RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
با درود به همه دوستان
عرض کنم که بنده حدود یک هفته پیش می خواستم یک جستجو و بررسی در آمار زنان و مردان جهت ادامه گفتگو در این موضوع و غنا بخشیدن به آن داشته باشم که فراشوم شد؛اکنون این کا را به سامان رسانیدم و از همه می خواهم به مطالب زیر نگاهی بیندازند تا خیلی چیزها آشکار گردد:
بر اساس آخرین سرشماری کشور در سال 1385, جمعیت کل کشور بالغ بر70،495،782بوده است
که از این تعداد جمعیت مردان 35,866,362 و جمعیت زن: 34,629,420 به ثبت رسیده است.
نسبت جنسی در هنگام تولد در کشور ایران برابر است با 1.05(105 پسر به 100 دختر)و نسبت جنسی کل(نسبت تعداد کل مردان به تعداد کل زنان) در کشور ایران برابر است با 1.03 مرد/زن (103 مرد به 100 زن).
در تمامی جوامع بشری زنان به طور طبیعی بیش از مردان عمر می کنند و همین امر موجب کاهش نسبت های جنسی در میان افراد کهنسال می گردد.
همچنان که هم اکنون بیش از 70 درصد از جمعیت کهنسال کشور ایران را نیز زنان به خود اختصاص می دهند.
[color=#008000ولی در تمامی گروه های سنی دیگر (به استثنای گروه سنی بالاتر از 60 سال) تعداد مردان بیش از تعداد زنان می باشد.[/[/color]size]
در جدول زیاد آمار گروههای مختلف سنی را به تفکیک می توانید مشاهده کنید.
عدد بالا:آمار مردان
عدد پایین:آمار زنان
0-4 ساله
2801568
2662410
9- 5 ساله
2820524
2688533
14-10 ساله
3441245
3267349
19-15 ساله
4442901
4283860
24-20 ساله
4611851
4399571
29-25 ساله
3760167
3464785
34-30 ساله
2837969
2615562
39-35 ساله
2511545
2409579
44-40 ساله
2081679
2007479
49-45 ساله
1792481
1730280
54-50 ساله
1386063
1369357
59-55 ساله
923536
964445
64-60 ساله
726449
۷۴۵۴۳۱
جمع كل
35,866,362
34,629,420
*پس نتیجه میگیریم که در جامعه ایران از نظر تعداد مرد برای ازدواج با زنان ایرانی نه تنها هیچ مشکلی نیست بلکه تعداد مردها برای ازدواج با زن ها بیشتر هم هست.
جهت مزید اطلاع و اطمینان دوستان ارجمند لینک صفحه اینترنتی مرکز آمار ایران را که مؤید مطالب بالاست می آورم،فقط هنگامی که صفحه مذکور باز شد در جدولی که خواهید دید ردیف 15 آن را دانلود کرده و اطلاعات مزبور را شخصاً مشاهده نمایید..
نسبت جمعیتی زنان کشور از مردان کمتر است و زنان 1/49 درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دهند. نتایج سرشماری سال 1385 نشان می دهد که در سال 1385 جمعیت کشور بالغ بر 70 میلیون و 495 هزار و 782 نفر (70495782) بوده است که از این تعداد 35 میلیون و 866 هزار و 362 نفر مرد و 34 میلیون و 629 هزار و 420 نفر زن بوده اند .
براساس سرشماری عمومی نفوس مسکن سال 1375 تعداد جمعیت کشور برابر با 60055472 نفر بوده است که محاسبات نرخ رشد جمعیت کشور طی سالهای 1375 تا 1385 نشان می دهد که متوسط نرخ رشد جمعیت کشور طی این سالها 6/1 درصد بوده است .
لازم به ذکر است : نسبت جنسی جمعیت کشور ( تعداد مردان به ازای یکصد نفر زن) حدود 103 بوده است ، [size=large]یعنی به ازای هر صد نفر جمعیت زن صد و سه نفر مرد وجود دارد و به عبارت دیگر ، 9/50 درصد جمعیت کشور را مردان و 1/49 درصد را زنان تشکیل می دهند .
