✿ صندلی داغ سری پانزدهم ✿

سلام جناب امین ، ممنون که حضور پیدا کردین و ان شالله صندلی را با پاسخ هایی که می دیدن جذاب و با انرژی کنین .تمام پاسخ های سئولات صندلی داغ را میشه از اینترنت برداشت تقلب نکنین ها :311:. خواهشا اندیشه و باور قلبی و پختگی خودتون را در این سئوال ها بیان کنین ،که حتما این گونه هست . اگه سئوالی را بلد نبودین بگین بلد نیستین . پس بسم الله .
:cool-new:

• تفاوت وابستگی و دلبستگی ؟
• شباهت وابستگی و دلبستگی ؟
• تفاوت عشق و وابستگی ؟
• شباهت عشق و وابستگی؟
• حجاب در چشم :
• حجاب در قلب :
• حجاب در ذهن :
• حجاب ظاهری و پوششی :
• معنی عشق؟

• عامل اصلی وابستگی به نظرتون یه مشکل درونی هست یا بیرونی . یعنی بیرون بر فرد مسلط هست یا خود فرد خطا و اشتباه می کند . مثلا به کامپیوتر وابسته هستیم ، مشکل ما هست که به کامپیوتر وابسته شدیم یا مشکل کامپیوتر که ما را وابسته کرده . کدوم نقش مهم تری داره ؟

• اگه گردش پولی شماو خانواده شما سالی 50 میلیون باشه درسال حاضرید با خانواده و دختری وصلت کنین که گردش پولی آنها در سال 5 میلیارد هست ؟ نوع تربیت و نوع نیازها در هرکدام با توجه به عادت رشدی که داشتن ، چقدر باعث اختلاف در آینده میشه ؟

• شما جای خودتون را با خانم ها عوض کنین – الان فرض کنین یه آقای خواستگار زنگ خونتون را می زنه میاد خواستگاری شما با خانواده اش، طرف مقابل را چطوری در مورد صداقت حرف هاش و وقول هاش بررسی میکنین ؟

• خیانت همسر را چطوری حل میکنین برای خودتون با و جود اینکه خیلی سخته پذیرشش . با این نکته که هم شرع و هم قانون دست را برای هر تصمیمی چه طلاق و چه ادامه زندگی باز گذاشته ؟

• علت کمال گرایی چی می تونه باشه در این نسل و زمانه ای که درونش هستیم و هر روز هم داره زیاد میشه؟

• اگه شما کارگردان سریالی یه انیمیشن باشین ؛ موضوع اون انیمیشن دوست دارین چی باشه ؟

• یه کارتونی هست به عنوان سیمپسونها که پیشگویی می کنه ،بعضی هاش هم درست در مییاد - دیدین این کارتون را ؟ عایا تفکری پشت این کارتون هست و یا این اتفاقات شانسی هست ؟

• یه لطیفه بگین ؟

• اگه دختر بودین و پدر و مادر شما هر دو مواد مخدر مصرف می کردن و شرایط مستقل شدن هم نداشتین چطوری در خانه تحمل می کنین این زندگی را ؟ راه حلی داره ؟

• تا حالا از ته قلبتون افسرده شدین؟ اگه پاسخ مثبت هست چطوری رفعش کردین؟

• اگه برگردین به زمان بچگی کدوم مسیرها را عوض می کنین ؟

• قشنگ ترین جای مسافرتی که رفتین کدوم شهر بود؟

• تالار همدردی چه نقطه ای از زندگی شما بوده ؟ یعنی موردی بوده متوجه بشید تالار کمکتون کرد رشد بهتری کنین ؟ یا مثلا ضعف های پنهانی داشتین که اگه تالار نبود هیچ وقت پیدا نمی کردین و یا دیرتر به این مهم می رسیدین ؟

متشکرم از وقتی که گذاشتین

سلام . جناب امین سئوالات خودم را خدمتتون مطرح میکنم :303: :

1- مقابل آینه می ایستید. چه میبینین و چه احساسی بهش دارید؟
2- چرا انسانها بی نهایت طلب هستن ؟ اصلا هستن ؟
3- اگه آرزویی داشته باشین و از ته دل اون آرزو براتون مهم باشه و یه روزی بفهمید هیچ وقت بهش نمی رسین ،چطوری مدیریت می کنین شرایط را ؟ می تونیم بگیم انسانهای قوی خودشون را در اینجا نشون میدن ؟
4- یه شعر در مورد افراد احساس محور بگین ؟ ( یا خودتون یا از شعرا )
5- یه جمله به کودکان سرطانی بگین ؟
6- می تونیم بگیم حجاب بخشی از عفاف هست ؟ و هردو لازمه همنن ؟ عدم رعایت این دو چه مشکلاتی را برای خانواده ها و شخص ایجاد می کنه ؟
7- الگوی فردی قهرمان دارین ؟ نام ببرین ؟
8 - حاضرین یه روز تبدیل به مورچه بشین ،به طوری که فکر و هوشیاری انسانی تون باشه ، اون وقت کجاها میرین ؟
9 - شده یه کفش یا پیراهن بخرین ، ولی بخواین دو ماه دیگه ، باز برین یه کفش و و پیراهن دیگه بخرین و این جزئی ازعادات شما باشه ؟ یعنی بهینه مصرف می کنین یا تجملاتی و پر خرج هستین ؟
10- دوست دارین قبل از مرگ به چه هدفی برسین ؟
11 - یه توصیه به افراد بدبین ؟
12- از مرگ می ترسین ؟
13- دنیا را چه رنگی میبینین ؟
14- مرد سالارید ؟
15 - آدم فضایی ها واقعیت دارن ؟:devilish:
16- اگه قرار باشه یک جمله به عنوان آخرین جمله در تالار همدردی بنویسین اون جمله یا عبارت چیه ؟


ممنون از وقتی که می گذارین .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط « 7 »

و اما سؤالات من از آقای امین

سلام آقا امین وقتتون بخیر ؛
سلام خانم هفت، سپاسگزارم وقت شما هم بخیر
1_ نمیدونم در جریان صندلی داغ من بودین و پست هارو خوندین یا نه ، بنظرتون پاسخ من به سؤالات دوستان سرسری و .. بود ؟ آیا واکنش من به این مسئله تند بود ؟ ( ممنون میشم نظرتون رو بدونم) پاسخ هاتون سرسری نبود، ولی چون نوشتار لحن نداره شاید کمتر متوجه لحن شوخی خانمها شدید، از طرف دیگه من احساس کردم به دلیل ذات سوال از عشق که سوال سختیه و اینکه تعریفش واقعا دشواره شاید بهش فکر هم کردید ولی احساس کردید نمیشه اونو توی چند خط توضیح داد. یا به قول خودتون اصلا علاقه ای به پاسخ دادن نداشتید. سوال از ذات عشق واقعا سوال خیلی سختیه هزاران جواب براش هست. اگه احساس بدی دارید و فکر میکنید با حساسیت عمل کردید بهترین راهش اینه خودتون رو سرزنش نکنید. سرزنش مال زمان بچگی ماست که با لحن تند به ما میفهماندند یه کاری اشتباهه. چرخه معیوب میگه خودتو سرزنش کن .تا دفعه بعد مرتکب اشتباه نشی(کمالگرایی). اما منطق میگه سرزنش متعلق به زمانیه که نمیدونی خوب و بد چیه. اگر جلوی احساس ناخوشایند خودسرزنشی رو بگیری در آینده باحساس مثبت و بهتری با دیگران تعامل میکنی


2_ چند سالتونه و رشته تحصیلی شما ؟ و اینکه چطور در حوزه مشاوره تونستید پیشرفت کنید ؟ اگه سن من رو با سال ورود به همدردی و تعداد سالی که از اون گذشته جمع کنی میشه سن الانم:325: توی دو رشته تحصیل کردم. ارشد روانشناسی به عنوان رشته سوم رو قبول شدم ولی به دلایلی نرفتم ثبت نام کنم.خودم رو مشاور نمیدونم.اما زیاد مطالعه کردم واینکه دهه ۲۰ تا سی سالگی دهه ای بود که به قلب مشکلات زندگی میرفتم اونها در رشدم خیلی موثر بود.در کنار تحصیلات به مطالعات مذهبی و معنوی وادبی خیلی علاقه دارم و همیشه دنبال میکنم


3_ یک روانشناس و یا مشاور چه قابلیت هایی باید داشته باشه که رضایت مراجعه کننده رو بگیره ؟ بعنوان مثال شما برای مسائلی که براتون پیش اومده به یک روانشناس و یا مشاور مراجعه میکنید ، دلتون میخواد رفتار مشاور و روند جلسات چگونه باشه ؟ به مشاور رجوع کردم و هر زمان لازم باشه باز هم رجوع میکنم. به نظرم مشاور خوب هم باید متعهد باشه هم با سواد. یعنی خودش اون تغییرات مثبت رو از قبل داشته باشه. به روز باشه و مدام مقالات علمی بخونه تا جوابها رو پخته و علمی بدهد.هدفش خدمت به مردم باشه چون واقعا جای حساسی مثل روح وروان رو داره جراحی میکنه و این علاوه بر سواد نیاز به روحیه خیرخواهانه ای داره. درسته مشاوره تعرفه داره. ولی واقعا با توجه به شرایط مردم و جامعه مثلا ساعتی ۱۵۰ و ۲۰۰ تومن برای بسیاری از مردم خیلی زیاده.مشاوری که این شغل رو با نیتهای انسانی انتخاب کرده حتما اینو در نظر خواهد گرفت.


4_ تا حالا با دوستی ، شخصی ، در ارتباط بودین که از چشمتون بیفته و ارتباطتتون رو باهاش قطع و یا کمرنگ کنید ؟ اگر آره علت چی بوده ؟بله، کسی که غیر منطقی باشه.افرادخوش فکر و اهل فکر رو دوس دارم اما کسی که جاهله و به جهل خودش اصرار میکنه رو مجبور میشم تحمل کنم یا باهاش قطع رابطه میکنم

5_ تا حالا تو زندگیتون کاری بوده انجام بدین که از صمیم قلب خیلی خوشحال بشین و به خودتون افتخار کنید ؟ اگر بله اون کار چی بوده ؟ بله، تجربه سه شغل رو دارم. توی هر سه این کار کردم بخصوص اولیش واقعا با تمام قدرت برخلاف نظر منفی دیگران ادامه دادم ، هر چی خیر بهم رسید بواسطه اون شغل بود، وقتی خواستم به نظر منفی دیگران غلبه کنم از خودم چند تا سوال پرسیدم آیا این شغل فایده ای برای جامعه داره؟ ایا کار غیر شرعی و غیر اخلاقیه؟ آیا کاریه که باید زحمتم به دوش دیگران بندازم، درآمدش انگل واره یا نیاز به تلاش خودم داره

6_ من بعنوان یه دختر وقتی در اینستاگرام بلاگر های دختر و یا خانمی رو میبینم که انگار فقط به فکر این هستن که چیدمان و تزئین غذا ، میز و یا شیرینی خوب و عالی باشه و مدام آنباکسینگ لوازم آرایش و انواع کیف و کفش دارن و در کنارش برای اینکه خودشون رو روشنفکر جلوه بدن یه کتاب انگیزشی هم توی عکساشون دیده میشه ، حال من بعنوان یه دختر بد میشه ،
میخوام بدونم نظر آقایون چطوریه ؟ آیا دوست دارن که طرف مقابلشون فقط به ظاهر و چیز های سطحی توجه کنه و یا میخوان از درون غنی باشه و روی شخصیتش کار کرده باشه ؟
طبیعه منم پختگی رو میپسندم
نظر خودتون رو بعنوان یه آقا بنویسین و برداشتتون از دختر خانم هایی که در چند سطر قبل براتون گفتم بنویسید
راستش اون سبک زندگی رو نمیپسندم.اما نه قضاوتشون میکنم نه محکوم نه سرزنش، چون هر کدوم از این کارها یه زنجیری به روحم مبینده، فقط عبور میکنم.به تجربه هر چی قضاوت کردم یا به سرم اومد یا دنیا چرخید و چرخید و منو توی شرایطی قرار داد که نیاز به کمک همون سبک شخصیتی که نمیپسندم پیدا کردم ومجبور یشم دیدم وسیع کنم.در نهایت توی انتخاب همسر برام مهمه اون شخص چه صفاتی داشته باشه نظر خاصی نسبت به سایر شخصیت ها و دخترها ندارم


7_ سؤال خودتون ( تا حالا شده اشتباهی در زندگی مرتکب بشین که خودتون رو بخاطرش نبخشیده باشین ) چند مورد بوده ؟ و اگر کنار اومدین بگید چطوری موفق شدین ؟ بله فراوان، توی سن ۲۶ سالگی یه کاغذ برداشتم و هر چی اشتباه کردم و روش نوشتم حتی گنجشکی که سنگ زده بودم. برای همشون از خدا طلب بخشش کردم. اون کارها و اعمالی که احتمال تکرار شدنشون میدادم رو بهشون فکر کردم که چه دلیلی داشته، مثلا بعضی شون دلیلش نبود عزت نفس بوده. قویا به این باور رسیدم هر چه خودم سرزنش کنم یه انرژی منفی آزار دهنده ای درونم جمع میشه که احتمال تکرار اون اشتباه رو دوباره بالا میره همین که میدونم چی اشتباهه چی درست یعتی عقلا نیاز به سرزنش و انرژی منفی نیست. بعدش هربار که دوباره اشتباه رو تکرار میکردم به شدت از وسوسه سرزنش پرهیز کردم توی خیلی از رفتارها اینقد اشتباه کردم، سرزنش نکردم و بلند شدم وخودم اصلاح کردم تا ازچرخه اون اشتباه خارج شدم

8_ بنظر شما شخصی که تا دیروز تنبل بوده و حالا برای زندگیش هدف گذاشته و میخواد تغییر کنه ، میتونه به زودی در هر روز چندین کار انجام بده و یا نمیتونه و جا میزنه و باید آروم آروم پیش بره ؟بستگی زیادی به اون اهداف داره که چقدر اورژانسیه که زودتر بهشون برسه.اما مهم اینه که کارهای بیهوده انجام نده و با ایمانی قوی قدم برداره. حتما به نتیجه میرسه


9_ بهترین اپ ها و برنامه هایی که استفاده میکنید و راضی هستین ؟ پادکست خوب هم بهمون معرفی کنید ؟ و کتاب هایی که خوندین و باعث تغییر در سبک زندگیتون شد ؟به خاطر کارهای تحقیقاتی و حجم زیاد فایلها فعلا امکان استفاده از پادکست روی گوشی ندارم گاهی اوقات دوستان فایلهای از تفسیر مثنوی و برخی مفاهیم روانشناسی برام میفرستن.خودم دنبال یه آپ خوب از احادیث جامع هستم.علاقه خیلی زیادی به احادیث دارم. قبلا کتاب آیین زندگی دیل کارنگی و روانشناسی اجتماعی ارونسون رو خیلی دوس داشتم این دو کتاب بالای ده سال پیش خوندم. اما مقالات و مطالب زیادی بعدش خوندم بستگی به سوالاتی داشت که میومد به ذهنم. یه لیستی از کتابهای که باید بخونم شامل حدود ده کتاب آماده کردم چون گفتید کتابهای که مطالعه کردید اسم اونا نگفتم
:305:
10 _ شما رو با چه ویژگی های مثبت و منفی میشناسند ؟ ( حتی نظر خودتون راجع به ویژگی های مثبت و منفی خودتون رو بگین و نام ببرید )ویژگی های مثبتم که بهم میگن خوش اخلاق، مهربان منطقی ، ویژگی های منفی کم حوصله، و گاهی به نظر دیگران بلاتکلیفم.ولی چون کارهام چراغ خاموش و بی سروصدا پیش میبرم اونا متوجه نمیشن دارم چکار میکنم:303:

11_ اگر بخواهید به طور خلاصه بهمون بگید که چطور میشه درست زندگی کرد چی میگید؟ حتی اگه حالت بد بود، حوصله نداشتی همه راهها بسته به نظر میرسید کارهای درست رو کم کم انجام بده، اون موقع مثل گیاهی که هنوز جوانه نزده.توزیر زمین داری توی تاریکی رشد میکنی و ریشه میزنی مدتی بعد جوانه میزنی و نتیجه رو میبینی. نمازهات اول وقت بخون، همیشه اخلاقی زندگی کن هر شاخه ای رو خواستی دنبال کنی با روشهای علمی و قاعده مند جلو برو.


