RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
دختر مهربون چرا من هر وقت افراد انلاين رو نگاه ميكنم شما هم در حال مشاهده افراد انلاين هستيد ؟يعني مرتب چك ميكنم (عجب آدم فضوليم) ميبينم شما هنوز اونجايين!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
سلام دختر مهربون ،
اماسوال های من.
1- به کدوم یکی از آرزوهات نرسیدی؟ و زمانش گذشته است.
2- یه روزی را تصور کن که عزیز ترین کسی که توی این دنیا داری به رحمت خدا رفته وب هشما خبر می دن چه کار میکنی؟
3- روز عروسیت دوست داری دست گلت چه رنگی باشه؟
4- چند تا بچه دوست داری داشته باشی؟
5- الگوت توی زندگی کی بوده؟
6- اگه موردی پیدا بشه کچل باشه و قدش هم کوتاه تر از تو باشه اما محسناتش زیاد باشه اجازه می دی بیاد خواستگاری و بهش فکر کنی؟
7- یه خاطره بگو که خدا را توش خیلی از نزدیک حس کرده باشی؟
8- یه خاطره بگو که خدا رو توش فراموش کردی وضربه اش را هم خوردی؟
9- یه انتقاد از خودت بکن؟
10- به نظرت تونستی در زمان کودکی درست حسابی کودکی کنی؟
11- به نظرت نسبت به یک خواستگار چند درصد می شه با جلسات خواستگاری و مشاوره به شناخت رسید؟
12- آیا به قسمت در ازدواج عقیده دارید؟
13 - نسبت به خواستگارهاتون در شما علاقه ای ایجاد می شه وبه راحتی می تونید آنها را فراموش کنید؟
14- ثریا را نگاه می کنید ؟ به نظرتون نزول داده بود؟ این همه بلا که سرش اومد حقش بود؟
15- نظرتون راجع به ماهواره چیه؟
16- نظرتون راجع به نماز چیه؟ نماز های مستحبی چطور؟
17- چه سواالی انتظار داشتید بپرسم و نپرسیدم؟
18- - یه دعای زیبا کنید؟
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
خب دختر مهربون جونم دوباره اومدم:301:
تاثیرگذارترین اتفاق زندگیت؟
از چه آلات موسیقی خوشت میاد؟http://www.hamdardi.net/imgup/31551/...3aa1706aa7.gif
-دوست داری نفر بعدی ، چه کسی روی صندلی بشینه ؟
-خوشگل ترین و زشت ترین حیوون؟
از ارتفاع میترسین؟
فیلم بهتره یا دیدن مسابقه فوتبال؟
شب هاساعت چندمیخوابید؟
http://www.hamdardi.net/imgup/31551/...8b8e6ae4be.gif
صبح ساعت چندبیدارمیشید؟http://www.hamdardi.net/imgup/31551/...61191b5f94.gif
اگه قرار باشه از یکی حلالیت بگیرین اون کیه؟
به سياست علاقه داري؟ چقدر بحث سیاسی می کنید؟
برنامه كودك نگاه مي كني؟
خوب فعلا كافيه اگه سوال ديگه اي هم يادم اومد و وقت بود میام مي پرسمhttp://www.hamdardi.net/imgup/31551/...43c781c4d4.gif
موفق باشي:43:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
سلام دختر مهربون.
سوالای من:
1-دینتو چقدر می شناسی؟چقدر تو زندگیت تاثیر داره؟اگه قرار باشه در این باره به خودت نمره بدی چه نمره ای می دی؟
2-به کدوم امام ارادت خاصی داری؟آیا به زیارتش رفتی؟
3-چقدر به نماز اهمیت می دی؟
4-نظرت راجع به کلمات زیر
خدا
مهدی(عج)
مدینه
کعبه
کربلا
قیامت
رجعت
5-آیا ذکر یا دعائی هست که تو مواقع حساس بخونی؟
6-اگه چادری هستی نسبت به مانتوئی ها چه حسی داری؟و یا بر عکس.آیا به فکرت می یاد شبیه اونا شی؟
7-ازین که همه سوالاتم مذهبی ست چه حسی داری؟
موفق باشی:72:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
وای من از صبح رفتم تو سری قبلی صندلی داغ !دارم می گردم ببینم کیا قبلا نشستن!که دیگه بهشون نگیم!
چشمم در اومد :(
بعد فکر کردم چه کاری خوب،دوباره بشینن که خوبه؟یا اصلا فوقش می گیم بهشون اونهاهم می گن نه دیگه!والا
ما هم به زور می نشونیمشون :311:
دخمل مهربون دو تا سوال شاید دوست نداشتی هر کدوم رو جواب نده:
1.اگر می تونستی نوع مرگت رو انتخاب کنی دوست داشتی دور از جون بعد از 120 سال چه جوری می مردی؟تصادف،حادثه سقوط هواپیما،بیماری،سکته،غرق شدن تو دریا....یا هرچی دیگه؟
2.قیافت رو دوست داری ؟منظورم به صورت کلی چهره ات رو دوست داری؟
3.اگر بهت می گفتن می تونی یکی دیگه باشی کی رو انتخاب می کردی؟
4.دوست داشتی بازیگر هالیوود می بودی؟یا کلا بازیگر معروف ایرانی؟
5.تا حالا شده الکی یکی رو دوست داشته باشی و الکی از یکی بدت بیاد تو تالار؟مثلا الکی نسبت به نام کاربری x حس خیلی خوبی داشته باشی یا الکی نسبت به نام کاربری y حس خوبی نداشته باشی.بدون اینکه پست خاصی ازشون دیده باشی که منجر به بروز این احساس شده باشه.
اگر بوده و میشه گفت بگو....
