نقل قول:
نوشته اصلی توسط
الهه زیبایی ها
.راستی اقای mvaz .
چرا بگیم بی احساس؟! اتفاقا جالبیش همینه یکی ناراحت میشه، یکی احساسی نداره، یکی هم امکان داره خندش بگیره و ...
خیلی برام نگاهتون جالبه. کلا زمینی زمینی جواب دادین. بخاطر این میگم که در درجه اول کاملا قبول دارین که دختره زشت هست. ولی من باز سوالم بی جواب مونده واقعا. این بی انصافی خدا نیست که بعضی ها رو زشت آفریده؟ خب چرا؟ همرو شبیه این بازیگرای تلویزیون و هالیوود دست میکرد، همه همدیگرو تحسین میکردن و هیچ بحث نژادپرستانه ای علیه همدیگه نبود. این خیلی راحتتر نبود. اگه میشد این رو هم یکی از اون جوابای زمینی بدین، خیلی عالی میشد خانم الهه زیبایی ها...
خانم پووه، مرسی از پاسختون. جواب شمام خیلی خوب بود. واقعا مثه همیشه نقد کننده و واضح. ولی اینکه خانمه به دخترکوچولو بگه شما خیلی خشگل هستی اتفاقا، دروغگویی نیست؟ سرشو کلاه گذاشتن نیست؟ نباید قبول کنیم که دختر خانم زشته؟
mvaz جان داداش مرسی مثه همیشه لطف کردی. جملاتت مثه همیشه انگار از یه دنیای دیگه ای هست و حقیقتش برای من همیشه دلنشین بوده.
این عبارتی که گفتی رو من هنوز نتونستم درک کنم:
<ولی این همسان شدن خیلی از توانمندی های انسان رو از بین میبرد.
>
خب چرا؟ خدا همرو زیبا می آفرید. چه اشکالی داشت؟ همه از توانمندیهاشون هم استفاده میکردن. بنظر من که تناقضی وجود نداره...
اینکه میگی دختر خانم اتفاقا زیباست، خب بنظرم یه مقدار شعاریه. نمیدونم چرا ولی حسم میگه که دخترکوچولو زشته، شایدم یکی باشه توی دنیا که بگه نه اتفاقا خیلی هم خشگله. البته با این عبارتی که گفتی باید صادقانه بگم که از صمیم قلبم اعتقاد دارم:
<واژه خوش گِل و بد گِل ، که ما انسان ها بکار میبریم، یکی از بدترین حرف هایی هست که اگر معنی اش رو متوجه باشیم و بکار ببریم, جفای بزرگی کرده ایم.
>
ولی خب mvaz جان چکار کنیم که ما زمینی هستیم و زمینی فکر میکنیم. وقتی من یه خانم زیبا رو میبینم، سیرت و درون زیبا و ... همه اینا میره کنار (حداقل تا مدتی) و فقط چهره ایشون رو میبینم و لذت میبیرم. حقیقتی هست که برای من نوعی اتفاق میفته، البته شایدم یکی اینجوری نباشه نمیدونم ....
دوستان دیگه هم اگه دیدن بیان نظر بدن لطفا.
در انتها من اینو بگم که علت گریه هر دو نفر در کلیپ رو میدونم. علتش دردی هست که کشیدن، انگار این مسئله که توسط دختر کوچولو مطرح میشه، کل خاطرات زشتش از این قضیه یه دفعه میاد جلوی چشماش. کلی اذیت میشه و میزنه زیر گریه. خانمه هم به همین شکل، وقتی این بحث مطرح میشه، خاطرات زشت میاد جلوی چشماش و بقول الهه زیباییها چون آدم بزرگیه و عقلش کامل شده، به این قضیه هم فکر میکنه که چرا این دخترکوچولو چنین سوالی کرده؟ چرا دنیا باید چنین جایی باشه که چنین دغدغه هایی برای اون مطرح باشه؟ همچنین یدفعه یه بار سنگین هم میاد روی دوشت، اینکه من باید همیشه این رو به دخترخانم یادآوری کنم که تو زیباییهای دیگه ای هم داری! خب به نظرم همینا دلایل کافی هست برای اینکه هر دوشون بزنن زیر گریه.
خانم کلی دلیل آورد، قشنگ نگاهم میکنی میبینی واقعا داره درست میگه. اتفاقا علاوه بر مواردی که گفت، چشمان معصوم و زیبایی هم داره. ولی اینا معیارهای متداول برای سنجش زیبایی نیست، اینو جفتشون میدونن. آدما به قلب مهربون این دخترکوچولو نگاه نمیکنن، اونا به صورت و المانهای مشخصی در صورت توجه میکنن (من خودمم جزء همین آدمام :305:).
واقعا آدمی چقدر پیچیدست. کار خدا هم پیچیدست. این همه آدم با این همه تنوع نژادی و این همه تفاوت رنگ پوست. خدا میگه "إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ". ولی توی این دنیای ما از این خبرا نیست که! چهره زیبا کلی ارزش برات میاره!
در انتها هم چون محدودیت پست داریم به لطف مدیران بزرگ، از این فرصت استفاده میکنم و میگم که واقعا فضای تالار خیلی کسل کننده هست و آدما خیلی کم سر میزنن نسبت به قدیما. حالا نمیدونم دلیلش چیه، اون آدم قدیمیها فک میکنم متاهل شدن و رفتن دنبال زندگیشون و پیش خودشون میگن همدردی! همدردی کیلویی چنده؟ کلا قدیما فک میکنم خیلی جو صمیمی تر و حضور نفرات بیشتر و پررنگتر بوده.
شایدم دغدغه آدما نمیذاره بیان توی همدردی. دغدغه های اقتصادی واقعا نیمذاره آدم درست و حسابی فکر کنه ...