RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
نقل قول:
نوشته اصلی توسط محمدابراهیمی
سلام خانم دختر مهربون محترم سو ا ل از شما
سلام آقای ابراهیمی
1ـ چه خواننده موسیقی دوست دارید
زیاد روی اسم خواننده تعصب ندارم. از هر آهنگی که متنش و آهنگش رو خوشم بیاد گوش میدم.
2ـ چه رشته ورزشی دوست دارید
شنا، والیبال
3ـ ایا تالار توانسته تغییر مثبتی در شما ایجاد کنه
بله. خواجه حافظ شیرازی فقط نمیدونه فکر کنم:)
4ـ دوست داری نفر بعد صندلی داغ چه باشد
آقای محمد ابراهیمی :)
5ـ زییاترین تصویر ذهنی یا خاطره تان چیست
نگاه کردن به دریا رو خیلی دوس دارم. حتی شنیدن صداشو هم دوس دارم.
6ـ ایا به ارزوهای دوران کودکی خود رسیده اید ان را بیان کنید
یادم نمیاد چه آرزوهایی داشتم. فقط یادمه دلم میخواست فضانورد بشم که نشدم:D
8ـ منطقی ترین فرد توی تالار رو معرفی کنید
من این طوری برداشت میکنم که این عزیزان، جنبه منطق توی کلامشون تقریباً اولین چیزیه که به چشم میاد: مدیر همدردی، فرشته مهربان، کامران2007
9ـ کدام خیابان تهران دوست دارید
یه سری خیابون که آخرش به مترو میرداماد منتهی میشه
10ـ بهترین کتابی که مطا لعه کردید نام ببرید
هنوز مزه ی کتاب منِ او توی وجودمه. قشنگ بود خداییش.
11ـ به یاد موندنی اهنگی که شنیدین
آهنگای مازیار فلاحی رو دوس دارم. برام خاطره انگیز هم هستن.
12ـ چه ماشینی دوست دارید
یه چیزی بگم وسعتون برسه میخواید برام بخرید:)
206
13ـ چه غذایی خوب درست می کنید
زیاد غذا درست نکردم تا به حال که ببینم کدومشو بهتر درست میکنم:)
14ـ با لوله کتاب زرشک یک جمله بساز
گوشه ی کتابش نوشته بود لوله ی زرشکی یادت نره. شما میدونید یعنی چی؟
16ـ به نظر شما در زندگی مجردی باید چه چیز بیاموزیم
صبر
17ـ بزرگترین ضعف خانم ها چیه
خیلی کلیه! خانم ها ضعفی ندارن که تا این حد کلی و عمده باشه!
18ـ چه مطلب یا پستی در تالار برای شما خنده دار بود
همه ی پست های قسمت سرگرمی و تفریح برام جالبه
19ـ بهترین و بدترین دوران درس و تحصیل
بهترین دوران پیش دانشگاهیم.
بدترین اول راهنمایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط محمدابراهیمی
20ـ جمله زیر در یک خط توصیف کن
مدیر همدردی
آدمای زیادی به واسطه ی ایشون طعم محبت و همدلی ِواقعی رو توی محیط مجازی چشیدن
فرشته مهربان
خیلی از تحلیل هاشون رو واقعاً قبول دارم و همیشه تحلیلها و راهنماییهاشون رو میخونم.
انی
مامان مهربون و متخصص تالار:) خیلی دوسشون دارم:46:
حامد
کدومشون؟
جناب 65 یا جناب لرد؟
حامد 65:
مسئولیت پذیره. از این اشخاصی که یه کاری بهش بسپری با خیال راحت میتونی منتظر نتیجه ش باشی.
لرد حامد:
ظاهراً جدیداً اتفاقاتی افتاده:163: حال و احوالشون که اینجوری میگفت!
کیوان
مدیری که سرشون خیلی شلوغه. از مشکلاتشون زیاد خبر ندارم. فقط افتخار آشنایی با نوه هاشونو دارم:)
بلو اسکای
همیشه براش آرزو میکنم دوسه تا از سنسوراشو خاموش کنه. زیادی حساسه به محیط اطرافش. نینیشم خیلی ماهه فکر کنم:)
نازنین 1
یه دختر پر انرژی که جدیداً شنیدم مدیر میخواد بشه:)
داملا
دوست با معرفت تالار که خیلی هم خاطرش پیش ما عزیزه:72:
سرافراز
نفهمیدیم آخرش تونست رها کنه یا نه! کاش بیاد بگه برامون.
با لهای صداقت
تاپیکای اول و آخرشون رو که میخونم، تازه میفهمم رشد یعنی چی.
