البته سیما جان توهین هم می کنیم!! این یکی دیگر از افتخارات ماست که وقتی چیزی منطقی با احساسات ما جور در نمیاید به راحتی به فرد مقابل توهین می کنیم .
نمایش نسخه قابل چاپ
البته سیما جان توهین هم می کنیم!! این یکی دیگر از افتخارات ماست که وقتی چیزی منطقی با احساسات ما جور در نمیاید به راحتی به فرد مقابل توهین می کنیم .
با سلام خدمت همه دوستان گرامی راستش من کل مطالب ارسالی در این بخش رو مطالعه نکردم ولی اینطور متوجه شدم که برای گرفتن زن دوم یا چندم به این صورت استدلال شده که چون تعداد زنان مجرد در سنین بالا بیشتر از مردان است پس ناچارا باید مردان تجدید فراش کنند تا این جمعیت بدون شوهر مانده دچار صدمه روحی و اجتماعی نشوندنقل قول:
نوشته اصلی توسط zendegy
در مقابل این استدلال باید گفت هیچ تضمینی وجود ندارد که مشکلات همسر دوم یا چندم شدن برای خود فرد، خانواده او و جامعه مشکلات روحی و اجتماعی بیشتر فراهم نکند برای اینکه وسعت مشکلات خانواده دو همسره و عمق این مشکلات بیشتر روشن بشه مثلا فرزند مردی که دو همسر دارد به سادگی یک مرد تک همسره نمی تواند ازدواج کند چون به دلیل دو همسره بودن پدرش مورد قضاوت هرچند غلط جامعه قرار می گیرند منظور اینکه در فرهنگ جامعه ما عواقب اجتماعی این قضیه که حتی تا فرزندان این اشخاص هم می رسد و مشکلات آن بیشتراست از مشکلات مجردی که با کمی ایمان و صبر و پیدا کردن دریچه به غیر ازدواج برای خوشبختی قابل حل می باشد (البته به نظر بنده). به عبارت عامیانه این مسئله در فرهنگ ایران از چاله به چاه افتادن است و باید گفت اگه پرونده هایی برای مشکلات زنان مجرد سن بالا در قوه قضاییه وجود داره پرونده های زیادی هم در موضوع ازدواج مجدد و مشکلات اون وجود داره و به نظر من ازدواج مجدد برخی از مشکلات این زنان و جامعه رو حل میکنه ولی مشکلات بیشتر از نوع دیگر و با دامنه و وسعت بزرگتری ایجاد میکنه.
اما بحث رو از زاویه دیگری عنوان کنیم، یک سوال: اگر تعداد مردان مجرد بیشتر بود آیا مجاز بودیم بگوییم برای حل مشکل زنان هم می توانند در آن واحد همسر دو مرد باشند؟ می دونم اکثر قریب به اتفاق هر کدام با دلایل خود اعم شرعی و عرفی و روان شناسی این فضیه رو رد می کنید و مردان مجرد رو به صبر توصیه می کنید اما به این نکته توجه کنید که شاید به دلیل برتریهای مردان از نظر فیزیکی و اجتماعی و... مجوزی برای چند همسری بودن مردان در طول تاریخ صادر شده و همونطور که برای یک مرد همسرش را فقط برای خودش می خواهد زنان هم همسر خود را فقط برای خود می خواهند ولی بخاطر برتری هایی که عرض شد مردان این مجوز را فقط برای خود صادر نمودند. و شما اگر به مطلبی که به عنوان نقل قول البته از خودم آوردم توجه کنید متوجه خواهید شد حتی مجوز شرعی هم که در اسلام در این مورد داده شده به نظر بنده درباره همان مقطع از زمان و مکان بوده بوده و قابل اجرا نیست و با احکام دیگر اسلام (ستم نکردن به سایر انسانها که تقریبا در تمام صفحات قرآن به آن اشاره شده) متناقض است و خداوند متعال به اینکه تقسیم محبت به طور عادلانه بین زنان حتی با تلاش زیاد هم قابل دسترسی نیست اشاره کرده و از انسانها در این آیات و جاهای زیاد دیگری خواسته که به یکدیگر ستم نکنند که قکر نمی کنم هیچ انسانی با این جمله مشکل داشته باشد و چون این راهکار ارائه شده یعنی ازدواج مجدد پر از ستم است راه خوبی به نظر نمی رسد و انسانی هم نیست.
