فرانک جان
من وقتی باردار بشم دیگه نمیخوام برم سرکار
ولی الآن اصلا دوست ندارم بشینم تو خونه، دیوونه میشم
فکر نمیکنم این کار درستی باشه که سرکار نرم، فکر میکنی اشتباه میکنم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
فرانک جان
من وقتی باردار بشم دیگه نمیخوام برم سرکار
ولی الآن اصلا دوست ندارم بشینم تو خونه، دیوونه میشم
فکر نمیکنم این کار درستی باشه که سرکار نرم، فکر میکنی اشتباه میکنم؟
فرانك شميم سر كار نره مشكل حل نمي شه بلكه بيشتر مي شه.
سلام لیلا جوننقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
خودمم همین فکرو میکنم
ببين شميم متاسفانه شما مثل مادري كه بچه اش را به شير عادت داده شوهرت را عادت دادي كه مخارج ات را نده حالا هم بايد با سياست و ظرافت و زبون خوش اين عادت را ازش بگيري و تركش بدي.
ببين شميم جون همه مردا اگه زنشون خرج خودش را بده و پولش را تو خونه و زندگي هزينه كنه، مي پذيرند و بعد از مدتي هم به اين امر عادت مي كنند و ديگه راضي به از دست دادنش نيستند.
(اين موضوع مخصوص تو نيست پس ناراحت نباش و با سياست و ظرافت مشكلت را حل كن.)
يادت باشه با ظرافت و سياست نه با دعوا و داد و بيداد.
خب تو رو خدا بهم بگین من باید الآن چکار کنم؟
تولدو چکار کنم؟
برم خونه بابام یابرم خونه خودم؟
چطوری رفتار کنم؟
اگه سر تولد رفتن بحث شد چکار کنم؟
اصلا بحث نكن ولي اگه حال نداري نرو . مجبور نيستي كه بري.
خيلي قاطع و آرام بگو حالم خوب نيست و نمي تونم بيام.
اگر هم اون خواست بحث كنه تو كشش نده و اصلا بحث نكن.
به نظرم گاهي بايد به شوهرت بفهموني كه رفتاراش بده و حال تو را بد مي كنه و باعث مي شه مهموني نري تا خودش را اصلاح كنه.
ولي تحت هيچ شرايطي بحث نكن.
موافقم که اگر حال و حوصله نداری بگو دندونم درد می کنه و نرو ، گیرم که ایشون تلافی کنه و نیاد تولد بابای شما ، خوب نیاد! آسمون به زمین نمیاد
نه سابینا جان، آسمون به زمین نمیاد
آرزوهای من برباد رفته که اونم چیز مهمی نیست
بذار شوهرت بفهمه كه در هر شرايطي تو خوب نيستي و براش حفظ آبرو نمي كني.
هيچ وقت كاري نكن كه درون ات خودت را بسوزونه و بيرونت مردم را.
مرسی لیلا جون
واقعا هم حالم خوب نیست، سردرد ، دندون درد، درد یه قلب شکسته
خیلی درد دارم
برام خیلی دعا کنین