سارا بانو
خانم دکتر مهربون تالار که سرش خیلی شلوغ شده. تحلیل های ایشون هم برای من خیلی کاربردی هست. واقعاً جای خالیه دوستای قدیمی حس میشه.
خارپشت
زیاد و خیلی زود با احساساتش راه میاد. میشه همونی که حسش ازش میخواد.
فرهنگ 27
خیلی رک و صریح صحبت میکنه. البته خوبه ها. راهنمایی هاش رو با تمثیلای جالبی که به کار میبره به خاطر میارم.
بی دل
نوع نگارشش رو دوس دارم. اگه بخواد میتونه طنزی بنویسه که کسی از خوندنش ناراحت نشه، همه هم بخندن. توانایی کمی نیستا!
خانم بی نهایت
موقعیتشون رو که میخونم، فکر میکنم هیچ وقت من، از پس اینجوری زندگی کردن بر نیام.
خیلی دوس داشتم همچین توانایی ای داشتم. اما فعلاً که ندارم.
براشون آرزوی موفقیت دارم
خانم پاییزان 2
کودکان درونمون تازه با هم آشنا شدن:) بسی خوشبختم از آشناییشون:)
خانم گلنوش 67
از مشکلاتش کم شنیدم. بیشتر کمک هایی که به دوستان میکنه رو دیدم.
محمد ابراهیمی
عضو قدیمی تالار که بی دریغ به همه محبت میکنن. بدون هیچ چشم داشتی.
ادامه سوالا رو به زودی جواب میدم ایشالا.:72:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
به به سلام بریم دختر مهربون رو نقره داغ کنیم :D
سلام عزیز دلم
خوبی دختر گلم؟
نترسیا فقط یکم جیییییییییزه :) http://www.freesmile.ir/smiles/252119_tribal2.gif http://www.freesmile.ir/smiles/65661...t3bvk40p7q.gif
1- چرا ما جدیدا رو هی میگید جدید؟ تخسیره ما چیه دیر اومدیم اینجا؟ http://www.freesmile.ir/smiles/375619_v6n95k.gif
0) شنیدم کودک درونت پسره؟ چه توضیحی داری بدی؟ زود تند سریع جواب بده!!!!!
ها ها ها ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ( ستاد گیر دادن الکی به دختر مهربون :311: )
1) دختر مهربون چه رویاهایی داره؟ http://www.freesmile.ir/smiles/156419_springsmile.gif
2) دختر مهربون بالاخره با کی ازدواج میکنه؟ http://www.freesmile.ir/smiles/494019_stp.gif
3) اگه 3 تا دست داشتی چیکار میکردی؟
4) دنیا بدون خانم ها چه شکلیه؟
5) دوست داری بری تو کدوم گزینه زندگی کنی یک مدت؟
الف) 1 کلبه خوشگل با دیوارایی که پر از گل های صورتی و شکوفه های بهاریه تو 1 جنگل سر سبز که پرنده ها میخونن و صدای برکه هم میاد
ب) 1ویلای ساحلی زیبا و مدرن کنار دریا
ج) یک هتل مجلل و بسیار زیبا با امکانات تفریحی کامل
د) یک چادر صحرای بسیار مجهز در یک شب زیبای کویری
6) فکر می کنی 10 سال دیگه همین موقع کجایی؟
7) برنامت واسه ادامه زندگی چیه؟
8) فکر می کنی پاییزان2 با پرهای تو آلاچیق چیکار کرد؟
9) کدوم اسم دخترونه و پسرونه رو خیلی دوست داری؟
10) فکر می کنی بچه های تالار چه شکلین هر کدوم؟ http://www.freesmile.ir/smiles/423719_putersmile1.gif
11) بهار شادی رو چه جور آدمی میبینی؟
یک انتقاد :
یک تقطه مثبت :
12) خط کش فرشته مهربون چه شکلیه؟ تو خط کششو دوست داری؟
13) دوست داری تو تالار لباس صورتی تنت کنی؟
14) آشپزی یعنی چی از نظر تو؟
15) یک جمله واسه بچه ها با دست خط خودت بنویس (ستاد تنبیه کردن کوچولوهای بدون
نقاشی در زنگ نقاشی :311: )
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
ســـــــــــــــلام به بچه های جدید و قدیم :72:
دختر مهربون چه حسی داری از اینکه این همه داغ شدی؟خنک کننده نمیخای؟
بدو بیا جواب بده:
1.دختر مهربون!من تو فیزیک سال سوم تعیین جهت نیروی وارد به بار رو تو میدان خیلی
دوست داشتم،الان هم دست معلممون و انگشت شست که جهت میدان درونسو یا برون سو و همه ی اینا که چقدر خوب بهمون یاد میداد،یادمه،تو از فیزیک کدوم قسمتو بیشتر دوست داشتی؟
حرفه و فن یادته تو راهنمایی،خوشت میومد؟
2.انتگرال sinx dx؟میدونم که برات خیلی راحته ولی بگو.