اما راه حل این مشکل توسط خداوند مطرح شده که کاملا عقلانی نیز هست و آن پیشه کردن صبر و تقوا است و اینکه بدانیم درسته که شاید بهترین و سهل الوصول ترین راه برای برآورده سازی حداقلی از نیازهای روحی و جسمی انسانها به دلیل ارتباط خیلی نزدیک با یک انسان دیگر، ازدواج باشد اما تنها راه نیست و فقط باید زحمت کشید و فقط ساده ترین راه رو انتخاب نکرد و به دنبال راه های دیگر هرچند بهترین نباشد رفت مثل تحصیلات عالیه، بدست آوردن موقعیتهای اجتماعی، ورود به عرصه هنر، خدمت به خلق در فالبهای مختلف از جمله مدد کاری های اجتماعی و هزاران راهی که هر کس به فراخور حال خود میتواند زندگی متعالی را در آن جستجو نماید.
موفق باشید و به امید تعاملات سازنده
درود
زندگی گرامی کدوم بزرگوار رو سراغ دارید که مشکلات جنسی خودشون رو با تقوا حل کردند؟ فیزیولوژیک بدن می طلبد این قضیه رو!! دوستانی هم که برای جلوگیری از فشار گرسنگی سنگ به شکم می بندند یک روز به دلیل تخریب بافتهای بدنش مشکلاتش یه دفعه رو سرش خراب می شه!!
همین طور کسانی که تقوا پیشه می کنند و خود رو از لحاظ جنسی ارضا نمی کنند دچار مشکلات عدیده روحی ورفتاری می شه که نمونه های اون رو در تجاوزهای جنسی و... به راحتی می تونید ببیند.تحصیلات عالیه هم فقط سرکوب می کنه این قضیه رو و یه جا بیرون می زنه!!خبر تجاوز استاد انگلیسی رو که کشیش بوده قبلا نشنیدید گویا؟!! و اینکه اون همیشه از فشار وحشتناکی رنج می برده که مجبور به کنترلش بوده. خدا علاوه بر روح به انسان بدن هم داده.شما زیبا صحبت می کنید. اما محض رضای خداوند یه مقدار واقع بین باشید. یه ذره!!!
با درود بر همگان
با توجه به سخنان سیما 45 که دایره جمعیتی آن مربوط به زنان مجرد بالای 35 سال سن بوده است و ایشان روی این نکته تأکید دارند و می پندارند که براستی توجیهی جدید برای نظرشان درباره رفتار ناعادلانه ازدواج مجدد آقایان یافته اند،آمار زیر را که پردازشی هدفمند از جمعیت مردان و زنان است را در ادامه می آورم،تا خیال این خانم محترم راحت شود و پایان بخشی بر توجیهات بالوجهی باشد که بر تجدید فراش آقایان بر خلاف پسند اجتماعی و رضایت زنان یکتای آنان صحه می گذادر.
این جدول بر پایه نمایش آماری جمعيت 10 ساله و بيشتر برحسب سن، جنس و وضع زناشويي است که به دلیل عدم تطابق فایل اکسلی اصلی توضیحات مربوط به ستون هایش را پیش از آن می آورم.
ستون اول: شرح
ستون دوم: جمع کل----->>این ستون تنها در مورد مردان در سایت مرکز آمار ایران آورده شده است.
ستون سوم: جمع
ستون چهارم: دارای همسر
ستون پنجم: بی همسر بر اثر فوت همسر
ستون ششم: بی همسر بر اثر طلاق
ستون هفتم: هرگز ازدواج نکرده
ستون هشتم:اظهار نشده
---->مردان<----
مهر 1365............... 32870363 16839388 9179122 218201 61672 7011526 368867
مهر 1370(1) .......... 38655049 19997274 10442836 272509 50213 9106019 125697
آبان 1375.............. 45401083 23021747 11832626 233306 55977 10833730 66108
آبان 1385.............. 59522747 30244270 16516196 298598 139787 13130970 158719
ساكن در نقاط شهري . 41095674 20905108 11559714 189679 110172 8947720 97823
14-10 ساله ................. 4277679 2191218 12948 1270 1683 2137106 38211
19-15 ساله .............. 5776097 2935673 46736 1930 2398 2858582 26027
24-20 ساله................... 6259429 3100943 578751 2736 6222 2495610 17624
29-25 ساله .............. 5077373 2562557 1548215 3068 13935 990111 7228
34-30 ساله .............. 3928775 2010887 1723295 3269 16979 264928 2416
39-35 ساله .............. 3593610 1844232 1719527 4313 17840 101120 1432
44-40 ساله .............. 3033650 1557353 1490769 6041 14839 44795 909
49-45 ساله ................. 2573962 1325730 1281409 8077 12047 23466 731
54-50 ساله .............. 1979657 1023518 990762 11485 8668 12040 563
59-55 ساله .............. 1315505 665561 642118 11511 5071 6449 412
64-60 ساله .............. 979809 497943 474950 14634 3499 4495 365
65 ساله و بيشتر ...... 2300128 1189493 1050234 121345 6991 9018 1905
ساكن در نقاط روستايي 18344017 9297123 4936303 108560 29487 4163020 59753
14-10 ساله .................. 2418523 1243833 6330 885 1017 1211421 24180
19-15 ساله .............. 2936385 1499970 37210 1263 1401 1443571 16525
24-20 ساله .............. 2739796 1404789 355373 1546 2665 1034690 10515
29-25 ساله .............. 2137610 1092578 740260 1704 4703 341874 4037
34-30 ساله .............. 1618164 823809 734320 1713 4835 81600 1341
39-35 ساله ................. 1322078 664694 634166 1874 3986 24050 618
44-40 ساله .............. 1050975 522251 507461 2295 2781 9307 407
49-45 ساله .............. 944457 464636 453935 3143 2123 5106 329
54-50 ساله .............. 771985 360739 351743 4215 1474 3072 235
59-55 ساله .............. 569871 256680 249273 4562 901 1782 162
64-60 ساله .............. 482256 227163 217157 7269 817 1766 154
65 ساله و بيشتر ...... 1351917 735981 649075 78091 2784 4781 1250
غيرساكن ..................................... 83056 42039 20179 359 128 20230 1143
*اکنون به همین آمار در مورد زنان توجه فرمایید:
---->زنان<----
مهر 1365............... 16030975 9367259 1123084 103194 5127749 309689
مهر 1370(1)........... 18657775 10432731 1107475 82014 6833463 202092
آبان 1375.............. 22379336 11911191 1344622 110850 8848648 164025
آبان 1385.............. 29278477 16596962 1891171 252288 10369893 168163
ساكن در نقاط شهري . 20190566 11608440 1280240 199840 7000572 101474
14-10ساله ............... 2086461 23289 1410 1603 2023639 36520
19-15 ساله .............. 2840424 409492 2467 4280 2397900 26285
24-20 ساله .............. 3158486 1527045 6225 15975 1591617 17624
29-25 ساله .............. 2514816 1897799 12383 27053 570818 6763
34-30 ساله .............. 1917888 1669866 21726 28701 195048 2547
39-35 ساله ................ 1749378 1579946 40008 29865 97997 1562
44-40 ساله .............. 1476297 1332052 64063 26630 52410 1142
49-45 ساله .............. 1248232 1103757 91687 21782 30015 991
54-50 ساله .............. 956139 801709 121762 15571 16203 894
59-55 ساله .............. 649944 502668 128022 9687 8790 777
64-60 ساله .............. 481866 321993 147304 6355 5302 912
65 ساله و بيشتر ...... 1110635 438824 643183 12338 10833 5457
ساكن در نقاط روستايي 9046894 4968053 609156 52351 3351913 65421
14-10ساله ............... 1174690 19765 872 855 1128732 24466
19-15 ساله .............. 1436415 292367 1734 2690 1122357 17267
24-20 ساله .............. 1335007 694676 3930 6410 619813 10178
29-25 ساله .............. 1045032 747629 7262 8636 276912 4593
34-30 ساله ............. . 794355 655906 11310 8133 117009 1997
39-35 ساله ................ 657384 583672 17757 6790 48190 975
44-40 ساله ............. . 528724 478827 25810 4995 18610 482
49-45 ساله .............. 479821 429576 37838 3927 8095 385
54-50 ساله .............. 411246 350238 53721 2831 4021 435
59-55 ساله .............. 313191 250849 58030 1825 2057 430
64-60 ساله .............. 255093 177904 73431 1502 1622 634
65 ساله و بيشتر ...... 615936 286644 317461 3757 4495 3579
غيرساكن ................................ 41017 20469 1775 97 17408 1268
با عنایت لازم به ستون یکی مانده به آخر(ستون هفتم مردان و ستون ششم زنان) در مورد جمعیت زنان و مردان مجرد بالای سی و پنج سال خواهیم داشت:
زنان=326047
مردان=270477
تفاضل آنها=55570
یعنی آمار دقیق،متقن و درست زنان مجرد بالای 35 سال در اصل 55570 نفر است و حتی اگر جمعیت خالص آنها را هم در نظر بگیریم در حدود سیصد و بیست هزار نفر هستند . . . .