6. دوست داری عروسیت مجلل باشه یا معمولی یا ساده؟
7.اگر ی خواستگار خوب داشته باشی و همه چیزش ایده ال باشه ولی لکنت زبان داشته باشه برای این موضوع ردش می کنی؟
8. ساده بودن رو دوست داری یا فشن بودن؟
9.on time هستی تو قرار ملاقات ها یا دیر می رسی معمولا؟
10.اگر متوجه بشی یکی که برات جذابیت خاصی نداره ،عاشقت شده و عشقش از ته قلبشه و زندگیش رو به پات می ریزه....قبول می کنی باهاش ازدواج کنی؟فکر کن دوستش نداری متنفر هم نیستی مشکل خاصی نداره ولی تو دوستش نداری.
11.دختر مهربونی به نظرت در صندلی داغ نیازی به وجود ی همکار اونم همکاری مثل من :311: واقعا هست؟خوب مدیر بس نیست؟حتما باید همکارم هم باشه؟احساس نمی کنی اینجوری انگار یکی همش داره تو حیطه وظایف تو داخل میشه و خود مختاری هم می کنه؟راست بگو ها
12. دوست داری از ایران بری برای همیشه؟ایران هستی دیگه؟
13.دخملی تو سایت مشاوره دیگه ای عضو بودی قبلا؟یا هستی؟
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
سلام خانم دختر مهربون محترم سو ا ل از شما
1ـ چه خواننده موسیقی دوست دارید
2ـ چه رشته ورزشی دوست دارید
3ـ ایا تالار توانسته تغییر مثبتی در شما ایجاد کنه
4ـ دوست داری نفر بعد صندلی داغ چه باشد
5ـ زییاترین تصویر ذهنی یا خاطره تان چیست
6ـ ایا به ارزوهای دوران کودکی خود رسیده اید ان را بیان کنید
7ـ بهترین هدیه ای که تا حالا گرفتی
8ـ منطقی ترین فرد توی تالار رو معرفی کنید
9ـ کدام خیابان تهران دوست دارید
10ـ بهترین کتابی که مطا لعه کردید نام ببرید
11ـ به یاد موندنی اهنگی که شنیدین
12ـ چه ماشینی دوست دارید
13ـ چه غذایی خوب درست می کنید
14ـ با لوله کتاب زرشک یک جمله بساز
15ـ چه غذایی دوست دارید
16ـ به نظر شما در زندگی مجردی باید چه چیز بیاموزیم
17ـ بزرگترین ضعف خانم ها چیه
18ـ چه مطلب یا پستی در تالار برای شما خنده دار بود
19ـ بهترین و بدترین دوران درس و تحصیل
20ـ جمله زیر در یک خط توصیف کن
مدیر همدردی
فرشته مهربان
انی
حامد
کیوان
بلو اسکای
نازنین 1
داملا
سرافرا ز
با لهای صداقت
سارا بانو
خارپشت
فرهنگ 27
بی دل
خانم بی نهایت
خانم پاییزان 2
خانم گلنوش 67
محمد ابراهیمی
21ـ مهمترین چیزی که از همدردی یاد گرفتی
22ـ تالار همدردی چه هدفی را دنبا ل می کند چرا
23ـ به نظرت مدیر همدردی چه شکلی هستن
24ـ چطور می شه فهمید کسی در احسا ساتش صادق هست یا نه
25ـ عاشق خدا چه خصوصیاتی باید داشته باشه
26ـ به چه میزان اطلاعات روانشناسی در زندگی شخصی ات کمک کرده وتاثیر گذار بوده است
27ـ احساسات خود را وقتی خیلی شدید می شوند چگونه کنترل می کنید احساس غم خشم نا امیدی نگرانی خوشحا لی
28ـ از یک تا بیست چه نمرهای به خودت میدهی
29ـ با چرخ درخت صندوق یک جمله بساز
30ـ چه وقتی عصبانی می شوید
31ـ چقدر مدیر تالار رو دوست داری چقدر ازشون چیزیاد گرفتی
32ـ دوست داری کنسرت گروه اریان و بنیامین بروید
33ـ یک بیت شعر قشنگ بگو
34ـ یک جمله اموزنده به اعضا تالار هدیه کنید
35ـ یک ضرب المثل بگوید
36ـ یک جمله درباره مادر پدر بگوید
امیدوارم همیشه موفق باشید:72::72::72:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهاجر بینشان
به به ميبينم دختر مهربون تشريف فرما شدن به صندلي داغ
حالا ميتونيم يه محك جدي بزنيم ببينيم چقدر مهربونن ، امروز روز امتحان است :) و روز تلافي
سلام.
دست شما درد نکنه. شما که اینجوری نبودین:)
خوب منكه عجله دارم بايد برم ، ولي بد نيست فعلا يه چند تا سوال بپرسم و بقيه رو بذارم برا بعدا
چه اجباریه حالا؟! به کاراتون برسین. خودتونو اذیت نکنین به خاطر تلافی کردن.
درگذشت لذتی هست که در انتقام نیست.:)
1 : اگه قرار بود زندگي مثل فيلم باشه كه بتوني برگردونيش به عقب ، چند سال به عقب برش ميگردوندي ؟ چرا ؟
دکمه ای که میبره جلو، خراب شده؟ نمیشه ببرم جلو؟
اگه تجربیات الانم همراهم بیاد، میبرم به سالای دبیرستانم. تا واسه کنکور بیشتر درس بخونم تا بتونم رشته ای که بیشتر دوس داشتم رو بخونم.
اگه تجربیاتم همراهم نیاد، چه کاریه خب. همینجا خوبه.
2 : دوست داري تو كدوم منطقه از ايران يا خارج زندگي كني ؟ چرا ؟
آدما به هر جایی که زندگی میکنن عادت میکنن. الان که ازم میپرسید، میگم همین جا خوبه.
خارج از کشور رو تا به حال تجربه نکردم. فکر میکنم سختم باشه.
اما دوس دارم یه جای خوش آب و هوا تر که امکاناتش هم خوب باشه(یعنی مثلاً روستا نباشه. حداقل اینترنت داشته باشه)زندگی کنم. خوب اونجوری از پدر مادرم دور میشم، اگه اونا هم بیان خوبه. اونجوری بقیه ی فامیل چی پس! دوستام چی! ...
