ديوان سالاري هخامنشي حتي براي ملكه هم استثنا قائل نمي شد و محاسبه درآمد و مخارج از وي مطالبه مي كرد.
در يكي از گل نوشته ها ( لوح هاي گلي ) رئيس تشريفات دربار داريوش بزرگ دستور تحويل 100 گوسفند را به ملكه صادر مي كند تا درجشن بزرگ تخت جمشيد كه 2000 مهمان دعوت شده بودند ، بكار روند.
دريكي از مهرهاي بدست آمده از تخت جمشيد زني بلندپايه در صندلي تخت مانندي نشسته و پاهايش را روي چهارپايه اي گذارده و گل نيلوفري در دست دارد و تاجي برسرنهاده كه چادري روي آن انداخته شده است و به تقليد از مجلس شاه ، نديمه اي در برابر او ايستاده و عود سوزي در آن ديده مي شود. اين مهر يكي از زنان ثروتمند دربار هخامنشي است كه نقش مهمي در مديريت جامعه داشته است و دستورات خود را به اين مهر منقوش مي كرده است.
بنابراين با كمك گل نوشته هاي تخت جمشيد تصويري كاملا نو از زنان و ملكه هاي هخامنشي بدست مي آوريم كه برخلاف ادعاي نويسندگان يوناني ، كه آنها را عروسكهايي محبوس در حرم سراها مي دانستند، نه تنها همدوش مردان در آئين هاي مذهبي شركت مي كردند ، بلكه در صحنه زندگي و در اداره امور كشور هم نقش و شخصيت مستقل خويش را حفظ مي كردند . بررسي دقيق لوح هاي ديواني تخت جمشيد نشان مي دهد، كه زن در دوران فرمانروائي هخامنشيان بويژه در زمان شاهنشاهي داريوش بزرگ از چنان مقامي برخوردار بودند كه در ميان همه خلق هاي جهان باستان نظير نداشت .
مشهورترين نمونه تساوي حقوق زنان و مردان در ايران باستان ، اجازه انتقال سلطنت از پادشاه به دختر بود . همانطور که گفته شد ، آخرين پادشاه مادها « آستياک » ، داراي فرزند پسر نبود و دختر آستياک کسي نبود جز شاهزاده ماندانا ، مادر کوروش کبير که همين مساله در انتقال قدرت به کوروش نقش مهمي را بازي کرد . ماندانا همچنين مؤسس مدارس هخامنشي براي نوجوانان ايراني بود که در آن فنون تيراندازي و اسب سواري را آموزش مي دادند . در بررسي وضعيت زنان در عصر هخامنشي به نامهايي بر مي خوريم که شايد هيچگاه پس از آن ، اثري از چنين رويدادها و وقايعي را در تاريخ ايران نبينيم .
در زمان هخامنشيان ، يک زن براي نخستين بار در تاريخ به مرتبه دريا سالاري ( فرماندهي نيروي دريايي ) خشايار شاه رسيد که نامش « آرتميس » بود . اما حکايت به آرتميس ختم نمي شود . بلکه تعداد بي شماري از زنان آن دوره مسئوليت هايي را به عهده داشتند که نه تنها در دوره هاي بعد از حکمراني کوروش ، بلکه در شرايط کنوني نيز ، شاهد چنين رويدادي نخواهيم بود !
فرمانده آرسياب زني داشت به نام پانته آ ، که فرمانده گارد جاويدان بود . استاتيرا ، دختر داريوش سوم فرمانده نيروهاي جنگي آن زمان بود . آذرميدخت ، دختر خسرو پرويز ، پس از مرگ خواهرش پوران دخت ، به پادشاهي رسيد . آرتونيس ، يکي از شجاع ترين فرماندهان جنگي زمان داريوش بود و پري ساتيس ، زن داريوش دوم در زمان حکمراني شوهرش از ارتشبدان آن زمان به شمار مي رفت . آرتادخت ، رئيس خزانه پادشاه چهارم اشکاني بود . سورا ، دختر اردوان پنجم در نيروي ارتشي پدر سمت سپهبدي داشت . پرين ، دختر قباد ، مشاور امور قضايي ساسانيان بود و آزاد ديلمي ، فرمانده يک باند چريکي بود که در گيلان سال ها عليه متجاوزين به ايران جنگيد و سرانجام کشته شد .
اين دسته از زنان يا کساني همچون سميراميس ، ملکه آشور و بابل که در جنگجويي و شجاعت در زمان خود همتا نداشت و يا بلقيس ، که قسمتي از يمن آن زمان ، تحت فرماندهي وي بود مي توانند نمادي از تمدن والاي انسان در جوامع پيشين ايران بشمار روند . اما افتخارات بر جاي مانده از ايران باستان در همين محدوده خلاصه نمي شود ، بلکه با تعمق بيشتر در آداب و آيين هاي قوم آريايي و تعاليم زرتشت که در آن زمان تازه به مرحله ظهور رسيده بود ، جايگاه زن ايران بيش از پيش نمايان مي شود .
زن در ايران باستان به معناي واعقي در هر مکان و زمان به طور برابر در فعاليت هاي سيستم اجتماعي شريک مرد بود و حتي در جهت قوانين ديني مي توانست به مرحله « زوت » برسد ، يعني درجه اي در مقام بالاي مذهبي که لازمه آن ، فراگيري علوم ديني تا بالاترين مرحله آن بود .
روز زن ، يکي از جلوه هاي ويژه زنان در عصر باستان بود . اين در حاليست که در آن دوره ، اقوام ديگر مشغول جنگ و جدال در کوهها و بيابان ها بودند و حتي در يونان و روم باستان که ادعاي تمدن بالاي بشري را داشتند ، کشتن همسر بدست مرد ، امري غير مجاز شمرده نمي شد . در اين گير و دار بي قانوني بود که ايراني ، روزي را براي قدرداني از زن اختصاص داده بود . اين روز بنا بر گفته عده اي پنجم اسفندماه بوده که به عنوان روز سپاسگزاري از زنان شناخته شده است . در اين روزها زنان در خانه ها مي نشستند و مردان مسئوليت هاي آنان را عهده دار مي شدند تا به نوعي با وظايف زن و چگونگي آن آشنا گردند .
کريستين سن ( خاور شناس بزرگ دانمارکي ) ، مي گويد : رفتار مردان نسبت به زنان در ايران باستان هميشه با نزاکت بود . زن چه در زندگي خصوصي و چه در زندگي اجتماعي از آزادي کامل برخوردار بود . در مورد آزادي در ازدواج هيچ چيز مستندتر و موجه تر از رفتار خود زرتشت نسبت به دختر کوچکش « پروچيستا » نيست . او رو به دخترش مي گويد که اهورامزدا (جاماسب ) را که مردي دانشمند است ( وزير گشتاسب و منجم و ستاره شناس ) براي همسري تو برگزيد . در ادامه در بند آمده است : پس برو با خردت نيک مشورت کن و با عشقي پاک و آگاهي کامل رفتار نما . ( 3- 53 )
آثار همين تفکرات در خور توجه بود که زن را در کنار مرد ، بي هيچ تمايزي قرار مي داد . تا جايي که باستان شناسان در حين بررسي الواح بدست آمده از چگونگي ساخت تخت جمشيد ، اين بناي جاودانه بي نظير ، رد پاي شراکت زنان را به وضوح در کنار مردان مشاهده کردند که البته اين آثار و الواح هم اکنون در موزه هاي مختلف دنيا به خوبي محافظت مي شود !
پس از شکست هخامنشيان ، جايگاه ارزشي زن به تدريج سير نزولي خود را طي مي کند و باعث اين امر ، تاثيرگذاري وضعيت اجتماعي يونانيان در آن زمان بود . اين وضعيت تا زمان اشکانيان ادامه داشت ، و با ظهور اشکانيان اوضاع موجود کمي تا اندکي بهبود يافت و زن تا حدي از محدوده شرايط گذشته خارج شد . اما باز به دليل وسعت قلمرو حکمراني اشکانيان و تداخل آداب و رسوم ديگر اقوام با ايرانيان ، دگرگوني چشمگيري در سيستم اجتماعي ايران به وجود آمد که قطعاً اين مسأله بر روي جايگاه زنان آن زمان نيز تأثير داشت .
در آن دوره ، نظام فئودالي متمرکز در حال گسترش بود و بنابر اقتضاي چنين شرايطي ، زن نيز مانند زمين و ديگر کالاها ، رفته رفته در قلمرو احتياجات مرد قرار گرفت ، تا جايي که دختر در آستانه ازدواج ، نخست به خانه خان و کدخدا مي رفت و با کسب اجازه ، ازدواج مي کرد ، و همين مسأله بي رنگ ساختن قواعد دوره هخامنشي را نمايان مي سازد .
با به روي کار آمدن حکمرانان ساساني ، اندکي از تعاليم زرتشت ، مجدداً خود را در ميان سيستم اجتماعي نشان مي دهد و شرايط زيست محيطي زنان به نسبت دوره هاي قبل بهبود مي يابد . آن طور که از شواهد به جا مانده بر مي آيد ، مادر شاهپور دوم ، نزديک به 20 سال ، يعني پيش از تولد خود شاهپور ، تا سن قانوني او ، به همراه مشاورينش ، امور مملکت را اداره مي کرده است .
