RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
سلام
زود اصل مطلب رو می گم ...
یکی از فامیل هامون از سفر حج بر می گردن .روزی که می رفتن و واسه خداحافظی بهمون زنگ زدن کلی ازمون دعوت کردن که واسه برگشتشون بریم مهمونیشون و...(آخه اون ها شهر دیگه ای هستن )بعد هم واسمون کارت دعوت فرستادن و خلاصه خیلی رسمی ازمون دعوت کردن بریم.
شوهرم هم می دونست و پسرم هم دائم بهش اصرار می کرد که بابا تو هم بیا بریم و ...شوهرم هم می گفت حالا ببینم چی می شه .قارار شد من پنج شنبه همراه با پدر و مادرم برم حتی اگه شوهرم نمیاد.ولی دیشب زد زیر همه چی به اندازه ای که پسرم گریه کرد و گفت من می خوام برم .دیروز اصلا حالم خوب نبود .یعنی چند روزه سر درد های وحشتناکی می شم دیشب هم همینطور ولی بدون این که درک کنه با حرفها و رفتارهاش خیلی آزارم داد.گفت تو بدون اجازه من پاتو از خونه بیرون نمی ذاری.از همه چی سخت تر دیدن گریه پسرم بود!!!سعی کردم اون رو آروم کنم ولی به نظرتون باید چیکار می کردم!!؟
دست از نق زدن هاش بر نداشته!باورتون نمی شه که نزدیک به یه هفته هست دائم داره بهم نق می زنه واقعا از دستش خسته شدم...
نمی دونم چیکار کنم!می دونم تا روز پنج شنبه دست بردار نیست!از خودخواهی هاش حوصله ام سر رفته!چقدر باید به حرفهاش گوش بدم!هر چی می گه می گم باشه و هر حرفی می زنه چیزی نمی گم ولی دیگه ازش خسته ام!خیلی!!!به نظرتون چی بهش بگم!؟چجوری رفتار کنم؟این چند روز چیکار کنم!؟
تازه هنوز پدر و مادرم نمی دونن که این حرفها رو زده با پسرم چیکار کنم!؟این سر درد ها دیگه حتی قدرت فکر کردن رو ازم گرفته!!!لطفا بهم کمک کنین
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
گلپر عزیز
اتفاقی که واسه شاد عزیز افتاد یه هشداره واسه همه ما که بدونیم این زندگی ارزش هیچ چیزی رو نداره
اون بیچاره این همه غصه خورد آخر هم .....
تو رو خدا به خودت فشار نیار
من میفهمم که در عذابی ولی کاش کاری از دستم بر میومد
به نظر من بهتره دیگه هر حرفی میزنه نگی باشه
سعی کن خودتو پیدا کنی همون کسی که روز اول بودی
محکم باش
دوستت دارم و موفق باشی
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
فعلا که پنجشنبه نیست!!!
از کجا معلوم شوهرت از حرفش پشیمون بشه فعلا پسرت رو آروم کن بهش بگو میریم تا اون آروم بشه خودتم زیاد اذیت نکن صبر کن تا پنجشنبه سعی کن یه جوری نرمش کنی که کوتاه بیاد و با هم برید یا حداقل بذاره تو بری ولی الان دنبال این باش که سر دردت کمتر بشه و ناراحت نباشی هنوز یه دو روز فرصت داری برای برگردوندن نظرش!
قرص پانادول رو تهیه کن مسکن بسیار خوبیه برای سردرد بدون خواب آلودگی توی اون مدتی که نامزدم دقم میداد استفاده می کدم واقعا آب روی آتیشه!
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
مرسی دوستهای خوبم
امیدوارم بتونم به فکر ها و رفتارم مسلط بشم.
متشکرم ازتون.از اینکه به حرفهام گوش می دین و راهنماییم می کنین .همین که می بینم یکی هست که بشنوه حرفم رو وبتونم روی کمکش حساب کنم باعث آرامشم می شه
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
سلام
چه خبر؟ هنوز شوهرت نمیذاره که بری؟
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
سلام عزیزم...
راستش انگار داره راضی می شه به رفتنمون!نمی دونم!یعنی من دیگه حرفی در این مورد نزدم .شوهرم یکی دو دفعه اومد باز بگه که نرین و ... که من چیزی نگفتم و تموم شد!مرسی از توجهت...
واقعاً به این سفر نیاز دارم .اگه شوهرم هم میومد که خیلی خوب بود .ولی الان هم من هم پسرم هر دو به یه سفر واقعاً نیاز داریم.
باز هم ممنونم
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
انشاء الله که راضی به رفتن میشه
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
سلام دوست خوبم اول از همه از آشنايت خوشبخت شودم
آيتم تو من رو خيلي جذب کرد چون دقيقا براي همين اينجام واقعا غير قابل تحمل که يکي مدام نق بزنه و از زمين و زمان ايراد بگيره خدا به ما صبر عزا کنه ميتونم بپرسم تفاوت سني شما با همسرتون چقدره و آيا اين تفاوتها در فاصله طبقاتي بين خانواده هم احساس ميشه ؟؟:303:
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
سلام گلپر خانوم...من از شما سئوالی دارم...وقتی همسرتون برای خرید به شما اجازه نمیدن تنهایی یا هر وقت خودتون دوست دارید برید اگر شما یک روز بدون اجازه این کا رو بکنید چی کار میکنن؟
من نظر شخصیه خودمو میگم...
من اگر جای شما بودم به طور مثال با ایشون تماس میگرفتم میگفتم من دارم میرم خرید...هر جوابی میدادن فقط گوش میدادم...بعد اتمام تماس به خرید میرفتم...وقتی برگشتن و فهمیدن قاطعانه میگفتم دیدم لازمه و به تو هم خبر دادم و رفتم چوم باید میرفتم...به نظر من شما با ایشون با ترس برخورد کردین...بازم میگم من فقط نظر شخصیمو میگم...از چی میترسین؟از داد و بیدادشون؟یا قهرشون؟بزارید قهر کنن...داد بزنن...اما کم کم متوجه بشن اگر بنا باشه یک نفر حرف حرف خودش باشه طرف مقابل هم میتونه همون کا رو بکنه.....من احساس میکنم توی زندگیتون داره به شما واقعا ظلم میشه...اگر شما مظلوم نباشید ظالمی هم به وجود نمیاد....برای تغییرات بزرگ هم شما باید از تغییرات کوچک شروع کنید..حتی اگر جابه جایی یک گلدون باشه...یا همون که خودتون گفتید وسائل آشپز خونتون...کم کم تغییرات بزرگ رو شروع کنید..اگر هم مخالفت کردن از کارتون منصرف نشید...محکم باشید.