RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
شايد اين كار به صلاحتان باشد و شايد عملي بي نيتجه .
به هر حال نظر شما براي من هميشه محترم بوده و با همه تأسفي كه به خاطر نبودتان مي خورم برايتان آرزوي زندگي سرشار از اميد و كاميابي مي كنم.
خودتان را زياد اذيت نكنيد. بعضي چيزها همينطوري كه هستند هستند و كاري نمي توان كرد. فقط بايد آنها را پذيرفت.
خوش و خرم و سرفراز باشيد
اگر دلتان تنگ شد سري به ما بزنيد.
RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
سلام جناب گرد آفرید!
من از اینکه انیهمه آشفتی رو در شخص محکم و منطقی چون شما میبینم واقعا متاسف میشم. من حس میکنم شما در این چند ماه بر خلاف آنچه فکر میکنید تغییراتی کردید و کمی از آنچه بودید (که گاهی برای خودتان و بقیه تند و تلخ بود فاصله گرفتین)ولی به زمانی برای باز نگری به روحیات و درونیات خودتان احتیاج دارید.تالار باهر کدوم از اعضای قدیمی که میرن به نوعی از ستونی خالی میشه ولی:
عشق فرصتیه برای شکوفائی دوباره و جوانه زدن احساسات ناب و براورده نشده کودکی و جوانی و...تا باقی عمر
فرصت یه زندگی شاد روبه خودتون بدین واینقدر اما و اگر ودلیل منطقی براش نخواهید.فقط خداست که وسیله را بوجود میاره و راهو با قدمهای ما میسازه!یه گوشه نشستن و گله از عدم تغیر راهش نیست .(از خواهر کوچیکتون بپذرین)
برین بسازید و برگردین اونوقت به ما و بقیه هم راهو (یه زندگی تجربه شده رو)یاد بدین!
شاد و موفق باشید!
RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
گرد آفرید عزیز ناراحت شدم از اینکه همراه و همیاری مثل شما رو ازدست میدیم ناراحت شدیم .
عزیزم شما تو تالار برای دیگران خیلی مفید بودی با اینکه خیلی رک و پوست کنده سخن میگفتید
ای کاش نمی رفتید ای کاش می موندید و ادامه میدادید همه کسل بودن شما ناشی از غم و تنهایی و بی یار بودن است
شاید بهترین راه ازدواج و پیدا کردن یه همدم براتون باشه
امیداوارم به زودی به تالاربرگردید و خبرهای خوب از زندگی برامون بیارید
منتظریم
(یا حق)
RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
گردافرید عزیز
مگه نگفتم نرو. مگه نگفتم تو هم نشو مثل بقیه؟
تو هم رفتی؟
به کدام دلیل؟
RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
درود گردآفرید گرامی
برای شما آرزوی بهترینها رو دارم.چیزی که به یقین لایق پسر پاک متین منطقی و عمیقی چون شماست. تنها یا باهرکس که هستید فراموش نکنید"آینده ازآن کسانیست که به استقبالش می روند" بدرود دوست عزیز من و به امید دیدار مجدد. اینجا یا هرجای دیگه
RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
دوست همدرد آیا واقعا میتونی همدردهاتو تنها بذاری برات مهم نیست شاد چطور برمیگرده ؟ وضعیت وهم چی میشه ؟ ماندگار با اس ام اس های مزاحمش چه میکنه ؟ اگر حس میکنی میتونی بی تفاوت باشی و بگذری هر کجا هستی سالم و سلامت باشی زندگی شاد و آینده ای درخشان برایت آرزو میکنم ولی در این تالار همیشه به رویت باز است دوستان همیشه منتظر نظراتت
RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
سلام گردآفرید
ما شاید صدها یا هزاران جمله بیشتر با هم سخن گفتیم ولی باز هم سخن های ناگفته یا ناشنیده یا مبهم باقیست. در ذیل چند نكته اشاره می كنم.
1 - در واقع این رفتن یا نرفتن شما از تالار برای شما و من خیلی مهم نیست،مهم اینست كه اكنون دیدگاه خودتون چیست و چگونه به خود و پیرامونتان می نگرید كه به نظرم جای تعمق دارد.
2 - برای ارزیابی تغییر خودمان نیاز به میزان یا معیار یا یك درجه عینی داریم. تغییرات باید بر اساس یك درجه حساب شود. مثلا اگر درجه ناآرامی،آشفتگی ، اضطراب ، بدبینی ما اكنون 30 درجه هست،پس از یكسال این درجه به چند رسیده است. به 35 یا به 25 یا تغییری نكرده است. لذا شما نه بر اساس احساس كلی خود،بلكه بر اساس درجه بندی كه انتخاب كرده اید می توانید به ارزیابی فرایند پیشرفت یا پسرفت خود نگاه كنید.
مثلا آیا شما چك لیستی از یكسال پیش خود دارید كه :
- در هفته چند بار عصبی می شدید
- در هفته چند بار با بدبینی به موضوعی نگاه می كردید.
- در هفته چند بار نگران می شدید.
- ......
همچنین از نظر شدت هر كدام از مشكلات بالا ، از نظر درك كیفیت
خیلی شدید،شدید،متوسط ،ضعیف و ... بوده است.
اگر شما بر اساس تعداد و شدت هر كدام از ضعف یا ناآرامی ها یا مشكلات چك لیستی داشتید،اكنون هم باید یك هفته را بررسی می كردید و در مقایسه میزان تغییر عددی و كیفی موارد مذكور را متوجه می شدید.
(توجه داشته باشید این چك لیست ها باید در شرایط عادی باشد و گرنه هر كدام از ما ممكن است هنگام داغ عزیزان ، شكست عاطفی یا ....،برای یك برهه زمانی یك بالارفتن را در درك مشكلات نشان دهیم.)
خلاصه این بند:
احساس كلی ما نمی تواند میزان تغییر ما را نشان دهد،باید ارزیابی دقیق تر وعینی تر صورت گیرد.
3 - متاسفانه بعضی وقتها راهنمایی های اینترنتی با مشاوره حضوری و رو در رو و اختصاصی اشتباه گرفته می شود. لذا به هیچ وجه مسائل عمیق و مدت دار كه ما را می آزارند صرفا با راهنمایی ها اینترنتی یا تلفنی حل نمی شوند، بلكه باید بر اساس تمرین ها و تكالیف و مهارتهایی كه جزءبه جزءبه كار گرفته می شود با آن برخورد شود،لذا مشاوره حضوری یك اصل در این موارد است.
4 - فرایند تغییر مثل بزرگ شدن فرزند آنقدر تدریجی هست كه به هیچ وجه برای والدین قابل دیدن نیست. اما اگر بعد از چند ماه و چند سالی یكی از فامیل ها فرزند شما را ببیند گواهی به بزرگ شدنش می دهد. چیزی كه هر روز جلوی شما اتفاق می افتاد و نمی دیدیش.
به این منظور اگر 50 پست اول و 50 پست آخر خود را مقایسه كنید، یا یك نظر سنجی در مورد میزان تغییرات خود در تالار بگذارید، متوجه می شوید این تغییر اگرچه كم و تدریجی صورت گرفته است.
5 - در علوم انسانی یك نكته بسیار مهمی هم وجود دارد كه من در قالب یك تمثیل در ذیل می آورم.
یك فرد منتقدی می گفت. فایده هزاران پیامبر ، اولیاء،بزرگان قوم و صالحین چه بوده است. بشر امروز را ببین كه چه ظلمی می كند، جنگ می كند و ....
ظریفی گفت: شما نمی دانید كه اگر این هزاران پیامبر و صالحین و اولیاءو بزرگان نبودند الان اوضاع چگونه بود. شاید اكنون همه آدمیان آدمخوار بودند و .....
یعنی: ما متوجه نمی شویم كه اگر این زحمات را روی خود نمی كشیدیم ،این مطالعات را نمی كردیم،این رنجها را نمی بردیم اكنون چقدر سقوط كرده بودیم و جایمان كجا بود؟!!!
6 - گاهی آن ایده آلهایی كه ما از دنیا توقع داریم غیر ممكن است (مثل اینكه بیماری صعب العلاج نباشد، یا مرگ نباشد،یا هیچ ظالمی در دنیا نباشد، یا اینكه از 10 هزار عضو این تالار هیچكس با ما مخالفت نكند )،گاهی توقعات ما خیلی سنگین است(مثل اینكه همسر ما فاقد نقطه ضعف باشد،یا اینكه دیگران ما را درست درك كنند)،گاهی توقعات ما بدون توجه به محدودیت ها و زمان است(مثل اینكه توقع داشته باشیم با 1 ماه وقت گذاشتن یك زبان به طور كامل یاد بگیریم).
لذا مشخص كردن اهداف مرحله ای ، با لحاظ كردن زمان ، با لحاظ كردن هزینه و بررسی شرایط می تواند توقعات ما را واقعی تر كند.
7 - «Open Experience» یا بازبودن به روی تجربه های جدید كه در نظریه راجرز بحث می شود اشاره به این دارد كه علیرغم روشها و مهارتها و آگاهی ها و فعالیت دیگران و مسائلی كه اتفاق می افتد ، فقط وقتی ما می توانیم بهره ببریم كه دارای این ویژگی «باز بودن به روی تجربه های جدید»،باشیم. یعنی وقتی ما می توانیم خیس شویم كه وقتی باران می بارد خود را زیر چتر پنهان نكنیم. چرا یك آدم بعد از 10 سال دیگر هم كه او را می بینیم همان حرفها و نظرات گذشته ،منطق گذشته و ... را تكرار می كند. و هیچ حرف جدید،تجربه جدید و یا زندگی دیگری ندارد،چون حاضر نبوده است وجود خود را به سوی تجارب جدید باز كند.
البته گاهی فردی با بینش و آگاهی به جایی می رسد كه بهترین آرامش ها ، رشد ها را دارد و بهترین ها را نیز به دیگران می رساند و شیوه و روش و تجارب برتری دارد و شاید طی زمان از آن بهتر را نیافته است كه به درون خود راه دهد. خب اشكالی نداره.... . درست هم نیست كسی از یك سطح متعالی تر پائین تر بیفتد. اما اگر فردی از وضعیتش راضی نیست. نمی تواند یكپارچگی جهان،تضادها و تعارضها را با هم مرتبط كند و نظام مندی آفرینش را حس كند و ....، لازم است كه واقعا روی «باز بودن به روی تجارب باز» را در دستور كار خود قرار دهد.
8 - رابطه زمان تغییر با زمان عادت
وقتی كودكی 2 ماه است كه نگرانی اش زیاد شده،ترس پیدا كرده یا دروغ می گوید،زمان تغییر او هم به همین نسبت است مثل چند ماه....
لیكن وقتی فردی 30 سال تحت فشاری بوده است، 30 سال به شیوه ای از زندگی عادت كرده است ،این یك توهم است كه با چند چمله یا چند ماه از زمین به آسمان برسد.
9 - نا دیده گرفتن لایه های عمیق شخصیت خودمان یك اشتباه اساسی است.
اگر گمان كنیم ما همین رفتارمان یا اعمال و گفتارمان یا این افكار و اندیشه امان همه وجودمان است . اشتباه كرده ایم. چون یك لایه عمیق و اساسی كه به طور مستقیم (در افراد احساس محور) یا به طور غیر مستقیم (در افراد منطق محور) روی ما تاثیر می گذارد احساسات و هیجانات است. و در واقع بی توجهی یا توج افراطی به این احساسات و هیجانات گاهی شخصیت ما را دستخوش فشارهای فزاینده می كند.
گرد آفرید بگذار حالا كه بحث به اینجا كشید در خصوص این بند یك جمله بسیار رك و صریح به شما بگویم امیدوارم این شوك برای شما قابل تامل و تعمیق باشد. و اصلا دوست ندارم كه منازعه كنم. اما دوست دارم روی این جمله فكر كنید.
«شما در بیان،یك فرد به شدت منطقی هستید، لیكن یكی از احساسی ترین افراد تالار هستید. چه نسبت به غمها،چه نسبت به خشم ها ، چه نسبت به ناامیدی ها، چه نسبت به دلسوزیها، .....، یعنی همه نوع احساسات را به شدت نشان می دهید.»، در واقع شما یك تعارض و تضاد شدید بین اندیشمندی افراطی و احساسمندی افراطی دارید. و نیاز هست كه هم اندیشمندی و خردگرایی خود را تعدیل كنید(چون اگر تصور كنیم همه اهداف با خرد شخصی ما قابل دستیابی هست اشتباه محض است)و هم احساسات خود را تعدیل كنید (نه اینكه حذف كنید، بلكه كنترل كنید.)
خلاصه این بند:شما نیاز است بدون انكار شخصیت احساسی خود، كه در تضاد با اندیشه هایتان (در بسیاری موارد) ،سعی كنید در تغییر آن سعی وافر كنید و هدف اصلی خود قرار دهید.
10 - مسائل مذهبی ....
شما به معنی واقعی كلمه یكی از مغزی ترین و اساسی ترین افراد مذهبی این تالار هستید.
كمتر كسی را دیدم كه مثل شما عمق مذهب را (به معنی عام) درك كرده باشد. لذا شما یكی از مذهبی ترین افراد تالار هستید(نه اصطلاح رایج در جامعه، بلكه منظور فهم مغز دین است). اما از آنجا كه این روح مذهبی شما در كالبدی نیست. لذا در تجسم ضعیف است. مثل روحی رهاست كه نمی تواند منشاءاثر باشد.
لذا مانند عاشقی واقعی هستید كه دست به عمل نمی زند. میداند و حس می كند اما رفتارها و قالبها برایش كم هستند.
شما در این مورد هم باید معنای امید، توكل، ایمان به قدرت خدا ، صبر و .... را كه می دانی و حس می كنید در عمل به كار گیرید. و این خود شاخه بسیار مهم و مبحثی جداگانه است كه به همین جا ختم می كنم.
خلاصه:
به نظرم ابهامات زیادی وجود دارد كه باشفاف سازی می تواند زندگی را شكوفا تر كند. لیكن متاسفانه این سطحی نگری اینترنتی در اینجا به ما اجازه واكاوی عمق این مسائل را نمی دهد و این به معنای بی جواب بودن سئوالات شما نیست. بلكه بستر مناسب باید در دنیای واقعی و در جلسات حضوری و مستمر باشد.
---> اگر چیزهایی می خواهیم كه نداشته ایم..... باید راههایی برویم كه تا كنون نرفته ایم<----
RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
گرد آفرید چرا ؟! مطمئن هستید وقتی دیگران در خلوت خود هستند دلگیر این مسائلی که ذهن شما را درگیر کرده نیستند ؟! گرد آفرید حقیقت همین است که تو می گویی اما در دنیا واقعیاتی وجود دارد که خوش آیند ما نیست . ما بایدواقعیت های جها ن پیرامونمان را هم بپذیریم اگر نه که راه مبارزه و انگیزه مبارزه کردن برما بسته می شود . دوست پرتوان ما ، ما همگی آرزوی ایران بزرگ و سرافراز در سر داریم ، ما به حکم انسان بودن از رنج سایر انسانها رنج می بریم این مسائل تازگی ندارد یک روز حلبجه یک روز غزه یک روز ویتنام و... یک روز هم هابیل و قابیل . از ابتدای آفرینش همین بوده . چه چیز تغییر کرده و یا چه چیز تازه ای اتفاق افتاده که تورا دلسرد کرده ؟! تنها اسامی عوض می شوند .
دوست من ناراحت شدم که این چنین غمگین و بی انگیزه شده ای ولی قطعا یک مشاور خوب می تواند تو و نگاه تو را متوجه زیبایی های این دنیا ی قشنگ بکند . به خورشید نگاه کن که چطور به صورتت گرما می دهد و به تو لبخند می زند . به صورت مهربان خودت در آینه نگاه کن که چطور بادلسوزی گرمای مهربانی ات را دل های دوستان خودت می ریزی و...
دوست من می دانم که باید به خودت یک فرصت تجدید نظر بدهی ، من به عنوان یک دوست تازه وارد روی دوستی تو خیلی حساب باز کرده ام و قطعا می دانم در مورد تو اشتباه نکرده ام . تو حق نداری اینطور دوستانت را تنها بگذاری ، تو از سهم خود می توانی بگذری و برای همان سهم خودت می توانی تصمیم بگیری ، اما سهم ما چه ؟! برای بهتر شدن اوضاع باید دستهایمان در دست هم باشد و به هم کمک کنیم ، تنها به ته یک چاه رفتن و یا در غار تنهایی فرو رفتن سختی دوران کودکی وتلخی نگاه و ...را از تو نمی گیرد . قشنگی تمام آن دوران در این است که متعلق به توست وباید نیمه پر لیوان را ببینی . دوست من ما هیچکدام کامل نیستم اما برای تکامل تلاش می کنیم . ما هم خیلی چیزها نداریم و یا بلد نیستیم که چطور به خواستهایمان برسیم باید یاد بگیریم . خواهش می کنم با خودت و ما اینطور رفتار نکن . این حق ماست که به تو در این شرایط کمک کنیم .این حق را از ما نگیر . می بینی مشکلات تو هم به ما مربوط است!!!!!!!!!!!!! چون تو دوست ما هستی و ما نمی توانیم نسبت به تو بی تفاوت باشیم . منتظر لبخند سبزت هستیم تا این فرصت را از ما و همینطور خودت دریغ نکنی .نگاه قاطعانه ات آزارت می دهد . قاطع بودن خوب است اما نرمش هم یک راه کار خوب است آیا به نرمش و سازگاری هم فکر کرده ای ؟!
RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
این هم به شکل جدا بگویم که بیشتر بهش توجه کنی
سر صبحی آمپول هوای خوب و ضد حال خوبی به همه زدی . دستت درد نکند!
RE: بدرود و آرزوی آگاهی،تندرستی،آرامش و مدد خداوند برای همه
آقای گرد آفرید هراه گرامی با رفتن از این تالار هم ....
امیدوارم منصرف شید از صمیم قلبم میگم