دوستان به احتمال یه چند وقتی نمیام اینجا.
میخوام به خودم استراحت بدم.
سر این قضیه اصلا نتونستم به درسام برسم،افکارم مغشوشه.
شاید این فرصتی باشه تا شما به سوالات قبلی من جواب بدید.
ممنون.
فعلا خداحافظ.
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان به احتمال یه چند وقتی نمیام اینجا.
میخوام به خودم استراحت بدم.
سر این قضیه اصلا نتونستم به درسام برسم،افکارم مغشوشه.
شاید این فرصتی باشه تا شما به سوالات قبلی من جواب بدید.
ممنون.
فعلا خداحافظ.
(ولی دیگه خستم کرده،دیگه کاری بهش ندارم.)
خداحافظ.
خوشحالم نیلوفر این حرف را می زنی. بهتر مدتی به افکار خود استراحت بدهی تا بهترین تصمیم را بگیری.
سکوت........... من به این واژه خیلی اعتقاد دارم . بهتره مدتی روزه سکوت بگیری. بدان همه مشکلات حل می شود. دوست عزیزم موفق باشی
ممنون نقاب عزیز.
بازم اومدم.:shy:
دوستان ولی چقدر بده که آدم خسته بشه.اونم خودش خسته است.
وقتی نمیخواد منو ببینه.میگه همو ببینیم دلتنگی بیشتر میشه.
البته راضی شده که منو ببینه ولی قسمت نمیشه همو ببینیم 2تاییمون گرفتاریم.(تو همین گرفتاریها،مریضیا،بهش گفتم:اگه آدم با مشکلات بخواد از همه چی بیفته که نمیشه.موند من اینو گفتم.میخواستم یه چیزی رو بهش بفهمونم.)
شدم مثل قبل:خودمم با خانواده خوبم.
هر چی صلاحه همون بشه.
ولی دیگه حس میکنم نیستش.اون روز بهش گفتم من دیگه خسته شدم ،موبایلشم خرابه.
گفتم خودت تونستی بهم زنگ بزن.با خنده بهش گفتم :نذار بیام دمه محل کارت.:D
دیدم 3روز بعد بهم زنگ زد.(میدونید کی بود؟داشتم با خدای خودم راز و نیاز میکردم
موبایلم زنگ خورد.جالب بود!!)
آره اوضاع من فعلا اینه.
آره میدونم تقصیر خودمه.خودم پا تو این مسیر گذاشتم.
دوست صمیمیم بهم میگه:یه تجربه بود برات،هرچی صلاحه همون بشه.
بعضی موقع ها با خودم میگم: ما آدما تا آخر عمر انگار باید تجربه کنیم و یاد بگیریم تو هر موقعیت چی کار کنیم.
خدا ما رو تو مسیر زندگی تنها نمیذاره ،فقط ما باید یه وقت غافل نشیم ومتوجه تلنگرهای خدا باشیم.که تجربه های تلخ نداشته باشیم.
دلم خیلی گرفته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فكر نكنم بيشتر از من دلت گرفته باشه
هایده جان چی شده دلت گرفته؟
دوستان تو این چند وقت خیلی اذیتتون کردم.
آخرین حرفم اینه:میخوام فراموشش کنم.
امیدوارم این تجربه منو دوستان دیگه بخونند و آنرا تکرار نکنند.
به امید روزهای خوب برای دوستان عزیزم.
این تراژدی به پایان رسید.:305:
یک تجربه ای بود برای من که دیگه در زندگیم تکرار نمیشه و نمیذارم که تکرار بشه.:305:
هر کسی خواستار یه زندگی آرامه:D ومیخواد به آرامش برسه نه اینکه تمام زندگیش بشه استرس:302:.
درسته مشکلات در زندگی هست ولی این خوبه که 2نفر بخوان با هم این مسائل رو حل کنند:228: نه این که یک نفر در دریای پر تلاطم دست و پا بزنه :302:و دیگری بخاطر یه سری مسائل نتونه به اون کمک کنه.
میگند زندگی مشترک با تصمیم های درست 2نفره، نه زندگی مشترک با تصمیم های مستقل ویکی نبودن 2 نفر.از همین جاهاست که میفهمید که نمیتونید با هم زندگی کنید.(این چیزا رو باید جدی گرفت ،اگه جدی نگرفت بعدا که کار از کار میگذره میفهمی چه اشتباهی کردی).
زندگی رو گذشت قشنگش میکنه.
(اینارو هم به خودم گفتم و هم به دوستانی که تجربه ای مثل من داشتند.)
خداحافظ مدیر همدردی و دوستان خوبم که به من در این راستا کمک بسیاری کردید.:72::72::72:
(البته فقط تو این تاپیک از شما خداحافظی میکنم چون میخوام به این تاپیک خاتمه بدم.). .
خوشحالمان کردی دوست عزیز. امیدوارم همیشه موفق باشی.