نه همین جا خوبه داریم زندگیمونو میکنیم.
3 : از بين حيوانات مذكور به ترتيب بگو كدومشون رو بيشتر دوست داري ؟ موش ، فيل ، اسب ، دلفين ...
از این سوال روانشناسیاست؟
اسب، دلفین، فیل، موش
4 : اگه به يه سبد ميوه برسي كه اين ميوه ها درش باشه ، كدومش رو بر ميداري ؟ ( هنوانه ، گيلاس ، طالبي ، موز ، كيوي )
اینارو جواب میدم، نتیجه شو هم بهم بگیدا. من تحملشو دارم. هر چی بود بگید.
گیلاس، کیوی، موز، هندوانه، طالبی
5 : رنگ هاي مذكور رو تعريف كن :
سبز : رنگ بهاره
قرمز : رنگ آتیشه (تعریف یعنی چی؟!! فکر کنم دارم اشتباه جواب میدم. اگه اشتباه بود بهم بگید)
مشكي : میگن بالاتر از اون رنگی نیست
بنفش : یاد سبدای گل بنفشه افتادم که کوچیک بودیم بابام میخرید واسه باغچه.
طوسي : دنیا این رنگیه.
6 : فرض كن يه نفر اومده پيش شما ، ميگه خيلي از خودم بدم اومده ، هيچ اميدي به زندگي كردن ندارم ، شما فقط اجازه داري با يه جمله ( فقط با يه جمله ) در اون فرد تحولي به وجود بياري كه اميدوار بشه به زندگي ... بهش چي ميگي ؟
نیاز به فکر داره. به ذهنم رسید میگم
7 : اگه يه روز بيائي همدردي و بعد بفهمي مدير همدردي بدون هيچ دليلي ، شما رو از فعاليت در تالار محروم كرده ، اولين عكس العملت چيه ؟ (( البته زبونم لال ، ديگه چكار كنيم صندليه داغه ، دست خودم نيست ، اين سوال تو ذهنم اومد ، آقاي مدير عزيز ببخشيد )
خب فکر میکنم اشتباه شده. پرس و جو میکنم اگه جوابی نگیرم، با اسم دختر مهربون شماره 2 به فعالیتم ادامه میدم. اگه اونم قفل کردن با شماره 3 میام .
از رو نمیرم:)
8 : انشاالله بعد از ازدواج ، اگه خدا بهتون يه بچه خوشكل و تپل مپل بده:46: ، دختر يا پسر ، دوست داري اسمش رو چي بذاري ؟
به نظرم اسم بچه، چیزیه که باید مشترکاً انتخاب کنیم.
من از اسم فاطمه و نرگس و نیلوفر خوشم میاد. اما اصراری ندارم که حتماً اینا رو بذارم.
برای پسر رو فکر نکردم.
9 : با شنيدن صداهاي زير ( فقط صدا ، بدون تصوير ) ، به ياد چه چيزي ميافتي ؟ ( اولين چيزي كه به ذهنت مياد )
صداي شر شر آب :یاد مسافرتی که عید رفته بودیم.
....... آژير آمبولانس : یاد چیز خاصی نمیفتم. فقط اضطراب میگیرم. دعا میکنم خوب شه.
....... گريه بچه : آخی! یاد برادرزاده م میفتم. اون شبایی که پیشش بودم.
....... جير جيرك : شبای تابستون که پنجره ی اتاقمو باز میذارم.
....... اذان : یه لحظه وسط شلوغی روز، آروم میشم. مثل یه تلنگر لذت بخش میمونه
....... لا اله الا الله : بیشتر، وقت عصبانیت این جمله به گوش میرسه(متاسفانه)
....... زنگ خونه تون : خب یکی بره درو وا کنه دیگه! یاد چیزی نمیفتم
....... قطار : یاد مسافرتی که توی بچگیم رفتم
....... نغاره خونه امام رضا (ع) : دلم میگیره:( نه از اون دل گرفتنا. دلم یه جور خوبی میگیره.
حالا من كه 9 تا سوال كردم ، بذار 10 تاش كنم ديگه : اگه با اين پيشرفتهاي امروزي ، بخواي 47 سال آينده دنيا رو پيش بيني كني ، چه جور پيش بيني ميكني ؟
سرعت پیشرفت خیلی زیاده. خیلی خیلی بیشتر از اونی که من توی فکرم تصورشو بکنم.
تقریباً پارسال (یا دوسال پیش) بود یه مقاله میخوندم که ویلچری درست شده که با استفاده از اعصاب عبوری از گردن، دستورات بهش منتقل میشه.
من فکر میکردم این موضوع خیلی کار پیچیده و دست نیافتنی ای باشه. اما وقتی بهش دست پیدا کردیم، یعنی هیچی دیگه. بشین یه جا همه ی کاراتم بکن.
همین پیشرفتای الان اگه همه گیر بشه، زندگی خیلی متحول میشه. زندگی برای اونایی که منابع مالیشون تامین باشه، خیلی راحت خواهد بود.
اما برای بقیه ...
از اينكه تعداد سوالات زياد شد ببخشيد ، بقيه اش باشه دور بعد :311:
اجازه هست يه جمله در موردتون بگم ، واقعا مهربوني بهتون مياد :72:
نظر لطفتونه
یادمه دفعه ی پیش که نشسته بودم رو صندلی داغ، آخرش همه به این نتیجه رسیده بودن که من تبحر خاصی در پنهان کردن وجه منفی خودم دارم:)
امیدوارم این دفعه این جوری نتیجه نگیرید:)
چقدر سوال:302:
یه نفر رحمی، دلسوزی ای، چیزی:302:
طول میکشه تا جوابا رو بنویسم.
ببخشید اگه یه کمی تاخیرام طولانی میشه:72:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
سلام دختر مهربون،
سلام
من زیاد وقت ندارم.
خیلی هم خسته ام. اصلاً نمی دونم چرا اینجا دارم سوال می پرسم.