حال اگر به مادر شدن معطوف شویم،چون بارداری در سنین بالای 34 سال خطرناک است و سبب عقب افتادگی یا موجب ناهنجاری در نوزدان می شود،لذا همه این جمعیت توانایی مادر شدن را از دست خواهند داد و در دنهایت اصلاً مشکلی وجود نخواهد داشت.
اگربه مقوله نیاز جنسی بنگریم،یا توجه لازم به آمار زنان 50 سال به بالا که در جدود 31000 نفر هستند،این آمار اگر از آمار تفتضل جمعیت مردان و زنان مجرد بالای 35 سال بکاهیم که در حدود 24000 نفر و اگر از آمار خالص زنان مجرد بالای 35 سال بکاهیم در حدود 290000 می شوند.
یعنی به زبان ساده در حدود 29000 زن با سنین میان 35 تا 50 سال را داریم.اکنون این پرسش پیش می آید که آیا جامعه مردهای متأهل برای تنوع طلبی جنسی یا گسترانیدن سایه اش بر سر این گروه از زنان براستی رغبتی برای تمتع جنسی از زنانی مسن با این رنج سنی را دارند؟!!و اگر آن 24000 نفر را در نظر بگیریم که اصلاً در یک جامعه آماری در حد صفر است.
از اینها گذاشته چه کسی می داند که چند درصد و یا چه نسبتی از این زنان اصلاً خودشان تمایلی به مادر شدن یا رفع نیاز جنسی در آن سنین که دیگر عطش جنسی فرونشسته است،دارند یا که نه؟؟؟
تنها یک چیز می ماند که همان رفع نیازهای عاطفی است،هر چند این جمله بی رحمانه است،ولی آیا وجود این زنان که در حالتی 290000 و در حالت دیگر 24000 نفر هستند دلیلی بر به هم خوردن زندگی زنان نخست و یکتای مردان که مادر فرزندانشان هستند و از اول پا به پای شوهرشان بوده اند و نارضایتی و خون دل خوردن به دلیل ازدواج شوهران(تازه اگر بخواهند با زنانی در این سن ازدواج نمایند)با آنها می گردد؟؟!
در ضمن سرکار خانم سیما 45 بدانید و آگاه باشید که رقم درست 320000 زن مجرد بالای 35 سال سن است و نه ان رقمی و عددی که شما مد نظر دارید.
در ادامه باید اعتراف کرد به دلیل وجود ناگزیر یک سری ناهنجاریها و کژی ها و نارساییها و نابرابریها در هر جامعه انسانی و بویژه در جوامع در حال گذاری مانند جامعه کنونی ما،این امر یعنی مجرد ماندن بیش از سیصد هزار زن بالای 35 سال سن لاجرم هست.
اما چرا ما باید برای جاانداختن رفتاری که حتی در متون دینی برای آن شرط عدالت را گذارده اند و نیز اینکه اگر بیم از ستم بز همسر باشد باید مرد از تجدید فراش بپرهیزد،تمام توجه خود را روی سیصد هزار نفری معطوف نماییم که از خواسته قلبی آنها و اینکه براستی در آمارگیری راست گفه اند خبر نداریم.
