صندلی داغ سری 14

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mvaz

سلام تحلیل این عکس نیاز به فضای پیرامون این عکس داره چون حداقل دو تا تعریف میشه ازش داشت.

به نظر میاد همه آدم های اتو کشیده و احتمالا رسمی در صف شغلی قرار گرفته اند. همگی دست نیاز به سوی شخصی دراز کرده اند، و آن شخص یکی رو انتخاب میکنه. منظورت خدای نکرده رانت یا پارتی بازی نبوده که؟

---

باز فرصت کردی بیشتر فکر کن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سحر بهاری

بخش دوم سؤال من از آقای Mvaz و تشکر از ایشان بابت پاسخگویی

۱۳.

این جهان کوهست و فعل ما ندا


سوی ما آید نداها را صدا


لطفا این بیت رو برای من تفسیر کنین. اگر مشابه ی اون حدیثی، روایتی، آیه ای هست هم در نوشته ی خودتون بگنجانید.

:72:

---

سلام

هر چه کنی به خود کنی گر همه خوب و بد کنی

این جهان مانند کوه است و افعال و کردار ما مانند صدایی است که اگر در کوها ها و دره ها طنین انداز شه چندین بار تکرار میشه و به سوی خودمان بر میگردد.

اگر به این بیت شعر زیبا باور داشته باشیم، قبول میکنیم که رفتار ما انعکاسی دارد که در نهایت به خودمان برمیگردد، یا در این دنیا و یا در قیامت.

اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده اید و اگر بدی کنید به خود بدی کرده اید. (الاسرا 46)

به پیمانی که با من بسته اید وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم ( (بقره 40)

اینا رو از این لینک کپی کردم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط gholam1234

ام واز سلام، منظور شاعر از این چند مصرع چی بوده؟


پرده دیگر مکن و زخمه به هنجار کهن زن؛

لانه جغد نگر، کاسه آن بربط سغدی ز خموشی؛

نغمه سر کن که جهان، تشنه آواز تو بینم

---

سلام مثل اینکه از این تصنیف خیلی خوشت میاد.

این شعر بیشتر از ساز ها الهام گرفته، واژه های پرده، زخمه و بربط همه مربوط به موسیقی هست.

جغد مکانی خاصی رو برای لانه کردن نداره و هرجایی که شبیه لانه باشه رو انتخاب میکنه و معمولا خیلی خاموش پرواز و زندگی میکنه. (طفلکی)

با ساز خودت قوانین کهنه رو به هم بزن و به ما مظلوم ها و خاموش ها نگاه کن، انصافی دلت نمیسوزه، ساز بزن و طنین ساز خودت رو بنواز که تشنه اون هستیم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط C-R-Y

http://www.hamdardi.net/imgup/659065e9efeb738584.png

سلام
چطور مطوری دوست عزیز
خوفی
جواب سئوالات را با رنگ مختلف بذارید لطفا و این پیر مرد را اذیت نکنید با پاسخ با یه رنگ :))
متشکرم


9 -مردی که دارایش 100 میلیون هست و برود خواستگاری و بهش بگویند یک میلیارد مهریه را قبول کند و راهی ندارد جز این ،، و اگه این مرد قبول کند نتیجه می گیری که اون مرد .....
الف ) یه عاشق واقعی هست و برا رسیدن به اون دختر ، هر کاری می کند
ب ) از نعمت عقل محروم هست
ج ) گزینه الف و ب
د ) هیچکدام ( اگه این گزینه را انتخاب کنی باید خودت یه گزینه جدید بگی )

سلام عزیز دل

گزینه ب)

بعضی موقع ها که چراغ عقل خاموش میشه، احساس درگیر میشه و ممکنه این انتخاب رو بکنه طرف، بعضی ها اسمش رو میگذارند عاشقی، ولی به نظرم عاشقی فراتر هست، عاشقی همراه عقل هست نه اینکه بگیم یا جای این هست و یا جای اون.این آقا باید بیشتر در خودش تامل کنه، در عاقبتش، در گذشته اش، در ریشه و فلسفه کارش، اگر نکنه قطعا یه روز مجبور میشه تامل کنه

10 - من یه جُک می گم تو هم بگو :
مردی گوشی موبایلش دستش هست و در قسمت پذیرایی خانه دراز کشیده و یه پتو هم داره ،،یه دفعه با موبایل میره زیر پتو ،،،همسرش بهش میگه چی کار می کنی مرد ،،
شوهرش میگه شما فرض کن دارم با همسر دومم حرف میزنم :)
زنه میره یه ماهیتابه بر می داره می زنه تو سر اون بنده خدا ،،مرد میگه چی کار میکنی زن ؟
خانم خونه میگه شما فرض کن یه سوسک کشتم :))

