RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط کاترین
اقای سورنا فقط من در جواب شما اخرین سخن را میگویم
که بله بنده حاضرم بدون نفقه و مهریه زندگی ام رابه سبک مدرنیته شروع کنم
اما به شرطی که همه اش مدرنیته باشد
یعنی اگر خدایی نکرده جدایی رخ دهد تمام اموال زندگی و داراییمان صرف نظر از اینکه چه کسی ان را تامین کرده نصف شود(از اصول مدرنیته)
مطمئن باش وضع زنان در جاهای دیگه از ایران خیلی بهتره
فقط بدیش اینه که اونجا مرد تامین کننده زندگی نیست و انتظار همچین کاری از هر دونفر می ره!! پس اونقدرها هم نمی شه گفت صرف نظر از این که کی اونو تامین کرده. به هر حال به سختی!! عادت کردین گویا!!
بحث رو چون دوست خوبم گردآفرید خواست تموم می کنم. تصور می کنم بهتره برم به عشق وحال خودم و دقیقا به زندیگ مجردی بدون هیچ گونه محدودیت اخلاقی!! که به گفته نیچه عامل همه زورگویی هاست برسم تا درگیر همچین زندگی پر مصیبتی بشم!
یا حق
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
خوبیش اینه که اینجا هم زنان به سمت کارکردن گرایش زیادی پیدا کردند تا از زیر منت این مردها بیرون بیایند
انشا الله که واسه همه کار پیدا بسه
امیدوارم اگر روزی ازدواج کردین دختر مفت خوری به تورتان نخورد
موفق باشید وشاد و پیروز
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
امیدوارم این بحث خاتمه پیدا کرده باشه، حرفهای سیما خانم برای من آشناس، این حرفها رو قبلا از زبون یک خانم دیگه هم شنیده بودم، اول خیلی متعجب شدم ولی بعد از اینکه فهمیدم خودش همسر دوم یک آقا شده کاملا توجیه شدم که چرا از این قضیه طرفداری می کرده!
آقای سورنا شما که مخالف مهریه دادن هستین، چطور طرفدار دو زنه بودن آقایون هستین؟ فکر نمی کنین باید دو بار زیر بار مهریه و نفقه و ... برید؟
به نظر من خانمی که به راحتی قبول می کنه که همسرش زن دیگه ای رو اختیار کنه به هیچ وجه به همسرش علاقمند نیست.
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
با درود به همه دوستان
بنده تا اکنون می پنداشتم که عضو تازه پیوسته sima45 دو سه تا نوشتار بیشتر درباره این موضوع نگذاشته اند که با دیدن پروفایل ایشان مورد جالبی را مشاهده نمودم که این دوست ارمند ما 17 پست درباره تعدد زوجات آقایان قرار داده اند.
البته باید گفت این روی علاقه ایشان به چنین موضوع داغی است،اما نباید به حرکت هدفمند ایشان نیز نظری داشت؟ . . .حرکتی که به تدریج دارد دلایل مردم پسند و به ظاهر منطقی را در توجیه عملی که 99% زنان و بیشتر مردان جوانمرد از آن ابا دارند و ناپسند می دادند،بیان می کند.با نگاهی از نختین تا واپسین نوشنتار این عضو گرامی به دلیل تراشی های زیر برخورد می کنیم:
1-آمار زنان از مردان کمتر است.پس تعدادی از زنان که آنها هم حق رابطه جنسی،آرامش ناشی از ازدواج و مادر شدن را دارند،از همه این نیازها محروم شده و سرشان بی کلاه می ماند.حال اگر خانم شاد گرامی سخن از ازدواج با پسران کم سن تر کرد این بد است و اخ است و شکستن دل مدران و زنانی که با عشق و گرمای وجود خود زندگی یک مرد را از جوانی ساخته اند با پپرداختن بهای گزاف جوانی شان هیچ است و از خودخواهی ن زنان است.
2-زنانی که زن دوم می شوند اصلاً هم بد نیستند،بلکه خوب هستند و در مثالی که بیان فرمودند از زنی با سواد و پول دار سخن راندند که چون می خواست مادر شود،فرتی رفت زن دوم آقایی شد که همسری داشت که هیچ کمبودی در او مشاهده نمی شد.یعنی خانمی که همسر دوم شده را در برابر مخاطب با آوردن صفاتی خوب و مظلوم نشان دادن و اینکه حق دارد بچه داشته باشد،خوب و به حق نمایانده و زن اصلی را که بد است و خودخواه است و بی فکر و خودپسند که باید زن دوم و مادر شدن آن خانم را بپذیرد و اصلاً خودش دست برای شوهرش بالا بزند!بد نشان دهیم!!!
