نگو غم نگو غصه ،نکن شکوه نکن گریه
بگوامروز مال عشقه ، بگو فردا رو کی دیده
نمایش نسخه قابل چاپ
نگو غم نگو غصه ،نکن شکوه نکن گریه
بگوامروز مال عشقه ، بگو فردا رو کی دیده
همدردم شده اید ای دوستان
یادتان ماند همیشه خاطرم
می دونستم یه روز میری ، می دونستم که خودخواهی
می دونستم دلت دوره ، رفیق نیمه ی راهی
يه غمي كنج دلم خودش و جا كرده
بشكنه دستي كه تو رو از من جدا كرده
من كه غريق درياي تو بودم
كي منو تو اين ساحل رها كرده
یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
Mohajer جان تو مشاعره بيشتر دقت كن
همه ترسم از اينه ، تورو از دست بدم آخر
نبايد عقربه ها رو بزارم برن جلوتر
روياي من ، لحظه هاي بي ارادست
شگفت من از اين دل سادست
با هر نگاهي شكست و دل به نگاه دگر بست
روياي من خيلي وقته كه به گِل نشست
تو ساخته ي دست خدا ، از خاك آلوده جدا
من بي بهار و بي خزون ، مخلوق دست آدما
عشق تو بارون تو هست ، اينو نثار من نكن
من يه گل كاغذي ام ، فكر بهار من نكن
نزار كه عشق من و تو اينجا به آخر برسه
بري تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه