RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
در كلام كلي نازنين جان چيزي را به شمامي گويم و آن اينكه
بعضي از اشتباهات در زندگي يك كمي با ساير اشتباهات ريزو كوچولو فرق دارد در نتيجه نتايجي را هم كه اين دست از اشتباهات به وجود مي آورنديك قدري اساسي تر است . اشتباه كردن اشكال ندارد . همه اشتباه مي كنند .سعي كن اشتباهاتي كه از نوع دوم هستند را در كارنامه ات نداشته باشي . چرا كه خراب كردن و دوباره شروع كردن و ساختن كار راحتي نيست .
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
قلب سفید عزیز همین برنامه رو دارم. فردا که ساعت کارم تمام بشه می روم خونه ابوالفضل یک دل سیر باهاش حرف می زنم. بعد می روم خانه حمام و شب با بابا اینا قراره بریم بیرون. جمعه هم باید درس بخونم چون شنبه امتحان دارم.
دنبال دوستان قدیمی ام می گردم. دنبال باشگاهی شاد . خیلی خیلی رفتم تو پیله تنهایی. الان هیچ کسی رو جز چکامه ندارم.
باید دوباره با انسان ها ارتباط برقرار کنم و از این رخوت بیام بیرون.
خیلی سسست و لوش شدم.:160:
خدا کمکم کنه فقط.
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
خدا به تو کمک داره می کندت که الان داره عقلت کار می کنه و به خودت مسلطی
هیچکس بهتر از خودت نمی تونه به خودت کمک کنه به ندای درونت گوش کن ببین چه راهی جلوی پات میذاره و در هر قدمی خدا رو فراموش نکن بذار یاد خدا به دلت آرامش بده و به قدمهات صلابت ببخشه
تو می تونی
این رو هیچ وقت فراموش نکن مهربون
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
من چی خواستم جز عشق از همسرم؟؟؟
چرا دیگه نباید اشک های من اهمیتی داشته باشهو . دیگه حتی شاد کردن دل من براش مهم نیست.
من دارم یک طرفه توی این قایق پارو می زنم...
:47::47::47:
چرا خدا نمی خواد این رابطه تمام بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیگه نمی کشم. هر چی بیشتر کوتاه می یام بدتر می کنه.
ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااا:47:
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
نازنین عزیز سلام
خواهر خوبم چرا همش بحث و دعوا هنوز مشکل قبلی تموم نشده یه مشکل دیگه شروع میشه
می دونی چرا؟؟؟؟؟؟؟
چون تو سعی نمی کنی خودت رو آروم کنی ببین نازنین جون مشکل و اینه که فکر می کنی همهی مشکلات زندگی رو داری به تنهایی به دوش می کشی و هیچ کس نیست یاریت کنه و....
اولا که اگه اینجور باشه که باید به خودت افتخار کنی بعدش زمانی که قدم به این راه گذاشتی همه ی جوانب رو میدونستی و با آگاهی اومدی حالا هم باید این سختی ها رو تحمل کنی تا بگذره
اما در مورده آقا امین اینکه میگی دیگه گریه هات براش اهمیت نداره اشتباه امین فقط از قر شنیدن و گله کردن و دعوای بین شما و خانودش خسته شده
مردها هم وقتی خسته می شن رفتارشون خنثی می شه
خانومی یکم به خودت مسلط شو زود ناراحت نشو از همه چیز دلگیر نشو
بشین مرور کن ببین چرا امین اینجوری شده
نازنین جان خانومی درسته که تو میگی دور بودنه من از خانوادش بهتره ولی این نظر توه شاید امین داره از این بحث ها عذاب می کشه
تو زنشی اونا خواهرو مادرش باید تعادل برقرار میکرد من قبول دارم ولی حالا نکرده دیگه نباید هی این مسئله رو به رخش کشید که
یه قدم برای آرامش خودت بر دار ببین آمین چه جوری آروم میشه ولی آرامش عمقی نه سطحی
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
سلام.
دوستان دارم از امین جدا می شوم. واقعا بی حیا تر از مادرش ندیدم. عمو بزرگه اش هم حریف مادرش نشد. تو توهمه بدبخت :160:
خدا عاقبت به خیر امین بیچاره رو بخیر کنه. آرامشی هم به دل خسته و غمگین من بده :203::203:
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
متاسفم از آن چيزي كه در جريان است و برايت اتفاق افتاده ولي مطمئن باش طلاق آخر دنيا نيست و تو مي تواني با استفاده از تجربيات گذشته - آينده بهتري براي خودت بسازي .
موفق باشي و خوش فكر و خوش عمل
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
دوستان عزیزم سلام.
بالاخره منم یک جورایی به آرامش رسیدم . بعده کش و قوس های فراوان شوهر عمه همسرم پا پیش گذاشت و ما رو آشتی داد.
مادر شوهرم هم زنگ زد مثلا حال منو بگیره منم چشم هامو بستم و پای تلفن هر چی که توی این 10 ماه تو دلم بود گفتم. شکه شده بود. منم تلفن رو روش قطع کردم. واقعا زن بی حیایه. بالاخره دو زاری شوهر منم افتا و یک حال اساسی به مادر و خواهرش داد. الانم خیلی خیلی سر سنگینه باهاشون.
خدا رو شکر . 5/1 ماهه ازشون هیچ خبری ندارم. با فامیل های پدری همسرم در رابطم و متاسفانه توی عروسی دختر عموی همسرم مادر و خواهرش چنان برخورد بدی کردن که همون یک ذره آبروشون هم توی فامیل رفت. :160:
قربان خدا بروم واقعا بزرگه ....
همسرم خیلی خیلی تغییر کرده. خدا رو 100 بار شکر. تا مرز جدایی زفتیم و اگه همسرم تغییراتی اساسی نمی داد الان شرایط این نبود.:305:
باز هم مثل همیشه برام دعا کنید .:72:
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
:72: نازنین جان خیلی خوشحال شدم
چه قدر امید بخش ادم پایان های قشنگی مثل مشکل شما و چکامه و.. میبینه واسه یکی مثل ما که در آستانه ورود به زندگی مشترک خیلی توش در س ها نهفته هست
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
نازنين جان
خوشحالم كه به موفقيتي نسبي دست يافته اي . اميدوارم هميشه در زندگي زير پاهايت زمين خدا را احساس كني و هر گامي كه بر مي داري با استواري توام باشد .
مواظب خودت و شوهر ت باش .
در اين شرايط و با توجه به شرايط همسرت نبايد اشتباه كني و گامي اشتباه بر داري .
موفق و سر بلند باشي