اکنون دوستان گرامی بنده یک سفارش به خودم در درجه نخست و سپس بانوی گرامی سیما45 و نسز به همگان دارم که اگر در راستای بحثی خاص می خواهیم از داده های آماری و مرجعی علمی سخن بگوییم،اولاً از درستی اطلاعات آن مرجع آگاهی داشته و دوماً خدای ناکرده همین جوری الکی یک آمار و ارقامی را که مبنایی ندارند تنها برای اثبات موقتی نظرمان که به هر حال نادرستی آن افاشء خواهد شد،نیاوریم.
سیما 45 ارجمند بنا بر گفته خودشان دیگر در این گفتار مطلبی نخواهند گذاشت و در همان آخرین نوشتارشان همه را در برابر دو پرسش به ظاهر لاینحل قرار دادند و پاسخ آن را نیز بر عهده دوستان که البته نتیجه دلخواه خودشان را بگیرند.زیرا روابط جنسی خارج از شرع که غیر قانونی است و دختران هم بنا بر گفته البته اشتباهشان بیشتر از مردان هستند و زنان مجرد بالای 35 سال نیز به همیچنین،پس تنها راه تجدید فراش ما آقایان است.
با توجه به امار موثق بالا می بینیم که مشکل نخست ایشان از بن و پایه اشتباه و نادرست است و دقیقاً برعکس آن تعداد مردها در همه سنین بیشتر از زنان است و مردان مجرد بیشتری حتماً خواهیم داشت.
در مورد زنان 35 ساله مجرد که دومین معضل لاینحل ایشان بوده است،اگر به بیانات بنده نگاه کنند و می پندارم حتماً هم چنین است . . .باید به آگاهی ایشان برسانم که بچه دار شدن در سنین بالای این سن و خود این سن سبب ناهنجاریهای جسمی و روانی در کودک می شود که مرده زایی یا عقب مانده بودن نوزادانی که مادرانشان بالای سی و پنج سال باردار مبی شوند تقریباً حتمی است و افزون بر آن برای خود مادران در این سن نیز بارداری و زایمان خطرناک است.
دوماً و از همه مهمتر هنگامی که ما مردان گوگولی تعدادمان بسی بیشتر از زنان است،چرا آنها از زمان آمادگی برای ازدواج که حدود بیست سالگی است کدام از همه خواستگارنشان و خانواده آنها اشکال گرفته اند تا اکنون بی شوهر و مجرد باشند؟!!
به طور کلی به دلیل اینکه ایشان به منابع آماری اشتباهی استناد کرده و این احتمال هم بسیار اندک است که خدای ناکرده شاید می خواستند رندی کرده و حرفشان را به کرسی بنشانند،کلاً استدلالها و بیانات ایشان برای لزوم تعدد زوجات ما آقاین سراسر نادرست و اشتباه است.به دلیل بیشتر بودن جمعیت مردان از زنان بنا بر آمار فوق هر دو مشکل ایشان نیز براحتی پاسخ داشته و حل می شوند و اصلاض لزومی به مجوز برای عدم استیذان یا اجازه آقاین از همسر اصلی و یکتایشان برای ازدواج مجدد نیست.
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
سلام جناب گردآفرید
پست 152 شما كه مستند بوده و موجب ابهام زدایی از بخشی از مطالب پیش شد جای تقدیر و تشكر دارد.
لیكن هنوز جوانبی از موضوع مطروحه جای شفاف سازی دارد، و همچنین سئوال اصلی siama45 بدون پاسخ هست.
به نظر می رسد این موضوع دوباره چرا كه شروع خود را با احساسات كودكانه شروع كرد كم كم به بلوغ خودنزدیك شده است. و انشاءالله با شفاف سازی دوستان به عنوان یك نمونه تاپیك مباحثه ای بالغانه در می آید.
در واقع بحث موافقت و مخالفت بر سر تعدد زوجات كه موضوع اصلی این تاپیك هست یك قسمت موضوع هست. اما روشهای منطقی یا احساسی دوستان هم بسیار مهم است.
