RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
برادر عزیز من به عنوان یکی از همین دخترها به شما باز هم میگم متاسفم و برای اون خانم بیشتر متاسفم که خودش نمیدونه چیکار کرد اما در اینده نزدیک متوجه میشه .شاید خیلی زود با کس دیگه ازدواج کنه اما من فکر میکنم هیچوقت نمیتونه شما رو فراموش کنه و اینکه شما چقدر تلاش کردید و به قول خودتون حتی کاری کردید که مردانگیتون داشت زیر سوال میرفت !شما هم شاید فراموش نکنید اما نظر من اینه که اون دیرتر فراموش میکنه با اینکه شما فکر میکنید شما بیشتر آسیب دیدید و ضربه خوردید چون اون خانم همیشه خودش میدونه که اشتباه کرده و دچار عذاب وجدان میشه .شما یه اشتباه کردید اما تاوانش این نبود هر چند پذیرفتید بنابراین وجدانتون راحت باشه .
و یه نکته دیگه : درسته که شما از جانب یه دختر آسیب دیدید و الان ناراحت هستید اما به زودی متوجه میشید که واقعاً همه مثل هم نیستند .سعی کنید این تنفر رو تعمیم ندید به همه دخترها و در عین حال هوشیار باشید و چشم بسته دیگه عاشق کسی نشید ! و تا کسی رو مورد آزمون قرار ندادید عاشقش نشید.
به همه خوشبین باشید اما به همه اعتماد نکنید مخصوصا" تو این مورد خاص و سرنوشت ساز !
در کنار این دوستان بودن باعث میشه تا حدی از ناراحتیهاتون دور بشید ام سعی کنید عمیقاً و توی دنیای واقعی هم همیشه با توکل به خدا و امید شادیها رو به خاطر بسپایرد و غمها رو فراموش کنید .سخته اما شدنیه انشاء الله.
موفق و سربلند باشید:72:
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
سلام خانم موعود
به خدا راهنمایی هاتون خیلی به دردم خورده چه الان چه قبلا تو دورانه بحثمون امیدوارم بازم کمکم کنید منم الان خیلی بهتر شدم و اون احساس تنفرو دارم از خودم دور میکنم که دیدم نسبت به دختر ها عوض بشه خیلی دارم میجنگم خدا فقط کمکم کنه
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
برادر حالا زوده هنوز دید عوض کنید. فعلا بزنید به فاز بی خیالی و بگید مجردی رو عشق است:227:
یادمه یه روانشناسی میگفت این دوران تنفر از هر چی جنس مخالف که بعد از طلاق پیش میاد درست عین حس اون زن زائو ای است که تازه با هزار درد و بدبختی نوزادش رو به دنیا میاره بعد میگه ( بلانسبت) علط بکنم دیگه بچه دار شم. اما همین آدم پشت بند اون بازهم هی بچه میاره. خلاصه این نیز بگذرد. شما خیلی لازم نیست سعی کنید حس تنفر نسبت به دختر های دیگر را از بین ببرید، خودش خودبخود از بین خواهد رفت. :311:
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
دمتون گرم به خدا روحیمو عوض میکنید خدا خیرتون بده
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
خیلی ها روحیه شان بعد از طلاق مثل شما بوده و ما تجربه کردیم که قبل از شش ماه آمده اند و گفته اند که تصمیم به ازدواج گرفته اند و عاشق شده اند !!
و ما جمیع بچه های تالار به التماس افتادیم که آقا - خانم زوده به خودت فرصت بده و...یک شش ماه تا یکسالی راصبر کن . شما را هم در آن روز خواهیم دید. فقط خواهشا خیلی اذیتمان نکنی ها !! :311:زود و منطقی بگو چشم !!:104:
با خودت راه برو و بگو تا دو نشه بازی نشه :310::227:اما قبل از یکسال و ترمیم آسیب ها هرگز:104:
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
شاید ani باورتون نشه ولی اصلا قصد ازدواج ندارم شاید تا 4 یا 5 ساله دیگه دارم ادامه تحصیل میدم ولی شاید شما اونطوری فکر کنید
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
آقای hnv دوتا پیشنهاد دارم براتون :
1- پیشنهاد میکنم این تاپیک رو تمام کنید و یه تاپیک جدید با یه نام جدید ایجاد کنید.تا بقیه
صحبتهاتون و راهنمایی و هم صحبتی دوستان رو اونجا ادامه بدید... چطوره؟
2- در ضمن اگه بتونید نام کاربریتون رو عوض کنید فکر میکنم یک گام اساسی در فراموشی
اتفاقات گذشته باشه .مثل آقای محمد صالح که قبلا" یک نام کاربری دیگه داشتند !
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
ممنونم حتما پیشنهاده خوبیه .
خانم موعود
لطف میکنید راهنماییم کنید به کدوم تایپیک برم
سپاسگزارم
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
این بستگی به شما داره که چه انجمنی رو انتخاب کنید.
البته اول باید اکانت شما فعال باشه تا بتونید به همه قسمتهای تالار دسترسی داشته باشید و هر جا بخواید بتونید تاپیک ایجاد کنید.
ببینید دوست دارید در مورد چی صحبت کنید یا چه مشکلی رو مطرح کنید .خانوادگی ، روابط زن و شوهر ، طرح مشکلات فردی ، مشکلات طلاق و بعد از طلاق یا هر چی که مدنظرتونه .
فکر کنم فعلا" برای اینکه با تلاش خودتون و راهنمایی دوستان بتونید از اون حال و هوای گذشته بیاید بیرون و سبک بشید انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی خوب باشه.
دوستان عزیز هم اگه نظری دارن لطفا کنند بگن تا برادرمون آقای hnv بهتر و راحتتر بتونن صحبت کنن.
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
hnv عزیز، متاسفانه من همین امروز تایپیک شما رو خوندم، از اولش تا اینجا، اصلا فکر نمی کردم اینطوری بشه. به هر حال من هم متأسفم، اما وقتی داشتم مطالب رو می خوندم چیزی رو دیدم که احساس میکنم بیشتر اون باعث دور شدن بیش از حد همسرتون از شما شد.
متاسفانه شما در هر دو حالت افراط کردین. چه قبل از اینکه همسرتون از شما دلخور بشن و چه بعد از اون. خیلی افراط کردین. امیدوارم از این به بعد حد تعادل رو پیش بگیرید. یک ضرب المثل هست که من به شخصه خیلی بهش اعتقاد دارم و اون هم اینه که : هر چی دریا بیاد جلوتر، ساحل میره عقب تر....
درسته که اشتباه کرده بودین اما شما اونقدر جلو رفتین و اونقدر با سرعت این کار رو انجام دادین که ساحلتون خیلی ازتون دور شد...
:72: