RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
لیلا جان ممنونم ازت
خیلی برام دلگرمی هستی به خدا
:43:
صحرا جان
همکاراش به راحتی پول دستی از صندوق مغازه برمیدارن، و هیچ محدودیتی ندارن
من ازش پول نخواستم، ازش پول دستی خواستم
به نظرت وقتی الآن پول ندارم باید از در و همسایه بخام؟ از مامان و بابام بخوام؟ یا از شوهرم؟
بهش گفتم مساعده میخوام چون حقوق ندارم
اینکارم اشتباه بود؟
و اینکه میگی عادتش بدم، آره، ولی ربطی به عادت دادن من نداره، عقیدش اینه که زن باید خرج خودشو در بیاره
عقیدش اینه که نباید پول دست زن داد و همه اینا برمیگرده به عقیده خانوادش
و من زنی نیستم که بدون پول و با توهین بتونم زندگی کنم چون همیشه مستقل بودم و همچوقت حتی پدر مادرم باهام اینطوری رفتار نکردن
شاید به نظر بیاد تصمیمم هیجانیه ولی واقعا اینقدر تکرار شده که از قالب هیجان اومده بیرون و بر پایه یه سری رفتارهای زشته همسرم دارم تصمیم میگیرم که دیگه بهم ثابت شدس
صحرا جان من هنوز ماه عسل نرفتم
قرار بود عید غدیر بریم کیش، که به راحتی و با پررویی تمام بهم گفت پول ندارم بریم سفر و همه چی رو به هم زد
و حالا میخواد بره دکور برای مغازه بزنه
میبینی
برای من پول نداره ولی برای هر کس و هرچیز دیگه چرا داره
حالم از پول و آدمای پول پرست به هم میخوره ،همیشه به هم میخورد
تو دوران آشناییمون خودشو دست و دلباز و لارج نشون داد در حالیکه کاملا تازه به دوران رسیدس و خسیس
اینو دارم میبینم
و ازش منتفرم
RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
از اين به بعد به بهانه هاي مختلف خرج هات را ازش بگير و پول خودت را هم پس انداز كن (در قالب خريد طلا يا پرداخت قسط ماشين (مي توني پيش پرداخت پول ماشين را فعلا از خانوادت قرض بگيري) اينطوري هميشه پس انداز داري و هيچوقت مستاصل نمي موني. براي خودت ارزش قائل شو تا شوهرت هم برات ارزش قائل بشه.
نه اينكه يكدفعه اينكار را بكني حالا.
نه كم كم اينكار را بكن. مثل بچه كه مادرش از شير مي گيردش.
امتحان كن. اينقدر لذت بخشه آدم پول خودش را براي خودش پس انداز كنه و خرج اش را از شوهرش بگيره.
RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
شمیم جان مشکلات عمده همسرت این طور که از صحبتات فهمیدم ایناست:
1.از نظر مالی ساپورتت نمی کنه
2.تو مسائل با تو مشورت نمی کنه و مخفی کاری می کنه
3.گاهی بی دلیل میره تو خودش
اگه چیز دیگه ای هم هست اضافه کن
خوب حالا پیش خودت فکر کن می خوای به عنوان مثال به من مشاوره بدی به من چی میگی؟
میگی ول کنم همه چیزو برم خونه بابام تا بزرگترا که خیلی هم نسبت به بچشون عاطفی هستن برام تصمیم بگیرند
حالا میشه مشکلات خودتم لیست وار بگی و به موارد بالا اگه موردی هست اضافه کنی؟
RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
ببين مردا مثل بچه مي مونند بايد با زبون خوش و با مهربوني دار و ندارشون را ازشون بگيري. بدون اينكه خودشون بفهمند.
RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
شمیم جان
اب خیلی نرم بر خلاف یه قطعه سنگ ولی اگه سنگ جلوی یه مانع برسه دیگه نمیتونه ادامه بده ولی اب راهش ادامه میده سنگ داخل چیزی نفوذ نمیکنه ولی اب به ارومی نفوذ میکنه پس حرکات ضربتی هیچ تاثیر و دایمی نداره
ببین شما باید اینقدر از حقوقت پس انداز کنی که واسه یه بیرون رفتن لنگ نمونی . اگه به مسایل اوژانسی خوردی از پس مشکل بر بیای ولی اینکه اگه خرید داری من جات باشم اینقدر انجام نمیدم تا همسرت هزینش تقبل کنه .