( یکم کلاس بذارم )
خسته نباشی
میان میسوزونن منتم میذارن سرمون!:311:
میبینید تورو خدا چه دوره زمونه ای شده!!
سوالهای من بیشتر از ژانر طنز هستند.
فکر میکنم ژاندر طنز رو برای شما اشتباه جا انداختن:)
اینا یی که من دیدم شباهتی به طنز نداشت
1- یادته به طرز عجیب و غریبی شیدا حاتمی رو برکنار کردی، یک دفعه خودت تو صندلی داغ جایش رو گرفتی؟ ما که نفهمیدیم چطور شد، ولی این صندلی بهت وفا کرد؟ واقعاً ارزشش رو داشت؟!
الآن که از دفتر و پست و مقامت به دور افتادی چه احساسی داری؟ نکنه داری توطئه جدید می چینی...؟!
(شوخی می کنم)
:311:آره یادمه
میبینی که وفا نکرده. وگرنه من الان این ور نبودم شما ها اونور:)
نه ارزش نداشت! آدم حس میکنه مسول یکی از طبقات جهنمه (دور از جون شیدا حاتمی و محمد ابراهیمی و نازنین و مدیرای اسبق و آینده ی صندلی داغ). یکی یکی اعضا رو احضار میکنه میسوزونه:163:
من دو دستی این پست و مقام شاهانه رو تقدیم نازنین عزیز میکنم:)
توطئه ی جدید؟:163:
بدم نمیگیا!
جدیداً به این نتیجه رسیدم رنگ سبز چقدر بهم میاد:311:
2- فکر می کنم هدیه روی صندلی داغ بود، بهش چند تا کلمه دادم و گفتم یک داستان بگو. در اون داستان جنایی، ماجرای کودتای تو و رسیدنت به صندلی داغ بود و همینطور کشته شدن یکی از اعضای همدردی. حالا تو فرصت داری که تلافی کنی
با این کلمات یک داستان جنایی بنویس:
همدردی، دختر مهربون، هدیه، آفت های احتمالی مشاوره، کودک درون، فرهنگ، حامد65، پرویز پرستویی، سرندیپیتی، تصاویر سه بعدی با استفاده از توابع ریاضی، باغ همدردی.
ببینم چی کار می کنی ها
آره هدیه بود. منم کلی کیف کردم سر اون داستان. خیلی قشنگ نوشته بود.
من زیاد داستان نویسیم خوب نیست. مخصوصاً با این کلمات با ربط!!
فکر میکنم. اگه چیزی درست شد میام اینجا میذارم. اگه نشد دیگه عذر تقصیر!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
3- سه تا انتقاد از من بکن.
1) این انتقادیه که به همه ی معتادین همدردی وارده:
لطفاً یه کمی بیشتر با خانواده هاتون و دوستاتون وقت بگذرونید. شاید همین الان دوستتون منتظره که صدای شما رو بشنوه و از یه بحران رد بشه.
به سوی دنیای واقعی برگردید. قول میدم جای وحشتناکی نباشه:)
(البته یادمه شما میگفتی من معتاد نیستم:311:)
2) در مورد ازدواج، یه کمی سخت میگیری. البته فکر میکنم هنوز به طور جدی قصدشو نداری. اما یادمه توی یکی از تاپیکات، (حالا بعنوان نمونه دارم میگم) میگفتی به خاطر خواستگاری ای که توی ایران داشتی به این نتیجه رسیدی که ازدواج با دختری از ایران نداشته باشی بهتره. به نظرم یک مورد رو نمیشه به همه تعمیم داد. هم اینکه خدا بعضی وقتا از جایی که فکرشو نمیکنی برات کارت رو راه میندازه.
3) یادمه یه بار گفته بودی اگه داشتن حجاب رو برای همسر آینده ت الزامی بدونی، دایره انتخابت کوچیک میشه(البته اطرافیانت گفته بودن شما هم تا حدی قبول کرده بودی اگه اشتباه نکنم)
نمیدونم شاید به من ربطی نداشته باشه. اما هیچ وقت نتونستم بین معیارای دیگه ت و این موضوع ارتباطی پیدا کنم. البته من هیچ وقت توی شرایط شما نبودم. شاید شرایط محیط اینجوری ایجاب میکنه:72:
4- نظرت راجع به پست های چتگونه چیه؟
به نظرم توی تاپیکای مشاوره ای نباید چت گونه صحبت بشه.
اما بعضی وقتا لازمه برای اینکه مراجعه کننده یه کمی احساس راحتی بیشتری بکنه یه مقدار صمیمی تر و مهربانانه تر برخورد بشه. ماها اعضای معمولی که خب کلاً صمیمی تر هستیم. اگه هم یه وقت اشتباهی کنیم و با یکی خشک برخورد کنیم زیاد به چشم نمیاد.
اما کارشناسا و مدیرای عزیز هم اگه صمیمی تر باشن خیلی خوبه.
5- اگر یک روز یکی تاپیک بزنه و بگه من قاتل هستم، برایش پست می گذاری؟ اگه آره چی می نویسی؟
از کجا معلوم راست بگه؟ به نظرم یکی که قتل انجام داده باشه نمیاد اینجا بگه.
توی تاپیکایی که شرایط سخت و بحرانی دارن، سعی میکنم پست نذارم. چون میترسم به خاطر حرف من، اتفاقی برای طرف بیفته. مسولیت داره.
اما اگه خیلی اصرار کنی که حالا یه چیزی بهش بگم، (مطمئناً از زندان که پست نذاشته اینجا.منظورت اینه که قتلشو انجام داده فرار کرده؟ شما هم مگه "تا ثریا" نگاه میکنی؟:311:)میگم بره خودشو معرفی کنه تا کارش از این سخت تر نشده.
6- غذای مورد علاقه ات چیه؟
هر بار که یکی اینو ازم میپرسه من چند دقیقه بهش فکر میکنم بعدش از خودم میپرسم چرا من غذای مورد علاقه ندارم؟!!
شاید چون از بس دختر خوبیم هر چی جلوم گذاشتن خوردم اینجوری شدم!
شایدم یه کمی شکمو هستم، به خاطر همین همه چی دوس دارم!
7- بلدی کیک درست کنی؟
یه جور کیک بلدم فقط.
8- قدیم اینطور بود که مرد کار می کرد و خرج خونه رو می داد، خانم هم کارهای خونه رو انجام می داد و بچه داری می کرد.
در بعضی خانواده ها اینطوری شده که مرد کار می کنه خرج رو هم میده. زن هم کار می کنه. طبیعتاً دیگه نمی رسه همه کارهای خونه رو انجام بده. حالا یا یک سری کارها روی دوش مرد می افته. یا اینکه مرد زیر بار نمی ره، ولی زن باید هم بیرون کار کنه و هم تو خونه. کلاً سیستم به هم ریخته شده. یکطوری سیستم غربی و شرقی قاطی شده ...
در غرب مرد و زن هر دو کار می کنند، هر دو خرج می کنند، هر دو کارهای خونه رو انجام می دهند...
و مرد هم وظیفه نداره به زن مهریه یا نفقه بده.
اگر هم جدا بشوند، تمام مالی که به دست آوردند نصف می شه.
به نظرم هم سیستم قدیمی ایرانی خوبه، هم سیستم غربی. ولی تلفیق این دو تا درست از آب در نمیاد. شما چه نظری داری؟
من سیستم قدیم رو دوس ندارم. چون خانمای قدیم، زندگیشون و خودشون رو وقف خانواده شون میکردن. شاید از این کار نهایت لذت رو هم میبردن. شاید منم اگه همچین کاری بکنم در آینده، بدم نیاد(یه جور توی ذات خانوما میبینم که از این کار لذت میبرن) اما علایق دیگه ای هم دارم. که اگه به اونها برسم، حتی بیشتر میتونم به خانواده م برسم(از نظر روحی)
سیستم غرب رو هم دوس ندارم. چون بالاخره دین ما یه چیزی میدونسته که مهریه و نفقه رو بر عهده ی مرد گذاشته.
پس برای من، میمونه همین سیستم قاطی ای که میگی:)
کار سخت میشه. اما به نظرم میشه مدیریتش کرد.
9- اگه خواستگار بگه من چیزی مهر نمی کنم (یا مثلا فقط 14 سکه)، ولی هر ملکی که در آینده خریدیم نصفش مال شما، قبول می کنی؟
دیگه چی؟:)
مهریه که سنت الهی هست. نمیشه کلاً حذفش کرد. هرچقدر هم کم، باید باشه.
به نظر من اینکه خونه و ماشین و هر چیزی بعد از ازدواج بدست میاد، به اسم مرد باشه خیلی بی انصافیه.
خانم خونه اگه خانه دار هم باشه، کارش کمتر از مرد نیست. پا به پای مرد داره کار میکنه.
بعضی از کارا انقدر بی چشم داشت انجام شده، تبدیل به وظیفه شده. شما حسابشو بکنین اگه یه مردمیخواست خودش به کارای خونه و بچه داری برسه که نمیشد. اگه میخواست واسه کارای خونه کارگر بگیره و واسه بچه ها پرستار بگیره، میدونی چقدر از حقوقش رو (که معمولاً اوایل زندگی کمه) باید میداد بابت اینا؟ و اونوقت فکر میکنی به خونه و ماشین و ... در آینده میرسید؟ پس چیزی که بعد از ازدواج بدست میاد، برای هر دوشون هست. هم خانم هم آقا.
اگه هردوشون کار میکنن هم باید همینجوری باشه به نظرم. میتونن پولشون رو بذارن روی هم، حتی اگه پول خانم کمتر بود، خونه به اسم هر دوشون بشه.
پس این وظیفشه. ربطی هم به مهریه نداره:)
حالا اگه راجع به مهریه ی کم هم سوال داری، اونو هم توضیح بدم برات:)
10- یک عضو از همدردی رو بگو که روی تو بیشترین تاثیر رو گذاشته.
خیلی ها بودن که به من چیزای زیادی یاد دادن.
اگه بخوام اسم ببرم زیادن. هم کارشناسای عزیز، هم اعضای خوب دیگه. که مدیونشون هستم.
اما بذار از دو تا از عزیزایی که نیستن اسم ببرم که یادشون هم بکنم.
اوایل که اومده بودم، سرگذشت شیدا حاتمی عزیز خیلی برام آموزنده بود. افتخار میکنم که اینجا باهاش آشنا شدم. امیدوارم هر جا که هست، خوب و خوش و سلامت باشه. ایشالا وقتی عروس شد بیاد به ما بگه ما رو خوشحال کنه.
مسلمان عزیز هم چند تا کتاب به من معرفی کرد. (بجز اون دوتایی که توی تاپیکم بود.)
یکیشون رو قبل از اینکه رابطم با پدرم خوب بشه تموم کردم. اسم کتاب این بود:"طوفان دیگری در راه است" توی رابطم با پدرم، بی تاثیر نبود. یه جوری هلم داد به سمت بهتر کردن روابطم.
برای مسلمان هم آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم.
11- به نظرت واقعاً اعضای قدیمی از ما باحال تر بودند؟!
آخه همه می گن قدیم اینطوری بود، قدیم اونطوری بود!
مگه ما چمونه؟! :)
این همه عضو خوب داریم...
منم همینو میگم.به قول آنی، ترس از ترک محدوده ی امن(درست گفتم؟) باعث این میشه که فکر کنیم قبلاً همه چیز بهتر بوده.
به قدیمی تر ها حق میدم دلشون برای هم تالاری های قدیمیشون تنگ بشه. اما اینکه چشمشون رو روی زمان حال ببندن، خوب نیست. حالا اینجا که زیاد مهم نیست. توی زندگی خودشون اذیت مشین.
با تشکر از پاسخ ها.
ممنون. سوالای سختی بود ولی.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
دختر مهربون چرا من هر وقت افراد انلاين رو نگاه ميكنم شما هم در حال مشاهده افراد انلاين هستيد ؟يعني مرتب چك ميكنم (عجب آدم فضوليم) ميبينم شما هنوز اونجايين!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
من همیشه چند تا تب با هم باز میکنم. یکیشون هم افراد آنلاینه.
ولی همیشه اونجا نیستم.
وقتایی که دارم صفحات دیگه رو هم میخونم، میزنه در حال مشاهده ی افراد آنلاین.
چه سوال کوچولویی:)
یه کم خنک شدم:) مرسی:72:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی نهایت
سلام دختر مهربون ،
سلام بینهایت عزیز
اماسوال های من.
1- به کدوم یکی از آرزوهات نرسیدی؟ و زمانش گذشته است.
یادمه خیلی دوس داشتم با دوچرخه برم مدرسه و بیام
2- یه روزی را تصور کن که عزیز ترین کسی که توی این دنیا داری به رحمت خدا رفته و به شما خبر می دن چه کار میکنی؟
:( چه سوال سختی:(نمیدونم.
نمیتونم تصورش رو بکنم.:302:
3- روز عروسیت دوست داری دست گلت چه رنگی باشه؟
اگه بگم تا حالا بهش فکر نکردم، تو دلتون بهم نمیخندید؟
خب بذار الان فکر کنم،
سفید، نه قرمز، شایدم گلبهی. نمیدونم !!
4- چند تا بچه دوست داری داشته باشی؟
3 تا. دو تا دختر یه پسر
5- الگوت توی زندگی کی بوده؟
الگوی واحدی ندارم.
زندگی آدمای خیلی بزرگ (مثل اماما و معصومین) خیلی درس داره برامون. سعی میکنم توی چشم انداز دورم همیشه نگاهم به اون عزیزا باشه.
اما برای زندگی روزمره، از هر کسی یه درسی میگیرم. از آدمای معمولی، آدمای بزرگ، دوستام، اطرافیان و ...
6- اگه موردی پیدا بشه کچل باشه و قدش هم کوتاه تر از تو باشه اما محسناتش زیاد باشه اجازه می دی بیاد خواستگاری و بهش فکر کنی؟
آخه قد کوتاه تر، به نظرم برای خود مرد غیر قابل تحمله. یعنی بیشتر اون اذیت میشه تا من.
کچلی همیشه هم بد نیست. فکر کنم خیلی ها در آینده کچل بشن. به بعضیا هم اتفاقاً میاد. چه بهتر از الان ببینم چند سال دیگه قراره چه قیافه ای رو تحمل کنم:311:
اگه کجل باشه بیاد ولی اگه قدش کوتاه تر باشه، نه.
(حالا انگار دم در وایستادن:311:)
7- یه خاطره بگو که خدا را توش خیلی از نزدیک حس کرده باشی؟
یه بار یه چیزی میخواستم، یعنی میخواستم یه اتفاقی اونجوری که من میخوام بیفته. یه چیز خیلی پیش پا افتاده بود. اینجا بگم مسخره م میکنید.
ولی وقتی بهش رسیدم، خیلی ذوق کردم. نه به خاطر اون ماجرا. به خاطر اینکه حس کردم خدا خواسته خوشحالم کنه:) مثل یه دوست مهربون. .بعدشم حس میکردم خدا از خوشحالی من خوشحال شده. مثل یه مادر که از خنده ی بچه ش شاد میشه:)
8- یه خاطره بگو که خدا رو توش فراموش کردی وضربه اش را هم خوردی؟
تجربه ش کردم. اگه میشه اینو نگم.
9- یه انتقاد از خودت بکن؟
خیلی صفر و یکی میشم بعضی وقتا.
مثلاً یادمه به یکی از شاگردام، خیلی رو داده بودم. توی یه برخورد متوجه شدم دیگه خیلی داره پررو میشه. بعدش بلد نبودم یواش یواش درستش کنم. منو توی جلسه ی بعدی باید میدید:311: شده بودم هاپو:311:
توی سایر روابطم هم پیش میاد این مسائل.
البته الان یه کمی بهتر شدم. هنوزم دارم روش کار میکنم.
10- به نظرت تونستی در زمان کودکی درست حسابی کودکی کنی؟
نه.
تا جایی که اجازه داشتم کودکی کردم.
ولیییییی محدوده ای که اجازه داشتم، خیلی محدود بود.
11- به نظرت نسبت به یک خواستگار چند درصد می شه با جلسات خواستگاری و مشاوره به شناخت رسید؟
کسیکه ازدواج کرده میتونه این سوالو جواب بده. اما از اطرافیان شنیدم که تا زیر یه سقف نرید نمیتونید همدیگه رو بشناسید.
شاید حدود50 یا 60 درصد
12- آیا به قسمت در ازدواج عقیده دارید؟
معتقدم بعضی چیزایی که تحت اختیار ما نیستن، ممکنه آینده آدم رو تحت تاثیر قرار بدن.
اما نه به اون معنی که اختیار از آدم سلب بشه.
13 - نسبت به خواستگارهاتون در شما علاقه ای ایجاد می شه وبه راحتی می تونید آنها را فراموش کنید؟
به راحتی که نه. ولی خب یه جوری تا الان باهاش کنار اومدم دیگه.
14- ثریا را نگاه می کنید ؟ به نظرتون نزول داده بود؟ این همه بلا که سرش اومد حقش بود؟
من فقط (اگه اشتباه نکنم) 5 قسمتش رو دیدم. تا حد کمی داستانش رو میدونم. یعنی فقط کلیاتش رو میدونم. ولی فکر نکنم نزول داده بوده.
15- نظرتون راجع به ماهواره چیه؟
به نظرم ضررش بیشتر از فایده ش هست.
16- نظرتون راجع به نماز چیه؟ نماز های مستحبی چطور؟
نماز همیشه به آرامش من کمک کرده.