3.شترسواری که دولا دولا نمیشه!یعنی چی؟کجا استفاده میشه؟
کلش بو قرمه سبزی میده ،تا حالا این بو از کلت بلند شده؟
4. صمیمیتتو چجوری نشون میدی به دوستات؟
5. همین الان ِالان چه ارزویی میکنی تا خداهمین الان ِالان براوردش کنه؟
6.یه خصوصیت خوبی که تو داریو من ندارم و بالعکس،من دارم تو نداری،رو بگو؟چه چیزی از من فهمیدی و تعجب کردی یا هیجانزده شدی؟با توجه به شناخت مجازی چند ماهمون،یه انتقاد ازم بکن؟
7.صبح تلویزیون،حرم امام رضا رو نشون میدادن،همون شعرمعروف امده ام شاه پناهم بده رو هم گذاشته بودن،همچین دلم گرفت که :302:،یاد اون روز ِتو هم افتادم که دلت بدجوری گرفته بود برا مشهد،یادته؟
حستو بگو از تصویره
http://www.hamdardi.net/imgup/27603/...51f4f2e92c.jpg
8.سرگرمیت چیان؟الانه هم رادیو گوش میدی؟بزار من یه تبلیغات بکنم دیگه،رادیو فرهنگ از ساعت 00:30 بعضی شبها برنامه های مشاوره ای روانشناسی داره(اسم برنامه شبستانه)بعضی کارشناساش هم خوبن،خواستین گوش کنید،یه برنامه هم هست تو رادیو جوان بامداد سه شنبه(چه فرصتی چه شبی)فرزاد خان حسنی گویندشه،من کلا با اون برنامه حال میکنم چون موضوعش در مورد علاقمندیهای منه،فقط حیف که خیلی شبا تو نصفه هاش خوابم میگیره.الان فراموش کردی سوالم چی بود،هان:311:
9.هدفت از رفتن به انجمن ازاد چیه؟راستی یه چیزی،هدیه الان تنهایی شارژ نکن،من الان که نمیتونم
شارژ کنم،چون کمتر وقت میکنم بیام همدردی،بزارین نزدیکای عید بریم اون ور مرزها،هزینه ی سفرو هم حامد تقبل میکنه،حالا یا از خزانه همدردی یا از جیب خودش:311:
گذشته از شوخی،یکم فکر اقتصادی داشته باشین،تو عید شارژ نیم بهاست:326: اونموقع من میام :311:
10. دختر مهربون تو موقعیت زیر رفتار جراتمندانه،منفعلانه،پرخاش گرانتو(اصلا داری مگه؟ :311:) بگو؟
یه خانوم تو سالن دانشکدتون بیاد نه بزاره نه برداره،همینجوری یه سیلی
بخوابونه دم گوشت،تو هم قبلش دندون درد داشتی،حالا با این ضربه انگار روح از بدنت جدا شده،بگه حالا پسر منو از راه به در میکنی و..بعد همه دانشجوها هم اونجا جمع شدن،یکی از دوستات میگه اوا دختر مهربون
چی شده؟خانم ضارب میگه وا مگه تو فلانی نیستی و...(مطلبو که گرفتی،اشتباهی یه سیلی خوردی :D،خلاصه که موقعیت اسفناکیه،میخام بدترین شرایطو در نظر بگیری و خلاصه ناراحت بشیو و بعد جواب بدی)
11. تو سری قبلی هم تصویر نزاشتی برا بچه ها،ایندفه رو باید بزاری،برا هر کی که تو ذهنته، بزار،برا بچه های از یاد رفته هم یه تصویر کلی بزار،برا من حتما بزار.
12. بوی عید یواش یواش داره میاد،اگه خرید کنی واسه عید از دو سه ماه پیشش دست به کار میشی یا نه همون دم دمای عید میری؟الان هم مثل بچگیا اسفند رو بخاطر حال و هوای عید دوست داری؟
13.چند تا چیز که تو موقعیتهای مختلف خیلی بهت میچسبه و حالتو جا میاره رو بگو .