بی شك پست اخیر گردآفرید اوج تفكر منطقی نسبت به مطالب مورد اشاره قبلی بود.
در ذیل به بعضی ابهامات دیگر این بحث می پردازیم.
1 - علاوه بر تعداد دختر و پسر در سنین ازدواج باید به این موارد هم توجه شود.
الف) تعداد پسران مسئولیت پذیری كه علیرغم داشتن سن ازدواج ،آماده پذیرفتن مسئولیت ازدواج هم باشند.مساوی با كل پسران آماده ازدواج نیست. یعنی بسیاری از پسران علیرغم شرایط ازدواج تن به ازدواج نمی دهند.
ب ) تعداد پسرانی كه شرایط ازدواج را دارند.(به نظر می رسد درصد پسران جوانی كه آمادگی ازدواج را دارند نسبت به كل تعداد پسران بسیار كم است،در حالیكه این در صد در دختران بیشتر است. )
مثلا اگر از 100 دختر 25 ساله داشته باشیم، اگر پسر مناسب بیابند اكثرا آمادگی تن دادن به ازدواج را دارند. اما در صد زیادی از پسران به دلایل مختلف اقتصادی، مسكن، شغل و .... تقبل ازدواج را نمی كنند.
2 - آقایانی كه طلاق گرفته اند، در شرایط ازدواج حتی با دختران مجرد قرار دارند. لیكن خانمهایی كه طلاق گرفته اند در شرایط مناسب ازدواج حتی با آقایونی كه طلاق گرفته اند ، نمی باشند. با توجه به افزایش آمار طلاق، روز به روز بر تعداد خانمهایی كه از شرایط ازدواج خارج می شوند و آقایانی كه همچنان در شرایط ازدواج قرار دارند افزوده می شود.
3 - شرایط نابرابر همسر گزینی.
معمولا آقایی كه ممكن است شرایط ایده آلی نداشته باشد،مثلا طاس باشه، یا بی سواد باشه، یا مشكل پوستی داشته باشه، معلول هست، سنش بالا رفته، چاق یا لاغر باشه، زیاد قد بلند باشه یا كوتاه باشه و ....،با یه كمی تلاش می تواند همسری را برای خود بیابد. لیكن اگر خانمی همین شرایط را داشته باشد بسیار بسیار سخت می تواند ازدواج كند. (اگرچه در همین تالار شاهد بوده ایم كه خانمهایی با شرایط بهتر هم با مشكل انتخاب همسر روبرو بودند)، پس در شرایطی هم كه تعداد آقایان با خانمهای برابر هست. لیكن تعداد آقایان آماده و خانمهای آماده تفاوت زیادی دارد(خانم آماده ازدواج بیشتر)
با عنایت به موارد بالا،همچنان این سئوالی هست كه در جلسات مشاوره هم پرسیده می شود. با توجه به جو جامعه ما كه آقایون فاعل انتخاب همسر هستند. تكلیف خانمهایی كه تمایل به رفع نیازهای عاطفی و جنسی خود هستند و تمایل دارند یك ازدواج سالم داشته باشند،چیست؟
(لطفا سوء تفاهم نشود و این پست به معنی حمایت از تعدد زوجات تلقی نشود، من پیرو چند پست اخیر كه در این سمت سو پیش برده شده بود به جوانب دیگر این مشكل پرداختم، تا با همفكری دوستان ژرف اندیش بدون اینكه صورت مسئله - نیاز به ازدواج در زن و مرد- را پاك كنیم راههای متفاوت را با هم بررسی كنیم.)
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
با مشاهده نظرات شما مدیر گرامی به هم سویی آشکار شما با دیدگاه بانوی ارجمند سیما 45 پی برده می شود.به هر حال بنده با این آماری که دادید که مثلاً دختران بیشتر دوست دارند ازدواج نمایند و پسران به دلیل مشکلات کمتر ازدواج می کنند اصلاً موافق نیستم یا به طور خلاصه آقاین و خانمهای آماده ازدواج.