هم این، هم این که یه وظیفه میدونم خوندنش رو. حتی اگه این آرامش رو به من نمیداد، خودمو مکلف میدونم انجامش بدم.
مستحبی هم مستحبه دیگه. اگه فرصت باشه، خوبه خوندنش.
17- چه سواالی انتظار داشتید بپرسم و نپرسیدم؟
همه چی پرسیدید دیگه. انتظار نداشتم این همه سوال بپرسین:)
ممنونم ازتون
18- - یه دعای زیبا کنید؟
خدایا، توی آرامشمون، کاری کن که یادت بیفتیم. همونطور که توی سختیا یادت میکنیم.
چرا هر چی مینویسم بهتون نمیرسم:302:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پاییزان2
خب دختر مهربون جونم دوباره اومدم
خوش اومدی
تاثیرگذارترین اتفاق زندگیت؟
اونجوری اتفاقی نیفتاده توی زندگیم که مثلاً خط مشیم عوض بشه.
از چه آلات موسیقی خوشت میاد؟http://www.hamdardi.net/imgup/31551/...3aa1706aa7.gif
سنتور و ویولن
-دوست داری نفر بعدی ، چه کسی روی صندلی بشینه ؟
دوس دارم محمد ابراهیمی عزیز بشینن. آخه هیچ وقت قبول نمیکنن. شماها بگید شاید قبول کردن و اومدن.
-خوشگل ترین و زشت ترین حیوون؟
خوشگل ترین: سخته انتخابش. اسب، یا سنجاب یا ببر، اصلاً شاید همون کفتار هم باشه. سخته بگم کدوم!
زشت ترین: نمیدونم. شاید کفتار.
از ارتفاع میترسین؟
نه. اما انقدرم نترس نیستم که برم "بانجی جامپینگ" انجام بدم!
فیلم بهتره یا دیدن مسابقه فوتبال؟
فیلم
شب هاساعت چندمیخوابید؟
http://www.hamdardi.net/imgup/31551/...8b8e6ae4be.gif
:D ساعت 4،3 بعضی وقتا هم بعد نماز صبح.
صبح ساعت چندبیدارمیشید؟http://www.hamdardi.net/imgup/31551/...61191b5f94.gif
کلاس داشته باشم حدود7. نداشته باشم حدود 11، 12.
اگه قرار باشه از یکی حلالیت بگیرین اون کیه؟
یکی از دوستای دبیرستانم. فرصت نشد ازش طلب حلالیت کنم. دیگه هم ندیدمش:(
به سياست علاقه داري؟ چقدر بحث سیاسی می کنید؟
نه. اصلاً.
برنامه كودك نگاه مي كني؟
بعضی وقتا.
البته من که 24 ساعته اینجام. وقت نمیکنم. اما کارتون دستم بیاد میبینم.
خوب فعلا كافيه اگه سوال ديگه اي هم يادم اومد و وقت بود میام مي پرسمhttp://www.hamdardi.net/imgup/31551/...43c781c4d4.gif
لطف شما مستدام :)
موفق باشي:43:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
سلام دختر مهربون.
سلام رایحه جان:72:
سوالای من:
1-دینتو چقدر می شناسی؟چقدر تو زندگیت تاثیر داره؟اگه قرار باشه در این باره به خودت نمره بدی چه نمره ای می دی؟
تا حدی میشناسم که خودمو راضی کنه.
اما باید بیشتر بشناسم. انقدر که اگه کسی یه سوال کرد، بتونم تا حدی جوابشو بدم و براش توضیح بدم.
همه ی روش زندگیم، محدودیتایی که الان برای خودم دارم و در آینده خواهم داشت، از روی دینم گرفتم.
شاید 12بدم.
زیاد دادم فکر کنم!
2-به کدوم امام ارادت خاصی داری؟آیا به زیارتش رفتی؟
از بین یازده امام، امام حسین. نه متاسفانه سعادت نداشتم.
به امام زمان هم ارادت دارم. یکی میگفت خدا دوس داره چیزایی که به ما میده رو با واسطه به ما بده. و دوس داره ما هم به همون واسطه ازش بخوایم. و الان واسطه ی فیض خدا، روی زمین امام زمانه.
3-چقدر به نماز اهمیت می دی؟
بی دلیل عقب بیفته ناراحت میشم.
4-نظرت راجع به کلمات زیر
خدا
این روزا همش توی این فکرم که کاش یه کمی برامون بیشتر توضیح میداد. آخه بعضی از بنده هاش یه کمی IQ شون پایینه:(
مهدی(عج)
امان ز لحظه ی غفلت که شاهدم هستی...
مدینه
کعبه
کربلا
این سه تا جای عزیز و مقدس رو هنوز ندیدم. فکر میکنم هنوز لیاقتم رو نتونستم به صاحبشون ثابت کنم.
قیامت
اگه به خودم و اعمال خودم باشه، تکلیف معلومه.
فقط امیدم به رحمت و شفاعته.
رجعت
اگه به سوی دوست باشه، چه چیزی شیرین تر از این؟
5-آیا ذکر یا دعائی هست که تو مواقع حساس بخونی؟
ذکری که حفظم باشه، نه.
اما دعای ابوجمزه رو خیلی دوس دارم. چون طولانیه، شاید نرسم هر دفعه همه رو بخونم. اما به قدر کفایت میخونم.
6-اگه چادری هستی نسبت به مانتوئی ها چه حسی داری؟و یا بر عکس.آیا به فکرت می یاد شبیه اونا شی؟
حس خاصی ندارم. اتفاقاً دوس دارم هر کسی هر حجابی که دوس داره استفاده کنه.
حتی دوس داشتم از اولش اجباری نمیکردن حجاب رو.
(البته الان نمیدونم با این وضعیت، اگه اجبار رو بردارن شاهد چه صحنه هایی خواهیم بود!)