12 _ 5 مورد توی زندگیتون که همین الآن بابتش از خداوند میخواهید شکر گزاری کنید رو نام ببرید.
پدرومادر وخانوادم۲-میلم به خوندن قرآن و احادیث ونماز۳-سلامتی۴-استعدادی که توی شغل و تحصیل خدا بهم داده۵- آگاهی های که در مورد انتخاب همسر، زندگی مشترک و معنای زندگی بهم داده

13_ فکر کنید تولدتونه ( کرونا هم نیست ) و جمعی از دوستان و افرادی که دوستشون دارید دعوت هستن ... بنظرتون بهترین هدیه را چه کسی به شما میده و چرا اون هدیه از بقیه ی هدایا بهتره؟ چه ویژگی داره ؟ کسی بهترین هدیه رو میده که باهاش صمیمی ترم. و میدونم یه کتاب خوب متناسب با روحیاتم بهم هدیه میده

14 _ صادقانه و از صمیم قلب دلتون میخواد همسر آینده تون و خانواده اش چطوری باشن ؟ چه انتظاراتی از همسرتون دارین ؟ چند نمونه از معیار هاتون را بگین. دوس دارم همسرآیندم هم مومن باشه هم خودساخته.بالاترین انتظارم اینه که همانقدر که دوسش دارم دوسم داشته باشه. فقط اینطوری دوتا دل به هم راه پیدا میکنن.انتظار دومم اینه تا جایی که میتونه منطقی باشه. دوس دارم خانوادهدفرهیخته و فرهنگی داشته باشه. ولی هر چقدر خودش برام ایده آل باشه. خیلی برام مهم نیست خانوادش چه خصوصیتی داشته باشند. ولی اگه خانوادش خصوصیات منفی اساسی داشته باشند و خودش ایده آل باشه دچار چالش میشم و مشاور لازم میشم:203:

15 _ بنظرتون تو این دنیای هستی که اینقدر بزرگه و قابل تصور نیست و ما آدما خیلی خیلی کوچیک هستیم ( در قبال سیارت و کهکشان های دیگه ) چرا انسان به نسبت دیگر موجودات برتره و اشرف مخلوقاته ؟ بحث مفصل وعمیقیه اما ساده بگم به نظرم چون خداوند انسان رو در هیبت خودش آفرید. و انسان کامل امانتدار خداونده و به هستی آسیب نمیزنه



16 _ یه جمله ، شعر و یا پاراگرافی از کتاب که با خوندن اون تحت تأثیر قرار گرفتین برامون بنوبسید .آخرین جمله ای که چند روز پیش به چشمم خورد یه حدیث از پیامبر(ص).سرعت نفوذ آتش در خوردن گیاه خشک به پای غیبت در نابودی حسنات یک بنده نمیرسد]

17 _ سؤال آخر : ( از پرسش خودتون )

اگه عوامل زیر در رنج بشر موثرند به ترتیب اهمیتشون اونارو مرتب کنید.

گناه، ناآگاهی، نیاز به رشد ، خودخواهی دیگران، فقدان عشق، عدم درک معنای زندگی، ترس، ضعف مهارت مواجهه در شرایط مختلف زندگی
ناآگاهی،گناه، عدم درک معنای زندگی، ضعف مهارت در مواجهه، فقدان عشق، ترس، خودخواهی دیگران،نیاز به رشد، باورم اینه خدا اینقدر مهربانه که بلاهای لازمه رشد رو در آخرین اولویت قرار میده علاوه براینکه بسیاری از بلاهایی که اثر گناه هست رو نمیفرسته. البته به نوعی تمام رنجهاو بلاها حتی اونایی که اثر اشتباه و گناه برای رشد و پرورش انسانه

واقعا خیلی دوست داشتم بیشتر بپرسم و میدونم بیشتر از 10 تا مجاز نبود ولی ممنون میشم پاسخ پرسش هارو بدین .

سلامت و موفق باشین :72:

---

خواهش میکنم شما هم موفق باشید:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط لاله123

سلام جناب امین ، ممنون که حضور پیدا کردین و ان شالله صندلی را با پاسخ هایی که می دیدن جذاب و با انرژی کنین .تمام پاسخ های سئولات صندلی داغ را میشه از اینترنت برداشت تقلب نکنین ها :311:. خواهشا اندیشه و باور قلبی و پختگی خودتون را در این سئوال ها بیان کنین ،که حتما این گونه هست . اگه سئوالی را بلد نبودین بگین بلد نیستین . پس بسم الله .
:cool-new:

سلام خانم لاله، حالا سعی میکنم تقلب نکنم :305:

• تفاوت وابستگی و دلبستگی ؟ توی وابستگی ترس از طرد شدن و کنار گذاشته شدن هست+ اضطراب اما دلبستگی احساس تعلق خاطر و آرامش
• شباهت وابستگی و دلبستگی ؟ توی هر دو جذب و کشش وجود داره
• تفاوت عشق و وابستگی ؟ عشق اگه در معنای درستش باشه( نه در معنای هوس ) از سر بلوغ و عزت نفسه باعث رشد میشه، احساس شادمانی بیشتری به انسان میده، استقلال عمل فرد در اون حفظ میشه اما وابستگی باعث تخریب و کاهش عزت نفس و از بین رفتن استقلال میشه . دلتنگی توی عشق همیشه دوطرفه است ولی توی وابستگی گاهی دوطرفه گاهی یه طرفه ست
• شباهت عشق و وابستگی؟ توی هر دو طرف مقابل اهمیت پیدا میکنه و توی هر دو دلتنگی هست و وقتی پیشش نیست بهش فکر میکنه، توی هر دو ترشحات هورمونی مغز رخ میده ، البته سیکل ترشح هورمونها در عشق منظم و مرحله به مرحله ست اما بنظرم در وابستگی از یه جایی به بعد هورمونهای استرس بیشتر ترشح میشن
• حجاب در چشم :پرهیز از نگاه حرام و غیر ضزوری پرهیز خیره شدن به چشمها و درکل پرهیز از چراندن آنها در باغ دیگران:325:
• حجاب در قلب :تبدیل شدن قلب از کاروانسرا به کعبه ای که فقط جایگاه یک نفره
• حجاب در ذهن : این هم خیلی مهمه از فکر کردن به گناه و حتی یادآوری غیر ضروری و گناه آلود شخصی که اونو چند لحظه قبل ذیذه خودداری میکنه
• حجاب ظاهری و پوششی :بهترین نوعش پوششیه که دختر با آگاهی و معرفت و شناخت در کمال میل قلبی، خالصانه و صادقانه انتخاب میکنه و در اون احساس آرامش و امنیت میکنه.حالا ممکنه چادر باشه یا مانتو و مقنعه و مانتو و روسری که معنی حجاب رو رعایت کنه. این نوع دخترها بسیار نجیب و معصوم و قابل احترامند. البته گاهی میبینم بعضی از محجبه ها انگار میخوان یه حزب و گروه خاصی رو هم تبلیغ کنند خیلی این کار به نظر شخصی من پسندیده نیست و شاید بعضی مواقع نتیجه معکوس بده . حجاب رو حتی مومنین یهودی و مسیحی هم داشتندو الان هم عده ای شون رعایت میکنند. بهتره با این دیدگاه نگاه کنند که یه مساله ای اصیله که در زمان پیامبران قبلی هم بوده
• معنی عشق؟ از نظر منطقی که قابل کاربرد بین عموم مردم باشه من تعریف استرنبرگ رو از همه بیشتر میپسندم. همون مثلث عشق که سه ضلع صممیت،تعهد و کشش فیزیکی رو باید با هم داشته باشه. توی عشق باید در کنار اون شخص احساس راحتی کنی، نیاز به سانسور خودت نداشته باشی، اگه ساعتها پیشش نشستی متوجه گذر زمان نشی و همیشه حرف زیادی برای گفتن داشته باشی . دلتنگی های دو طرفه و همدلی هم وجود داشته باشه. خب اگه اینا نبود یا کم بود و اونوقت دو طرف خواستن از ضلع کشش فیزیکی و رابطه فیزیکی یا حتی هم آغوشی برای ایجادصمیمیت استفاده کنند زنگ خطر رابطه زده شده یه صمصمیت تقلبی ایجاد میشه. در کل تعریف حالتی که در عشق به انسان دست میده دشواره اما ویژگی هایی داره که اونو از هوس متمایز میکنه مثل آرامش، رشد و عقلانیت،پاکی و میل به حقیقت. میل به حقیقت در عشق اونو از خیانت متمایز میکنه .عشق خودخواهی نمیشناسه، حتی خود فروید هم که عشق رو نوعی،پاکی تصعید و والایش میل جنسی میداند. به نظرم نوع شخصیت طرفین محتوای رابطه رو تعیین میکنه که چقدر این عشق والا باشه.هرچقدر دو نفر اخلاقی تر و عمیق تر باشن عشق بین اونها عمیق تر و بادوام تره. علاوه بر این در سطوح بالاترنوع بسیار نادری از عشق بین انسانها وجود داره، که فرد خودش رو فانی در معشوق میبینه . دیگر خواهی وفداکاری توی این نوع عشق در حد بالا قرار داره. اینقدر معشوق یا معشوقه قابل احترام و لایق عشقه که حتی اگه مثلا جذام هم بگیره و نتونه تا آخر عمر بهش نزدیک بشه خودش رو وقف خدمت به اون میکنه . و لذتی در این نوع خدمت به معشوق میبره که صدها و بلکه هزاران برابر لذتیه که دو همسر از روابط فیزیکی در سطوح پایین تر عشق میبرند. اگر چه این نوع عشقها کمیاب و آرمانیه اما چراغ راهنماییه که عشقهایی در سطوح پایین تر از مسیرشون منحرف نشن و البته چراغ راهنماییه که هوس دروابط خیانت یا عشقهایی از نوع وابستگی رو باعشق اشتباه نگیریم/ این نوع عشق والا بسیار نزدیکتر و شبیه تر به عشق به خدا هم هست. همانگونه که وقتی بنده از نگاه هوس آلود به نامحرم منصرف میشه خدا چنان شیرینی عبادت ونماز و ارتباط با خودش رو بهش میده که اگه دفعه بعد به زور هم مجبورش کنند به نامحرم نگاه هوس آلود نمیکنه.در نهایت اینکه سرچشمه عشق خداست که عالی ترین و کامل ترین نوع عشقه و خودم رو در حدی نمیدونم که از این نوع عشق صحبتی کنم فقط همین قدر میدونم کشش از سمت اوست.
• عامل اصلی وابستگی به نظرتون یه مشکل درونی هست یا بیرونی . یعنی بین بر فرد مسلط هست یا خود فرد خطا و اشتباه می کند . مثلا به کامپیوتر وابسته هستیم ، مشکل ما هست که به کامپیوتر وابسته شدیم یا مشکل کامپیوتر که ما را وابسته کرده . کدوم نقش مهم تری داره ؟ جذابیت کامپیوتر یا شبکه های اجتماعی هم موثزه اما عامل اصلی درونیه.

• اگه گردش پولی شماو خانواده شما سالی 50 میلیون باشه درسال حاضرید با خانواده و دختری وصلت کنین که گردش پولی آنها در سال 5 میلیارد هست ؟ نوع تربیت و نوع نیازها در هرکدام با توجه به عادت رشدی که داشتن ، چقدر باعث اختلاف در آینده میشه ؟ بستگی به انتخابم داره اگه معیارهای اصلی منو ذاشته باشه و بدونم اون علاقه دو طرفه وجود داره تفاوت مالی خانواذه برام کمرنگ میشه میدونم برای من ممکنه مشکل باشه ولی ارزش تحمل خیلی چیزا رو داره. اما اگر اون دختر یا خانوادش زیاد روی ثروتشون تاکید کنن یا فخر فروشی کنن روی تصمیمم اثر منفی داره

• شما جای خودتون را با خانم ها عوض کنین – الان فرض کنین یه آقای خواستگار زنگ خونتون را می زنه میاد خواستگاری شما با خانواده اش، طرف مقابل را چطوری در مورد صداقت حرف هاش و وقول هاش بررسی میکنین ؟ ببینید باید حرفهای خواستگار رو در قالب و فضای زندگیش سنجید توی خلا نمیشه. مثلا اگه میگفت روزانه ده ساعت کار میکنم دقت میکردم ببینم ساعتهای خواب و بیداریش در طولانی مدت چطوره

• خیانت همسر را چطوری حل میکنین برای خودتون با و جود اینکه خیلی سخته پذیرشش . با این نکته که هم شرع و هم قانون دست را برای هر تصمیمی چه طلاق و چه ادامه زندگی باز گذاشته ؟ اولش که خودم تمام مسائلی که منجر به خیانت همسر میشه و بهشون آگاهی دارم رو رعایت میکردم. بعد اگه خدای نکرده این اتفاق میفتاد و کور سوی امیدی برای بازگشت و تغییرش نمیدیدم. فقط از چشمم میفتاد نه ازش کینه میگرفتم نه محکومش میکردم نه قضاوتش میکردم. به عنوان انسانی که توی مسیر زندگیش بخشی از زندگیش رو پیش من سپری کرده و بقیه ش بدون من. حق و حقوقش رو میدادم . آبروش نمیردم و راز رو فاش نمیکردم و حتی بین فامیل و آشنا تقصیر جدایی رو یه جورایی گردن خودم مینداختم.و بعدا هم هر وقت به یادم میومد از خدا میخواستم اونو ببخشه نه در دنیا نه در قبامت عذابش نکنه. و اگه توی این دنیا خواست خیانت یا گناه کنه جلوش رو سنگ بندازه. اما اگه رفتارهای منم توی خیانتش موثر بوده یا احتمال قوی بدم تغییراتی میکنه و قلبا پشیمونه به احتمال زیاد کمکش میکردم خودشو بازیابی کنه.

• علت کمال گرایی چی می تونه باشه در این نسل و زمانه ای که درونش هستیم و هر روز هم داره زیاد میشه؟ علتهای بیرونی کمالگرایی یکی رسانه ها هستند که زندگی دیگران رو آرمانی تر و زیبا تر از واقعیت نشون میدن. یکی هم تحصیلات. یعنی کتابهایی که خوندیم زندگی آرمانی تری رو توصیه کردند. اگر چه اون کتابها خیلی مفید بوده اما واقعیت بیرون مسیری رو میره که روی کاغذ اون شکلی نیست

• اگه شما کارگردان سریالی یه انیمیشن باشین ؛ موضوع اون انیمیشن دوست دارین چی باشه ؟ دوران کوددکی توی روستا یا جنگل یا کنار کوه و بازی های و ماجراهای اون شکلی

• یه کارتونی هست به عنوان سیمپسونها که پیشگویی می کنه ،بعضی هاش هم درست در مییاد - دیدین این کارتون را ؟ عایا تفکری پشت این کارتون هست و یا این اتفاقات شانسی هست ؟ قبلا تیکه هایی ازش رو دیدم تفکری پشتش نیست . اون اتفاقات شانسیه و اینکه تفسیرها و تحلیل ها هم کاملا اشتباهه