آماری که از زنان مطلقه منظور نظر شماست یا زنانی که بیماری یا مشکل جسمی دارند و نیز هیمن موارد درباره آقایان اصلاً در کل جمعیت آماده ازدواج به حساب نمی آیند و بیان آن احتمال توجیه و دلیل تراشی را بر سیاق همان آمار باژگونه و برعکس مورد پیش بالا می برد.
این طور نظر دادن و به طور ضمنی دفاه از تعدد زوجات آقاینی که تمکن مالی دارند و از میان بردن شانس ازدواج عادی برای جوانانی که به دلیل دست گلهای به آب داده شده بیشتر به علت مسائل و مشکلات اقتصادی و مسکن و کار در حال خاضر اندک شانسی دارند،عین بی عدالتی است و از شما می خواهم لطفاً انگ احساسی بودن را به سخن بنده نزنید.به دلیل عدم آموزش صحیح والدینی که دختر دم بخت دارند و نگاه سخیف بخشی از جامعه به زنان مطلقه سبب مجوز به مردان شهوتران پ=ول دار برای تجدید فراش نمی شود.
به هر حال پسران آماده ازدواج صددرصد آمارشان بالاتر از دختران آماده ازدواج است و اگر بخواهیم به دلیل نداشتن شغل و درآمد و مسکن پسران آماده ازدواج را کمتر فرض نماییم در این صورت 80% پسران از گردونه ازدواج بیرون می روند و در آن صورت هر مردی باید دستکم چهار زن عقدی داشته باشد و تازه تعداد بسیار زیادی دختر مجرد آماده ازدواج باقی می مانند که پدرانشان باید راضی به صیغه شدن آنها در عین بکارتاشان شوند و روشن است که این امکان ندار،وانگهی هم اکنون بسیاری از پسران بدون داشتن درآمد یا مسکن ازدواج می کنند.
روشن است که این توجیهات منطق و درستی استدلال خانم سیما 45 و آن دیدگاه را بیان و اثبات نمی کند و واقعی نیست.بنده همچنین لینک ذلی را از مرکز امار ایران برای اثبات بیاناتم می اورم که در صفحه ای باز می شود باید سطر 15 را دانلود نموده تا بتوان آمار تفکیکی مرد و زن را در کل استانها در هر رده سنی مشاهده نمود:
.http://www.sci.org.ir/portal/faces/public/census85/census85.natayej
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
درود گردآفرید
من متوجه نمی شوم. وقتی بنده توانایی ازدواج رو ندارم یعنی ندارم. این خیلی مسئله واضح و مشخصیه که مسئله مشکلات مالی بیشتر از نیمی از توانایی ازدواج رو شامل می شه. وقتی افرادی این توانایی رو دارند اینکه اونها و کسانی که می تونند با اونا ازدواج کنند رو محروم کنیم به چی کمک می کنه. خیلی بدیهیه که اگر بنده در شرایط تحصیلی نسبتا مناسبت و شرایط مالی معمولی توانایی ازدواج رو ندارم رغبتم رو نسبت به این قضیه 5-6 سال دیگه از دست می دم و این به محروم شدن یک دختر از ازدواج منجر می شه. به انتظار یک دختر بدون توقع نشستن هم کاری عبث و بیهوده است که برخی حتی هزینه چند میلیونی یک شب عروسی رو حق طبیعی یک دختر می دونند.حالا اگر به قیمت چند سال کار اون داماد تموم شده باشه. من قطع به یقین خدمتتون عرض می کنم که لااقل در بین تحصیل کرده های اطراف خودم که سن بالای 30 دارند 20% هم خواهان ازدواج نیستند. آیا در بین دختران هم همین طوره؟؟
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
با سلام به همگی
سیما خانم عزیز ابتدا باید در مورد اون جوابی که به بنده ددید عرض کنم که بیشترین منفعت را از دین ان مردان هوسبازی میکنند که به نام سنت پیامبر چند تا زن صیغه مینمایند نه من که دختری هستم و در دین مدام سفازش شده که باید مطیع باشم و ...