همسرت هنوز اعتماد لازم رو تو مسایل مالی بهت نداره شاید علت این پنهان کاری ها و مشت کردن دستش همین امر باشه که خوب این راه داره ولی راهش داد و بیداد و یا کوتاه اومدن و تقبل هزینه هات نیست راهش مساعده گرفتن نیست همسرت وظیفه داره در حد توان و نیاز های منطقی شما شمارو رفع و رجوع کنه و به غلط بلد نیست کمکش کن یاد بگیره ولی خونت ترک نکن
شمیم جان همه این مسایل حل میشه ولی فقط و فقط و فقط تو شرایط اروم و ارامش وگرنه میشه لج و لجبازی
دوستان من یه راهنمایی میخواستم ما الان دوتا ماشین داریم که یکیش همیشه دست منه و همسرم الان اصرار داره که خرج این ماشین باید خودت بدی چون همیش دست تو هست منم از پس هزینه هرجفتش بر نمیام در عین حال من اصلا" از همسرم پول تو جیبی و ... نمیگیرم ولی تمام هزینه ها از خرید هام و ارایشگاه و .... همسرم میده بنظر شما درست من هزینه ماشین تقبل کنم ؟؟؟ شمیم جان عذر خواهی میکنم که سوالم تو تاپیک شما مطرح کردم شرمندم
RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
میدونین ملاکهای من برای انتخاب همسرم چی بود؟
1- اخلاقش
2- روحیه مثبتش
3- احترام به پدر مادر
4- تمایل به پیشرفت
5- اعتقاد شدیدش به حلال و حرام
6- دست و دلبازیش و وابستگی کمش به مال و منال
7- راحتیش تو پذیرش اعتقادات دیگران
8- تمایل به پذیرش مسائل جدید
******
و حالا فهمیدم که :
1- اخلاقش : برای اینکه هر کسی رو جذب کنه و به قول معروف برای خودش طرفدار بخره هر کاری میکنه تا بقیه رو راضی نگه داره البته این قضیه شامل کسی که باهاش زندگی میکنه نمیشه چون در آن واحد ممکنه لازم بشه دو اخلاق متفاوت داشته باشه
مثلا برای جذب یه نفر لازم باشه جوک بگه و برای جذب یه نفر دیگه جدی باشه، خب کسی که شوخه از جوکهاش خوشش میاد و کسی که جدیه از جدیتش، ولی منی که تو شرایط یکسان با دو رفتار میبینمش میفهمم این خودش نیست ، اگه به من بگین شوهرمو تعریف کنم، نمیتونم، بلکه نسبت به شرایط و افرادی که هستند میتونم بگم الآن میتونه چه شخصیتی داشته باشه
2- روحیه مثبت :
برای اینکه خودشو تو دل دیگران جا کنه وقتی کسی مشکلی داره هرکاری میکنه، از کمک مالی گرفته تا کمک فکری و پیگیری کارها انجام میده تا طرف رو به چیزی که میخواد نزدیک کنه و تشویق کنه، ولی برای من که زنشم میگه مشکل خودتو برو حلش کن، و تو کمتر مواردی هست که واقعا کمک کنه و این قضیه اولش مثل غریبه ها برام صد در صد بود و الآن مثل یه همخونه به کمترین حدش رسیده
3- احترام به پدر و مادر :
که اینم یه جورایی ظاهر فریبیه، و معلومه از همون دوران عقدم فهمیدم که از من تقلید میکنه ، اینقدر تابلو به پدر مادرش مخصوصا مادرش احترام میزاشت که بنده خدا قیافش علامت سوال میشد ولی من خوشحال بودم که رفتار من و خانوادم و تربیتم باعث شده یکی به مادرش احترام بزاره و برام خوشایند بود
و این قضیه اونقدر تابلو بود که شب مادرزن سلام، خوه باباشم رفتیم و مادر شوهر سلام هم داشتیم که خود مادرش گفت وا مگه مادرشوهر سلام هم هست؟
ههههههههههه
عقده ای گری تا این حد؟
و منه احمق وقتی راجع به پدر مادرش تو دوران آشنایی حرف میزد فکر میکردم از روی احترامی مثل احترامی که من برای خانوادم قائلم داره حرف میزنه
4- تمایل به پیشرفت :
این تقریبا جزو معدود ملاکهایی هست که حد زیادیش واقعیت داشته، منتها پیشرفت در شرایطی که اولا من ازش جلو نزنم و اینکه تو اون کار حتما موفق بشه
باور میکنین حتی سر یه بازی ساده که وقتمونو باهم میگذرونیم اگه ازم ببازه میره تو قیافه؟ و وقتی میبره شروع میکنه به توهینهایی که شاید به نظر بیاد شوخیه ولی وقتی دقت میکنی میبینی واقعا حس برتری بهش دست داده؟
اینم بگم شاید براتون جالب باشه، یه بازی هست که من خیلی دوستش دارم و نیاز به دقت و سرعت و یه ذهن باز داره، نمیشینه سرش و میگه ازش بدش میاد، ولی میدونم نشسته و چون نتونسته رکورد منو بزنه اینطوری میگه
باور میکنین وقتی شبا میشینیم بازی کنیم و همه چی عالیه، سعی میکنم ببازم که نره تو قیافه و شادیمون ادامه پیدا کنه؟ و بعضی اوقات از شدت فشاری که حرفاش بعد از برد بهم وارد میکنه میبرمش و بعدش که میره تو لک، لذتشو میبرم؟