طرف به همسرش میگه از چیه من بیشتر خوشت میاد، از قیافه ام یا تیپم، همسرش هم میگه از هیچکدوم، از اعتماد به نفست.:)



11- در یک دل ،دو محبوب نمی گنجد ،،،در مورد این یه توضیحاتی بفرمایید ؟

عجب سوالی :18:

حیف که تو این زمینه خیلی ضعیفم و نمیتونم جوابت رو کامل بدم،

یک انسان عاقل و عاشق، فقط میتونه برای یک معشوق وقت بگذاره و از خودش بگذره، یعنی اگر قرار باشه دو محبوب رو در نظر بگیره دیگه اسمش معشوق نیست،

محبوب واقعی رو اگر خدا در نظر بگیریم، دیگه جایی برای هیچ چیز باقی نمی ماند که بخواهیم در دل خود جای دهیم، _ انسان عجب دلی عظیمی داره خداوند عظیم می تونه در دلش محبوبش بشه!!!!!!!!)

امام حسین ع در صحرای کربلا برای اجازه داده به پسر رشیدش حضرت علی اکبر ع، میگه پسرم برو به جنگ که اگر بگم نری در دلم که فقط جایگاه خداوند هست تو را هم شریک گرفتم، از تو دل میکنم برای اون، تو هم از همه چیز دل بکن برای او. یا داستان ذبح حضرت اسماعیل و .............

حالا ما ماشینمون، خونمون، فرزندانمون، همسرمون میشند محبوب های ما و بهشون اینقدر وابسته میشیم که دیگه جایی برای محبوب واقعی باقی نمی مونه.

ببخشید زیاد این موضوع رو نمی تونم توضیح بدم، یه جورایی برای من این موضوع دلی هست.




12 - به نظرت ما آدم ها چرا فکر می کنیم مرگ برا دیگران هست و خودمان در امان هستیم ؟
دیشب یه عکس هایی رو دیوار بود که چند روز پیش بودند ولی الان نیستند
بعضی موقع ها میگم شاید ما هم زمان نداشته باشیم و باید هروز و هر دقیقه آماده باشیم
نظرت چیه کاکا؟

نظرم مثبته، این بر می گرده به جهل ما که باعث شده غفلت بورزیم به مرگ و آخرت. غفلت ما و وابستگی های دنیا است که باعث میشه بگیم خاک سرده، یا از مرگ شخصی درس نگیریم و یا عادی بشه برامون ( هر چند مشیت خداوند هم هست اگر عادی نشه مرگ دیگران برامون زندگی سخت میشه) یا به قول شما مرگ رو برای دیگران ببینیم.
اگر بدونیم فرصت خودنمایی و به قول بزرگان کاشت نهال و بذر همین دنیا است از همه فرصت ها استفاده میکنیم برای زراعت.
هر چه شناخت مون از زندگی، انسان، هستی و از همه والاتر خداوند بیشتر بشه، تو این مرگ برامون کلی درس پیش میاد، بعضی ها هستن میرند تو قبرستان قدم میزنند حالا چرا نمیدونم......

---

.

اگه یه دفعه توی همین دنیا بفهمی، همه این چیزایی که در مورد دنیای دیگر، و قیامت و ... میگن الکی بوده. واکنشت چیه؟ حس ت رو میتونی بگی؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط C-R-Y

13 - نقاشی را بکشید و بذارید اینجا
سایت زیر کمکت می کنه :
https://easydrawingtutorials.com/ind...aw-road-runner


رنگ آمیزی نمی خواهد - فقط بنا را کامل بکش :)
ببینم چی کار می کنی جَووون :)

http://www.hamdardi.net/imgup/659065ef89330c9133.jpg

---

http://www.hamdardi.net/imgup/669295ef8e5ef75281.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط C-R-Y

14 - اول تخم مرغ بوده یا مرغ؟

تا یه مدت پیش اقتباس از داستان آدم و حوا فکر میکردم که اول مرغ بوده، ولی یه بزرگواری بهم گفت، ما نمیدونیم اول مرغ بوده یا تخم مرغ، این چیز ها اگر به طور مستند مثل داستان حضرت آدم ع به ما گفته نشده، یعنی نباید گفته میشده، باید بسپریمش به علم خداوند. چون خداوند یه جوری گفته باشه، و تخم مرغ یا مرغ یا چیزی دیگر که ما نمیدونیم بوجود اومده.

15- اگه خداوند به تو اجازه بده در زمان ها گذر کنی ( قدیم - حال - آینده ) ، دوست داری به چه دورانی یا مکانی بری ؟

حقیقتش دوست دارم یه عقب گرد بزنم زمان گذشته رو خوب بررسی کنم. بعد بیام تو حال فعلی ( چون خدا مشیت اش همین حال بوده، منم به همون ان شاالله راضی باشم)

16 - تا حالا شده عبادت یا راز و نیازهایت برا ی حاجتت باشه ،، یا راز و نیازهای خودت را فقط به نیت خدا خواندی ؟

بله برای نیاز و حاجت که خیلی بوده و هست کلا عذاب وجدان میگیرم اون موقع ها. ولی دیگه این بچه هم دل داره دیگه، دلش ماشین شاسی بلند می خواد دیگه مثلا.
آدم نیازش رو پیش سلطان نبره پیش کی ببره آخه، ولی ، ولی بعضی وقتها هم نه .

17 - از خداوند طلبکاری ؟

خدا اون روز رو نیاره

18 - می گن موقع دعا ، دل باید سبک باشه ، دل را چگونه سبک می کنی موقع دعا ؟

نمی تونم این کار رو بکنم، ولی اگر بشه از دنیا و وابستگی هاش رها بشی فکر کنم بشه یه حرکت هایی زد

20 - راستی به نظرت سرشار و فدایی یار الان دارن چی کار می کنند ؟ یه خط براشون بنویس ؟

ان شاالله هر جا هستن در مسیر درست و الهی قدم بردارند،

نه نمیدونم دارن چی کار میکنند متاسفانه که این از کم لطفی ما آدمها است که از هم خبر نداریم،

سرشار عزیز، فدایی یار گرانقدر، این دل پر تاب ما از ندیدنتان غصه دار نیست، بی تابی هم نمی کند، چون نمی تواند دروغ بگوید، ولی نیک میداند دوستان دارد و خوشی و پیروزی شما را می طلبد، به امید دیدار مجددتان

23 - شادی واقعی در چیست به نظرت؟

یه بزرگی روزی بهم گفت پسر جان شادی واقعی فقط برای خداست، حواست رو جمع کن.

یه بزرگ دیگه هم میگه آدم نباید برای خوشی های دنیا زیاد شادی کنه و برای غم هاش ناراحت بشه، نباید در این دنیا بیشتر از دنیا شاد یا ناراحت شد،

خوش به حال اشخاصی که بر این راهند

24 - تا حالا شده توان اول شدن داشته باشی ، ولی نخوای که بشی و بذاری یه فرد دیگه اول باشه ؟

فکر کنم بوده، این قضیه فیوریته حاجی

در ملک خداوند قهرمان شخصی هست که از خودش بگذره برای رضای خدا.
یاد شهید ابراهیم هادی افتادم که کشتی بلدترین ورزشکاری بود که هیچ وقت دنبال مدال دنیا نبود، ولی اخر سر اول شد و طلایی ترین مدال رو گرفت.

---

سلام آقای mvaz و بقیه دوستان

1.چرا در مورد سن از شما سوال شد سربسته جواب دادین؟
2. آرزوهای بزرگ داری؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Eram

سلام آقای mvaz و بقیه دوستان

1.چرا در مورد سن از شما سوال شد سربسته جواب دادین؟
2. آرزوهای بزرگ داری؟

---

متاسفانه سوال زیاد بوده که سربسته جواب داده. از لحاظ من که قبول نیست. ولی خب اگه میخاین سوالارو کامل جواب بده، باید مثه کرای سوال کنین که یه چهار پنج خط جواب بنویسن :97:

سلام روزتون بخیر
اگر دور از جون توی بیمارستان اعصاب بستری بشین حوصلتون سر بره چی کار می‌کنید؟
ایا این ضرب المثل موش تو سوراخ نمی‌رفت جارو به دمبش میبست رو قبول دارید؟
بنظرتون راه ابراز علاقه بین زن و شوهر چیه مخصوصا اگر تعهد دوطرف نباشه؟
بنظرتون عشق قشنگ تره یا ازدواج معمولی؟
یه راه کار بدید تا روانی نشیم؟
به نظرتون آدم ازدواج نکنه بهتره یا ازدواج کنه ولی روانی بشه؟