سلام:
چند شوریده ،شوریده کنی ناله و فریاد
صبر کن ،صبر!که از صبررسد کار به جایی
دل از من از طرفی بردی و جان از طرفی
عقل و هوش از طرفی و تاب و توان از طرفی
کرده باریک چو یک موی تو مرا
موی زلف ا ز طرفی موی میان از طرفی
عقل و عشقم به دو زنجیر فرو بنشستند
این مرا از طرفی می کشد و ان از طرفی
کی رهم من زخم موی تو و ابروی تو
که کمند از طرفیم است و کمان از طرفی
ان سوی کعبه مرا خواند و این سوی کنشت
شیخ شهر از طرفی پیر مغان از طرفی
درمیان لب و گفتار تو من بس به شکم
که یقین از طرفی هست و گمان از طرفی
ای دل انصاف بده!زین دو کدامین بهتر
ماه من از طرفی ،حور جنان از طرفی
لیک از اینها هله غم نیست چو بینم درفارس
نشر دین از طرفی مهد امان از طرفی
«پروین اعتصامی»