نظرات متفكر عالي قدر شهيد مطهري
[align=justify]
ايراد ديگری كه بر حجاب گرفتهاند اينست كه موجب سلب حق آزادی كه يك حق طبيعی بشری است میگردد و نوعی توهين به حيثيت انسانی زن به شمار میرود
میگويند احترام به حيثيت و شرف انسانی يكی از مواد اعلاميه حقوق بشر است . هر انسانی شريف و آزاد است ، مرد باشد يا زن ، سفيد باشد يا سياه ، تابع هر كشور يا مذهبی باشد . مجبور ساختن زن به اينكه حجاب داشته باشد بی اعتنائی به حق آزادی او و اهانت به حيثيت انسانی او است و به عبارت ديگر ظلم فاحش است به زن . عزت و كرامت انسانی و حق آزادی زن ، و همچنين حكم متطابق عقل و شرع به اينكه هيچكس بدون موجب نبايد اسير و زندانی گردد ، و ظلم به هيچ شكل و به هيچ صورت و به هيچ بهانه نبايد واقع شود ، ايجاب میكند كه اين امر از ميان برود
پاسخ : يك بار ديگر لازم است تذكر دهيم كه فرق است بين زندانی كردن زن در خانه و بين موظف دانستن او به اينكه وقتی میخواهد با مرد بيگانه مواجه شود پوشيده باشد . در اسلام محبوس ساختن و اسير كردن زن وجود ندارد . حجاب در اسلام يك وظيفهای است بر عهده زن نهاده شده كه در معاشرت و برخورد با مرد بايد كيفيت خاصی را در لباس پوشيدن مراعات كند . اين وظيفه نه از ناحيه مرد بر او تحميل شده است و نه چيزی است كه با حيثيت و كرامت او منافات داشته باشد و يا تجاوز به حقوق طبيعی او كه خداوند برايش خلق كرده است محسوب شود
اگر رعايت پارهای مصالح اجتماعی ، زن يا مرد را مقيد سازد كه در معاشرت روش خاصی را اتخاذ كنند و طوری راه بروند كه آرامش ديگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بين نبرند چنين مطلبی را " زندانی كردن " يا " بردگی " نمیتوان ناميد و آن را منافی حيثيت انسانی و اصل " آزادی " فرد نمیتوان دانست
در كشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنين محدوديتهائی برای مرد وجود دارد . اگر مردی برهنه يا در لباس خواب از خانه خارج شود و يا حتی با پيژامه بيرون آيد ، پليس ممانعت كرده به عنوان اينكه اين عمل برخلاف حيثيت اجتماع است او را جلب میكند . هنگامی كه مصالح اخلاقی و اجتماعی ، افراد اجتماع را ملزم كند كه در معاشرت اسلوب خاصی را رعايت كنند مثلا با لباس كامل بيرون بيايند ، چنين چيزی نه بردگی نام دارد و نه زندان ، و نه ضد آزادی و حيثيت انسانی است و نه ظلم و ضد حكم عقل به شمار میرود
برعكس ، پوشيده بودن زن - در همان حدودی كه اسلام تعيين كرده است - موجب كرامت و احترام بيشتر او است ، زيرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون میدارد
شرافت زن اقتضاء میكند كه هنگامی كه از خانه بيرون میرود متين و سنگين و با وقار باشد ، در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچگونه عمدی كه باعث تحريك و تهييج شود به كار نبرد ، عملا مرد را به سوی خود دعوت نكند ، زباندار لباس نپوشد ، زباندار راه نرود ، زباندار و معنیدار به سخن خود آهنگ ندهد . چه آنكه گاهی اوقات ژستها سخن میگويند ، راه رفتن انسان سخن میگويد ، طرز حرف زدنش يك حرف ديگری میزند
اول از تيپ خودم كه روحانی هستم مثال میزنم : اگر يك روحانی برای خودش قيافه و هيكلی برخلاف آنچه عادت و معمول است بسازد ، عمامه را بزرگ و ريش را دراز كند ، عصا و ردائی با هيمنه و شكوه خاص به دست و دوش بگيرد ، اين ژست و قيافه خودش حرف میزند ، میگويد برای من احترام قائل شويد ، راه برايم باز كنيد ، مؤدب بايستيد ، دست مرا ببوسيد