حال دوستان شما فرض کنید که خانه ای دارید یا ماشینی یا یک بچه دوچرخه ای دارد که مال اوست یا سند و مدرک آن خانه یا ماشین را داریم و باید این را بپذیریم که دیگری هم حق دارد مانند ما یا حتی بیشتر از خانه و ماشین یا دوچرخه آن کودک بهره ببرد؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
3-چون ما داريم در جامعه ايي زندگي ميكنيم كه برآوردن نيازهاي جنسي امان اگر قرار باشد مورد تائيد اجتماع قرار بگيريم و انگ هرزه گي نداشته باشيم مجبوريم كه ازدواج كنيم وگرنه بايد اين نياز را سركوب كنيم .اگر قرار باشد مادر شويم نميتوانيم طي يك رابطه گذرا صاحب فرزند شويم . بچه براي ادامه حياتش و هويتش به شناسنامه نياز دارد بنابراين بايد ازدواج كنيم وگرنه بايد از حق مادر شدن هم بگذريم .
اگر قرار باشد مورد حمايت عاطفي و مالي مردي قرار بگيريم ( بخاطر خودمان و يا فرزندانمان ) مجبوريم ازدواج كنيم وگرنه كوس رسوايي ما را خواهند زد كه چرا مورد حمايت يك مرد قرار گرفتيم و يا چرا اصلا داريم زني را حمايت ميكنيم ( رسوا كردن يك مرد ).----->>پس از همه این مقدمه چینی ها که البته در راستای حرف دل اکثر ماهاست،اکنون باز برای توجیه پرسشی مظرح می شود که دوستان باید چکار کرد؟جالب اینجاست که با ظرافت تمام پاسخ اجباری و تلقین شده در همان مقدمه مطلوب ما قرار دارد و راه حل و پاسخ دیگری برای مخاطب کلام باقی نمی گذارد.
حال اگر گفته شود که بابا جان:قانون باید مردی را که بدون چشمداشت رابطه شرعی یا غیر شرعی جنسی می خواهد زنی را سرپرستی کند و خرجش را دهد جمایت نماید و نیز اول از همه خود زنان بی سرپرست یا بدسرپرست را و باید یک زن مجرد یا مطلقه امنیت روانی داشته باشد و حرف مردم هم ارزشی ندارد و باید بتوان در برابر تهمت های جنسی و توهین های مردمان کثیف و حیوان نمای غیبت کن کوچه و بازار به قانون متوسل شد و فرهنگ ملت را با زور درست کرد،این حرف مفت است و ناشدنی است(دستکم در کوتاه مدت) و منی که مرد هستم مجوزی برایم هست که تنبانم دو و بلکه سه یا چهار تا شود!!!!!!
4-چون زنان بی یسرپرست یا بد سرپرست در جامعه هستند که دیگران چونان بره ای برای تمتع جنسی به آنان می نگرند،اگر تعدد زوجات عادی شده و مردان زنان فقیر را بگیرند،آن زنان نیز سرپناهی یافته و تأمین مالی و حمایت می شوند و یا به عبارتی بره هایی قانونی و در تملک مردان.ایضاً مانند مورد پیش و افزون بر آن سلب مسئولیت از نهادهای اجتماعی برای حمایت همه جانبه از اینگونه زنان.پس باید مردان تنبان هایی بیشتر بیشتر بگیرند.
5-مردان نیاز جنسی شدیدتری دارند که طبیعت بدن آنهاست و دارند پول مهریه و نفقه را می دهند و خرج کلی زندگی هم بر دوش آنهاست پس باید آنها را با روی باز درک نموده و اینکه بابا بالاخره آنها هم دل دارند و مخالف زنان آنها خودخواهی زنان است که اجازه چند تنبانه شدنشان را نمی دهد.ای بدبخت مردها و ای بیچاره مردها و ای . . . .
6-مردان هوسران دنبال مسئولیت ازدواج نیستند و مردهای مسئول و بسیار بسیار وظیف شناس هستند که جلوی فقر را گرفته و نیاز جنسیشان را که شدیدتر است پاسخی درخور داده و مقابل حرفهای مردم و تهمت های مردمان درباره زنان مظلوم مطلقه و مجرد ایستاده و چند تنبانه شده و تازه این زنان اول و اصلی هستند که یک اجر اخروی هم می برند و باید اصلاً خودشان برای آقایشان دست بالا بزنند!!!تازه مگر دخترهایی را که اصلا شوهر نکرده اند فراموش کرده اید!؟حالا که همسران از نعمت داشتن شوهر برخوردارند،مگر نباید آن دخترها را نیز در این نعمت خود شریک کنند!!!!!!!!