• یه لطیفه بگین ؟ یکی زنگ زد گفت شما؟؟؟ گفتم ببخشید اشتباهی برداشتم:311:

• اگه دختر بودین و پدر و مادر شما هر دو مواد مخدر مصرف می کردن و شرایط مستقل شدن هم نداشتین چطوری در خانه تحمل می کنین این زندگی را ؟ راه حلی داره ؟ بن بستی وجود نداره اگه واقعا همه راهها بسته بود. میدونستم چون از ژن این پدرو مادر هستم حکمت خدا در اینه که من رفتارهای اونا رو ببینم که در آینده اشتباهشون انجام ندم. گاهی خاطراتی که پیام مثبت دارند با درد و رنج درحافظه ثبت میشن تا هروقت ذهنت خواست زشت رو زیبا جلوه بده یاد اون دردها بیفتی. البته میدونستم د رنهایت با ایمان و توکل به خدا میتونم از اون شرایط بن بست نجات پیدا کنم

• تا حالا از ته قلبتون افسرده شدین؟ اگه پاسخ مثبت هست چطوری رفعش کردین؟ بله . همیشه میدونم معنای زندگی وخواست خدا خیره. اگر من افسرده هستم فقط حال منه و سعی میکنم تحت تاثیر اون حال به جهان بیرون نگاه نکنم. این دوره رو فکر کنم توی سن 27 تجربه کردم. یه حالتی شبیه دو قطبی بود شبها حالت انبساط زیاد روحی و روزها افسردگی و پوچی. سعی میکردم توی حالت پوچی و افسردگی به چیزی فکر نکنم و ایمان داشتم این حالتها رفع میشه به نظرم طی 14 روز که حالت شدید افسردگی بود در برابر اون طوفان بد طاقت میاوردم هی روز به روز کمتر میشد. سعی کردم از چیزای کوچک لذت ببرم. حتی از یه درخت، پیاده روی یا رفتن به خونه خواهر یا برادری، بازی کردن با یه بچه کوچک اون لحظه ها خیلی به این فکر میکردم خدایی هست که کمک میکنه و بعدها با ایمان قویتر یه جورایی ایمن شدم .

• اگه برگردین به زمان بچگی کدوم مسیرها را عوض می کنین ؟ کودکی اراده ای نداشتم ولی اگه برمیگشتم به سن 15 سالگی کمتر سر به هوا میبودم، بیشتر ورزش میکردم هدفمندتر مطالعه میکردم

• قشنگ ترین جای مسافرتی که رفتین کدوم شهر بود؟ شیراز

• تالار همدردی چه نقطه ای از زندگی شما بوده ؟ یعنی موردی بوده متوجه بشید تالار کمکتون کرد رشد بهتری کنین ؟ یا مثلا ضعف های پنهانی داشتین که اگه تالار نبود هیچ وقت پیدا نمی کردین و یا دیرتر به این مهم می رسیدین ؟ بله .قبل ورود به تالار خودم شک کرده بودم که روابط دختر پسر(دوست بازی) به عنوان عشق درست باشه.ولی فکر میکردم شاید تفکر شخصی من باشه. تالار همدردی خیلی قوی و محکم به این قضیه پرداخته بود. از قضایای بعد ازدواج خیلی کم میدونستم. که بعدش دیدم چقدر فوت و فن و پیچ وخم داره و چقدر به آگاهی ودرک نیاز داره. همچنین اهمیت معیارهای قبل ازدواج و خودشناسی برام خیلی بیشتر شد

متشکرم از وقتی که گذاشتین

---

سپاسگزارم:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Niagara

سلام . جناب امین سئوالات خودم را خدمتتون مطرح میکنم :303: :
سلام خانم نیاگارا

1- مقابل آینه می ایستید. چه میبینین و چه احساسی بهش دارید؟خدا رو شکر میکنم
2- چرا انسانها بی نهایت طلب هستن ؟ اصلا هستن ؟ به دلیل داشتن روح، روح با بی نهایت سروکارداره منتها وقتی آمال بی نهایتی میشه دنیا خود این اشتباه سر منشا بیماری و سقوط اخلاق میشه
3- اگه آرزویی داشته باشین و از ته دل اون آرزو براتون مهم باشه و یه روزی بفهمید هیچ وقت بهش نمی رسین ،چطوری مدیریت می کنین شرایط را ؟ می تونیم بگیم انسانهای قوی خودشون را در اینجا نشون میدن ؟یکی از بزرگان چهل سال یا دعایی رو میکنه و برآورده نمیشه وقتی به روشن بینی میرسه میبینه اصلا به صلاحش نبوده. اگه برآورده نشه میپذیرم. به نظرم بهترین هدیه یا یکی از بهترین هدیه هایی که خدا به ما داده ایمانه که انتها نداره بقیه چیزا اهمیتشون خیلی کمه
4- یه شعر در مورد افراد احساس محور بگین ؟ ( یا خودتون یا از شعرا )احساس گرچه قشنگ است ندارد ساحل مقصود...موجش پی موج است هر لحظه رنگی به رنگ است .قافیه و وزنش نمیدونم درست بود یا نه :305:
5- یه جمله به کودکان سرطانی بگین ؟
تو فرشته پاک خدایی، نوری توی دلت هست که تاریکی سرطان رو فراری میده
6- می تونیم بگیم حجاب بخشی از عفاف هست ؟ و هردو لازمه همنن ؟ بله حجاب بدون عفاف بی وزن میشه عدم رعایت این دو چه مشکلاتی را برای خانواده ها و شخص ایجاد می کنه ؟ عده ای از مردها با بی عفتی شون در تغییرات حجاب زنها تاثیر دارند. یه نمونه افرادی بودند که با اکانتهای فیک دخترونه شروع به گفتن حرفهای رکیک و ترویج فرهنگ بی عفتی کردند نمیدونم همه اینها داخل کشور بودند یا از خارج کشور هم بودند. اما متاسفانه توی مرحله بعدی به تصویر و کلیپ هم تبدیل شد.ولی حتی مرد بی عفت هم به شکل فطری و طبیعی از ته دلش دختر یا زنی رو میپسنده که عفاف داره. یعنی دختری که وقتی نگاهش میکنی مطمئنی توی همه شرایط محکم با عفت و وفاداره.پس نباید گول تحسین های سطحی مردان بی عفت رو خورد. طبیعه کسی که عفت داره حجابش رو هم با این عفت متناسب میکنه. زن اینقدر تاثیر گذاره که اگه گمراه و فاسد بشه تمام جامعه به تباهی کشیده میشه. مردها تک تک سلولهاشون رو مدیون زن هستند. زن چه در قامت مادر چه خواهر چه همسر چه عضوی از اجتماع بیشترین تاثیر و نفوذ رو داره. اما نکته ای هم که هست بعضی زنان کم حجاب، کم حجابی یا بی حجابیشون اعتراضی به فسادد اقتصادی در بدنه حکومت و فقر در جامعه ست.بنابراین تا این فساد درمان نشه، بعید میدونم مساله حجاب هم اونطوری که باید حل بشه. وقتی میگیم جامعه اسلامی. یعنی سطح رفاه و شانیت انسانها در اون جامعه باید بسیار بالا باشه،حتی بالاتر از کشورهای غربی. اونوقت وقتی به زنی بگیم حجابت زینت و اصالت توئه معنیش خیلی بهتر درک میکنه
7- الگوی فردی قهرمان دارین ؟ نام ببرین ؟
خیلی زیادن از حافظ ، سعدی، مولانا و عطار تا بزرگانی مثل آیت ا...بهجبت یا مجتهدی که آدمهای بسیار قوی و وارسته ای یودند
8 - حاضرین یه روز تبدیل به مورچه بشین ،به طوری که فکر و هوشیاری انسانی تون باشه ، اون وقت کجاها میرین ؟ اگه یه روز باشه اشکال نداره:311: میرم روی گلهای گلدون بینم فازشون از نزدیک چطوره
9 - شده یه کفش یا پیراهن بخرین ، ولی بخواین دو ماه دیگه ، باز برین یه کفش و و پیراهن دیگه بخرین و این جزئی ازعادات شما باشه ؟ یعنی بهینه مصرف می کنین یا تجملاتی و پر خرج هستین ؟ گاهی اوقات طی یه دوره سه ماهه یا شش ماهه شده زیاد لباس و کفش بخرم. ولی طولانی مدت بیشتر اهل قناعتم
10- دوست دارین قبل از مرگ به چه هدفی برسین ؟ایمانم توی سطح مطلوب و رضایت بخشی باشه، یه کتاب خوب بنویسم، یه قدمی در راهی بردارم که قطع درختای جنگلها بسیار کم بشه مثل ایده کاشت درختان مناسب چوب در مسیر فاضلاب تصفیه شده شهرها یا چیزی شبیه این
11 - یه توصیه به افراد بدبین ؟ همانطور که ابن سینا میگه، ذات جهان هستی و تارو پودش عشقه. بکوشید تا عشق خاصیت درونی شما باشه اینطوری ترسی که ریشه بدیینی ست کنار میره. در کنارش تمرین فکر کردن بیاموزید، داشتن انعطاف و توی جمع بودن هر چی بیشتر خودتون و انسانها رو بشناسید نیاز کمتری به حربه بدبینی برای حفاظت از خود دارید
12- از مرگ می ترسین ؟مرگ رو دوست دارم.ولی فرصت زندگی یه هدیه ای برای تقویت ایمانه
13- دنیا را چه رنگی میبینین ؟دنیا رو مثل خمیری نانوایی میبینم. موقعی که توی اون دستگاه در حال ورزیدن هست. دنیا به اون آرامی خمیردر حال تغییر وحرکته
14- مرد سالارید ؟بهترین نوع روابط رفاقت و دوستی همسرانه. در کنارش هر کسی در زمینه ای اطلاعات و تجربه ش بیشتره.اون موقع بهتره به حرف اون گوش داد.
15 - آدم فضایی ها واقعیت دارن ؟:devilish:
16- اگه قرار باشه یک جمله به عنوان آخرین جمله در تالار همدردی بنویسین اون جمله یا عبارت چیه ؟
زندگی پر از گردنه های تاریک و پرپیچ وخمه، این طبیعت و ذات دنیاست،چه مجرد باشی چه متاهل چه توی اجتماع چه خونه، مشکلات و مسائل وجود داره یا میان. این دریا گاهی طوفانی میشه گاهی آرام، خدایی که ما رو توی این عالم طبیعت و امکان فرستاده، راه حل تمام مشکلات وشاه کلیدرو ایمان به خودش قرارداده.توکل به خدا باید دائمی باشه. تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست، رهرو گر صد هنردارد توکل بایدش. با ایمان قوی و همیشگی هیچ بن بستی وجود نداره. ایمان مقدم بر دانش و آگاهیه. و گرنه همون دانش رو برعکس و نابجا استفاده میکنیم. کاری که باید دائما انجام بدیم اینه که در زمان آسایش این ایمان رو تقویت کنیم در زمان سختی هم خودش دست ما رو میگیره. هر چقدر ایمان تقویت بشه همراهش دانش و آگاهی هم بالا میره.ایمان مثل تنه درخته دانش و آگاهی مثل شاخ و برگ .تنه رو تقویت کن شاخ و برگها خودش اضافه میشه.

