RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سلام
استدلال اینه که پسری کنارش نشینه تا براش ایجاد مزاحمت نکنه.
به نظر من، معمولاً آقایون مزاحمت ایجاد میکنن.
فرهنگ جان، مگه شما به خودت شک داری؟ :)
(البته خانم هایی هم پیدا میش که برای آقایون مزاحمت ایجاد میکنن اما واقعاً به طور نسبی، اکثراً مزاحمت از طرف آقایون هست. البته آقایونی که مشکل دارن نه همه ی آقایون.)
و یه چیز دیگه:
اگه خانم برای آقا مزاحمت ایجاد کنه و آقا عکس العملی داشته باشه که یعنی از این رفتار ناراحتم، معمولاً جریان تموم میشه.
اما اگه برعکس باشه، خیلی نباید امیدوار باشی که قضیه تموم میشه.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سلام.
جواب:
همانطور که حامد عزیز توضیح داد، مردی که در کنار ناموسش میشینه، قصد داره امنیت ناموسش رو تامین کنه. این به خاطر اینه که آقایون در دفاع و ایجاد امنیت قدرتمندتر از خانوما هستند. این امنیت تنها مربوط به امنیت ظاهری و جداسازی دختر و پسر نیست، بلکه امنیت کلی هست، حتی در مقابل سرقت رفتن کیف پولی خانوم در تاکسی. چرا که یک مرد قدرتش از یه خانوم بیشتره. پس اگر مردی بخواد بر زنی تعدی کنه، احتمال 90 درصد زن قدرت دفاع از خودش رو نداره، اما اگر زنی بخواد به مردی تعدی کنه، احتمال اینکه مرد از پسش بر بیاد خیلی بیشتره، ضمن اینکه فطرتا آقایون نسبت به ناموسشون احساس مسئولیت میکنند.
سوال:
یه سوال دارم، خواهش میکنم آقایون ناراحت و دلگیر نشن، چون واقعا نمیدونم.
معولا دخترا وقتی به معنای واقعی عاشق میشن، تمام فکر و ذکر و هم و غمشون میشه طرف مقابل، بدون اینکه احساسی از نیاز جنسی داشته باشن. بدون اینکه حتی تصوری از بوسیده شدن یا در آغوش کشیده شدن هم داشته باشن. یعنی یه احساس کاملا پاک و نجیب.
اما آیا چنین احساسی، (فارغ از نیاز و گرایش جنسی) با تفکری پاک و کاملا معنوی، در آقایون هم ایجاد میشه؟ (این که شخص حتی در ذهنش تصور هم نکنه که حتی دست معشوقه شو گرفته)؟
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
اما آیا چنین احساسی، (فارغ از نیاز و گرایش جنسی) با تفکری پاک و کاملا معنوی، در آقایون هم ایجاد میشه؟
اینطور که شما سوال رو مطرح کردی، آدم احساس می کنه منظورت این هست که اگر گرایش جنسی باشه، احساس دیگه "پاک" نیست! در صورتی که مرد و زن برای هم هستند و باید در کنار هم به آرامش برسند.
خب وقتی شما عاشق کسی می شوی، در مرحله اول لحظه شماری می کنی برای دیدار یار!
با دیدن چهره او پر از انرژی می شوی.
به قول شاعر که می گه: مستم ز نگاه تو ... :)
صدای یار، خنده یار، ناز کردن یار، ...
هر دَمَش با منِ دل سوخته لطفی دگرست...
حالا یکم مدت بگذره، شما لحظه شماری می کنی برای آن وقت که به هم محرم باشید و به قول خودتون حداقل بتوانی دست او رو بگیری، یا او رو به آغوش بگیری.
چطور می خواهی این مسائل رو از عشق جدا کنی؟
و چرا می خواهی عشق رو دیگر ناپاک بدونی، اگر میل به بودن با یار داشته باشی.
به نظر من عشق وقتی پاک نیست که هوس باشه. وقتی که هدف شما رابطه نامشروع باشه.
یعنی اینکه در اصل شما عاشق نباشی، بلکه هوس بودن با کسی رو کرده باشی! و این هوس بعد از رسیدن به او، تمام بشه!
این دیگه عشق نیست!
یک موقع هست که میل جنسی شما، شما رو به سمت کسی می کشونه. این احساسات دیگه به نظر من عشق نیست.
ولی یک موقع هست، رابطه یک راه برای ابراز علاقه است.
اتفاقاً من فکر می کنم انسان وقتی به آرامش می رسه (هم جسمی و هم روحی) که عاشق طرف باشه و در کنار او آرام بگیرد. خیالش از همه لحاظ راحت باشه. و این به نظر من فقط بعد از ازدواج می تواند اتفاق بیفتد. وقتی که شما با هر بار با هم بودن، بیشتر عاشق بشوی.
فکر می کنم عشق یک چیزیست خیلی بالاتر و مقدس تر از نیاز جنسی.