اين نوسانات اجتماعي همچنان ادامه دارد تا جايي که در عصر غزنويان تعصب بيش از حد به روي زنان حرف اول را مي زند . اما سلجوقيان که پس از آن به حکومت رسيدند ، دگرگوني هاي قابل توجهي را در ارتباط با وضعيت زنان به وجود آوردند . براي نمونه ، مهستي گنجوي که از شاعران بنام دوره سلجوقيان به حساب مي آمد ، از جمله زنان بي باک و معترض به نابرابري حقوق مردان و زنان آن زمان بود .
کل گفتار ، شمه اي ناچيز از زنان گذشته اين ديار بود . البته با توجه به اين مهم که اسناد و مدارک موجود در زمينه شناخت کهن ترين تمدن بشري ناقص و ناچيز است و آنچه که در اين زمينه بيان مي شود ، با استفاده از آثار اندک باقيمانده از بقايا و آثار قديميست ، و اين تنها قسمتي از اصالت فکري و اعتقادي قوم آريايي بود که اکنون در قرن 21 ، در عصر صنعت و رايانه ، انديشه پاک فرزندان آرتميس ها و آرتوينس ها ، در جدال با تفکرات ضد زن رنگ مي گيرد .
سخن شما درست است و چون درست و بجاست،حرفی ندارد.پاسخ پرسشهای شما نیز این است:هرگاه از دین تفاسیری دلخواهانه و ابزارگرایانه بیاورند،نتیجه همینی می شود که شما می گویید.
امروز تو دنيا همون كسايي كه دم از آزادي مي زنن حجاب رو تا دانشگاههاشون و اداره ها و نهاد ها شون ممنوع كردند . حتي اجازه درس خوندن به مسلمانان و كساني كه حجاب دارند نمي دن كجاي تمدن و فرهنگ اينو گفته ، و اينو بدونيد تو اين مملكت خون شهداي زيادي ريخته شده به خاطر حفظ اسلام حفظ استقلال حفظ شرف و حيثت اين مرز وبوم پس تا زماني كه خون شهدا و نفس و عطر بوي شهدا تو اين مملكت به مشام مي رسد ما اجازه نمي ديم به كساني كه فقط حرف و انديشه غرب گرايان رو نشخوار مي كنند بخوان خدشه اي به اين مللكت به حيثت شرف و غرور و ناموسش وارد كنند همونهايي كه خبر از 8 سال جنگ و دفاع از مملكت رو ندارند و حتي بويي از جنگ به مشامشون نرسيده الان دارند اينجوري دم از آزادي و شرف مي زنند مي خوام بدونم اون موقع كجا بودند كه جوانان دسته گل ما همينجوري پر پر مي شدند.
سلام erfan25
دوست عزیز این ادبیات برای تالار گفتگوی همدردی زیاد مناسب به نظر نمی رسد. فراموش نکنید ما قبل از اینکه از محتوای کلاممان بتوانیم نظراتمون را بیان کنیم، از لحن، و شکل و نحوه گفتارمان پیغامهایمان را انتقال می دهیم.
چه بسا اینگونه ادبیاتها خودش منجر به مکانسیم دفاعی افراد شود.
من شما را درک می کنم.... اما لحن ملایم آن چیزی است که ما از بزرگواران خود آموخته ایم و عقل هم بر آن صحه می گذارد، اینطور نیست....؟
سلام
عرفان عزیز، هرچند باز هم به پرسشهای طرح شده توسط این حقیر پاسخی داده نشده ( که بسیار مهم بود) ولیکن ذکر چند نکته خالی از لطف نیست.
اگر نمره آقای مطهری در اسلام شناسی عالی باشد بگمانم نمره ایشان در غرب شناسی نمره قبولی نیست. عرفان عزیز بنده به واسطه شغل و تخصصم چندین ماموریت شغلی و سفر شخصی به خارج از کشور داشته ام و چند ماهی در بلاد کفر زیسته ام چه آنزمان که مجرد بوده ام و چه در دوران متاهلی. بسیار مشتاقم که بگویم آنچه دیدم بسیار بسیار با تبلیغات رسمی حکومتی و تصورات شما فاصله دارد. و اساسا نگاه و دیدگاه من در خصوص حجاب اسلامی ( نه پوشش ) و فلسفه آن با آن تجربه شخصی متزلزل گردید است. صادقانه اعتراف می کنم اولین بار که وارد استخر هتل شده بودم ( جوان مجرد ایرانی) برای چند دقیقه آنچنان بهتزده بودم که بگمانم اعمالم غیر عادی می نمود ولی این حیرت بیش از چند دقیقه نپایید و همه چیز آنچنان عادی گشت که دیگر آن بانوان پوشیده در لباس شنا دیده نمی شدند بگونه ای که در روزهای بعد علیرغم هوای سرد بیرون، گشت و گذار و دیدن زیبایی های معماری شهر و مردم در پالتو و مراکز خرید بر ماندن در هوای گرم و مرطوب استخر رجحان داشت. غیر از این نیز نمی تواند باشد چرا که در این صورت هیچکس به هیچ کاری نمی رسید و همه مردان و زنان غربی می بایست در فکری جز این نباشند. و این با کیفیت تحصیل، تحقیق، تکنولوژی و کار منطقا سازگار نیست.