ممنون از وقتی که می گذارین .

---

متشکرم:72:

سلام جناب امین
سوالات من

1- آیا ورزش می کنید؟ چقدر؟

2- آیا خودتون رو دوست دارین؟ چه کارهایی در این راستا برای خودتون انجام می دین؟ یا نمی دین؟

3- به نظر شما روانشناسی و دین باهم ارتباط دارند؟ اگه دارن چه ارتباطی؟ آیا میشه مثلا مفهومی به عنوان روانشناسی اسلامی داشت؟

4- آیا برنامه ریزی روزانه دارین؟ چطوری خودتون رو ملزم به اجرای اونا می کنید؟

5- چند تا از نکات مهم که طی سالهای اخیر یاد گرفتید و در روابط اجتماعی بکارتون میاد رو بفرمایید.

6- آخرین کتابی که خوندین چی بوده؟

7- چه تصوری از مرگ دارین؟ (دور از جون البته)

8- طولانی ترین پیاده روی که داشتین کجا بوده؟ . چقدر؟

9- تا حالا شده که از یه اتفاق خطرناک نجات پیدا کرده باشین؟ چه اتفاقی؟

10- زیباترین صحنه ای که دیدین چی بوده؟

سلام

۱. فلسفه صدقه، انفاق، زکات و خمس برای شما چیه؟ آیا با هم تفاوت دارند و براتون جایگاه متمایزی داره؟
۲. پیرو سوال قبلی کجا باید آشکار این عمل رو انجام داد و کجا مخفی؟
۳. امین بودن در زندگی شما تعریفش چیه؟ معتقد هستین خداوند امانت به ما داده که به موجوداتی دیگه نداده یا به نوعی قادر به تحملش نبودن؟ اون امانت چیه؟ چقدر تو این زمینه امانت دارین؟
۴. یکسری دکتر های تغذیه، سیگار میکشن، نمک زیاد می خورند، چقدر از روانشناس های ما خودشون سلامت روان دارن؟ از نظر روانی سالم بودن چقدر به علم و آگاهی وابسته است؟

۵ . هدف زندگی امین چیه؟ به کجا برسه میگه به کمال رسیدم؟
۶. چرا ما تو زندگیمون همیشه سعی میکنم دنبال نفع شخصی مون باشیم؟
۷. اینکه تو یک صف از دیگری جلو بزنیم یا در امتحانی تقلب کنیم یا در زمان خرید جنس از فروشنده که پول لازم هست ارزون خرید کنیم نفع شخصی هست ؟
۸. امام حسین در کربلا به دنبال منفعت بود؟
۹. شما اگر در زمان واقعه کربلا بودی در چه جایگاهی قرار می‌گرفتی؟
۱۰. جایی نوشته بود ، صبر کردن یعنی حبس کردن، وقتی صبر میکنیم یک چیز رو درون خودمون حبس میکنیم. اون چیز چیه؟ چه طور صبر کنیم؟
۱۱. ذهن یک انسان شما چه مولفه های هست؟ چگونه کنترل ذهن رو دستمون بگیریم؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرزانه 123

سلام جناب امین
سوالات من

سلام خانم فرزانه
1- آیا ورزش می کنید؟ چقدر؟ تقزیبا 4 ساله اصلا ورزش نکردم و همش منتظرم کمی تغییر فضا ایجاد کنم

2- آیا خودتون رو دوست دارین؟ چه کارهایی در این راستا برای خودتون انجام می دین؟ یا نمی دین؟ همیشه به آیاتی که میگه خداوند توبه کار را دوست دارد یا فلان گروه رو دوست ندارد، فکر میکردم. چون از واژه حب به معنای عشق استفاده شده نظر و برداشت من از این آیات این بود اثر دوست داشتن خدا اینه که انسان خودش رو بعد از انجام یه کارها یا انجام ندادن یه کارهای دوست میداره. از این قاعده ساده استفاده کردم و سعی کردم به ارزشهای درونیم عمل کنم تا احساس بدی به خودم نداشته باشم. اما کارهای دیگه ای هم برای من مثل کار کردن و استفاده مفید از وقت باعث احساس ارزشمندی میشه