منظورم اینمدلیه،بعنوان مثال:شبای گرم تابستون که خونه نمیتونی بخوابی،بری پشت بوم،تراس،حیاط بخوابی و نسیم خنک هوا بیاد بخوره به سر و صورتت،سردت بشه،دندونات از سرما بهم بخورن،پتو رو محکم بکشی سرت،خیلی میچسبه، نــــــــه؟
14. اگه قرار بزاریم همو ببینیم خجالت میکشی ازم،نه؟منم خجالت میکشم،وای فکرشو بکن،ادم زبونش فک کنم قفل شه،ولی فک کنم زیبایی دنیای مجازی به همین ذهنیت خیالی داشتن از طرفه،من اینجا رو مثل رادیو میدونم که فقط صدای گویندشو میشنوم (اینجا نوشته ها رو میبینم و تصویرسازی میکنم) و این برام جذابتره،وقتی ادم قیافه اون گوینده رو میبینه تو ذوقش میخوره،تمام تصوراتش بهم میخوره و...
حالا اگه منو دیدی،بنظرت اولین واکنشت و واکنشم چی میتونه باشه؟
15. از کی چادر پوشیدی؟به خواسته ی کی؟اگه همسرت بگه من نمیخام چادر بپوشی یه حجاب کامل با مانتو داشته باش،قبول میکنی؟
دختر مهربون مثل اینکه سیستم سوال کردنم عوض شده،بیشتر از اینکه از تو سوال کنم خودم حرف زدم،چون دوست داشتم و دوست داشتی که بیام کنار صندلیت،تو هم که خواهش التماس که سوالها ملایم باشه،ملایم ناک اومدم پیشت!
خسته نشی الهی :46:
این محدودیت شکلک گذاری منو هم بدجوری ازار میده،همیشه مجبورم چند تاشو حذف کنم .
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
سلام.
امروز روز آخره.:227:
اول بذارید داستانی که حامد65 میخواست رو براتون اینجا بنویسم. بعدش ادامه ی سوالا رو جواب میدم.
قبلش از هدیه عزیز و فرهنگ عزیز و حامد عزیز، عذر خواهی میکنم:72::72:
نقل قول:
با این کلمات یک داستان جنایی بنویس:
همدردی، دختر مهربون، هدیه، آفت های احتمالی مشاوره، کودک درون، فرهنگ، حامد65، پرویز پرستویی، سرندیپیتی، تصاویر سه بعدی با استفاده از توابع ریاضی، باغ همدردی.
****************************
کار کوچیکی نبود میخواستن کودک درونش رو به قتل برسونن. حامد65 از واسطه ای حرف میزد که خودشو پرویز پرستویی معرفی کرده بود. میگفت برای این کار میتونه قاتل فیلم پدر خوانده رو استخدام کنه.
باید تمام همدردی رو میگشتن. ناچار بودن از اعضای تالار استفاده کنن. هدیه به تازگی عضو کوشا شده بود پس کسی نمیتونست بهش شک کنه. فرهنگ هم گزینه ی خوبی بود. مجبور شدن یه کمی هزینه ی قرارداد رو بالا ببرن تا راضی به این کار بشن.
فرهنگ فعالیتشو شروع کرده بود. مدام توی تاپیکای مختلف از کودک درون میپرسید تا بتونه به جای اصلیش پی ببره. بالاخره تونست پیداش کنه. تعداد زیادی از اونها رو توی باغ همدردی با هم دیده بودن. حتماً کودک درون دختر مهربون هم به اونجا سر میزنه. هدیه اطلاع میده که چند باری اونو تا نزدیکی های صبح توی باغ دیده. فرصت مناسبی بود!
چند روز بعد مردی با عینک دودی بزرگ و پالتوی سیاهی که یقش نصف صورتشو پوشونده بود، جلوی در باغ میرسه. مرد سیاه پوش از ماشینش پیاده میشه..
حامد65: آفت های احتمالی مشاوره رو خوندی؟
مرد سیاه پوش: آره. ولی تصاویر سه بعدی با استفاده از توابع ریاضی جالب تره.
جملات رمز با ظرافت خاصی انتخاب شده بود. هیچ کدوم از بچه هایی که توی باغ مشغول بازی بودن متوجه حضورشون نشدن.
قاتل مجهز تر از همیشه اومده. انگار چند جای دیگه هم قرار داره. وقتی حامد از علت عجله ش میپرسه، همینطور که داره اسلحه ش رو آماده میکنه میگه: "این روزا اوضاع اقتصادی خوب نیست.باید چند شیفته کار کنم. مجبورم. همه مجبوریم!"
محل دقیق مقتول روی نقشه ی تالار بهش نشون داده میشه.
مرد سیاه پوش میره تا با دست پر برگرده. همه منتظرن...
چند دقیقه بعد، مردی بدون عینک دودی ِبزرگ و با چشمانی خیس برمیگرده. سکوت فضا رو میگیره...
بالاخره مرد سیاه پوش سکوت رو میشکنه..
"رفتم که کارو تموم کنم. دیدم اونجایی که شما آدرس داده بودین، کودک درون دختر مهربون نشسته جلوی تلویزیون و داره سرندیپیتی نگاه میکنه. شما به من نگفته بودید مقتول یه کودکه!!"
