راه دل کندن نمی دانم هنوز .........

ghazaleh* جان به نظر من در این 15 صفحه دوستان نظرات خوبی بهت دادند.
برای یادآوری دوباره مرورشون کن

خیلی شانش اوردی که خدا بهت فهموند که داری چه کاری میکنی.شاید اون اقا لیاقت این عشق پاکت رو نداشت.مهم اینه که شعله عشق توی وجودت روشن شده تو میتونی این عشق رو به کسه دیگری هدیه بدی که لیاقت این عشق و داشته باشه.همیشه عاشق باشی

عذر میخوام ghazaleh * میشه بگی چرا اسمتو عوض کردی ؟؟؟!!!!!!!!!!!!

غزاله جان اسمتو عوض کردی...واسه چی؟
ببین عزیزم به نظرم اون داره با حرفای قشنگ تو رو به خودش وابسته میکنه
ببین من اصلا نمیفهمم تو راست و حسینی هدفت از ارتباط با ایشون چیه؟
واقعا به ما بگو تا اصل هدفتو نگی هیچ کس نمیتونه کمکت کنه؟
زدواج/صیغه/دوستی
عزیزم ما در مقابل خودمون هم مسئولیم

رمز عبورم رو فراموش کردم مجبور شدم دوباره ثبت نام کنم .

من فقط می دونم که یکباره همه ی وجودم به سمتش پر می کشه راستش من هدفم ابتدا ازدواج بود اما الان نمی دونم .فقط می دونم که بدون اون غمگینم و در شرایط روحی سختی قرار دارم .نمی دونم چکار کنم .دیگه طاقت ندارم.

من دیگه نایی ندارم به خدا خسته شدم .نمی دونم این غم کی قراره از دل من بیرون بره .
من خیلی سعی کردم خودم رو مشغول کنم اما باز هم تموم فکر و ذکرم پیش اونه.
من خیلی سختی کشیدم و دیگه تحملم تموم شده .

غزاله خانوم هر کی یه غمی داره . هیشکی بدون مشکل نیست .
باید در برابره مشکلات مثله کوه محکم بود و در برابره خواسته خدا یا همون قسمت صبر پیشه کرد

اقا محسن اخه من چطوری محکم باشم و صبر پیشه کنم ؟
من دیگه طاقتم تموم شده از همه چیز بریدم .

دختر خانومه خوب . چرا انقذر خودتو اذیت میکنی .
تو الان کساییو داری که دوست دارن . پدر و مادرتو داری . تو خداییو داری که همیشه همراهته . هیچ وقت تنهات نمیذاره .
تو یه عالمه روزایه قشنگ روبروت داری . یه آینده ی روشن . یه زندگیه خوب . یه مرد صذها برابر بهترو خوبتر از اون مرد . تو باید به زندگیت فکر کنی . به خودت . به آیندت . به خدا . به پدرو مادرت که دوست دارن
زندگی خیلی قشنگتر از ایناست غزاله خانوم

سلام غزاله جان.به نظر من قانون چند همسري و صيغه اصلا صحت اسلامي ندارد و كاملا من در اوردي بعضي افراد سودجو به اسم اسلام است.پس با اين وجود اين اقا هم يك فرد خيانتكار و هوسباز است و لياقت عشق پاك شما را ندارد.عزيزم حيف انرژي كه واسه اون صرف كردي.البته اين به خاطر بي تجربگي و اسيب پذير بودن سن شماست.عزيزم جفت شما يه جايي تو اين دنيا قرار گرفته و روزي به اذن خدا شما بهم ميرسيد پس بيهوده انرژي و احساست رو هدر نده.من هم همين تجربه رو داشتم ولي الان اصلا به اون طرف به خدا فكر هم نميكنم.اين بي قراريت واسه اينه كه جنس مرد رو هنوز نشناختي و نميدوني كه همه ي رابطه ها سالم نيستن و لزوما همه ي رابطه ها به وصال ختم نميشن.اروم باش و از اين رابطت درس بگير و بدون مردي كه زن داره و رابطه رو با يه دختر تا اين حد قوي ميكنه و 2 زن صيغه اي هم داره صد در صد مرد شريفي نيست به همسرش وفادار نيست و لياقت عشق رو نداره هرچند كه با ريا كاري وانمود كنه انسان مومني هست.روانشناساي مطرح دنيا ميگن حرف رفتار واقعيه يه مرد و عقايدش از حرفهاش مشخص نيست بلكه دراعمالش هست.خيليا حرفاي قشنگ ميزنند ولي به عمل كه ميرسه كاملا متفاوت عمل ميكنند از جمله دوست شما.عزيزم عزت خودت روپايين نيار و مطلقا بهش زنگ نزن و سر خودت رو با درس و ورزش و ...گرم كن تا اين مرحله رو بگذروني.هروقت هم يادش افتادي زود به اين فكر كن كه خدا بهترين رو واسه تو ميخاد و بي شك اون بهترين تو نبوده.اگر هم وسوسه شدي بهش زنگ بزني به همسره اون اقا فكر كن ببين خودت دوست داري يروزي يه دختر به همسرت زنگ بزنه؟شايد با اين روش بتوني اونو از ذهنت بيرون كني.به حرفام خوب فكر كن.مطمئنم از عهدش بر مياي نو گل باغ وفا