ولی همینطور که شما عاشق طرف می شوی،
کم کم نیاز جنسی هم خودش رو نشون می ده و نمیشه انکارش کرد.
این یکی از نیازهای جسم ماست. مثل نیاز به خوراک. پس نباید فکر کنیم که این نیاز عشق رو آلوده می کنه!
خدا این رو در بدن ما قرار داده و ارضای آن از راه صحیح بر ما حلال است و پاک!
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shabe barooni
معولا دخترا وقتی به معنای واقعی عاشق میشن، تمام فکر و ذکر و هم و غمشون میشه طرف مقابل، بدون اینکه احساسی از نیاز جنسی داشته باشن. بدون اینکه حتی تصوری از بوسیده شدن یا در آغوش کشیده شدن هم داشته باشن. یعنی یه احساس کاملا پاک و نجیب.
شب بارونی عزیز، با این حرفت موافق نیستم.
من حداقل توی خودم و دخترای اطرافم این رو نمیبینم!!
فقط شاید میزانش توی هر جنس فرق کنه.
ضمناً با این حرف حامد هم موافقم که وجود این حس، به معنی ناپاک بودن عشق نیست.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
ممنونم آقا حامد و دختر مهربون گل... البته من یه چیزیو از قلم انداختم، منظورم عشق قبل از ازدواج بود. من چند نکته رو از عقایدم اضافه میکنم تا بهتر منظورمو درک کنید.:
1. من از عشق حرف زدم و منظورم دوست داشتن و وابستگی و علاقه ی ناشی از عادت و.... نبود و البته یک طرفه هست یا اگر دو طرفه باشه، هیچ کدوم از دل هم خبر ندارند.
2. اگر قبل از ازدواج رو از قلم انداختم، به خاطر اینه که من عشق رو بعد از ازدواج قبول ندارم. چون به تعلق می انجامه و عشق در تعلق نمی گنجه. (البته شاید علاقه ی خیلی خیلی زیاد باشه، ولی عشق نیست. چون عشق با فراق و شور و انتظار و عدم تحمل و صبر همراهه و همچنین حالتی از امید و یاس که بعد از ازدواج از بین میرن.)
3. در این حالت از عشق، توقع از معشوق در حد صفره و شاید هم کمتر.معشوق انقدر برای شخص قابل احترامه، که عاشق هر انتظاری رو حتی انتظار یک نگاه رو از معشوق جسارت میدونه.
4. در عشق اطاعت محض برقراره و رنجش از معشوق (حتی از تحقیر) معنایی نداره.
راستش من این نوع عشق رو تجربه کردم، اما ندیدم دور و برم کسی چنین احساسی داشته باشه. یادمه هیچ گاه در رویاهام هم به او جسارت نکردم. حتی اینکه در عالم رویا یه لحظه اونو مال خودم بدونم.
مثل مناظره خسرو با فرهاد:
بگفت از دل شدی عاشق بدین سان؟
بگفت از دل تو میگویی، من از جان....
البته بازم اضافه میکنم: اینا عقاید منه و منظورم چنین علاقه ای بود. مهم نیست با عقاید من موافق یا مخالف باشید. به هر حال اینها باور های من در مورد عشق هستند و عشق هم وسیعه. هر کس یه برداشتی از اون داره.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سلام.
سوال من از آقایون:
شما آقایون، اگه همسر آیندتون کارای فنی ساده بلد باشه ناراحت میشید؟
مثلاً بلد باشه شیر آب رو درست کنه. یا مثلاً بتونه عیب سخت افزاری کامپیوترش رو خودش حل کنه یا ...
من از یه جا شنیدم که خطاب به خانمها میگفت حتی اگه کاری رو بلد هستید، بگید بلد نیستم تا همسرتون اون رو انجام بده. یه مرد از این کار خیلی لذت میبره و احساس میکنه که شما بهش تکیه کردید و از این بابت به خودش میباله!
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
از هر دو جهت درسته.هم به من احساس مرد بودن می کنم،هم وقتی نیستم می تونه از پس خودش بربیاد.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
خب پس باید چه کار کنیم ما خانما تا آقایون از دستمون ناراحت نشن در این مورد؟
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
فکر می کنم نمیشه یک نظر کلی داد. به خود طرف بستگی داره.
مثلاً اگر یک مردی به تعمیرات علاقه داشته باشه، یا بخواهد اینطوری تواناییهایش رو به زنش نشون بده، بعد خانمش بیاد بگه بابا خودم بلدم، نمی خواد تو کاری کنی، شاید زیاد جالب نباشه :)
مثل این میمونه که یک مردی بیاد به زنش بگه تو آشپزی بلد نیستی، برو کنار بگذار خودم بپزم! :)
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سلام.
لطفا هر کسی که نظری دارد بفرماید:
چه جوری میشه در اولین جلسه ی صحبت با خواستگار، خیلی محترمانه جوری که بهش بر نخوره، بهش بگم که حرفایی که اینجا زده میشه باید بین خودمون بمونه؟