جالب است که حتی به خواسته مردانی که می خواهیم مجوز چند هسری را برایشان جاری نماییم،کاری نداریم که بابا جان!آنها اگر برای تنوع جنسی هم باشد سراغ دختران یا زنان جوان تر از 35 سال سن خواهند رفت.
اما بدانید این مشکل بزرگ و بسیار هم بزرگ را که8 وجود 15 میلیون جوان مجرد دختر و پسر در سن ازدواج است . . .بنده واقعاً نمی دانم که اگر دلمان برای مجردین می سوزد،چرا برای این جوانانی که در سن ازدواجند و به خاطر مشکلات اقتصادی نمی توانند ازدو.اج نمایند،نمی سوزد!!؟
تا هم از فساد جلوگیری گردد و هم از فشارهای روانی و خشونت ورزی جوانان بی کار و عزب؛
چرا اصلاً باید دنبال عادی سازی رسمی باشیم که در موارد خاص و زمانهایی خاص کاربرد دارد؟؟؟
درود فراواننقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
دوست عزیز کاملا میتونم درک کنم که نقش ایمان رو در حل اینگونه مسائل و سایر مشکلات زندگی کمرنگ بدونید او این اختلاف سلیقه به دلیل جهان بینی های متفاوتی که هرکدام از ما داریم که هر کدام در جای خود قابل احترامه اما همونطور که گفتم این که ما صدمات روحی و جسمی مجرد ماندن رو با ازدواج مجدد که آغاز مشکلات روحی و جسمی بزرگتر و دامنه دار تری هست حل کنیم به نظر معقول و منطقی نمیاد و نمی تونه راهکار مناسبی باشه
البته من قبول دارم که برآورده نشدن میل جنسی ممکنه باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی شود و شخصی که گرفتار این موضوع شده زندگی طبیعی را طی نمی کند اما نکته انتخاب بین بد(ازدواج نکردن) و بدتر(ازدواج مجدد کردن) خصوصا در فرهنگ ما است و همانطور که شما مثال هایی از افراد مجردی که مشکلات روحی پیدا کردند زدید مثال های فراوانی هم از مشکلات عدیده خانواده های دو همسره وجود دارد (که حتی در زبان فارسی مثل های هم از قدیم در این باره بوجود آمده است مثل مرد دو زنه جاش تو مسجده و...)
اما در مورد مطلبی که در مورد وافع بین بودن مطرح کردید باید عنوان کنم حقیقت چیزی است که در بیرون از ذهن ما اتفاق می افتد اما وقتی ما میخواهیم آن را درک کنیم هر کدام از زاویه نگاه خود آن را درک میکنیم مثل مثلی که حضرت مولانا درباره لمس فیل در تاریکی توسط اشخاص مختلف می زند و برداشت متفاوت هرکدام از آنها و لزوما دلیلی برای تناقض این افکار وجود ندارد و هر کدام از زاویه نگاه خود واقعیت را مطرح میکند پس دلیلی برای اتهام به عدم واقع بینی وجود ندارد.
در پایان از شما بسیار تشکر می کنم چون حداقل نظر خود را می دهید هرچند فقط به بخشی از مطالب می پردازید(که البته کاملا به حق و در اختیار شماست) اما باعث گسترش بحث بین کاربران می شود و از این تلاقی و در نقطه مقابل همراهی افکار نتایج خوبی حاصل می شود.
به امید تعاملات سازنده
با سلام
من از دوستان به خاطر ارائه مطالب محتوایی و استدلالی و بدور از احساسات مخصوصا در چندین پست آخر تشكر می كنم.
به ویژه از sima45 و گردآفرید كه بحث را تخصصی تر كردند.
البته نظر شخصی من اینست كه صحبت های گردآفرید به جنبه های مهمتری اشاره دارد.
به نظر نمی رسد تبلیغ تعدد زوجات گرهی را باز كند، و با استدلالهای گردآفرید، به نظر می رسد حتی مضر هم باشد.
اما هنوز بحث نیازهای قشر وسیعی از دختران باقی است....
