-
RE: واسه سبکتکین
سبکتکین جان نمیدونم کجای قرانه اما میدونم یه جایی تو قران داریم: و انسان چقدر عجول است چیزی را خیر خود میداند که شر اوست.
حالا ماها که نمیدونیم واقعا چه اتفاقی واسمون خیره و کدوم یکی شر، شما هم که تمام تلاشتو کردی پس بقیشو به خدا بسپار.
ببین قبول داری که از دو حالت خارج نیست
یا همه چی حل میشه و برمیگردین سر خونه و زندگیتون اما با این تفاوت که دیگه شوهرتون فهمیده که شما اون آدم (ببخشید) ضعیف قبلی نیستی و حسابی تغییر کردی و خودتم اگه اشتباهی داشتی دیگه بهشون پی بردی و تکرار نمیکنی و یه زندگی دارین خیلی بهتر از قبل
و یا همه چی تموم میشه که در این صورت هم حتما به نفعته و خدا صلاحتو تو این میدونسته. شما هم که نهایت سعیتو کردی دیگه
پس چرا باید ناراحت باشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر کنم الان بهترین کار این باشه که تمام سعیتو بکنی که فردا مهربون باشی و قاطع
-
RE: واسه سبکتکین
سلام سبکتکین جان
دو روز قبل بخاطر اینکه شوهرم گفته بود میخواد بیاد بره اقدام کنه آرامشم رو از دست داده بودم بعد از نماز صبح خیلی سریع همه ی اتفاقات رو توی ذهنم مرور کردم بار اولی نبود در برابر خالقم به اشتباهات خودم اعتراف میکردم ولی از همیشه به ببخششه پروردگارم امیدوارتر بودم چون خیلی وقته با دل و جون دارم برای حفظ زندگیم تلاش میکنم و مطمئنا خدا از نیتم برای اینهمه صبر و تلاش باخبره بنابراین از ته قلبم و با رضایت نتیجه رو سپردم به خودش و سجده کردم و گفتم :
شُكْراً لله
اَلْحَمْدُ لله
راضیا به قضا الله
اگه قابل باشم برات دعا میکنم:72::72::72:
-
RE: واسه سبکتکین
6 ماهي ميشه كه هر روز از خدا مي خوام گناهامو ببخشه و يا بهم صبر بده يا كاري كنه شوهرم برگرده سحر جان . ولي فكر كنم گناهام خيلي سنگينتر از اين حرفاست كه به اين راحتيها منو ببخشه .
اميدوارم روي شما دوستاي خوبمو زمين نندازه . خيلي دلگيرم .دلم مي خواد امشب برم يه جاي زيارتي و خودمو خالي كنم . امروز كه ازسركار برم خونه ديگه دسترسي به نت ندارم تا فردا .
فردا هم نمي دونم حالم بعد دادگاه خوب باشه بيام سركار يا نه . به خاطر همين ازتون مي خوام كه امشب سرنمازاتون دعام كنين دوستاي خوبم . باورتون نميشه فقط با اميد داشتن شما دوستاي خوبمه كه انقدر جرات پيدا كردم . همين يه ذره رو هم نداشتم . الان 4 ماهي ميشه كه اصلا شوهرمو نديدم . از وقت دفاع پايان نامم تو اسفند ماه .دلم براش خيلي تنگ شده اينو نمي دونم به كي بگم . نمي دونم ببينمش چه حالي ميشم .اميدوارم خدا كمكم كنه و دست و دلم نلرزه . :302:
از همتونم ممنونم . :72:
-
RE: واسه سبکتکین
سلام عزیزم... نگران نباش...
بگو...
اُفَوِضُ امری الی الله
...خدایا کارم رو به تو واگذار کردم...
بگو...
خدایا بهم صبر رو آرامش بده تا خوددار باشم و هیچ حرفی از زبانم جاری نشه مگر خواست تو باشه...
بگو...
بازوی بلند خدا، من، شرایط و تمامی انسانها رو در بر گرفته تا اونچه که به خیر صلاح من هست برای من رقم بزنه...
بگو...
خدایا من تو رو وکیل خودم در این دادگاه قرار دادم...
سبکتکین؟؟؟؟؟
اینهمه آدم دارن برات دعا می کنن بابا دیگه دلهره نداره! انرژی های مثبت ما صد برابر مقدار موردنیاز توئه!:43:
-
RE: واسه سبکتکین
کاش به حق این شب عزیز(تولد مولود کعبه)سبکتکین عزیز هم به آرزوش برسه.بچه ها بیاین یادمون نره امشب که انشاالله هممون خوشحالیم از صمیم قلب واسه این دوستمون دعا کنیم و از خدا بخوایم عیدی ما رو هم بده و آرزوهامونو برآورده کنه.دعا واسه همه دوستانمونن که تو دل بزرگشون غمی وجود داره حتی یه غم خیلی کوچیک.
-
RE: واسه سبکتکین
تو دوسش داری ....
خدایا خودت کمکشون کن:323:
-
RE: واسه سبکتکین
سبکتکین جان چیزی ننوشتی واسمون؟ خوبی خانومی؟
-
RE: واسه سبکتکین
منتظریم؛ بیا و بنویس که چه اتفاقاتی افتاد!
-
RE: واسه سبکتکین
سلام سبکتکین
بیا بگو چه خبر شده ؟
ما که برات دعا کردیم امیدوارم هرچی برات اتفاق افتاده و می افته جز خیر چیزی نباشه.:323:
-
RE: واسه سبکتکین
چهارشنبه رفتيم و قاضي اصلا هيچ توضيحي نخواست .فقط در مورد مهريه حرف انداخت نگار كه به جر اون ديگه چيزي مهم نيست . حق طلاق با مرد ديگه . منم در مورد مهريه اول همونهايي رو گفتم كه بالهاي صداقت گفته بود بعد كه شوهرم به قاضي گفت من همه مهريه شو مي دم ولي قسطي .قاضي و اون داشتن با هم بحث مي كردن سراينكه چقدر بده ماهي كه من گفتم همه رو بخشيدم و ديگه هيچي . فقط قاضي گفت 20 روزه ديگه هر كدوم يه شاهد ببريم و تموم . به من گفت حتما بايد از خانوادت باشن به اون گفت مهم نيست كي بياد از طرف تو . منم كه گفتم خانوادم نمييان گفت بعد 20 روز اگه خودتون كسي رو معرفي نكنين دادگاه خودش يه داور در نهايت انتخاب مي كنه براي شما يه جورايي نمايشيه ديگه .
شوهرمم هيچ حرفي نزد با من و كاملا هم سر حرفش وايستاده بود . هيچي و اين بود داستان زندگي من ....
ممنون كه تو اين مدت برام دعا كردين . مجبورم به قبول خواست خدا هر چقدر هم كه برام سخت و دردناك باشه . حتما خواست و مصلحت خدا اين بوده ديگه .
تا 20 روزه ديگه حتما يا شوهرم زنگ مي زنه ببينه براي شاهد چيكار ركدم يا اينكه كاري نمي كنه و وايميسته تا دادگاه خودش داور تعيين كنه .
به هر حال مهم اين بود كه ذره اي از حرفش كوتاه نيومده بود و دائما به من مي گفت خوب اين مسخره بازيها چيه مي يومدي مي رفتيم توافقي طلاق مي گرفتيم و انقدر نمي يومديم دادگاه .