7-پس از اینکه دیده و لمس شد که همه با این توجیهات بلاوجه برای تعدد زوجات مخالفند،نخست سخن از داوری درباره کفر و الحاد و ایمان افراد رفت و سپس با لحنی عریان و شفاف که البته جای تقدیر دارد این بحث مطرح شد که زنان مایملک مردان هستند و در ازدای مهریه و نفقه خود را برای کامجویی مردان می فروشند و ازدواج نه بر پایه عشق و دوستداری که بر مبنای معامله است.یک روز مردان می روند تنبان می خرند یا کفش و لباس و روز دیگر زن می گیرند و البته حق خریدن تنبانهای دیگری را نیز دارند و اگر هم کسی از حقوق دیگر روانی زنان حرفی بزند،کافر است و . . .
چکیده آنکه:
چون دخترها بیشتر از پسرها هستند و ازدواج مرد با سن کمتر با زن زشت است و مردان نیاز جنسی شدیدتری دارند و چون زنان فقیر در جامعه زیادند و چون مردان مسئولیت پذیر شوند و چون روسپیگری کم گردد و چون جامعه رابطه خارج از ازدواج یا حتی کمک و حمایت مردی از زنی فقیر را برنتافته و انگ فساد می زند و چون مردان پول خرج زندگی و نفقه و مهریه می دهند و چون زنان مایملک مردان هستند و در قبال پول مهریه و نفقه خودشان را برای کامجویی مردان فروخته اند و معامله تمام است و حقی دیگری ندارند و عشق هم که کشک است------>>پس نتیجه می گیریم که مردان حق دارند و باید بروند و زن یا زنان دیگری بگیرند!!!؟؟؟؟
چند پرسش:
زنانی که شوهرشان آنها را به ارگاسم نمی رسانند یا نیاز جنسی شدیدتری دارند،چکار باید بکنند؟
مرد فقیری در جامعه باشد چه؟
مردی بخواهد پدر شود چکار باید کرد؟
زنی دارا و پول دار بخواهد به مردی فقیر کمک کند،تکلیف چیست؟
زنی مهریه نخواهد یا مهریه اش در حد صفر یاشد و کار و دآمد داشته باشد،او چه حقوقی دارد؟
زنانی که با عشق و هزار امید و آرزو با مردان ازدواج می کنند و مادر می شوند و با همه گونه زحمت و خدمت سبب پیشرفت و آرامش همسرانشان می شوند،چه جایگاهی در زندگی مشترکشان با یک مرد دارند؟
آیا زنان غیرت ندارند و غیرت صفتی است ویژه مردان؟
آیا یک زن همان حسی که به یک مرد از رابطه زنش با مردان دیگر به او دست می دهد،پیدا نکرده و همان حس و حالت را ندارد؟
این همه مردی که تا آخر عمر خودشان یا زنشان بدون حتی اینکه اندیشه تجدید فراش به ذهنشان خطور نماید با همسرشان تا ابد زندگی می کنند،نیاز جنسی شدید و حس کمک کردن به زنان فقیر را نداشته و مهریه و نفقه و خرج زندگی را نمی دهند و مالک زنان خود نبوده اند؟
آیا اصلاً دلیل تراشی و توجیه برای رفتاری که در حد صفر است و جایگاهی در جامعه ندارد و حتی از تلویزیون نهی می شود و تنها در روستاها و شهرهای کوچک که هنوز در فرهنگ پایینی دارند،در حد تک و توک عمل می شود برای چیست و چه فایده ای دارد؟اگر به نخستین نوشتار این گفتار که از آن ستاره ارجمند است نگاهی دوباره بیفکنیم لحن تعجب آمیز و معترض او را به آشکارا می بینیم.
تذکرچهارنکته ضروری است:
1-اول آنکه بنده مرد هستم،یک مرد معمولی با همه نیازهای غریزی اش.
2-اگر زنی پذیرفت و این را در خود دید که با زن دوم یا چندم شوهرش بنابر عقل و احساسش موافقت دارد،هیچ اعتراض و توهین و تمسخری به او جایز نیست.
3-همه ما و از جمله خود من ملزم به احترام و رعایت قوانین مملکت که برخاسته از شرع هستند،می باشیم و هیچ عذر و بهانه ای برای قانون گریزی.قابل قبول نیست.
4-بنده برای خانم سیما45 همچون زنان دیگر احترام وافری قائلم و سخنان بنده ناظر به صحبتها و نظرات ایشان بوده است نه خود ایشان یا شخصیت ایشان و بنده هیچگونه نظر بدی درباره باورها یا حرمت و شخصیت ایشان ندارم.
بدرود.
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
ممنون آقای گرد آفرید عزیز :72:
وقتی این صحبتها از زبون آقایون شنیده میشه (منظورم صحبتهای آقای گردآفرید نیست)، کمتر تعجب میکنیم، البته الان هم مردان کمی هستن که به خانمها به عنوان ابزار نگاه می کنن، اما وقتی از زبان خانمها شنیده میشه واقعا جای تعجب داره!
من به شخصه اگه مرد بودم، و در مورد هوس و نیازها و خواسته هام اینطور بحث میشد بهم بر میخورد، با تمام صحبتهایی که اینجا شده به انگیزه ازدواج بیشتر آقایون باید شک کرد، یعنی آقایون ازدواج می کنن که نیازهای جنسیشون رو برطرف کنن و چون یک خانم کفاف نمیده با توجه به اینکه نیاز جنسی آقایون 70 و خانمها 30 است پس در نتیجه برای اینکه این نیاز تأمین بشه نیاز به دوخانم و یک صیغه هست! و همونطور که عرض کردم اگه کسی قصد کار خیر داشته باشه بدون اینکه بخواد اون زن رو به مایملکش اضافه کنه! میتونه بدون چشمداشت بهش کمک کنه. و باز هم همونطور که گفته بودم در مقایسه بین زنان، زن دومی که به خاطر نیازهای خودش روی زندگی شخص دیگه ای خیمه میزنه، خودخواه هست نه زنی که از زندگی و حق خودش دفاع می کنه.
به هر حال من دیگه در این بحث شرکت نمی کنم، چون بی جهت سعی در تلقین یک سری قوانین دارد که جز ویرانی چیزی به همراه نخواهد داشت..
:72:
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
خیلی جالب است یک زن که از اول زندگی با مردی بوده است و در ناخوشی و خوشی همراه همسرش بئده و با دار و ندار او ساخته است و مادر قرزندان همسرش است و دارای احساسات و عواطف مادرانه؛خودخواه است اگر نپذیرد شوهرش زن دیگری بگیرد و زن دیگری که تنها برای خواسته هایش حالا چه مادری باشد چه حمایت و چه نیاز جنسی بدون توجه به همه زمانی که زن اصلی و یکتای یک مرد از اول در آن زندگی بوده و جوانی و همه چیزش را گذاشته و تا اینجا زندگی را همراه مردش ساخته،بیاید پایه های زندگی خانمان براندازش را بر اشکها،دل شکستنها، جدایی و بی خانمان کردن زن یکتای آن مرد و نفرین و لعنت زن یکتای یک زندگی زناشویی بر پا نماید و این یکی را خودخواه نداسته که هیچ صاحب حق و مظلوم هم بدانیم و نیز مرد را محق برای انجام چنین کار وحشتناکی.
البته باز هم حق را به مرد بدهیم که بابا جان خوب نیاز جنسی او بیشتر است و دلش می خواهد و یا چون می خواهد به زن یا دختری فقیر و بی سرپرست کمک نماید،حتماً برای حرف بی ارزش مردم باید او را به عقد دائم خود درآورد و در اینجا هر دو حق دارند یا برای اینکه دختر و زن زیاد است و او وظیفه دارد با تجدید فراش تعادل را برقرار نماید!!!
عجب!عجب!چه دنیای غریبی شده است و چه حرفهایی را که انسان با گوش خودش نمی شنود که سبب سبز شدن شاخ بر سرش می شود.در بهت و حیرتم که آیا عضو گرامی این تالار:sima45 واقعاً باور خودشان نیز درباره تعدد زوجات آقایان چنین است یا که نه؟!. . . .و شاید هم با توجه به این دنیای مجازی نامی مجعول برای خودشان برگزیده و مرد هستند و از دیگاه برخی مردان دارند این نظرات عجیب و غریب را بیان می کنند؟
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
سلام به همه دوستان گرامي :72:
من قصد دارم امروز دو پست بنويسم . اول همين پست در خصوص نظرات دوستان و پست بعدي براي تعيين تكليف بحث مطروحه .