اصولا دین دفاع زیادی از زن نداشته که بخواهم جایی منفعت طلبی برای خودمان کنیم
همانطور که خود شما هم گفتید که مهریه و نفقه نداشتید پس شما هم این نگاه دین به زن را قبول نداشتید پس این دلیل نمیشود که بگویید مسلمان نیستم
میبینید که نمیتوانیم با صرحت بگوییم که من مسلمانم و تمام دستورات دین را اجرا میکنم اصولا این ادعا رد میشود
اما دوستانی که مدام در پی پیدا کردن راه حلی هستند باید این را کاملا مد نظر قرار بدهند که در این مورد غیر از دولت مردان کسی نخواهد توانست راه حلی ایجاد کند
بهتر نیست به جای دفاع از ازدواج دوم برویم و هم اکنون موانع جلوی پای جوانانمان را برداریم تا تمایل اقایون به ازدواج پایین نیاید
اگر در هر دوره ای امار ازدواج متناسب باشد هیچگاه چنین مسئله ای ایجاد نخواهد شد
و در اخر همان طور که دوستان هم اشاره کرده اند ماداریم به سمت مدرنیته حرکت میکنیم و جامعه ما هرگز نخواهد توانست به رسمی برگردد که مدتهاست مطرود شده است ما هم باید سعی کنیم به جلو حرکت کنیم
و این امارها و افسردگی این زنان و دختران بیگناه محروم مانده شده هم به عنوان ننگی برای کسانی که مسبب ان بوده اند خواهد ماند برای همیشه
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
كاترين عزيز
يك موضوعي كه صرف حلش دهها سال طول مي كشه رو چطور مي شه حل كرد؟
من خودم رو مثال مي زنم. يك برآورد ساده به من مي گه تا 31-32 سالگي توان مالي ازدواج رو نخواهم داشت. ضمنا نه معتادم نه مشروبخورم نه تو عمرم دست به سيگار زدم نه الافم نه بي سوادم ونه بيكارم و نه اهل دوست (حتي از نوع پسرش )هستم و نه هيچ كدوم از مسائل ديگه مزاحم ازدواج. من به دلايل مالي توان ازدواج كردن رو نخواهم داشت. از طرفي روز به روز دارم سختگيرتر مي شم(نگيد تو اينطوري هستي كه اصولا انسان با گذشت سن و به دليل اين تجاربي كه داشته و اين سختي كه براي ازدواج كردن كشيده تن به ازدواج با هر كسي رو نمي ده. همين طور رغبتش كلا به بودن كنار يك نفر ديگه به دليل گذشتن از ايام جواني و شور و نشاط كم مي شه . چون به تنهايي عادت كرده)
پس هيچ دليلي نداره كه بتونم يا اصلا در آينده بخوام ازدواج كنم. از افرادي مثل من خيلي زياد مي شه نام برد . مي دونم در خانومها هم رغبت براي ازدواج كم شده. ولي به هرحال شرايط براي آقايون سخت تره و واقعا هم سخت تره براي شروع زندگي مشترك.. بايد قبول كرد كه علي رغم تعداد نسبتا برابر خانومها و آقايون نمي شه گفت تعداد افراد در شرايط ازدواج در خانومها و آقايون برابره.چون يكي از مهمترين شروط شروع زندگي آقايون علاوه بر شروطي كه عروس خانوم و خونوادشون مي ذارن و مالي نيست شروط ماليه!! يعني هر زندگي شروعش بر دوش مرده و بنابراين درصد كمي از مردان در سن ازدواج جامعه توان ازدواج كردن رو دارند(همون طور كه من ندارم) ولي عمده دختران در سن ازدواج شرايط ازدواج كردن رو هم دارند.در اين شرايط عملا يك عدم توازن پيش مياد. سال به سال به تعداد اين موارد اضافه مي شه.
