خراب کردم کل روال مشاعره رو کلهم اجمعین
نون می دم بابا
نه بیم و نه امید و از پیش و پس
بیابان و خار بیابان و ... بس!
سین بده برادر!
نمایش نسخه قابل چاپ
خراب کردم کل روال مشاعره رو کلهم اجمعین
نون می دم بابا
نه بیم و نه امید و از پیش و پس
بیابان و خار بیابان و ... بس!
سین بده برادر!
سر که نه در راه عزیران بود
بار گرانیست کشیدن بدوش
آره داداش ش ش ش شین بده
شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه ام
بار عشقی و مفلسی را هر دو می باید کشید
دال بده برادر دال
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
دوستان! در پرده می گویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
میم عنایت کن گرامی
من از مصاحبت آفتاب می آیم،
کجاست سایه؟
شعر نو بود ه بده برادر
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
آنگه بیا با عاشقان همخانه شو همخانه شو
من نه همیشه خوب تو
من نه بدم نه بدترین
نه از تو کم نه بیش از این
نه اولین نه آخرین
:72:
نه هیچ گردم از قفا نه هیچ در برابرم
در این سفر - پگاه تر - سوار شد برادرم
میم
مکدر است دل آتش بخرقه خواهم زد
بیا ببین که کرا میکند تماشایی
یا رب بکه شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره بکس ننمود آن شاهد هر جایی