ابتدا در پاسخ به دوست گرامي كاترين عزيز : دوست گرامي اينكه گفتن حقايق در مورد دينمان بخواهد موجبات دين گريزي را بدنبال بياورد كمي جاي تامل دارد . من نه مبلغ ديني هستم و نه ضد دين هستم . بنا به باورهايم مسلمان شده ام ودرنتيجه كليه دستورات كتاب آسمانيم را كاملا قبول دارم نه آنكه آنجا كه به نعفم هست بپذيرم و آنجا كه به ضررم هست رد كنم . يك كلام اينكه من شخصا ( باديگران كاري ندارم خودم را ميگويم ) . آنجا كه تعاريف و دستورالعملهاي ديني ام با باورهاي امروزيم جور نميشود به جاي اينكه به خودم يقين كنم و روي خرد كوچك خودم اصرار بورزم به كتاب آسمانيم اعتماد ميكنم و به اين باور كه قطعا خداوند عالمترين عالمان است و هيچ دستوري را خارج از قاعده ذكر نكرده . ولي ايكاش ما در جامعه ايي زندگي ميكرديم كه ميتوانستيم دينمان را خودمان به ميل و اراده و آگاهي كامل انتخاب كنيم شايد اينجوري لااقل مجبور نبوديم مثلا بگوئيم مسلمانيم ولي در عمل دستورات ديني را زير سوال ببريم . در خصوص كار كردن الان زنان و فرق زنان از اين نظر با زمان صدر اسلام فقط اينو بگم كه كار كردن يا نكردن زن تغييري در ماهيت عقد و وظايف تعيين شده و مكلف شده بر مرد بوجود نمياورد . شما چه كار بكنيد و چه نكنيد از نظر قوانين حقوقي ايران داراي حق مهريه و حق نفقه هستي و هر زمان هم كه بخواهي قانونا ميتواني درخواست حق كني و همسرت را مورد پيگرد قضايي قرار دهي . اين ديگر با خودتان است در دين اجباري برقبول اين بندها و شرايط نيست . به قول خودتان ميتونيد اصلا مهريه نخواهيد و نفقه هم درخواست نكنيد ولي مثلا حق طلاق بگيرد كه تا هرجا كه عشق بر روابطتان حاكم بود بتوانيد زندگي كنيد و آنگاه كه عشق از روابطتان رخ بربست به راحتي بتوانيد جدا شويد و راه زندگي خود در پيش گيريد .
شايد كاترين عزيز باور نكنيد كه بنده مهريه ام را يك جلد كتاب آسماني - يك شاخه گل رز و يك عدد سيب تعيين كردم و در عقدنامه الزام نفقه را از همسرم صلب نمودم . به اين ترتيب عشق را با همسرم به مشاركت گذاشتم و نه هيچ چيز ديگري .
قطعا اگر روزي هم اين عشق تمام شود من با همان حق طلاق ميتوانم به راحتي جدا شوم ولي ديگر نميتوانم به مراجع قضايي مراجعه كنم ودرخواست حق و حقوق كنم . چون خودم خواستم كه به سبك زنان امروزي فقط و فقط با عشق زندگيمو معاوضه كنم . بنابراين حق اختيار با خودمان است .
در پاسخ روزن گرامي : شايد خانمي كه يك دوره صحبتهايش را قبلا شنيديد همسر دوم بوده باشد ولي باور بفرمائيد بنده همسر اول هستم و عليرغم اينكه شخصا اذن واجازه همسرگزيني البته با شرط اينكه به حريم زندگي خودم لطمه ايي وارد نشود و همچنين شخصا در جريان قرار بگيرم را به همسرم داده ام ولي تا اين زمان كه بيش از 12 سال از زندگي بنده ميگذرد فعلا ايشان اقدامي نكرده اند . ( خودش كه ميگويد به خاطر همين مجوزي كه دادي بين خودت و زنهاي ديگر فاصله ايي ايجاد كرده ايي از نظر درك كه اين فاصله را نميتوانم با زن ديگري پركنم ) .ولي هرگز تا اين لحظه نسبت به ارتباطاتشان با هيچ زني اعم از دوست - همكار- همسايه حتي تنگاتنگ كوچكترين حساسيتي نشان نداده ام .
در پاسخ به گرد آفريد گرامي : مطالب زيادي نوشته ايد كه به همه نمي توانم تك تك بپردازم ولي گلچيني از نظراتتان را پاسخ ميدهم .
اول در مورد قضاوت و پيش داوري من در خصوص پاسخ احتمالي شما به سوال كلي بنده . اگر توجه كرده باشيد در پست مورد نظر نوشته ام (( من اينچنين برداشت كرده ام شايد هم برداشتم اشتباه باشد )). بنابراين حكم قطعي نداده ام كه نظر شما اين است . و قطعا قضاوتتان هم نكرده ام
در خصوص ترجمه من از خطبه عقدمان : جز واقعيت چيزي نگفتم . حالا اگر اين ترجمه خيلي زيبا نيست و اگر دوستان به قول خودشان از تفسير آن حالشان دگرگون ميشود من مقصر نيستم و در اصل و ماهيت عمل توفيري حاصل نميشود .
مادامي كه ما به ازاي چيزي ، چيز ديگري را درخواست ميكنيم اون كار يه نوع معامله است اين يك تعريف حقوقي است و من هم از خودم در نياوردم .
اما اينكه پس جايگاه عشق كجاست : آنجاست كه ما بدون درخواست و بدون هيچ خواسته ايي با طرف مقابلمان برخورد كنيم . در پست قبلي هم عرض كردم زنان كشورهاي ديگه واقعا ارتباطشون روي عشقه . چون زماني كه ازدواج ميكنند هيچ شرط و شروطي ندارند و هيچ وظيفه از پيش تعيين شده هم براي مرد نيست . حالا اگر مرد و زن هر كدام وظايفي را اعمال ميكنند اين همان وظيفه اخلاقي است . اما در ايران اينطور نيست . وظايف تعريف شده حقوقي است يعني اگر انجام نشود پيگرد قانوني دارد كه متاسفانه خانمها خيلهاشون اين كار را ميكنند .
مطرح كرديد كه پس اون همه زحمتي كه زنان ميكشند و عمرشان را ميگذارند و .............. خوب به همان دليل بالا عرض كردم كه حق الزحمه خود را هم قانوني دريافت ميكنند . ( اگه ميگيد نه من خيلي اصراري بر آن ندارم كه اينو اثبات كنم ) .
اما از باب اطلاع رساني بنده به ساير دوستانم كه گفتيد آيا وظيفه من نيست كه اين كار را بكنم يا نه : من حقير كه الان دارم همين كار را ميكنم و شايد به خاطر همين اطلاع رساني كه به دور از واقعيت هم نيست مورد سرزنش همه دوستان هستم از جمله شخص شما . دوستان گاهي ترجيج ميدهند واقعيت را ندانند چون اينجوري رويايي تر ميتوانند فكر كنند و يا زندگي .( البته اين از خصلتهاي كلي انسان است ).
اما جناب گردآفريد فكر نميكنيد يه خرده در خصوص زنان دوم زيادي بيرحم قضاوت كرديد . در پرونده اولي كه من ذكر اون خانم را كردم قصد مظلوم نمايي اون زن نبود . اصلا . چون ايشون اصلا در جايگاه يك آدم مظلوم هم واقعا نبود . انساني بود داراي همه خصوصيات كامل انساني كه اگر شخص شما از نزديك رويت ميكرديد قطعا برايش احترام وافر قائل ميشديد زني كه زندگي اول را به طور جدي مورد حمايت مالي خودش قرارداده بود نه برعكس تصور همگان زني باشد كه بخواهد زن اول را از ميدان به در كند . تنها گناهش و يا جرمش از نظر ماها اين بود كه نميخواست تنها باشد . همانطور كه من و شما تنهايي را دوست نداريم . و اتفاقا تمام راههاي قانوني از قبيل مراجعه به شيرخوارگاهها و مراجعه به دادگاه براي گرفتن كودكي به فرزند خواندگي را طي كرده بود ولي چه ميشه كرد قوانين ايران اجازه نميدهد كه زن مجردي فرزند خوانده داشته باشد شايد اگر ميتوانست از طريق قانون كودكي را به فرزندي ميگرفت اصلا دنياي ازدواج را به فراموشي ميسپارد . فرقش با اون مردي كه شما ميفرمائيد اگر مردي فرزند خواست او چه بايد بكند . جواب معلوم است مرد ميتواند ازدواج كند چون حق انتخاب اصولا با اوست . مرد كه ديگر مشكل زن بينواي ايراني را ندارد كه نتواند انتخاب همسر كند . بايد بنشيند مردي برود خواستگاري ولي آيا به نظر شما مرد هم همين مشكل را دارد .
يا سوالات ديگري كه به قول شما اگر به خواهم به تك تك آنها پاسخ دهم متهم به سفسطه كردن ميشوم . پس همان بهتر كه پاسخ ندهم و شما هم مختاريد آنرا حمل بر هرچيزي كه خودتان دوست داريد بكنيد . ولي هدف من اثبات چيزي نيست . تبادل نظري است و بس .
بگذريم ................ بحث از جايگاه اصلي خودش خارج شده و اگر به همين منوال ادامه يابد فكر كنم حداقل حرمتها هم شكسته شود . در پست بعدي اصل موضوع مطرح و بحث از طرف من جمع ميشود .
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
مجددا سلام به همه عزيزان :72:
خوب دوستان گرامي ، من ميخواهم آخرين پست خودم را در اين تاپيك بنويسم . معضلي در جامعه ، حقوقدانان و روانشناسان زيادي را گرد هم آورد تا بلكه راه حلي براي درمان آن بيابند و در نهايت ختم شد به صدور ماده ايي در لايحه اصلاحي تنظيم خانواده مبني بر حذف اذن و اجازه زن براي اختيار نمودن همسر دوم براي مرداني كه تمول مالي لازمه را دارند . اين لايحه كه مفاد بسيار ديگري هم دارد دقيقا به خاطر همين ماده بحث برانگيزش در جامعه با انعكاس روبرو شد ودر نتيجه قبل از طرح در مجلس ، لايحه موقتا مسكوت گذاشته شد و براي بررسي مجدد به قوه قضائيه مسترد شد و در حال حاضر براي يافتن راه حل نهايي ديگري توسط گروهي از قضات و وكلاي ارشد و همچنين كارشناسان روانشناسي در امورخانواده در حال بررسي ميباشد .
قطعا اگر اين گروه نتوانند راه حل ديگري براي حل اين معضل پيدا كنند قانون راه خودش را اختيار خواهد نمود و مجددا لايحه با همان ماده قبلي ( عدم اذن ) احتمالا براي تصويب در اختيار مجلس قرار خواهد گرفت .
غرض اينجانب نيز از طرح سوالات مذكور به نوعي اين بود كه شايد با مشاركت دوستان راهكار جديدي براي اين معضل پيدا شود و در صورت نبودن راهكار ، لااقل چگونگي اجراي اين ماده از لايحه تنظيم خانواده ( حذف اذن براي تعدد زوجات ) را به بحث گذاشته بلكه روش و راهكاري ارائه شود كه به زندگيهاي اول و زنان اول آسيب وارد نشود و در عين حال افراد بي سرپرست نيز پوشش گرفته باشند را پيدا كنيم .
متاسفانه تا اينجاي بحث راه حلي كه با قوانين جمهوري اسلامي وفق داشته وامكان اجرايي شدن داشته باشد از طرف دوستان ارائه نشده و تمام توجه ها فقط به رد ماده فوق كه به نوعي نظر بنده هم بود جلب شد و فقط اين را شنيديم كه تعدد زوجات راه درمان معضل نيست ولي هيچ كس نگفت پس راه درمان كدام است؟؟؟
سوال به قوت خود باقي است كه بنده قبلا به سه صورت متفاوت آنرا مطرح كردم كه در زير به طور جامع ذكر ميكنم .
1- در شرايطي كه توازن زنان و مردان به هم خورده و در حال حاضر حدود يك ميليون و پانصد هزار نفر خانم مجرد وجود دارند كه سنشان بالاي 30 و اكثرا بالاي 35 سال هستند و با توجه به عدم وجود مردان همسن و سالشان كه مجرد باشد . اين دسته از زنان براي برآورده كردن نيازهاي طبيعي خودشان چكار بايد بكنند ؟ ( راه حلي كه جامعه را از وقوع جرم مصون دارد )
2- شكل ديگر سوال اين بود ( خطاب به خانمها ) : فرضا اگر شما الان مجرد بوديد و سنتان بالاي 35 سال بود و امكان ازدواج با مرد مجرد نيز برايتان فراهم نباشد براي رفع نيازهايتان چكار ميكنيد ؟ آيا اساسا براي رفع آنها اقدام ميكنيد يا نه سركوبشان ميكنيد ؟
3- شكل سوم سوال خطاب به كساني كه تجرد را حق هر انساني براي همه عمر ميدانستند اين بود : اگر زني كه سن ازدواجش بالا رفته ولي نخواهد مجرد بماند و مرد مجردي هم برايش وجود نداشته باشد تكليف اين دسته از زنان چيست ؟
بنده ديگر در اين تاپيك پستي نمينويسم چون احساس ميكنم همه نظراتم را به طور جامع و كامل مطرح كردم و هر حرف ديگري كه بزنم فقط تكرار مكررات است اهل جدل با انديشه ديگران نيز نيستم . چون دنبال اثبات چيزي نبودم فقط خواستم ذهنها را به نوعي به چالش بكشانم . قطعا نظر تك تك دوستان قابل احترام است حتي اگر مخالف نظرات بنده باشد .
با توجه به شغل بنده و همسرم، دوستاني كه براي سوالات بالا راه حلي غير از تعدد زوجات احيانا در نظر دارند خوشحال خواهم شد اون راه حل را به طورعمومي در اين تاپيك يا به طور خصوصي در صندوق پيام براي اينجانب ارسال نمائيد . تلاش ميشه اين نظرات از طريق دوستان و همكاران به نوعي به اطلاع حقوقدانان بررسي كننده لايحه تنظيم خانواده برسد .
در خاتمه دوستان عزيزم ميتوانند در حوزه مسائل حقوقي علي الخصوص در زمينه مسائل مربوط به خانواده هر گونه سوال و يا احيانا نياز به راهنمايي ، در صندوق پيام اينجانب به طور خصوصي مطرح نمايند . نهايت تلاشم را خواهم نمود كه پاسخ لازم را برايتان ارسال نمايم .
يك معارفه كوچك هم در مورد خودم براي دوستان براي رفع هرگونه شبهه :
اينجانب سيما 42 ساله . متاهل . داراي فرزند .
مدارك تحصيلي :فوق ديپلم روانشناسي – ليسانس حقوق و در حال حاضر دانشجوي كارشناسي ارشد حقوق .
شغل : كارشناس امورحقوقي خانواده در يكي ازسازمانهاي وابسته به دستگاه قضائي تهران بزرگ . ضمنا مسئول دفتر وكيل دادگستري ( همسرم ) در ساعات غير اداري .
همه دوستان را در اين تاپيك به ايزد متعال ميسپارم . قطعا در تاپيكهاي ديگر در كنار دوستان خواهم بود .
در پناه حق باشيد .
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
روزن گرامی
بنده با بحث مهریه مخالف هستم!! چه با یک زن چه با ده زن!!!من راضی هستم به همسرم در قبال تلاشی که هر دو برای زندگیمون می کنیم نصف تمام هرچیزی درحین زندگی خریداری می شه رو به نامشون کنم. همزمان با خرید اون وسیله و یا دارایی! اینها منافاتی با همدیگه داره؟ شما یکی به نعل می کوبی یکی به میخ؟
من به شخصه همسرم رو اگر به درد زندگیم نخوره طلاق می دم. و اون هم بابت سالهایی که با من بوده منتفع می شه. اما نمی تونم بگم این قضیه "ازدواج دوم"که شرع دین شما حلال دونسته برای پیروانش چون منافع شما رو لحاظ نکرده(به صورت ظاهری البته!!!) مردوده!!
که اگر بود واضحترین مثال اون ساره و هاجر همسران همزمان ابراهیم نبی الله بودند!! که البته نمی شه یک مرتبه که در مورد روابط عمومی صحبت می شه شما با دستورات دینی بیاید جلو اینجایی که در مورد یک دستور دیگه دین هست صحبت از این کنید که اگر دین اینه من اونو نمی خوام!!
این نوع دینداری برای من بسیار جالبه و همینه که جامعه رو از دین و مذهب به شدت زده کرده!نسل امروز رو عرض می کنم. رفتارهای منفعت طلبانه با دین توجیه می شه. و بنابراین بدترین دید ممکن نسبت به دین پیدا می شه.
من تصور می کنم این نهایتا بی انصافیه که شما هم حقوق خودتون رو"اعم از مهریه-نفقه و..." مطابق شرع اسلام طلب کنید هم شرع اسلام رو اونجایی که با منافع شما مغایرت داره رد کنید! من هم مبلغ مذهب نیستم ولی این دید رو نمی دونم از چه چیزی غیر خودخواهی برمیاد!
عجیبه که بزرگواری و شهامت یک زن رو در پذیرفتن تفاوتهای خودش با مرد و درک تمام جزئیات دین با هم رو چقدر بی رحمانه به قضاوت نشستید!!
سیمای گرامی بسیار از صحبتهای منطقی شما استفاده شد.من از شما بسیار ممنونم که بزرگوارانه نظرات مخالف رو بدون کوچکترین توهین و جسارتی تحمل کردید. امیدوارم خداوند بهترین قضاوت رو انجام بدهد.
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
سلام خانم سیما 45 من پست آخرتون رو خوندم و اینها به ذهنم رسید (نمی دونم درسته یا غلط ادعایی ندارم )اولاً موضوع آزاد کردن ازدواج مجدد آقایون که در مجلس مطرح شد و حالا هم مسکوت مونده تنها به دلایلی که شما گفتین ایجاد نشد . من از منبع موسقی خوندم که آقایانی که این طرح را داده بودند بیش از نصفشان همسر دوم و بعضاً همسر سوم و چهارم هم داشتنذد که باعث تاسفه !دوماً اون خانوم هایی که به سن 35 سالگی رسیدن و مجرد موندن مثلماض این ادعا رو ندارن که هرگز خواستگاری نداشتن. مسلماً داشته اند و بنا به دلایل مختلفی از قبیل داشتن توقع بالا نداشتن شرایط ازدواج از سوی خود یا خانواده و یا بی فکری و اینکه هنوز دیر نشده ! تن به ازدواج نداده اند . حال گناه دیگران چیست ؟ یعنی باید یک زن بپذیرد اشیانه اش خراب شود چون فلان خانوم 35 ساله حالا فهمیده که وقت شوهر کردنش رسیده؟؟؟؟؟؟