موافقم . حتی به نظر من دختر و پسر خوب و نجیب تو جامعه کم هم نیستند .نقل قول:
نوشته اصلی توسط heli heli
ولی منظور شما را از جمله پررنگ شده نفهمیدم . یعنی یه نفر چه جوری باید بخواد ؟!
نمایش نسخه قابل چاپ
موافقم . حتی به نظر من دختر و پسر خوب و نجیب تو جامعه کم هم نیستند .نقل قول:
نوشته اصلی توسط heli heli
ولی منظور شما را از جمله پررنگ شده نفهمیدم . یعنی یه نفر چه جوری باید بخواد ؟!
سلام roz_zard
رابطه جدید؟
چطوری؟
مثل اینكه تجربه ای كه كسب كردی كافی نبوده؟!
شاید باید محكم تر سرت به سنگ بخوره تا متوجه بشوی مسیری كه می روی تو را به آنچه می خواهی نمی رسونه
ببین تو در این سن باید انرژیت را روی مسائل خاص خود بگذاری و زمینه های مراحل بعدی زندگیت را مثل ازدواج فراهم كنی.
اما اگر تصور می كنی معیارها و شرایط ازدواج را داری باید كاملا رسمی اقدام كنی و نسبت به شناخت همسر آینده ات در یك بستر رسمی اقدام كنی.
اما اگر بدون هدف مشخص و آن هم پس از یك شكست عاطفی و از روی نیازهای احساسی خود را درگیر هر رابطه بی سرانجام كنی ، این بار معلوم نیست جان سالم از مهلكه بدر ببری. مواظب باش!!!!!
ممنون دوستان شما درست ميگيد انگاري يادم رفته بود چه بلايي سرم اومده بود حالا هم از خدا ميخوام كمكم كنه بتونم راه درستو پيش برم
دوست من هدف اون بر اورده کردن نیازش بوده ، یه همچین آدمایی واسشون مهم نیست با بر اوردن خواستشون چی بسر بقیه میاد ،فقط دنبال کیس مناسبن ، با نظر بالایی ها شدیدا موافقم
سلام چرا میگی نمیتونی فراموشش کنی ...!
من با صمیمی ترین دوستم عاشق یه دختر بودیم اما جفتمون هم خبر نداشتیم تا اینکه یروز اومد گفت عاشق یکیم بیا مارو به هم برسون من هم با تمام نیرو رفتم جلو وقتی قرار کزاشتن تازه فهمیدم چی شد دنیا رو سرم خراب شد مونده بودم بین 2 تا انتخاب سخت عشقم یا دوستم داشتم دیوونه میشدم سه ماه گذشت وقتی مطمئن شدم عقد کردن دیگه از زهنم پاکش کردم فکر نکنی به این راحتی نه اگه شوهر نداشت راضی بودم تا آخر عمرم با عکسش زندگی کنم حالا چه برسه به خودش بله گذاشتمش کنار چون اون الان صاحب داره (بگذریم که تو اون سه ماه به من چی گذشت ) با اجازتون الان زخم معده دارم قرص اعصاب میخورم چه میشه کرد قسمت ما نبود تو هم برو دنبال سرنوشتت *فراموشش کن*
به نام خدا -خیلی بی غیرتی ! همه چی رو میندازی زیر پای هوس ! خدا به داد زن اینده ات برسه ! چه خبره ؟! واقعا چه خبره ؟! معلومه تو اسیر بشی هجده اوج تمایلات جنسی توهست اون دایی هم کار خوبی نکرده همچین خانمی رو کنارتو گذاشته . اون خانم هم کار خوبی کرده ازت بریده . این اختلاف سنی کار دستت میداد . بالاخره اون خانم با حاملگی ومشکلات همیشه جوون نمی موندو لی تو نه . خب دل بهش دادی نباس تو این کار می رفتی اعتیاد ه ترکش کن . دوباره هم قول بده به خدا شروع نکنی . برو کتاب های خوب بخون کتاب افراد مقاوم . ادم که ازخودش این نمیسازه که تو ساختی . کیمیای محبت رو بخون .باادم های قوی بشین . فیلم محرک نبین . این پلک چشمت رو کنتر ل کن و گوشت رو . افکارت رو یاد بگیر کنترل کنی . تو خیالات نرو . ادم قدرت داره فکر ش رو روی چیزی متمرکز کنه وبه چیزای دیگه فکر نکنه . خدا خیلی راه حل گذاشته . تو قدرت داری به یک تصویر دیگه مثلا تحصیل یا ...توذهنت جون بدی و اونو بزرگش کنی . قدرت داری که مثلا فلان ادم خوب رو تو ذهنت بزرگ کنی و سنجیده الگو انتخاب کنی . واقعا از خودت مرد بساز . یه کاری کن به گذشته ات افتخار کنی . تو پیاده رو راه رفتن کار همه است ولی به قله کوه رسیدن کار هرکسی نیست .
انقدر حرص میخورم وقتی یکی داره خودش رو تو چاه مندازه هرچی دست دراز میکنی کمکش کنی دستت رو گاز میگیره.
ممنون از همدرديتون
نميدونم چرا ذهنم راحت نميشه تازه اين رابطه رو با تمام تلخي هاش فراموش كرده بودم كه باز جدا شدن پدر و مادرم داره منو ازار ميده
خدايااااااااااااااااااااا اااااااااااااااا يه كاري كن برام.
دارم دق ميكنم تحمل ندارم
سلام roz-zard
برای اینكه اعضاء تالار همدردی بهتر بتوانند روی مشكل كنونی شما تمركز كنند و با شما صحبت كنند، پیشنهاد می دهم ،مطالب خود را در همان تاپیك جدیدی كه ایجاد كرده اید، ( تكلیف من چیه ) پیگیری كنید. اگر هم خواستید به سابقه مشكلاتت اشاره كنی،كافیست لینك این تاپیك را در آنجا قرار دهید. من هم در همان تاپیك جدیدتون جواب برایتان قرار داده ام.
این موضوع هم برای اینكه مشكلات قبلی و فعلی شما تفكیك شود، می بندم.