در ضمن به خداي لاشريك من خودم نمي خوام ازدواج مجدد كنم. يعني اصلا تو فلسفه ازدواج كم كم دارم براي خودم البته مشكل بر مي خورم. اما به ازدواج مثل حقي نگاه مي كنم كه بايد براي همه وجود داشته باشه. گفته شد دختر 35 ساله ممكنه خواستگار داشته و رد كرده!! انصاف بدين. با آمار كه برخورد كنيم مي بينيم ممكنه واقعا خواستگار خوبي نداشته باشه!! تو اين حالت چي مي گيد؟
نمي شه گفت چون من در توانم نيست ازدواج كنم يك دختر هم ازدواج نكنه!! اينكه خودخواهانه تره!! (شما فرض رو بر برابر بودن تعداد دختران و پسران بگذاريد كه 500-600هزار نفر در ميان جمع 10-20ميليوني قابل صرف نظره لااقل در برابر اختلاف بين پسرهاي حائز شرايط ازدواج و دخترهاي حائز اين شرايط)
به اين قضيه اضافه كنيد مسائلي كه به هرحال در كشور ما وجود داره!! مثل اينكه به هر حال فرق مي ذارن بين دختري كه 35 سالشه و ازدواج نكرده و پسري كه به اين سن رسيده و ازدواج نكرده. يعني فشار بر پسران براي ازدواج كردن كمتره. اينو قبول داريد؟
جامعه بايد كم كم به فكر بياد و پذيرش اين قضيه رو پيدا كنه. جامعه اي كه به سمت مدرنيته پيش مي رود !!! مهريه ها از 30-40 سكه تا 100 سكه در سالهاي 78-80 به هزار وسيصد و خورده اي سكه در سال 1387 رسيده.نه مثل جوامع مدرن با 20 دلار زندگي شروع مي شه و از اون به بعد به ميزان درآمد مشترك هر دو سهم مي برند!!وضع جامعه ما پيشرفت نيست!! اين نشونه پسرفته!! و ما فقط ظاهر مدرنيته رو اون هم به صورت ناقص و در پوشش و تجمل گرايي و... يا گرفتيم!!
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
سورنا من تمام حرفاتو قبول دارم درست میگی متاسفانه هنوز ادمای احمقی وجود دارند تو ایران که مهریه زیادو نشونه کلاس میدونن
ما تو زمونه بدی داریم زندگی میکنیم
اما سورنای عزیز کسی که تو اوج جوانی نتونسته کسی واجد شرایط رو پیدا کنه فکر میکنی با ازدواج دوم خوشبخت میشه
اون یه ادمی هست که باخته من اطرافم دیدم که دارم بهت میگم
اما اگه دقت کنی منم گفتم باید مونع جلو پا جونا برداشته بشه منظورم این حماقت های خانواده ها هم بود وای تتجملگرایی های که نشانه تهی مغزی بعضی ها است
حرف من اینه چرا تو که الان جونی و خیلی شرایطتت واسه ازدواج جوره به جز همون مشکل مالی که بارها اشاره کردی نباید ازدواج کنی اونوقت اون گزینه ای که تو الان میتونستی باهاش ازدواج کنی مجبور شه چندین سال دیگه و با هدر رفتن جونیش بره با مردی که زن داره ازدواج کنه
خوب این معضل اساسی هست که باید حل شه باید سعی شه که موانع از جلوی پای جونا برداشته بشه
و این نیاز به راهکای اساسی داره که بسیار زمانبر نیز میباشد
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
چرا خودتون رو خسته میکنین؟ تمام این حرفها چه نتیجه ای داره وقتی اونی که میره زن دوم و حتی سوم میگیره توعمرش دستش رو به کامپیوتر نزده چه برسه به اینکه بره تو فلان سایت و نظر دیگران رو درباره ازدواج مجدد جویا شه؟؟؟؟؟؟ این یه حقیقته که ازدواج مجدد در ایران با اون چیزی که تو شرع بیان شده زمین تا اسمو فرق میکنه. ما تو احادیثمون داریم که اگه مردی بخوابه و زنش ازش نا راضی باشه فشته ها براش لعنت میفرستن. کدوم مرد دو زنه ای پیدا میشه که بخوابه و زناش ( حداقل زن اولش ) ازش راضی باشه تا بتونه بگه من سنت پیغمبرم رو بجا آوردم ؟ نخیر اون آقایی که دست به این کار می زنه با پیغمبر کاری نداره با آمار زن و مرد هم کاری نداره با دلسوزی برای یه خانوم بد بخت هم کاری نداره . اون فقط با شهوتش کار داره و بس.