قاتل همه ی پولی که بابت این کار گرفته بود رو روی میز مدیریت حامد65 میذاره و برای همیشه از تالار میره...
******************************
رمان شد! اگه خیلی بی مزه بود ببخشید دیگه:72:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
براوو براوو دختر مهربون :46:
:104: :104: :104:
عالی بود داستانت....واقعا ذهن خلاقی داری!!!!
فکر کنم فیلم نامه نویس خوبی میشدیا .... خیلی ذهن خلاق باحالی داری...
آقا حامد یکی رو اجیر کرده بود واسه کودک تو؟؟؟ :163:
فرهنگ هم هی تو باغ پرس و جو می کرد؟ :163: نکنه سراغ کودک منم بیان؟ آخه قهر کرده
رفته 1 گوشه قایم شده! :311: می ترسم پیداش کنن اما خوب قاتل مهربونه :311:
قتل به خاطر یک مشت دلار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :311:
ولی واقعا داستان جالبی بود من خیلی خوشم اومد :)
با استعدادی ها دختر گلم
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
نقل قول:
نوشته اصلی توسط محمدابراهیمی
21ـ مهمترین چیزی که از همدردی یاد گرفتی
راه مقابله با احساسات منفی رو یاد گرفتم. (البته یه کمی)
و اینکه منطق رو چه جوری توی فکرام و تصمیماتم وارد کنم.
22ـ تالار همدردی چه هدفی را دنبا ل می کند چرا
مدیرای عزیز باید اینو جواب بدن فکر کنم:)
23ـ به نظرت مدیر همدردی چه شکلی هستن
به نظرم قدشون متوسطه، چهارشونه هستن. عینکی نیستن. چهره ی مهربونی باید داشته باشن:)
24ـ چطور می شه فهمید کسی در احسا ساتش صادق هست یا نه
این روزا سخته تشخیص این موضوع
25ـ عاشق خدا چه خصوصیاتی باید داشته باشه
از صبح که چشم باز میکنه تاشب که چشماشو میبنده باید حواسش به کاراش باشه.
ولی مگه میشه عاشق خدا بود؟
26ـ به چه میزان اطلاعات روانشناسی در زندگی شخصی ات کمک کرده وتاثیر گذار بوده است
خیلی اطلاعات زیادی ندارم. اما همین قدر هم خیلی برام مفید بوده.
27ـ احساسات خود را وقتی خیلی شدید می شوند چگونه کنترل می کنید احساس غم خشم نا امیدی نگرانی خوشحا لی
توی همشون، سعی میکنم با خودم دیالوگ داشته باشم تا بهتر بتونم کنترلشون کنم.
من دقت کردم دیدم وقتایی که اختیارم از دستم خارج شده و مثلاً خشم بیش از حدی نشون دادم، چند لحظه قبلش تا چند لحظه بعدش، ارتباطم با درون خودم قطع شده بوده.
با دیالوگای درونیم، خیلی بهتر میتونم به خودم مسلط باشم.
28ـ از یک تا بیست چه نمرهای به خودت میدهی
12
29ـ با چرخ درخت صندوق یک جمله بساز
روی صندوق عقب ماشینش نوشته بود:
درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را
30ـ چه وقتی عصبانی می شوید
وقتی که یکی عصبانیم کنه:)
بی شوخی، وقتی یکی حقی که من دارم رو ازم بگیره و به هیچ وجه راضی نشه که داره اشتباه میکنه.
31ـ چقدر مدیر تالار رو دوست داری چقدر ازشون چیزیاد گرفتی
مدیر همدردی رو 10 تا دوس دارم:)
خیلی چیزا یاد گرفتم. ولی هنوزم هیچی بلد نیستم!
32ـ دوست داری کنسرت گروه اریان و بنیامین بروید
نه. به کنسرت زیاد علاقه ندارم
33ـ یک بیت شعر قشنگ بگو
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
34ـ یک جمله اموزنده به اعضا تالار هدیه کنید
برای جبران اشتباهاتمون، هیچ وقت دیر نیست.
35ـ یک ضرب المثل بگوید
آنرا که پاک است، از محاسبه چه باک است
36ـ یک جمله درباره مادر پدر بگوید
هیچ کس نمیتونه زحماتشون رو جبران کنه.