7-ازین که همه سوالاتم مذهبی ست چه حسی داری؟
همه ش مذهبی بود؟
هیچی حتماً دوس داری از این جهت بچه ها رو بیشتر بشناسی:72:
موفق باشی:72:
RE: ~~ صندلی داغ سری هفتم ~~
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 1
[b]وای من از صبح رفتم تو سری قبلی صندلی داغ !دارم می گردم ببینم کیا قبلا نشستن!که دیگه بهشون نگیم!
چشمم در اومد
بعد فکر کردم چه کاری خوب،دوباره بشینن که خوبه؟یا اصلا فوقش می گیم بهشون اونهاهم می گن نه دیگه!والا
ما هم به زور می نشونیمشون
آره روش خوبیه نازنین جان. من موافقم:)
دخمل مهربون دو تا سوال شاید دوست نداشتی هر کدوم رو جواب نده:
دوتا؟ این که 13 تاست!!
1.اگر می تونستی نوع مرگت رو انتخاب کنی دوست داشتی دور از جون بعد از 120 سال چه جوری می مردی؟تصادف،حادثه سقوط هواپیما،بیماری،سکته،غرق شدن تو دریا....یا هرچی دیگه؟
فرقی نداره. فقط غرق شدن فکر کنم خیلی زجر آور باشه:( یا مثلاً سوختن:(
اما مثل اینکه جون دادن به عزراییل، سختی و آسونیش از روی سختی و آسونی ای که ما فکر میکنم نیست. یعنی شاید یکی که توی رختخوابش مرده، سخت تر از کسیکه توی آتیش سوزی مرده، به عزراییل جون داده باشه!
2.قیافت رو دوست داری ؟منظورم به صورت کلی چهره ات رو دوست داری؟
اوهوم. زیاد روی مسائل ظاهری حساس نیستم. هم ظاهر خودم، هم ظاهر بقیه.
3.اگر بهت می گفتن می تونی یکی دیگه باشی کی رو انتخاب می کردی؟
دوس ندارم یکی دیگه باشم.
4.دوست داشتی بازیگر هالیوود می بودی؟یا کلا بازیگر معروف ایرانی؟
نه. بازیگری خوشم نمیاد. از اون بدتر، معروف بودن رو هم دوس ندارم.
5.تا حالا شده الکی یکی رو دوست داشته باشی و الکی از یکی بدت بیاد تو تالار؟مثلا الکی نسبت به نام کاربری x حس خیلی خوبی داشته باشی یا الکی نسبت به نام کاربری y حس خوبی نداشته باشی.بدون اینکه پست خاصی ازشون دیده باشی که منجر به بروز این احساس شده باشه.
اگر بوده و میشه گفت بگو....
الکی؟ نه.
اتفاقاً اینجا بیشتر تمرین میکنم اگه یکی خیلی با من فرق داره و کارایی کرده که با همه ی اعتقادات من در تضاده، بتونم باهاش ارتباط بگیرم و درکش کنم.
این خیلی خوبه. توی واقعیت هم تاثیر گذار بوده.
6. دوست داری عروسیت مجلل باشه یا معمولی یا ساده؟
معمولی ِرو به ساده.
7.اگر ی خواستگار خوب داشته باشی و همه چیزش ایده ال باشه ولی لکنت زبان داشته باشه برای این موضوع ردش می کنی؟
فکر میکنم لکنت زبان درمان داشته باشه. نه؟ دلم میخواد بره دنبال درمانش و اعتماد به نفسشو ارتقا بده تا در آینده دوباره دچار این مشکل نشه.
راستش نه قبول نمیکنم.
(چقدر خواستگار میخواین بفرستین برام :D
فقط نمیدونم چرا همشون اینجورین که از همه نظر ایده آلن ولی یه خصوصیتشون حسابی زده تو جاده خاکی:)
بی زحمت بعدی یکی باشه که مشکلی نداشته باشه )
8. ساده بودن رو دوست داری یا فشن بودن؟
ساده بودن.
9.on time هستی تو قرار ملاقات ها یا دیر می رسی معمولا؟
:D اگه با دوستم قرار داشته باشم، تقریباً هر دومون دیر میرسیم. مثلاً ساعت 10 قرار میذاریم جفتمون 10:20 میرسیم
سر کلاسام دیر میرسم معمولاً.
ولی اگه با یه نفر دیگه قرار داشته باشم معمولاً به موقع میرسونم خودمو.
10.اگر متوجه بشی یکی که برات جذابیت خاصی نداره ،عاشقت شده و عشقش از ته قلبشه و زندگیش رو به پات می ریزه....قبول می کنی باهاش ازدواج کنی؟فکر کن دوستش نداری متنفر هم نیستی مشکل خاصی نداره ولی تو دوستش نداری
اینم که مشکل نداره برام فرستادی، حالا دوسش ندارم!
نمیدونم. باید ببینم چرا دوسش ندارم. اینجوری که شما گفتی، ظاهراً توی این سوال من یه مشکل روحی روانی دارم. خودمو به اولین دفتر مشاوره معرفی میکنم:311:
11.دختر مهربونی به نظرت در صندلی داغ نیازی به وجود ی همکار اونم همکاری مثل من واقعا هست؟خوب مدیر بس نیست؟حتما باید همکارم هم باشه؟احساس نمی کنی اینجوری انگار یکی همش داره تو حیطه وظایف تو داخل میشه و خود مختاری هم می کنه؟راست بگو ها
حیطه ی وظایفو خوب اومدی:311:
نبابا. اتفاقاً یکی باشه با هم همفکری کنیم خوبه.
حالا شاید دیدیم دختر خوبیه یه فکرایی براش کردیم;)
12. دوست داری از ایران بری برای همیشه؟ایران هستی دیگه؟
بله ایرانم. من تجربه ی زندگی خارج از کشور رو ندارم.
با این شرایط، نه. دوس ندارم.
13.دخملی تو سایت مشاوره دیگه ای عضو بودی قبلا؟یا هستی؟
دیدم سایت های مشاوره ی دیگه رو. ولی عضوشون نشدم.
[b]
مرسی ازت نازنین ِ نازنین :)