مخالفت

ممنون از راهنماییت دوست من شاد جان.
دوستان برداشتتون از این جمله چیست؟
(وقتی ازش یه سوالی کردم و خودش گفت به من: شاید این مسئله یه روزی حل بشه اما معلوم نیست کی و اگه طولانی بشه آزار دهنده است.)
منتظر نظراتتونم.

این جمله یعنی این که امیدواره؟

یعنی همه چی رو سپرده به گذر زمان تا ببینه چی پیش میاد (یا همون هر چه پیش آید خوش آید)

شاد جان ممنون که به من سر میزنی.
اون درسته ولی شایدم میخواد باباشو خسته کنه.(چون مامان باباش بای داداشش هی میرفتن خواستگاری،حالا دیگه خسته شدن )حتما اینم میخواد باباشو خسته کنه.
ولی منظورش از این جمله هر چی باشه شاد جان این نیست>>>(یا همون هر چه پیش آید خوش آید).
چون من میشناسمش.وقتی کاری رو بخواد انجام بده انجام میده.

عزیزم چطوری داره باباشو خسته میکنه؟ با سکوت؟

شاد جان هر کسی خودش پدر و مادرشو بهتر از هر کس دیگه ای میشناسه.
تو موقعیت من بودی چی کار میکردی؟

قطعا همون کاری که شما می کنی عزیزم، چون جای شما نیستم نظراتم متفاوته
:72:

سلام دوست خوبم به نظر منم خودش نميخواد پا پيش بذاره ميخواد با گذشت زمان اگه قراره مشكل حل بشه حل بشه گفتي كه خيلي مغروره پس طبيعي كه منتظر تغيير عقيده پدر مادرش باشه اما نميدونم تا كي؟ آخه با حرف نزدن وسكوت كردن كه مشكلي حل نميشه
خودش ميدونه كه با خواهرش صحبت كردي ؟به خواهرش بگو اول با خودش صحبت كنه نظر اونو بفهمه بعد با خانوادش صحبت كنه به نظر من در اين باره هم نظر پدر مادرتو بپرس
موفق باشي دوست خوبم

دوست من مریم جان
این کارا رو که گفتی انجام دادم.
ولی خواهر با خانوادش صحبت نکرده.
نمیدونم دو دلم.
نمیدونم باید چی کار کنم؟؟!!!!؟؟؟؟!!!!!
خیلی خسته ام.
دیشب دلم گرفته بود.
انقدر که انگار دلم بین دو تا سنگه.
نشستم با خدای خودم درد و دل کردم.
خدایا کمکم کن.

دوستان کجایید؟؟؟