3- به نظر شما روانشناسی و دین باهم ارتباط دارند؟ اگه دارن چه ارتباطی؟ آیا میشه مثلا مفهومی به عنوان روانشناسی اسلامی داشت؟ بله ارتباط زیادی دارند. در حقیقت روانشناسی یه جورایی بخوصوص در غرب دین رو به حاشیه رونده. مثلا یه دلیلشون این بوده که میگفتن چرا کشیشها بعضی از بیماران روانی رو آزار میدادن که جن تو وجودشون هست حالا مثلا روانشناسی میاد با تجویز دارو اونها را درمان میکنه. اما روانشناسی علمیه که کامل نشده و نمیتونه ادعا کنه که میتونه جای دین رو بگیره. یه جاهایی نتایج و نکته های دین و روانشناسی باهم تعارضی ندارند و ترکیب اثربخشی برای شفای درون انسانها ایجاد میکنند. یه گرایشی از روانشناسی یا روانشناسی اسلامی تحت عنوان روانشناسی مثبت گرا از چند سال پیش شروع به تدریش شده. دقیقا خبر ندارم چقدر تونسته موفق عمل کنه.
4- آیا برنامه ریزی روزانه دارین؟ چطوری خودتون رو ملزم به اجرای اونا می کنید؟ الان کمتر برنامه ریزی میکنم ولی زمانی که برنامه ریزی میکنم یه تعهدی به خودم میدم و غیر ممکنه اون تعهد رو زیر پا بذارم. مثل کسی که بخواد روزه بگیره و اون روز رو متعهدانه از خوردن غذا ویه کارهای اجتناب کنه. یه قانونی هم یه جا خوندم که الان دقیق اسمش یادم نیست ولی میگه هر تایمی که برای انجام کارها در نظر بگیرید همون تایم انجامش میدید فرقی نمیکنه برای اون کار شش ماه در نظر بگیرید با یک ماه. من این قانون رو انجام دادم. کاری که 40 روز وقت نیاز داشت رو ده روز براش وقت گذاشتم توی 12 روز انجامش دادم. البته کمی تا قسمتی بلکه تمام پوستم کنده شد:311: اما بعدش خیلی از نتیجه راضی بودم

5- چند تا از نکات مهم که طی سالهای اخیر یاد گرفتید و در روابط اجتماعی بکارتون میاد رو بفرمایید. تا یه سنی انسان هنوز درگیر حرف مردمه و این طبیعیه.اما فکر کردن مداوم و توی اجتماع بودن و خلوت کردن مدام با خود باعث میشه به مرحله ای برسی که تقریبا اجتماع نکته جدیدی برات نداره منظورم از نکته مسائل کلیه .مثلا هر کسی هر فاز و شخصیت و اهدافی داره تهش میخونی که قراره به کچا برسه. دنیا و اجتماع برات میره رو ریل تکرار. رشد واقعی تو دقیقا از اینجا شروع میشه. میفهمی دیگران کاملا مثل تو در معرض خظا واشتباه و کار درست هستند. همین باعث میشه کار درست رو برای دل خودت انجام بدی نه تحسین دیگران. نظر من اینه از دهه سی تا چهل بهتره این رشد اتفاق بیفته و گرنه ممکنه بعد از چهل کمی سخت تر این اتفاق بیفته. همانطور که غذای پاکیزه میخوری مهم تر از اون اینه که فکرهای پاکیزه بخوری خوراک فکری پاکیزه از غذا هم مهمتره. بنابراین اگه مثلا الان اوقات فراغتت بیشتراینستتا میری پیجهای ادبی و شعر و مذهبی وعلمی و آموزنده رو فالو کن . سر تاپا گوش باش بیشتر موفق میشی

6- آخرین کتابی که خوندین چی بوده؟ به دلیل کارم ناچارم مدام کتابهای رشته خودم بخونم. اما اگه اشتباه نکنم آخرین کتاب غیرتخصصی کتاب ملت عشق بود(البته این کتاب جای نقد خیلی زیادی داره فقط تصویر سازی ذهنی نویسنده خوبه )

7- چه تصوری از مرگ دارین؟ (دور از جون البته) همیشه از یچگی فکر میکردم کسانی که به دنیا نچسبیدن مرگ راحتی دارن چون راحت تر کنده میشن. از مرگ نمیترسم.ولی دوست ندارم با اعمال ناقص بمیرم. فکر میکنم با مرگ برمیگردیم به وطن اصلی و عشق فوق تصور خدا به بنده رو بعد از مرگ متوجه میشیم
8- طولانی ترین پیاده روی که داشتین کجا بوده؟ . چقدر؟ کربلا فکر کنم 20 کیلومتری بود. به غیر از اون پیاده روی های طولانی در حد 4 یا 5 کیلومتر میرفتم

9- تا حالا شده که از یه اتفاق خطرناک نجات پیدا کرده باشین؟ چه اتفاقی؟ بله دوبار یکیش نزدیک بود ماشین بهم بزنه

10- زیباترین صحنه ای که دیدین چی بوده؟ انتخاب سخته ولی به معماری هایی مثل مسجد جامع اصفهان، بناهای شیراز ، کویر ودریا و جاهای بکر خیلی علاقه دارم.ولی عجیب ترین صحنه همون اتفاقی بود که ماشین بهم نزد

---

موفق باشید:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mvaz

سلام
سلام جناب mvaz

۱. فلسفه صدقه، انفاق، زکات و خمس برای شما چیه؟ آیا با هم تفاوت دارند و براتون جایگاه متمایزی داره؟ همونطور که میدونید یه تفاوتهایی با هم دارن. باید یه کتاب مفصل در موردشون مطالعه کرد. اما برداشت من اینه که نماز بدون زکات مشکل پیدا میکنه. اینها علاوه بر تاثیرات اجتماعی باعث رقت قلب زکات دهنده یا صدقه دهنده میشن یه جور امتیازیه که خدا در نظر گرفته تا با یه کار راحت ، سخت شدن قلب که در کوران زندگی اتفاق میفته ز بین بره، آثار روحی دیگه ای هم داره
۲. پیرو سوال قبلی کجا باید آشکار این عمل رو انجام داد و کجا مخفی؟ به نظرم اگه انسان احساس میکنه دچار ریا میشه و اون کار هم مستحب هست بهتره مخفی انجام بده
۳. امین بودن در زندگی شما تعریفش چیه؟ معتقد هستین خداوند امانت به ما داده که به موجوداتی دیگه نداده یا به نوعی قادر به تحملش نبودن؟ اون امانت چیه؟ چقدر تو این زمینه امانت دارین؟ امانت یکی از مفاهیمیه که خیلی براش معنا گفتند. ظاهرا آیه امانت جزو آیات متشابه قرآن هست. من فکر میکنم حکومت خداوند باشه که امانت الهیه و به معصومین داده و اون دنیاتوی عالم دیگه این امانت رو تحویل صاحب اصلیش میدن. برای ماها شاید واجبات دین باشه و پیروی از پیامبرو معصومین. چون آیه متشابه است فقط نظر شخصی گفتم نمیتونم به قطع یقین چیزی بگم
۴. یکسری دکتر های تغذیه، سیگار میکشن، نمک زیاد می خورند، چقدر از روانشناس های ما خودشون سلامت روان دارن؟ از نظر روانی سالم بودن چقدر به علم و آگاهی وابسته است؟ مشاورینی هستند که عمل خودشون ضعیفه . علم به تنهایی کافی نیست مثلا بعضی روحانیونی که توی همه ادیان بودن و همه چی میدونستن اما نتونستن عمل کنند. همونطور که میدونیدتهذیب نفس وپرهیزکار بودن نیاز به تمرین و زحمت هم داره.