همچنين است حالت يك افسر با نشانههای عالی افسری كه گردن میافرازد ، قدمها را محكم به زمين میكوبد ، باد به غبغب میاندازد ، صدای خود را موقع حرف زدن كلفت میكند . او هم زباندار عمل میكند ، به زبان بی زبانی میگويد : از من بترسيد ، رعب من را در دلهای خود جا دهيد
همينطور ممكن است زن يك طرز لباس بپوشد يا راه برود كه اطوار و افعالش حرف بزند ، فرياد بزند كه به دنبال من بيا ، سر بسر من بگذار ، متلك بگو ، در مقابل من زانو بزن ، اظهار عشق و پرستش كن-آيا حيثيت زن ايجاب میكند كه اينچنين باشد ؟ آيا اگر ساده و آرام بيايد و برود ، حواس پرت كن نباشد و نگاههای شهوت آلود مردان را به سوی خود جلب نكند ، برخلاف حيثيت زن يا برخلاف حيثيت مرد يا برخلاف مصالح اجتماع يا برخلاف اصل آزادی فرد است ؟ آری اگر كسی بگويد زن را بايد در خانه حبس و در را به رويش قفل كرد و به هيچ وجه اجازه بيرون رفتن از خانه به او نداد ، البته اين با آزادی طبيعی و حيثيت انسانی و حقوق خدادادی زن منافات دارد . چنين چيزی در حجابهای غير اسلام بوده است ولی در اسلام نبوده و نيست
شما اگر از فقهاء بپرسيد آيا صرف بيرون رفتن زن از خانه حرام است ؟ جواب میدهند نه . اگر بپرسيد آيا خريد كردن زن و لو اينكه فروشنده مرد باشد حرام است ؟ يعنی نفس عمل بيع و شراء زن اگر طرف مرد باشد حرام است ؟ پاسخ میدهند حرام نيست . آيا شركت كردن زن در مجالس و اجتماعات ممنوع است ؟ باز هم جواب منفی است چنانكه در مساجد و مجالس مذهبی و پای منبرها شركت میكنند و كسی نگفته است كه صرف شركت كردن زن در جاهائی كه مرد هم وجود دارد حرام است . آيا تحصيل زن ، فن و هنر آموختن زن و باعخره تكميل استعدادهائی كه خداوند در وجود او نهاده است حرام است ؟ باز جواب منفی است
فقط دو مسأله وجود دارد ، يكی اينكه بايد پوشيده باشد و بيرون رفتن به صورت خودنمائی و تحريك آميز نباشد
و ديگر اينكه مصلحت خانوادگی ايجاب میكند كه خارج شدن زن از خانه توأم با جلب رضايت شوهر و مصلحت انديشی او باشد
البته مرد هم بايد در حدود مصالح خانوادگی نظر بدهد نه بيشتر . گاهی ممكن است رفتن زن به خانه اقوام و فاميل خودش هم مصلحت نباشد . فرض كنيم زن میخواهد به خانه خواهر خود برود و فی المثل خواهرش فرد مفسد و فتنه انگيزی است كه زن را عليه مصالح خانوادگی تحريك میكند . تجربه هم نشان میدهد كه اينگونه قضايا كم نظير نيست . گاهی هست كه رفتن زن حتی به خانه مادرش نيز برخلاف مصلحت خانوادگی است ، همينكه نفس مادر به او برسد تا يك هفته در خانه ناراحتی میكند ، بهانه میگيرد ، زندگی را تلخ و غير قابل تحمل میسازد . در چنين مواردی شوهر حق دارد كه از اين معاشرتهای زبانبخش - كه زيانش نه تنها متوجه مرد است ، متوجه خود به زن و فرزندان ايشان نيز میباشد - جلوگيری كند . ولی در مسائلی كه مربوط به مصالح خانواده نيست دخالت مرد مورد ندارد
:72:
ايرادی ديگري كه بر حجاب میگيرند اينست كه سبب ركود و تعطيل فعاليتهائی است كه خلقت در استعداد زن قرار داده است
زن نيز مانند مرد دارای ذوق ، فكر ، فهم ، هوش و استعداد كار است
اين استعدادها را خدا به او داده است و بيهوده نيست و بايد به ثمر برسد
اساسا هر استعداد طبيعی دليل يك حق طبيعی است . وقتی در آفرينش به يك موجود استعداد و لياقت كاری داده شد ، اين به منزله سند و مدرك است كه وی حق دارد استعداد خود را به فعليت برساند ، منع كردن آن ظلم است
چرا میگوئيم همه افراد بشر اعم از زن و مرد حق دارند درس بخوانند و اين حق را برای حيوانات قائل نيستيم ؟ برای اينكه استعداد درس خواندن در بشر وجود دارد و در حيوانات وجود ندارد . در حيوان استعداد تغذيه و توليد مثل وجود دارد و محروم ساختن او از اين كارها برخلاف عدالت است