امیدوارم همیشه موفق باشید
سلامت باشید. ممنونم ازتون.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
[b]
به به سلام بریم دختر مهربون رو نقره داغ کنیم
سلام عزیز دلم
خوبی دختر گلم؟
سلام مرسی از استقبال:)
به لطف شما. نفسی میاد و میره. وسط این همه دود دیگه فکر کنم اونم (نفسمو میگم) نیاد بالا (سرفه)
نترسیا فقط یکم جیییییییییزه http://www.freesmile.ir/smiles/252119_tribal2.gif http://www.freesmile.ir/smiles/65661...t3bvk40p7q.gif
1- چرا ما جدیدا رو هی میگید جدید؟ تخسیره ما چیه دیر اومدیم اینجا؟ color]]
از منفیا شروع کردی که ما فکر کنیم کم سوال پرسیدی؟:)
حالا منم همچین قدیمی نیستم!
بعدشم جدید مگه بده؟ همه چیز جدیدش خوبه:)
0) شنیدم کودک درونت پسره؟ چه توضیحی داری بدی؟ زود تند سریع جواب بده!!!!!
ها ها ها ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ( ستاد گیر دادن الکی به دختر مهربون )
نمیدونم:(
از این پسر بچه های شیطونم هست. از اینا که از در و دیوار بالا میره!
دیدی که چند روز بود افسارش از دستم خارج شده بود همش تو باغ شیطونی میکرد!
1) دختر مهربون چه رویاهایی داره؟ http://www.freesmile.ir/smiles/156419_springsmile.gif
الان یکی از رویاهام اینه که خانوادمون بشه دور هم جمع بشن. همه چی ریخته به هم
دست رو دلم نذار دوس جون:302:
2) دختر مهربون بالاخره با کی ازدواج میکنه؟
مگه سریال ایرانیه (که از اولش معلومه کی با کی ازدواج میکنه)؟
شایدم اصلاً ازدواج نکنه اما اگه ازدواج کرد،
قطعاً با شوهرش.
3) اگه 3 تا دست داشتی چیکار میکردی؟
فکر کنم قاطی میکردم!
4) دنیا بدون خانم ها چه شکلیه؟
خیلی خشن میشه!!
5) دوست داری بری تو کدوم گزینه زندگی کنی یک مدت؟
الف) 1 کلبه خوشگل با دیوارایی که پر از گل های صورتی و شکوفه های بهاریه تو 1 جنگل سر سبز که پرنده ها میخونن و صدای برکه هم میاد
ب) 1ویلای ساحلی زیبا و مدرن کنار دریا
ج) یک هتل مجلل و بسیار زیبا با امکانات تفریحی کامل
د) یک چادر صحرای بسیار مجهز در یک شب زیبای کویری
الف و دال به نظرم جالب تر میاد.
حالا بین این دوتا، انتخاب سخته. اگه گزینه ی دال، تلسکوپم داشته باشه، میرم اونجا. اما الان که نداره میرم الف.
6) فکر می کنی 10 سال دیگه همین موقع کجایی؟
توی خونه ی خودم بالاسر بچه هام
7) برنامت واسه ادامه زندگی چیه؟
الان یه سری کلاس دارم میرم. میخوام اونا رو تموم کنم.
امسال واسه ی ارشد شرکت نکردم. میخواستم یه استراحت به خودم بدم. سال دیگه ایشالا میخوام شرکت کنم.
برنامه های دیگمونم که دست خودمون نیست:)
8) فکر می کنی پاییزان2 با پرهای تو آلاچیق چیکار کرد؟
راست میگیا! فکر کنم یه تولیدی بالش زده باشه!
بگو پس واسه چی هی میگفت من خودم همه رو جمع میکنم
9) کدوم اسم دخترونه و پسرونه رو خیلی دوست داری؟
دخترونه: نیلوفر
پسرونه: نمیدونم. بهش فکر نکردم. ولی اسم برادرزادمو خیلی دوس میدارم. اگه اجازه بدی نگم.
10) فکر می کنی بچه های تالار چه شکلین هر کدوم؟
شکل ماه:)
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
11) بهار شادی رو چه جور آدمی میبینی؟
یک انتقاد : چیز منفی ای ازت ندیدم :72:
یک تقطه مثبت : حس میکنم مدیریت خیلی خوبی داری. تقریبا هم سنیم. حتی فکر میکنم ازمن کوچیکتری. اما میبینم چقدر خوب بلدی یه مجموعه رو بچرخونی. خیلی خوبه توی این سن همچین تجربه ای داری.
میدونم این مدیریت خوب، فقط به کارت محدود نشده. دارم میبینم که در مورد احساساتت هم داری موفق میشی.:72:
12) خط کش فرشته مهربون چه شکلیه؟ تو خط کششو دوست داری؟
بعضی جاها لازمه واقعاً. نه همه جا لازمه:)
13) دوست داری تو تالار لباس صورتی تنت کنی؟
نه. فقط به صورتی پوش شدن نیست که. کلی مسئولیت میاره.
من تواناییشو ندارم.
