از من به من نزدیک تر تو،از تو به تو نزدیک تر من
باور نکن تنهاییت را،تا یک دل و یک درد داری
نمایش نسخه قابل چاپ
از من به من نزدیک تر تو،از تو به تو نزدیک تر من
باور نکن تنهاییت را،تا یک دل و یک درد داری
یارب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح ان دهدکه چه گفت وچه هاشنید
دو دست دعا فرا برده ام به سوي آسمانها
كه تا پر كشم به بال غمت،رها در كهكشانها
اگررفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف خانه وگرمابه وگلستان باش
شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت
روي مه پيكر او سير نديديم و برفت :311:
توبندگی چوگدایان به شرط مزدمکن
که دوست خودروش بنده پروری داند
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است
شیـشه ی بـشکسته را پیـوند کردن مشـکل است
ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین
آبروداری کن ای زاهد مسلمانی بس است
ترا چنانکه توئی هر نظر کجا بینند
بقدر دانش خود هر کسی کند ادراک
کسی که حسن وخط دوست درنظردارد
محقق است که اوحاصل بصردارد.