5- اعتقاد شدید به حلال و حرام
اینم جزو همون معدوداتیه که گفتم، مثلا اگه یه صد تومنی به تاکسی بدهکار بشیم و پول خورد نداشته باشیم زمین و زمانو به هم میریزه تا این پولو جور کنه و مدیون نباشیم و این رفتاریه که همیشه ازش تشکر کردم وبهش گفتم خیلی خوشحالم که پول حرام تو زندگیمون نیست و همیشه تحسینش کردم
ولی از اون طرف حق و حقوق منو نمیده، از پولی که باید برای زندگیمون خرج بشه برای کسانی خرج میکنه که متأسفانه من اصلا راضی نیستم و از من دریغ میکنه که اعتقادم اینه که این حروم خوریه ولی شوهرم بهش اعتقاد نداره چون اینطوری نگاه میکنه که پول خودشه و اختیارشو داره و من هیچ حقی ندارم که حالا بخوام راضی باشم یا نه و این پول حلال بشه یا حرام
6- دست و دلبازی و وابستگی کمش به مال و منال:
این یکی از بزرگترین دروغهای همسرم و یکی از بزرگترین اشتباهات منه
تو دوران آشنائیمون وقتی میرفتیم بیرون هرچی میدیدم میگفت میخوای بخری؟ تو دوران عقدمون میگفت اگه میخوای بخر و بعد عروسی بهم گفت متناسب باهات خرج میکنم ، اگه تو مثلا یه هدیه 100 برای من بخری من هم برات 120خرج میکنم که تازه اونم پول گل و شیرینیه که خریدی
و رفتارهای من :
تو دوران آشنائیمون یه تیکه چیزم با پولش نخریدم ، و هر وقت بهم میگفت پول میخوای یا چیزی بخر، میگفتم الان هیچ تعهدی نسبت بهم نداری و من خودم پول دارم ایشالا اگه قسمت شد به موقعش باید برام بخری و منم تعارف نمیکنم
تو دوران عقد همیشه ازش پرسیدم که برای خرجی که الآن دارم چقدر پول داری؟ نکنه چیزی بخوام که از پسش بر نیای؟
و تو زندگی مشترک بعد عروسی همیشه سعی کردم مراعاتشو کنم و همیشه در مضیقه بودم و هستم
7- پذیرش اعتقادات دیگران
در مورد همه همونطور مثل قبل هست ، هر عقیده و اطلاعاتی رو از همه قبول میکنه ولی من هرچی میگم میبره زیر سوال
مثلا یادم نمیره دوماه پیش خونه باباش بودیم ، همینطوری بحث پیش اومد، هر کی اطلاعات جالبی داشت میداد، منم گفتم میدونین تمیزترین پا مال کدوم جانوره؟ هیجکی نمیدونست، گفتم سوسک
برگشته میگه یه چیزی میگی واسه خودتا و من اصلا محلش نزاشتم
بعد همه شروع کردن به تفسیر و حتی مامانش گفت البته پرز زیاد داره، یعنی پاش رو زمین نیست ، اره دیگه خب کمتر کثیف میشه و یه تو دهنی براش بود
هر چی که میگم سریع میگه داری اشتباه میگی، و زیر سوال میبره ولی راجع به یه غریبه حتی اگه مزخرفترین حرف دنیا رو هم بزنه با آرامش گوش میده و حتی بخواد رد کنه با ملایمت اینکارو میکنه که نکنه طرف مقابلش ناراحت بشه و ازش دور بشه ولی زن که قابل این حرفا نیست نهایتش میزاره میره که به جهنم
8- تمایل به پذیرش مسائل جدید
اینم مثل قبلی زیر سواله، راجع به همه صدق میکنه الا من
******
این ملاکهای من بود و تا بعد عقد نمیدونستم میتونه خونه بخره، چون هیچوقت نپرسیده بودم
و حالا
هم از لحاظ مالی هم از بابت ملاکهایی که داشتم و همش از دست رفته ، کاملا نا امید و دلسرد و دلخورم
RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
شمیم جان سلام
می خواستم بگم واقعا ما هر چی به ذهنمون میرسه رو میگیم و مطمئنا هیچ کسی جز خودت اونو نمی شناسه ما کلی می بینیم و کلی میگیم بخاطر همین سعی کن هر فکری به ذهنت می رسه رو عنوان کن و دلیل او تصمیمی که میگیری رو هم بگو چون گاهی اوقات ما از روی تنفر و خستگی لحظه ای اون تصمیم رو میگیریم
سوال داشتم عزیزم
اینکه اوایل ازدواج توجه همسرت به تو تا چه حد بود؟ همینطوری یا بیشتر از نظر کلامی و ... رو میگم
همینطور نوع برخوردش با تو اوایل چطور بوده
خیلی مهمه اینی که می پرسم شاید تا یه حد بتونه کمک کنه
RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
عزيزم قبل از ترك خونه بيا اين چند راهو هم امتحان كنيم.بعد ديگه با خودت
1. امروز يه يادداشت بذار و بنويس برا فلان و فلان چيز اين مقدار پول نياز داري( مبلغ زياد نباشه )
2.اگه داد ذخيره اش ميكني و پس فردا باز هم يه ياداشت.