14) آشپزی یعنی چی از نظر تو؟
یه کاریه که بعضی وقتا لذت بخشه بعضی وقتا خسته کننده. مخصوصاً وقتی برای مهمون باشه و زیاد باشه:302:
15) یک جمله واسه بچه ها با دست خط خودت بنویس (ستاد تنبیه کردن کوچولوهای بدون
نقاشی در زنگ نقاشی :311: )
اگه اشکالی نداره، دست خطم رو نذارم اینجا:46:
[/b]
ممنونم ازت بهار عزیز:72:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
ســـــــــــــــلام به بچه های جدید و قدیم :72:
دختر مهربون چه حسی داری از اینکه این همه داغ شدی؟خنک کننده نمیخای؟
بدو بیا جواب بده:
سلام شایانا جون.
چرا. دیگه الان واقعاً از داغی نمیتونستم بیام جواب سوالای آخرو بدم!
[b][color=#000000]1.دختر مهربون!من تو فیزیک سال سوم تعیین جهت نیروی وارد به بار رو تو میدان خیلی
دوست داشتم،الان هم دست معلممون و انگشت شست که جهت میدان درونسو یا برون سو و همه ی اینا که چقدر خوب بهمون یاد میداد،یادمه،تو از فیزیک کدوم قسمتو بیشتر دوست داشتی؟
حرفه و فن یادته تو راهنمایی،خوشت میومد؟
همه ی فیزیک برام قشنگ بود.
داشتن یه معلم خوب، خیلی تاثیر میذاره روی علاقه ی دانش آموز به اون درس.
منم یه معلم داشتم که همه ی فیزیک دبیرستان رو سال آخر باهامون کار میکرد. علاقه م رو دوصد چندان کرد.
از حرفه و فن خوشم نمیومد.
خیل از کارامو مادر گرامی انجام میدادن:D
2.انتگرال sinx dx؟میدونم که برات خیلی راحته ولی بگو.
:) روزی که اینا رو هم یادم بره خیلی دور نیست:)
cosx-
3.شترسواری که دولا دولا نمیشه!یعنی چی؟کجا استفاده میشه؟
کلش بو قرمه سبزی میده ،تا حالا این بو از کلت بلند شده؟
(هیچی بیشتر از این ضد حال نیست که ندونسته دو سه خط با EN تایپ کنی بعدش که سرتو میاری بالا ببینی چی نوشتی، ببینی چرت و پرت نوشتی! وای خدا:302:)
شتر سواری دولا دولا، یعنی (یادم رفت چی چی نوشته بودم:( ) یعنی اینکه یه کاری رو بخوای انجام بدی ولی از روی اصول انجامش ندی.
من شتر سوار شدم:) انقده باحاله قدم که برمیداره، 360 درجه از چپ و راست منحرف میشی. انگار الانه که با مخ بیای زمین:) حالا فکر کن دولا دولا سوارش شده باشی. دو قدم برنداشته کف زمین پخشی!
نه. تا حالا کسی بهم نگفته کله ت بوی قرمه سبزی میده!
4. صمیمیتتو چجوری نشون میدی به دوستات؟
زیاد کلمات محبت آمیز و دل و قلوه و اینا بلد نیستم رد و بدل کنم. (البته اینی که میگم نسبیه ها. نسبت به بعضیا که خیلی زیاد استفاده میکنن میگم. وگرنه تا حدودی این کلمات هست.)
ولی اصولاً شخصیتاً اینجوری ام.
اما با همین شرایط، بازم میبینم که محبتم رو دریافت میکنن. نمیدونم چه جوری راستش!
5. همین الان ِالان چه ارزویی میکنی تا خداهمین الان ِالان براوردش کنه؟
چقدر این سوال سخته!!
اگه یه دونه باشه، آرزو میکنم . . .(هزار تا آرزو اومد تو ذهنم!! :33:)
اولیش:
آرزو میکنم وقتش برسه.
نمیدونم خدا چه وقتی رو قرار داده.
اما اگه با آرزوی من، برآورده میشد، دلم میخواست اونی که باید بیاد تا همه ی ظلم ها تموم بشه، بیاد...
اگه یه دونه دیگه هم باشه، آرزو میکنم یکی از اقواممون که مریضه خوب شه(همونکه گفتم مشکوک به سرطانه) نه حالا چرا اینجوری؟ آرزو میکنم همه ی مریضا خوب شن:)
اگه یه دونه دیگه هم باشه، آرزو میکنم رابطه هایی که توی خونمون به هم ریخته درست بشه
یا این: هر دو تا برادری که با هم قهرن آشتی کنن.
اگه یه دونه دیگه هم باشه، آرزو میکنم که . . .
(آرزوم شخصیه!)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
6.یه خصوصیت خوبی که تو داریو من ندارم و بالعکس،من دارم تو نداری،رو بگو؟
یه خصوصیت خوبی که من دارم تو نداری: من حساسیتم کمتر از تو هست فکر کنم. تازه برام جالب بود بهم گفته بودی زودرنجم! نمیدونم چرا. شاید خودمو خوب نشناختم!
یه خصوصیت خوبی که تو داری من ندارم: خوب خیلی چیزا ممکنه باشه. شناختمون خیلی محدوده اینجا. قبول داری؟
اما تا همینجا، با اینکه شرایط خواهر برادر داشتن هامون تقریباً شبیه به همه، ولی تو دخترونه تری:)
چه چیزی از من فهمیدی و تعجب کردی یا هیجانزده شدی؟
:D بگم یعنی؟ برای بقیه هم شاید جالب باشه:)
بچه ها، من و شایانا، اسمای واقعیمون یکیه!
اولش فکر کردم شایانا یکی از بچه های دانشگاهمون باشه داره منو میذاره سر کار:) ولی دیدم بنده خدا خودشم کم مونده ازتعجب شاخ دربیاره:311: یادش به خیر:)
با توجه به شناخت مجازی چند ماهمون،یه انتقاد ازم بکن؟
از کنار بعضی مسائل باید بگذری. زیاد بهش فکر نکنی. دلم میخواد تو هم یه روز بیای بگی که رابطه ت با پدرت خوب شده. یا حداقل قدم اول رو برداشتی. من بهتر از هر کسی میتونم درکت کنم. واقعاً انگار که میخوای آپولو هوا کنی. انقدر برات سخته. میدونم. ولی حواست باشه دیر نشه یه وقت.
شروع کن. فقط به خاطر خودت شروع کن.:72:
7.صبح تلویزیون،حرم امام رضا رو نشون میدادن،همون شعرمعروف امده ام شاه پناهم بده رو هم گذاشته بودن،همچین دلم گرفت که :302:،یاد اون روز ِتو هم افتادم که دلت بدجوری گرفته بود برا مشهد،یادته؟
حستو بگو از تصویره
http://www.hamdardi.net/imgup/27603/...51f4f2e92c.jpg
آره یادمه:302:
این روزا شرمنده تر هستم از روزای قبلی!
چیزی نمیتونم بگم.
سکوت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
8.سرگرمیت چیان؟الانه هم رادیو گوش میدی؟بزار من یه تبلیغات بکنم دیگه،رادیو فرهنگ از ساعت 00:30 بعضی شبها برنامه های مشاوره ای روانشناسی داره(اسم برنامه شبستانه)بعضی کارشناساش هم خوبن،خواستین گوش کنید،یه برنامه هم هست تو رادیو جوان بامداد سه شنبه(چه فرصتی چه شبی)فرزاد خان حسنی گویندشه،من کلا با اون برنامه حال میکنم چون موضوعش در مورد علاقمندیهای منه،فقط حیف که خیلی شبا تو نصفه هاش خوابم میگیره.الان فراموش کردی سوالم چی بود،هان:311:
منم شبستانه رو بعضی شبا مخصوصاً قبلنا گوش میدادم. برنامه ی خوبیه تا حدی. ولی همدردی خودمون بهتره:)
به فرزاد حسنی حساسیت دارم.:D
سرگرمیام:
صبح همدردی، ظهر همدردی، شب تا صبح هم همدردی:)
وسطاش کلاسای هنری هم میرم
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
با تشکر از خانم مدیر ،دختر مهربون
که با حوصله و به خوبی به سوالا جواب داد :72::72::72:
با اینکه خیلی جیزش کردیم صداشم در نیومد :311::104:
با هم فکری های صورت گرفته با دختر مهربون
مهمون بعدی صندلی داغ رو اعلام کنم
خانم بهار 66
ممنون بهار جان از اینکه رو صندلی می شینی :72:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
می بینم که اولین قرعه به اسم بهار افتاده.
خوبی بهار؟
بهار اسم واقعیته؟
اگر می تونستی خودت اسمتو انتخاب کنی چی می ذاشتی؟
ماجرای خاستگار سابقتو که نمی خوای خانوادت بدونن سیر تا پیازش. تعریف کن.
تونستی بری سرکار؟
رشتت چیه؟
اینکه خاستگارت ساکن یه شهر دور باش امتیاز منفی بهش می دی؟
قبل از اینکه بیای اینجا به چی داشتی فکر می کردی؟
دوران دبیرستان دوست پسر داشتی؟
سیزده بدر چه کار می کنید؟
اگر یه مردی اجازه بده زنش با دوستاش بره خارج چه فکری راجع بهش می کنی؟