باز داشتن زن از كوششهائی كه آفرينش به او امكان داده است نه تنها ستم به زن است ، خيانت به اجتماع نيز میباشد . هر چيزی كه سبب شود قوای طبيعی و خدادادی انسان معطل و بی اثر بماند به زيان اجتماع است
عامل انسانی بزرگترين سرمايه اجتماع است . زن نيز انسان است و اجتماع بايد از كار و فعاليت اين عامل و نيروی توليد او بهرهمند گردد . فلج كردن اين عامل و تضييع نيروی نيمی از افراد اجتماع ، هم برخلاف حق طبيعی فردی زن است و هم برخلاف حق اجتماع و سبب میشود كه زن هميشه به صورت سربار و كل بر مرد زندگی كند
جواب اين اشكال آنست كه حجاب اسلامی كه حدود آن را به زودی بيان خواهيم كرد ، موجب هدر رفتن نيروی زن و ضايع ساختن استعدادهای فطری او نيست . ايراد مذكور بر آن شكلی از حجاب كه در ميان هنديها يا ايرانيان قديم يا يهوديان متداول بوده است وارد است . ولی حجاب اسلام نمیگويد كه بايد زن را در خانه محبوس كرد و جلوی بروز استعدادهای او را گرفت
مبنای حجاب در اسلام چنانكه گفتيم اينست كه التذاذات جنسی بايد به محيط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص يابد و محيط اجتماع ، خالص برای كار و فعاليت باشد . به همين جهت به زن اجازه نمیدهد كه وقتی از خانه بيرون میرود موجبات تحريك مردان را فراهم كند و به مرد هم اجازه نمیدهد كه چشم چرانی كند . چنين حجابی نه تنها نيروی كار زن را فلج نمیكند ، موجب تقويت نيروی كار اجتماع نيز میباشد
اگر مرد تمتعات جنسی را منحصر به همسر قانونی خود كند و تصميم بگيرد همينكه از كنار همسر خود بيرون آمد و پا به درون اجتماع گذاشت ، ديگر درباره اين مسائل نينديشد ، قطعا در اين صورت بهتر میتواند فعال باشد تا اينكه همه فكرش متوجه اين زن و آن دختر و اين قدر و بالا و اين طنازی و آن عشوهگری باشد و دائما نقشه طرح كند كه چگونه با فلان خانم آشنا شود
آيا اگر زن ساده و سنگين به دنبال كار خود برود برای اجتماع بهتر است يا آنكه برای يك بيرون رفتن چند ساعت پای آئينه و ميز توالت وقت خود را تلف كند و زمانی هم كه بيرون رفت تمام سعيش اين باشد كه افكار مردان را متوجه خود سازد و جوانان را كه بايد مظهر اراده و فعاليت و تصميم اجتماع باشند به موجوداتی هوسباز و چشم چران و بی اراده تبديل كند ؟ عجبا ! به بهانه اينكه حجاب ، نيمی از افراد اجتماع را فلج كرده است ، با بی حجابی و بیبند و باری نيروی تمام افراد زن و مرد را فلج كردهاند . كار زن پرداختن به خودآرايی و صرف وقت در پای ميز توالت برای بيرون رفتن ، و كار مرد چشم چرانی و شكارچيگری شده است . در اينجا بد نيست متن شكايت مردی را از زنش كه در يكی از مجلات زنانه درج شده بود ذكر كنم تا معلوم شود اوضاع حاضر ، زنان را به صورت چه موجوداتی در آورده است
در آن نامه چنين نوشته است : " زنم در موقع خواب به يك دلقك درست و حسابی مبدل میگردد . موقع خواب برای اينكه موهايش خراب نشود يك كلاه توری بزرگ به سرش میبندد
بعد لباس خواب میپوشد . در اين موقع است كه جلو آئينه ميز توالت مینشيند و گريم صورتش را با شير پاك كن میشويد
وقتی رويش را بر میگرداند احساس میكنم او زن من نيست زيرا اصلا شكل سابق را ندارد . ابروهايش را تراشيده و چون مداد ابرو را پاك كرده بی ابرو میشود . از صورتش بوی نامطبوعی به مشام من میرسد زيرا كرمی كه برای چين و چروك به صورتش میمالد بوی كافور میدهد و مرا به ياد قبرستان میاندازد . كاش كار به همين جا ختم میشد ، ولی اين تازه مقدمه كار است . چند دقيقهای در اتاق راه میرود و جمع و جور میكند آنگاه كلفت خانه را صدا میكند و میگويد كيسهها را بياور ، كلفت با چهار كيسه متقالی بالا میآيد . خانم روی تخت میخوابد و كلفت كيسهها را به دست و پای او میكند و بيخ آن را با نخ میبندد . چون ناخنهای دست و پايش مانيكور شده و دراز است ، برای اينكه به لحاف نگيرد و چند شش نشود و احيانا نشكند دست و پای خود را در كيسه میكند و به همين ترتيب میخوابد "