3. اگه نداد. از پول شارژ برميداري و ياداشت ميذاري كه من اين مبلغو براي فلان امر برداشتم.با احترام.
4. اگر باز هم تكرار شد براش يادداشت بذار كه قانونا و اخلاقا اين مقدار پاي توست و من از پدرم كه نميتونم بگيرم. همسر شما هستم نه ديگران..
5.بعد به راه هاي ديگه فكر ميكنيم.:72:
RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
دوستان از همتون ممنون
صحرا جان خوشحالم که اینجا راحتی و سوال میپرسی
فرانک جان
اوایل آشنائیمون و عقدمون عالی بود، برای همینم پاش وایستادم
ولی بعد عروسی بهش میگفتم قبلا اینطوری بودی و من عاشق این کارات بودم و الآن کمرنگ شده
بهم گفت اون موقع میخواستم به دستت بیارم، حالا که هستی که دیگه نیازی نیست اونکارو کنم، الآن طور دیگه ای بهت ابراز میکنم
و ابرازش شده رنج و عذابم به هر شکلی که میتونه
ملاحت عزیز
نمیخواستم اینجا بگم، چون خجالت میکشیدم
چون حتی پدر مادرم باهام این رفتارو نداشتن
دیشب که رفتم خونه دیدم کابل مودم رو برداشته، یه لحظه ذهنم رفت به پولهای شارژ ولی به خودم گفتم نه اینکارو نکرده، با ناباوری رفتم دیدم پولهای شارژم برداشته
حالم ازش به هم خورد
از دیشب بیشتر تنفرم ازش بخاطر این دوتا کارش بود
اینکه دلم میخواد برم و آتیش گرفتم، بخاطر این دوتا کارش بود
ازش متنفرم ملاحت عزیز
متنفر
RE: دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ملاحت1
عزيزم قبل از ترك خونه بيا اين چند راهو هم امتحان كنيم.بعد ديگه با خودت
1. امروز يه يادداشت بذار و بنويس برا فلان و فلان چيز اين مقدار پول نياز داري( مبلغ زياد نباشه )
2.اگه داد ذخيره اش ميكني و پس فردا باز هم يه ياداشت.
3. اگه نداد. از پول شارژ برميداري و ياداشت ميذاري كه من اين مبلغو براي فلان امر برداشتم.با احترام.
4. اگر باز هم تكرار شد براش يادداشت بذار كه قانونا و اخلاقا اين مقدار پاي توست و من از پدرم كه نميتونم بگيرم. همسر شما هستم نه ديگران..
5.بعد به راه هاي ديگه فكر ميكنيم.:72:
ملاحت جان الان براي اينكار خيلي زوده. اگه شميم اينكار را بكنه شوهرش فكر مي كنه لج كرده.
بايد صبر كنه اوضاع آروم بشه بعد با سياست و با پنبه سرش را ببره.
شميم اول بايد اعتماد و دوستي شوهرش را جلب كنه.
شميم جان ناراحت نشو از حرص اش كه نرفتي خونه مامانش اينكار را كرده.
همه مردا وقتي حرص شون در مي ياد و هيچ كاري نمي تونند بكنند اين كار ها را مي كنند.
راستي شميم جان شما تو شركت خصوصي كار مي كني كه اينقدر حقوقت كمه؟