۵ . هدف زندگی امین چیه؟ به کجا برسه میگه به کمال رسیدم؟ هدفم اینه رضایت بخش زندگی کنم به یقینیاتم عمل کنم. هیچ کسی نمیتونه ادعا کنه به کمال رسیده جاده کمال بی انتهاست. اما دوس دارم به حداکثر ظرفیتی که در این راه دارم برسم. نمیدونم ظرفیتم چقدره و تا کجاست
۶. چرا ما تو زندگیمون همیشه سعی میکنم دنبال نفع شخصی مون باشیم؟ فکر میکنم دلیلش ترس و ناآگاهی باشه.
۷. اینکه تو یک صف از دیگری جلو بزنیم یا در امتحانی تقلب کنیم یا در زمان خرید جنس از فروشنده که پول لازم هست ارزون خرید کنیم نفع شخصی هست ؟ بله. همیشه فکر میکنم کاری که در اون احساس هیجان و عجله بهمون دست میده احتمالا به ضررمون تموم میشه حتی اگه جایی باشه که حق کسی رو ضایع نکنیم چه برسه به اینکه حق دیگران هم در اون ضایع بشه. والبته ایمان دارم تمام جهان هستی بر محور اخلاق میجرخه. ژان پیاژه هم میگه اخلاق منطق اقدامه. بنابراین وقتی اخلاقی و صبورانه عمل میکنیم با تمام هستی هماهنگ هستیم. البته اخلاقیات جزئیات وتبصره داره که باید مطالعه کرد. بهترین منبع بعد از قران .احادیث معصومین هستند. چون خیلی جاها تفسیر آیات رو متوجه نمیشیم احادیث راحت و ساده حکمتها رو گفتن
۸. امام حسین در کربلا به دنبال منفعت بود؟ چند سال پیش از طزیق یه نرم افزار که تمام کتب شیعه و سنی بخصوص کتب دست اول دراون جمع شده بودن یه مطالعه ای در مورد آیات تطهیر و مباهله کردم. اگه اشتباه نکنم توی تمام کتب دست اول اهل سنت که توی اون نرم افزار دیدم ذیل اون دو آیه نوشته شده بود که پنج تن هم در آیه تطهیر بودند هم مباهله. کتب شیعه که جای خود داره.طبق آیه تطهیر امام حسین معصوم محسوب میشه. منطق قرآن اینه که پیامبر و معصومین رحمت خدا هستند یعنی تا زمانی که بین مردم هستند اون قوم عذاب نمیشن. امام حسین اومد دین رو اصلاح کنه اما مردم این ظرفیت رو نداشتند. بدلیل اینکه مهربانیش در حد اعلا بود از اسم اعظم هم استفاده نکرد چون بعدش باید بسیاری از مردم رو مجبور میکرد. بنابراین به میل و اختیار خودش شهادت رو پذیرفت.
۹. شما اگر در زمان واقعه کربلا بودی در چه جایگاهی قرار می‌گرفتی؟ به نظرم لعنی که در زیارت عاشورا میکنیم لعن و دورباد شمریت و امثالهمه و گرنه رفتن شمر به جهنم دردی از ما دوا نمیکنه. اما تفکری که باعث میشه با امام معصوم مشکل پیدا کنیم از هیچ کدوم از ما دور نیست. چه بسا با پرچم امام حسین به جنگ خودش بریم .بنابراین در جواب سوالت قبلا و در آینده رو نمیدونم ولی شرایط امروزم میدونستم حق با امام حسینه .بهش میگفتم هر جایی که خودت مصلحت میدانی چه میدان جنگ چه آب دادن به اسبها به نظرم اوجا منیتی در کار نیست. مهم اینه وصل باشی.
۱۰. جایی نوشته بود ، صبر کردن یعنی حبس کردن، وقتی صبر میکنیم یک چیز رو درون خودمون حبس میکنیم. اون چیز چیه؟ چه طور صبر کنیم؟ همون چیزیه که موقع روزه گرفتن از خوردن و آشامیدن پرهیز میکنی. شاید احساسات یا نوعی نیرو ومیل به انجام کاری باشه. ولی صبر مثل کمانه کشیده میشه تا پرتابت کنه جای بهتری
۱۱. ذهن یک انسان شما چه مولفه های هست؟ چگونه کنترل ذهن رو دستمون بگیریم؟ به نظرم ذهن شبیه مانیتوره .تصویر تمام احساسات وعواطف و رنجها وخوشی ها ونیازها و عادات میان داخل ذهن.هرچه به روح نزدیک تر بشیم ذهن خلوت تر میشه هر چی ازش دور تر بشیم ذهن شلوغ تر میشه. بیشترین شلوغی ذهن ما مربوط به دیگرانه. یعنی گاهی ممکنه از حرفی برنجیم یا دنبال آرزویی باشیم وقتی ریشه ش نگاه میکنی میبینی به خاطر کم نیاوردن در برابر دیگرانه یا برای رقابت با اونهاست. عبور از بسیاری از دغدغه های بی دلیل گذشته که فکر میکردیم برای دیگران مهمه ذهن رو خلوت میکنه . از دریچه دیگه راحت ترین و آسان ترین راه تقویت ایمانه. تقوا یه سپر دولایه ست. مردم لایه بیرونی و ناخوشایندش میبینن مثلا پرهیز از گوش دادن به یه موسیقی مبتذل شاید اولش یه اکراه بیخود به نظر برسه اما لایه درونی تقوا که بعد از گوش نکردن به اون موسیقی رخ میده یه لذت توام با آرامشه. اینها ذهن رو خلوت و اختیارش رو به دست آدم میده. نمازهای اول وقت. دائم الوضو بودن( با یه لیوان آب)، نماز شب، ذکر زیاد استغرالله ربی ..... نمازهای مستحب آسون دورکعتی یا زیارت عاشورا. تکرار این کارها باعث میشه تبدیل به عادت و ملکه بشن وذهن آروم میشه

---

موفق باشید:72:

سلام آقا امین،
صندلیتون چه خلوته!
حال واحوالتون چطوره؟دلتون شاده عمیقا!؟
سوالات من دراین دوره از صندلی داغ کمی متفاوته!زرنگی میکنم ودنبال اینم که ذهن شلوغخودم رو کمی خلوت کنم با پاسخهایی که اینجا دریافت میکنم.
چندروز پیش پستتون توی حال واحوال رو که خوندم باخودم گفتم چه جالب!چرا آقاامین این پست روارسال کرده!؟چطور از مشغولیات ذهن من آگاهه!(البته میدونم که شما پست رو بدون مخاطبی ارسال کردید اما ازاونجا که من خیلی ارتباط گرفتم باهاش به خودم گرفتم!)همون موقع میخواستم ازتون بخوام راجع به این موضوع تاپیک زده بشه ونظرات همه رو بدونیم اما میدونم که خلاف قوانین تالار هست!پس اینجا مطرحش میکنم.
فکر میکنم من دچار یک بحران هویتی شدم!به قول یکی ازدوستان اینجا انگاری این بحران به صورت اپیدمی فعلا توی کشور مون رایجه!که احتمالا مریوط به اوضاع کشوره!
سوال:
خیلی از قوانین نوشته ونانوشته توی کشورمون ظلم در حق زنان هست اگر اغراق میکنم حتما بهم بگید!
به نظرتون چرا خدا طوری با پیامبر صحبت نکرده که زنان هم حق بیشتری داشته باشند حتی مادر!؟
هدف خدا از خلقت ما چیه دقیقا؟ چه نیازی به آفریده شدن انسان داشت؟خدا که بی نیازه چرا اینقدر به ستایش وشکرگزاری سفارش کرده ؟چرا واقعا اینقدر قدرشناسی ما واسش مهمه؟!چرا آفرینش رو در همون حد حیوانات نگه نداشت؟اینقدر هم ظلم وفساد توی این جهان هستی اتفاق نمی افتاد!حالا که آفریده،چرا دوتا دنیا!؟چرا ماباید از این مرحله عبور کنیم وبریم اون دنیا؟!چرا ازاول همونجا نموندیم!(خدابود دیگه میتونست کاری کنه که خضرت آدم خطا نکنه!،پس به اختیار خودش اجازه داد خطا کنه!)اصلا برمیگردیم اونجا واسه چی وقتی قرار نیست خداروببینیم؟هدف این دنیا اون دنیاست وآخرت!هدف اون دنیا چیه؟
آقاامین ذهنم درگیره خیلی!احتمالا میدونید که مطالعه ام هم زیاده!باوجودی که وقت کافی ندارم اما یه تایمی از روزم حتما واسه مطالعه ست!توی کتابها جوابمو نگرفتم!
به نظرتون راهی برای برون رفت از این بحران وجود داره!؟؟؟؟؟؟
به نظرتون این سوالای ذهن من از روی خشمه؟