آری اينست زنی كه بر اثر به اصطلاح بی حجابی " آزاد " شده به صورت نيروی فعال اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در آمده است ! آنكه اسلام نمیخواهد اينست كه زن به صورت چنين موجود مهملی در آيد كه كارش فقط استهلاك ثروت و فاسد كردن اخلاق اجتماع و خراب كردن بنيان خانواده باشد . اسلام با فعاليت واقعی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هرگز مخالف نيست
متون اسلام و تاريخ اسلام گواه اين مطلب است
در اوضاع و احوال تجدد مابی بی منطق حاضر جز در دهات و در ميان افراد سخت متدين كه اصول اسلامی را رعايت میكنند زنی پيدا نمیكنيد كه نيروی او واقعا صرف فعاليتهای مفيد اجتماعی يا فرهنگی يا اقتصادی بشود
آری يك نوع فعاليت اقتصادی رائج شده است كه بايد آنرا ثمره بی حجابی دانست و آن اينست كه بنكدار به جای اينكه بكوشد جنس بهتر و مرغوبتر برای مشتريان خود تهيه كند ، يك مانكن را به عنوان فروشنده میآورد ، نيروی زنانگی و سرمايه عصمت و عفاف او را استخدام میكند و وسيله پول در آوردن و خالی كردن جيبها قرار میدهد . يك فروشنده بايد كالا را همانطوری كه هست به مشتری ارائه دهد ولی يك دختر خوشگل فروشنده با ادا و اطوار و ژستهای زنانه و در معرض قرار دادن جاذبه جنسی خود مشتری را جلب میكند
بسياری از افراد كه اصلا مشتری نيستند برای اينكه چند دقيقه با او حرف بزنند يك چيزی هم میخرند
آيا اين فعاليت اجتماعی است ؟ آيا اين تجارت است يا كلاهبرداری و رذالت ؟ میگويند زن را توی كيسه سياه نپيچيد
ما نمیگوئيم زن خود را در كيسه سياه بپيچيد ولی آيا بايد طوری لباس بپوشد و در اجتماع عمومی ظاهر شود كه برجستگی پستانهايش را هم به مردان شهوتران و چشم چران نشان بدهد و از آنطور كه هست بهتر و جاذبتر برای آنها جلوه دهد ؟ از وسائل مصنوعی در زير لباس استفاده كند تا چاقی و زيبائی مصنوعی را هم برای فريفتن و دل ربودن مردان بيگانه به مدد بگيرد ؟ اين مدها و لباسهای تحريك آميز برای چه به وجود آمده است ؟ آيا برای اينست كه بانوان آن لباسها را برای همسرانشان بپوشند ؟ ! اين كفشهای پاشنه بلند برای چيست ؟
جز برای اينست كه حركات ماهيچههای كفل را به ديگران نشان دهد ؟ آيا لباسهائی كه نازك كاریها و برجستگيهای بدن را نشان میدهد جز برای تهييج مردان و برای صيادی است ؟ عملا غالب خانمهائی كه از اين نوع كفشها و لباسها و آرايشها استفاده میكنند ، تنها مردی را كه در نظر نمیگيرند شوهران خودشان است
زن میتواند در ميان زنان و در ميان محارم خود از هر نوع لباس و آرايشی استفاده كند اما متأسفانه تقليد از زنان غربی برای هدف و منظور ديگری است
غريزه خودآرائی و شكارچيگری در زن غريزه عجيبی است . وای اگر مردان هم به آن دامن بزنند و مدسازان و طراحان نواقص كار آنان را برطرف كنند و مصلحين اجتماع ! هم تشويق كنند
اگر دختران در اجتماعات عمومی لباس ساده بپوشند ، كفش ساده به پا كنند ، با چادر يا با پالتو و روسری كامل به مدرسه و دانشگاه بروند ، آيا در چنين شرايطی بهتر درس میخوانند يا با وضعی كه مشاهده میكنيم ؟ اصولا اگر التذاذهای جنسی و منظورهای شهوانی در كار نيست چه اصراری است كه بيرون رفتن زن به اين شكل باشد ؟ چرا اصرار میورزند كه دبيرستانهای مختلط به وجود آورند ؟
[/align]