نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahi91
نگفتم حرف بودار نزن گه ميان سراغمون؟ كار صورتيا بود فكر كنم فوري توبيخمون كردن. خدا را شكر بهمون اخطار ندادن:323:
:311:
نمایش نسخه قابل چاپ
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahi91
نگفتم حرف بودار نزن گه ميان سراغمون؟ كار صورتيا بود فكر كنم فوري توبيخمون كردن. خدا را شكر بهمون اخطار ندادن:323:
:311:
وا خواهر الان که از پشت ابرا اومدم بیرون.هنوز هم منو نمیبینی؟!:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
پاییزان شماهم جزومخفیهابودی؟:311:
نه اصلا .تاصورتیهای گوش به زنگ وخواب ندیم خودمونم نمی خوابیم.:43:
گلنوش بیا بینم چه جوری ناشناخته شدی؟
گلنوش67 ۰۱:۳۷ صبح محل ناشناخته
بچه ها خبر دارين كيوان مدير رو بردن صندلي داغ؟ مثل اينكه به زور هم متوسل شدن خدا آخر و عاقبت نازنين رو هم به خير كنه.
بياين بريم حسابي داغش كنيم
والا نميدونم پاييز جون محل نا شناخته كجاست؟نكنه انجمن آزاده:163:. من همين جا بودم داشتم پست ميزدم.
بچه ها از بس تو تالار چرخیدم اینجوری شدمhttp://www.hamdardi.net/imgup/31551/...fc0580d6ed.gif
احتمالا به زودی اینجوری میشم http://www.hamdardi.net/imgup/31551/...727fe7232e.gif
شما در چه حالید؟!:311:
من با دم شیرکاری ندارم.:163:
ولی قول میدم ازشمادوتاحتماتوصندلی داغ سئوال بپرسم.:43::46:
همین الان خاطره آقا حامد صورتی رو خوندم خیلی با حال بود. هی تو ذهنم تجسم میشه و هی خندم می گیرهhttp://www.hamdardi.net/imgup/31551/...dc49d01d70.gif
ماهی جون اتفاقا بازی با دم شیر هیجانش بیشتر :311: ولی باید زود در بری:311:
اجی من یکم وزنم بالاست مثل توکه تیزنیستم سریع دربرم.می ترسم اون وقت بگیرنم ببرنم جای دیگه تبعیدم کنند.:311::311::311:
به نظر شما چرا آقا حامد هنوز بیداره؟
من فکر میکنم تو کشوری که زندگی میکنن که اختلاف ساعتش با ایران خیلیه . مثلا الان صبحه؟
نظرت چیه؟