خلاقیت های خود را بروز دهید....
حداقل راهكارهایی كه برای اعضاء و بازدیدكنندگان این تالار راهگشاءباشد.
http://www.mgtsolution.com/objfiles/...creativity.gif
من کاملا درک می کنم بی توجهی به یک مرد چه پیامدهایی برای آن زندگی می تواند داشته باشد وکاملا بر این امر واقفم که مردها مدیران خوبی برای حفظ رابطه نیستند . مردها بیشتر از زنها پیروی می کنند . یعنی اگر از ما ابزارهای لازم برای ایجاد رابطه صحیح را بگیرند سیگنالهایشان فعال می شود وپاسخگویی هایشان بی نظیر خواهد بود . اما وقتی یک زن به هر دلیل افسردگی ، بیماری ، بی حوصلگی ، تنفر ، خشم سیگنالهای خراب به سمت مرد زندگی اش بفرستد رابطه آسیب می بیند و گریزی هم بر ما خانمها نیست . این مسئولیت در زندگی برای ما تعریف شده است که ما فرستنده باشیم و مردها هم گیرنده و اگر کسی فکر کند در این رابطه هم می تواند فمنیست بازی در بیاورد اشتباه می کند . درست مثل اینکه به یک مرد بگوئیم چرا قدرت زایش ، زائیدن ندارد ! مرد نیاز به توجه دارد و زمانی که توجه را گرفت قدرت می گیرد واز انرژی خود ما را سیراب می کند . به همین سادگی . حالا هر کس با این اولین قدم اشکال دارد ، خیلی متاسفم و همین مسئله و کم توجهی ما خانمها کار دستمان می دهد ، بعد هم می نشینیم و زانوی غم به بغل می گیریم و از تعدد زوجین همسرانمان ایراد می گیریم . شما به زندگی کسانی که آسیبهای این چنینی خورده اند توجه کنید ، هیچکدام خوشبخت نبوده اند ، شاید ما فکر کنیم طرف خوشبخت بود و چه مرگی داشت که رفت سر زنش هوو آورد ولی واقعیت همان دروغگویی و مردم داری است و واقعیت زندگی این افراد پر اشکال است و ظاهرشان را حفظ کرده بودند و در چشم بهم زدنی که البته ما فکر می کنیم چشم بر هم زدنی است ورق بر می گردد ولی ای کاش مردها هم دائم نخواهند نقش سوپر من را بازی کنند و چندتا زن با هم بگیرند . هنر که نیست ! نمی توانی و رابطه اشکال دارد طلاق بده و بعد برو یکی دیگر بگیر . نه طلاق اتفاق خوبی است و نه تعدد زوجین اما به نظرم بین گزینه بد و بدتر همیشه آدم باید بد را انتخاب کند .
ani سلام
بسیار بسیار از اظهارنظرات منطقی شما بویژه در این قسمت"واقعیت همان دروغگویی و مردم داری است و واقعیت زندگی این افراد پر اشکال است و ظاهرشان را حفظ کرده "" ممنونم.من زندگی خواهر خودم رو مثال می زنم. که یقین دارم اگر به توصیه های مشاور عمل نکند زندگی او بیش از یکی دوسال دوام نخواهد آورد. مرتب توقع! مرتب اشک تو چشاش جمع می شه که مگه من چی می خوام. بابا اون مرد بچه که نیاورده بزرگ کنه . اون مرد هم نیاز به محبت و توجه داره.
درمورد طلاق متاسفانه این بحث در شرایط مهریه سنگین که رسم امروزه شده غیر ممکن است.
و صد البته مردان هم در این ماجرا دخالت مستقیم دارند ویک طرف ماجرایند.این فرآیندی دوسویه است که همکاری و تکاپوی هم مرد و هم زن را می خواهد.
از شکست نفسی جنسیتی شما سرکار خانم انی ارجمند آگاهم،اما هیچ مردی به دلیل افسردگی،بیماری یا بی حوصلگی همسرش حق هیچ غلط اضافی خرد و کلان را ندارد و از آن سوی هسران نیز باید اندکی حجب و حیا را کنار گذارده و در مسائل جنسی پیش فدم باشند و مردانشان را دریابند.