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دینا. ه
چرا خودتون رو خسته میکنین؟ تمام این حرفها چه نتیجه ای داره وقتی اونی که میره زن دوم و حتی سوم میگیره توعمرش دستش رو به کامپیوتر نزده چه برسه به اینکه بره تو فلان سایت و نظر دیگران رو درباره ازدواج مجدد جویا شه؟؟؟؟؟؟ این یه حقیقته که ازدواج مجدد در ایران با اون چیزی که تو شرع بیان شده زمین تا اسمو فرق میکنه. ما تو احادیثمون داریم که اگه مردی بخوابه و زنش ازش نا راضی باشه فشته ها براش لعنت میفرستن. کدوم مرد دو زنه ای پیدا میشه که بخوابه و زناش ( حداقل زن اولش ) ازش راضی باشه تا بتونه بگه من سنت پیغمبرم رو بجا آوردم ؟ نخیر اون آقایی که دست به این کار می زنه با پیغمبر کاری نداره با آمار زن و مرد هم کاری نداره با دلسوزی برای یه خانوم بد بخت هم کاری نداره . اون فقط با شهوتش کار داره و بس.
چقدر دوباره احساسی!!
همچین حدیثی رو من در بحارالنوار جستجو کردم نبود. ممنون می شم بیارید."البته اگر یک زمان بر سر این حق به توافق رسیدیم" اینکه زن انسان بابت حق طبیعی مردش ناراضی باشه ازش شد دلیل!!
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
سلام
گرد آفریدعزیز شما كه از یاران قدیمی این تالار هستید و مخصوصا در این موضوع كه از اول با آن همراه بودی نظرات آشكار مرا در مورد تعدد زوجات خیلی خوب می دانید. اگر یك دوره ای بكنید در اكثر پستهای من صریحا در مخالفت در تبلیغ تعدد زوجات بنده دلایل عقلانی ارائه داده ام. پس خواهش می كنم سعی نكنید بنده را در جرگه موافقین یا مخالفین قرار دهید.
البته اگر از نظر فرهنگی و پاره ای از ملاحظات ما نمی توانیم تعدد زوجات را تبلیغ كنیم، نمی توان به كلی هم آن را ندیده گرفت. چون بنده به عنوان مشاور در جامعه ای هستم كه این موارد وجود دارد. و افراد اعتقاد دارند و عمل می كنند. پس بررسی مزایا و معایب آن لازم است.
واقعیت اینست كه هم اكنون با توجه به هنجارهای اجتماعی تعدد زوجات برای دختران و پسران مشكل ایجاد می كند نه اینكه مشكلی را حل كند كه البته توضیحات آن واضح تر از آنست كه مجدد توضیح دهم و شما در پستهای قبلی من در همین موضوع می توانید آنرا مطالعه كنید.
تبصره های عقلانی و حتی شرعی این حكم دینی آنچنان آن را محدود می كند كه نمی توان به عنوان یك راه حل عمومی تبلیغ كرد.
اما هنوز فكر می كنم ما نیاز به فكرهای خلاق و واگرا جهت بررسی راه حلهای لازم، عینی و فوریتر جهت پاسخ به مسئله ای كه sima45 مطرح كردند ،داریم.
و باز همان را تكرار می كنم كه :
با عنایت به موارد بالا،همچنان این سئوالی هست كه در جلسات مشاوره هم پرسیده می شود. با توجه به جو جامعه ما كه آقایون فاعل انتخاب همسر هستند. تكلیف خانمهایی كه تمایل به رفع نیازهای عاطفی و جنسی خود هستند و تمایل دارند یك ازدواج سالم داشته باشند،چیست؟