بر خلاف تصور آقای مطهری و شما که از ایشان نقل قول می نمایید، آنچنان که من دیده ام زنان غربی به مراتب آرایش کمتری نسبت به زنان مشرق زمین دارند. نه آنچنان که آقای مطهری در مثالی می نویسند
"زنم در موقع خواب به يك دلقك درست و حسابی مبدل میگردد . موقع خواب برای اينكه موهايش خراب نشود يك كلاه توری بزرگ به سرش میبندد" و یا " خانم روی تخت میخوابد و كلفت كيسهها را به دست و پای او میكند و بيخ آن را با نخ میبندد . چون ناخنهای دست و پايش مانيكور شده و دراز است ، برای اينكه به لحاف نگيرد و چند شش نشود و احيانا نشكند دست و پای خود را در كيسه میكند و به همين ترتيب میخوابد " .
چرا وقتی میخواهیم مثالی بزنیم آن مثال حداقلی یا حداکثری است؟ بگمانم آقای مطهری یک هنرپیشه یا خواننده درجه دو کاباره ای را مثال زده اند. اگر همچون من شاهد بانوی جوان و مهندس آلمانی با کلاه ایمنی و بدون آرایش که هدایت دستگاه full face حفاری را عهده دار بود شاید تجدید نظر می نمود. و یا آنگاه که مرقوم فرموده اید
"در اوضاع و احوال تجدد مابی بی منطق حاضر جز در دهات و در ميان افراد سخت متدين كه اصول اسلامی را رعايت میكنند زنی پيدا نمیكنيد كه نيروی او واقعا صرف فعاليتهای مفيد اجتماعی يا فرهنگی يا اقتصادی بشود"
لطفا خود در این نوشتار خود توجه و تفکر نمایید نتیجه گیری با شما.
بگذریم. دوستی بشوخی می گفت که فقط در ایران بدحجاب داریم در بقیه دنیا یا آزادانه بی حجابند یا آزادانه محجب.
عرفان عزیز
بحث فلسفی نیاز به خویشتنداری و احترام به عقاید مختلف دارد. هر چند تمام رزمندگان جنگ شایسته بهترین احترامها می باشند ولی الزاما همه با تفکر شما وارد جنگ نشده اند. پس لطفا خون آنها را به نفع خود غصب نکنید. اگر تاب شنیدن صدایی غیر از همفکران خود را ندارید آنگونه که نوشته اید "زماني كه خون شهدا و نفس و عطر بوي شهدا تو اين مملكت به مشام مي رسد ما اجازه نمي ديم به كساني كه فقط حرف و انديشه غرب گرايان رو نشخوار مي كنند بخوان خدشه اي به اين مللكت به حيثت شرف و غرور و ناموسش وارد كنند " پس وارد گروه های عملگرا شوید (معروف به گروه فشار) نه تالارهای گفتگو. بیاد داشته باشید که همه مملکت مال شما نیست که اینگونه اجازه دهید یا ندهید. به شما پیشنهاد می کنم بیشتر مطالعه کنید و کمتر بنویسید. مگر در مملکت اسلامی به بانوان مسیحی اجازه داده میشود که بدون روسری در خیابان ظاهر شوند که چنین انتظاری از غرب دارید کما اینکه شما چون در این زمینه مطالعات کمی داشته اید اینگونه بی مهابا و با خشونت می نویسید. بدانید که 40 سال بعد از انقلاب بزرگ فرانسه از انجاییکه کلیسا هنوز در قدرت ریشه داشت، سعی داشت تا دوباره وارد قدرت شود در آنزمان قانون ممنوعیت تظاهر به مذهب (هر مذهبی)در اماکن دولتی به تصویب رسید. شما اگر مسیحی هم باشید نمی توانید در مدرسه دولتی گردنبند صلیب داشته باشید یا در اداره پست دولتی عرقچین یهودیها را بر سر بگذارید. ولی شما بکرات در خیابانهای پاریس خانمهای محجب را می بینید بدون اینکه کسی مانع آنها شود. عرفان ناشکیبا، بیشتر کتاب بخوانید و نیز از تفکرهای مختلف بخوانید.